تفاوت نبى، رسول و امام

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

در نبوت و رسالت مجرد از امامت، اطاعت رسول، عين اطاعت خدا بوده و هرگز دو نوع اطاعت وجود ندارد، ولى آنگاه كه به مقام امامت مفتخر گرديد، با جعل و نصب الهى، داراى امر و نهى مى ‌گردد و حق اطاعت مستقل پيدا مى ‌كند.

تفاوت نبى، رسول و امام

به گزارش شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) به نقل از مرکز خبر حوزه، حضرت آیت الله العظمی سبحانی در پاسخ به این سوال، که فرق بین نبی، رسول و امام چیست به تعریف و تبین این سه مفهوم پرداخته‌ اند.
«نبى» از لفظ «نبأ» به معنى خبر خطير و بزرگ گرفته شده و مفاد لغوى آن حامل خبر بزرگ و يا مخبر از آن، مى‌ باشد.([1])
لفظ «نبى» در قرآن مجيد درباره انسانى به كار مى‌ رود كه وحى الهى را از خدا، به طريق مختلف مى‌ گيرد و حقيقت «نبى» كه معادل آن در فارسى «پيامبر» است جز اين، چيز ديگرى نيست و هر نوع خصوصيتى كه براى «نبى» در كتاب‌هاى لغوى و يا تفسيرى وحديثى گفته شده است همگى خارج از مفهوم آن بوده و هرگز اين لفظ بر آنها دلالتى ندارد و بايد آنها را از قراين خارجى استفاده كرد.
شيخ طوسى مى ‌فرمايد:
«انّه مؤد من اللّه بلا واسطة من البشر»([2]):
«نبى آن گزارشگرى است كه بدون وساطت بشرى، از خدا خبر مى‌دهد».
«نبى» به معناى گيرنده «نبأ» يا مخبر از جانب خدا است، ولى لفظ «رسول» ـ آن است كه رسالت او از جانب خدا باشد نه از جانب بشر،([3]) يعنى رسالت او در حوزه مفهوم «نبوّت» قرار گيرد ـ به معناى حامل پيامى است كه ابلاغ سخن و يا انجام عملى را از جانب خدا بر عهده داشته باشد. و به ديگر سخن هر يك از اين دو مفهوم (نبوّت ـ رسالت) به خصوصيتى از خصوصيات پيا مبرانى كه از جانب خدا وحى دريافت كرده اند، اشاره مى‌ كند. اين افراد از اين نظر كه حاملان نبأ و گيرند گان وحى الهى هستند «نبى» مى ‌باشند و از آن نظر كه وظيفه ‌اى را به نام ابلاغ وحى بر عهده مى‌ گيرند، «رسول»ناميده مى‌ شوند.
اين مفهوم واقعى اين دو لفظ است و كليه ويژگى‌هايى كه در كتاب‌هاى لغت و تفسير و كلام براى اين دو لفظ گفته اند، ارتباطى با معناى واقعى اين دو لفظ ندارند.
«نبى» و «رسـول» در اين چشم انـداز وظيفـه ‌اى جـز انذار و بيم دهـى، تبليـغ و راهنمايى ندارند، نه امرى دارند و نه نهيى، نه دستورى مى‌ دهند و نـه فرمانى، و در اين مورد، جز بازگو كنندگان وحى و اعلام كنندگان امـر و نهى الهى، شخصيّت ديگرى ندارند و قرآن به صورت كلى درباره پيامبران مرسل چنين مى‌فرمايد:
(...فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَمُنْذِرِينَ...).([4])
«پيامبران را برانگيخت در حالى كه نويد و بيم مى ‌دهند» .
و در باره شخص پيامبر مى‌ فرمايد:
(فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ* لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِر).([5])
«يادآورى كن، و بر آنها تسلطى ندارى».
اين دو آيه و نیز آيه:
(...فَإِنْ تَوَلَيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبينُ) .([6])
«اگر روى برتافتيد بدانيد بر پيامبر ما وظيفه‌اى جز ابلاغ روشن نيست».
علاوه بر مطلب ياد شده كه پيامبر از خود، امر و نهى ندارد، بيانگر مطلب دومى نيز هستند و آن اين كه حقيقت مكتب پيامبران همان ارشاد و هدايت است.
پيامبران الهى تا لحظه ‌اى كه در محدوده نبوّت و رسالت، در حركت و تلاشند هدايت گرانى هستند كه خطوط مخطور و ممنوع ومشروع و مجاز را اعلام مى ‌دارند و راه‌ هاى سعادت و خوشبختى را مى ‌نما يا نند، و از خود سخنى، رأى و نظرى ندارند. آنچه مى‌گويند و يا انجام مى‌ دهند همگى گويندگان متن كلام الهى و يا برگردانندگان وحى الهى (احاديث) و مترجمان سخن خدا مى ‌باشند.
