تا همیشه نوای توحید تو بلند است
در انتظار رهایی، دل به موج های زمان سپرده ای و جان به دست های خدا.
چشم هایت در ساحل ملکوت، فرود آمده اند و دریای خروشان دنیای ما، همچنان در تکاپو است.
یوسف گمگشته قرنهای تاریکی! جهانی گرداگرد نفس های تو حلقه زدهاند؛ تو هیچ گاه از ابلاغ نامه های رسالت خویش، زبان نبسته ای. چشم های تب دارت، هنوز نگران آینده امت اند و نگران حق الناس.
چه بسیارند نام های بزرگ که به بدنامی رفته اند! درس تو این بود که زندگی زیبا داشته باشید تا مرگ زیبا داشته باشید. گردونه های تمدن را که در دست های جهالت بود، به دست های اخلاق سپرده ای، و ما اگر هدایت یافته ایم، به مدد انفاس قدسی توست.
سر بر بالین نهادنت، خاموشی نیست، فراموشی نیست، تازه دارد ندای «لا اله الا اللّه» شنیده میشود و فردا پشت بام های زمین را روشن خواهد ساخت.
منبع : مجله اشارات ، اسفند 1385 ، شماره 94