فيض گريستن به شهداى كربلا

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

روزى شخصى بخدمت حضرت سيّدالساجدين عليه السلام رفته و استدعاى ضيافت از آن بزرگوار نمود و در بعضى از كتب مراثى نام آن شخص را زهرى ذكر كرده اند و معروض داشت كه بناى دامادى و عروس ‍ آوردن براى فرزند خودم دارم ، استدعا از جناب شما دارم كه با اهل بيت (ع ) به خانه من تشريف آورده و خانه مرا رشك گلستان اِرَم فرماييد آن سرور در جواب فرمود:
كه بعد از شهادت پدر بزرگوار خود و جوانان هاشمى اكل و شرب من شربت اشك چشم و مائده من الم و محنت و مصيبت ايشان است آن شخص عرض كرد: اى آقاى من غرض من از ميهمانى آنست كه مجلسى آراسته كرده ام و جمعى از اعوان را به مجلس دعوت نموده ام كه عزادارى پدر مظلومت را نمايند، و منظورم ذكر مصيبت و بيان مرثيه سيّد الشّهداء عليه السلام است ، تا شيعيان شما از فيض گريستن به شهداى كربلا بهره مند شوند.
چون آن بزرگوار نام عزادارى سيّد الشّهداء عليه السلام را شنيدند، وعده داده و قبول فرمودند، و آن مرد در خدمت امام زين العابدين عليه السلام بود تا به خانه خود وارد گرديد، و مجلسى از شيعيان و جگر سوخته گان منعقد گردانيد، و روضه خوان مشغول ذكر مصائب شهيد كربلا گرديد تا كلام به اين جا رسانيد كه گفت : غريب كربلا.

در آن زمان كه لب تشنه بود و حالت زار  ***  رخش چو آينه دل گرفته زنگ غبار
نشسته بر تن او بس كه ناوك كارى  ***  نهال قامت او شد خدنگ پردارى
نداد آب كمش غير اشك گلگون رنگ  ***  كسى نرفت به دل جوئيش بغير خدنگ
بغير تيغ كسى سرگذشت او نشنيد  ***  كسى به سوز دل او بجز عطش نرسيد
ز خاك كسى سر او را بر نداشت غير سنان  ***  نكرد حفظ تنش كسى بغير ديده وران
كسى نكرد بجز خاك مرهم داغش  ***  چو ابر وارد گلزار قتلگاه شدند
چو ديد زينب غمديده نعش شاه شهيد  ***  رو نمود به مدينه ز سوز ناله كشيد

چون سخن به اينجا رسيد ناله و فرياد از حضّار مجلس بلند گرديد و حضرت سيّد السّاجدين عليه السلام چنان گريست كه بيهوش گرديد، و صداى گريه اهل مجلس غلغله اى به صوامع ملكوت انداخت و چون ذاكر از مرثيه فارغ گرديد، صاحب خانه زهرى در صدد خدمت گذارى و خوردن وآشاميدن ميهمانان مجلس مشغول شد،
سپس متوجّه مجلس گرديد ديد آن حضرت در جاى خود نيستند مضطرب الحال شد و به تفحّص و جوياى آن بزرگوار در آمد، ديد آن حضرت داخل خدمتكاران مجلس شده و مشغول خدمتگذارى به اهل مجلس ميباشد، حتّى كفش اهل مجلس را جفت ميكرد.(36)
جنّيان در كربلا
پس از آن كه امام حسين عليه السلام وارد كربلا شد ابن زياد تمام راههايى كه به كربلا متّصل مى شد بست ، تا كسى نتواند به كمك امام حسين عليه السلام بيايد،
پنج نفر از شيعيان شبها حركت ميكردند و روزها در گودالها خودشان را پنهان مى نمودند در يكى از قرّاء بين كوفه و كربلا در كوخى پنهان شده بودند كه ناگهان دو نفر پير و جوان سفيد پوش ظاهر شدند و سلام كردند گفتند:
نترسيد ما از مؤمنين جنّ هستيم و مثل شما قصد يارى امام حسين عليه السلام را داريم ، يكى از آنها گفت : بهتر است من كربلا بروم و خبرى برايتان بياورم ، گفتم ، چه بهتر منتظر بودند طولى نكشيد كه برگشت ، ولى خودش را نشان نداد، تنها با اشعار جانگدازى مطلبش را رساند بخدا سوگند از كربلا نيامدم مگر ديدم بدن امام حسين عليه السلام را بر روى خاكها.(37)

با عشق حسين خلق و خو بايد كرد  ***  از كرب بلايش گفتگو بايد كرد
با ديده گريان به در و درگاهش  ***  رو كرده و كسب آبرو بايد كرد

تربت كربلا در كفن
مرحوم حاج مؤمن رحمة اللّه عليه ، فرمود: مخدّره محترمه اى ( كه نماز جمعه اش را ترك نمى كرد) بمن خبر داد كه مقدار نخودى تربت اصلى كربلا بمن رسيده و آن را جوف كفن خود گذارده ام ، و هر سال روز عاشورا خونى مى شود، بطورى كه رطوبت خونها به كفن سرايت مى كند و بعد تدريجا خشك ميشود.
از آن مخدّره خواهش كردم كه روز عاشورا را به منزلش بروم و آن را ببينم قبول كرد .
روز عاشورا رفتم به منزل آن مخدّره بخچه كفنش را آورد و باز كرد. حلقه اى از حلقه خون در كفن مشاهده نمودم و تربت مبارك را ديدم همان طورى كه آن مخدّره گفته بود،تر و خونين و علاوه لرزان است .
از ديدن آن منظره و تصوّر بزرگى مصيبت آن حضرت سخت گريان و نالان و از خود بى خود شدم .(38)

اى حسين جانم سفر تا كوى جانان كرده اى  ***  خاك گرم كربلا را بوسه باران كرده اى
خاتم انگشترى را نوش كردى جاى آب  ***  با سر از تن جدايت ذكر قرآن كرده اى

_______________________________________
36-تحفة الحسينيّه ، فاضل بسطامى ص 432 .
37-كتاب مجالس شيخ شوشترى
38-داستانهاى شگفت ص 112 .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page