در اين حلقه از هدايت آمر و فرمانده يك نفر است آن هم خدا و سلسله پيامبران مأموران او، و امتها مطيعان و فرمانبران و يا عاصيان و نافرمانبران خدا هستند وبس، و براى پيامبر، نه اطاعتى است و نه عصيانى ولذا در قرآن مى‌ فرمايد:
(مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللّهَ...) .([7])
«هركس پيامبر را اطاعت كند، خدا را اطاعت نموده است».
زيرا فرمانده خدا است و او گيرنده سخن خدا و يا مترجم كلام اوست.و اگر آيه ديگرى مى ‌فرمايد:
(وَما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلاّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللّهِ...).([8])
«هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر اينكه به اذن خدا از او اطاعت شود».
نه به اين معناست كه خود پيامبر، اطاعت و عصيانى مستقل و جدا از اطاعت و عصيان الهى دارد، بلكه جمله (بِإِذْنِ اللّهِ) حاكى است كه رسول «مُطاع واقعى» نيست، مطاع واقعى خداست و اطاعت او، به فرمان اوست.
و اگر بخواهيم اين حقيقت را به اصطلاح علمى بگوييم، بايد بگوييم: اطاعت خدا، موضوعيت و اطاعت پيامبر طريقيت دارد، وما از آن نظر رسول را اطاعت مى ‌كنيم  كه اطاعت او عين اطاعت خدا است نه چيزى غير از آن و جدا از آن.
تا اين جا با مفاد واقعى هر دو لفظ آشنا شديم، اكنون وقت آن رسيده است كه روشن سازيم چه مقام معنوى ديگرى در انتظار اين گروه مى ‌باشد.
هرگاه چنين نبى و رسولى در طول زندگى در بوته يك سلسله امتحانات وآزمايش‌هايى قرار گرفت كه توانست كمالات درونى خود را به مرحله فعليت برساند و از نظر عشق به خدا، عاشق سوته دل، وسوته دلى عاشق گرديد، در خانه قلب او جز خدا، كسى حكومت نكرد، خدا او را به مقام سرپرستى جامعه نصب مى‌ كند كه علاوه بر وظيفه ابلاغ رسالت و دادن نويد و بيم، پيشوايى باشد كه شخصاً داراى امر و نهى، و تكليف ودستور باشد و جامعه بشرى را با مديريت صحيح به حدّ كمال برساند.
هيچ انسانى (هر چه هم در نهايت كمال باشد)، ولايتى بر هيچ انسانى ندارد، بلكه ولايت از آن خدايى است كه به او خلقت و آفرينش داده است وبس. ولى در عين حال، خدا روى مصالحى با اعتماد بر ولايت مطلقه خود، به انسان كاملى كه در نشيب و فراز زندگى آزمون خوبى داده است، ولايتى مى ‌بخشد، و او را امام و پيشوا، ولىّ و سرپرست، مطاع و فرمانده جامعه قرار مى‌ دهد و به مقتضاى كار خود، داراى امر و نهى، تكليف ودستور و به صورت مستقل «واجب الاطاعه» مى‌شود.
شكى نيست كه چنين مقامى، غير ازمقام نبوّت و رسالت است كه در اخذ وحى و ابلاغ دستورهاى خدا خلاصه مى‌ گردند، در حالى كه اگر به مقام امامت رسيد به مقام ديگرى ارتقا يافته و عهده دار اداره جامعه و تنظيم امور امت خود مى ‌گردد.
در نبوت و رسالت مجرد از امامت، اطاعت رسول، عين اطاعت خدا بوده و هرگز دو نوع اطاعت وجود ندارد، ولى آنگاه كه به مقام امامت مفتخر گرديد، با جعل و نصب الهى، داراى امر و نهى مى‌ گردد و حق اطاعت مستقل پيدا مى‌ كند.([9])
______________________________________________
پی‌نوشت‌ها:
[1] . اگر صيغه «نبى» صيغه لازم باشد به معنى نخست و اگر متعدى باشد به معنى دوم خواهد بود هر چند ظاهر همان معنى دوم است و به گونه‌اى با معنى «رسول» تناسب دارد.
[2] . الرسائل العشر، ص 111. عبارت شيخ حاكى است كه او لفظ «نبى» را متعدى گرفته است و نيز درمفهوم «نبى» وساطت بشر نفى شده است نه وساطت ملك و فرشته.
[3] . مانند:(...فَلَمّا جائَهُ الرَّسُولُ...) (يوسف/50) و مقصود كسى است كه از جانب عزيز مصر به سوى يوسف آمد و قرآن در اين مورد لفظ « رسول» به كار مى‌برد.
[4] . بقره/213.
[5] . غاشيه/21 ـ 22.
[6] . مائده/92.
[7] . نساء/80.
[8] . نساء/64.
[9] منشور جاويد ج5، ص 250 ـ 253.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page