زیارت پیام ‏آور شور و شوق

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

اثر زیارت امام حسین(ع) در روح انسان به تذکر منحصر نمی‏شود، بلکه در شورانگیزی و ایجاد روحیه انقلابی و دادخواهی نیز تاثیری شگرف دارد زیرا مضمون بسیاری از آیات یادآور ستم ها و جنایاتی است که بر عترت طاهره نبوی و اهل بیت عصمت رفته است، و لعن بر قاتلان و ظالمان و دنباله ‏روان آنان می‏باشد، و این نکته مخصوصا در زیارت سیدالشهدا علیه‏ السلام بیشتر دیده می‏شود.

بنابر آنچه در کتابهای تاریخی آمده است زیارت امام حسین(ع) و یارانش در سال های اولیه چنان شورانگیز و انقلاب‏ آفرین بود و اثری آشکار در معرفی مظالم و اعمال کفرآمیز امویان داشت، که دستگاه حاکم چاره‏ای جز این ندید که از هجوم زائران به حائر حسینی جلوگیری نماید. در نیل به این هدف دستور داد پیرامون کربلا پاسگاه هایی تعبیه کردند، و مامورین بدخو و سخت ‏گیر به نگهبانی پرداختند تا مردم را از زیارت تربت پاکش مانع شوند. اما عشق حسینی که در دل مؤمنان نهفته بود و تشویق امام باقر(ع) و صادق(ع) به زیارت آن حضرت چنان بود که شیعیان در پوشش تاریکی شب به زیارت می‏رفتند و گاه بعضی هم گرفتار می‏شدند و به شدیدترین شکلی مجازات می‏شدند. (1)
در چنین شرایط سختی است که معنی واقعی این حدیث‏حضرت صادق(ع) روشن می‏شود که چون ابن بکیر بیم خود را از سلطان (حکومت‏ سلطه و زور) و خبرگزاران جاسوس و دژبانان مرزی اعلام می‏دارد، به او می‏ فرماید: ابن بکیر! آیا دوست نداری که خدا ترا در راه ما بیمناک بیند؟ آیا نمی‏دانی هر که به خاطر ما ترس را پذیرا شود، خدا او را در سایه عرش خود پناه می‏دهد، و هم سخن او در زیر عرش الهی امام حسین(ع) باشد، و خدایش از هراس و ناراحتی‏های روز رستاخیز پناه دهد. (2)
در تشویق به زیارت سیدالشهدا(ع) با وجود ترس، معاویة بن‏وهب از همان امام نقل می‏کند که فرمود:
ای معاویه: زیارت قبر حسین(ع) را به خاطر ترس وامگذار. زیرا آنکه زیارتش را ترک کند، حالی او را فرا می‏گیرد که آرزو می‏کند کاش قبر امام نزدش بود!! آیا دوست نداری که خدا شخص تو و همراهانت را در زمره گروهی بیند که رسول الله(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و ائمه(ع) همه برایش دعا می‏کنند؟ (3)
با وجود چنین مشکلاتی است که زرارة از حضرت امام باقر(ع) می‏پرسد: چه می‏فرمایی در باره کسی که زیارت پدرت را با ترس انجام دهد؟
امام پاسخ می‏دهد: روز قیامت که بیشترین وحشت و ترس افراد را فرا می‏گیرد، خدا او را در امان می‏دارد، و فرشتگان به بشارت با او برخورد می‏کنند و می‏گویند: مترس و اندوهگین مباش، این روز [سرور] تواست که در آن کامیابی و رستگاریت می‏باشد. (4)
از سال 61 که شهادت اباعبدالله الحسین(ع) و اصحابش واقع شد، تا سال 132 که انقراض حکومت ننگین و ظلم ‏آلود بنی ‏امیه است، با زوار آن حضرت بسیار بدرفتاری می‏شد و به صورت های مختلف برای آنان موانعی ایجاد می‏کردند، اما شور حسینی و مظالم اموی و وجود چنان احادیثی، سنت زیارت فرزند رسول خدا(ص) و برترین شهیدان دنیا را برقرار داشت، چنانکه شیفتگان پیاده و شبانه، پنهان و ترسان، به شوق دیدار حائر حسینی تنها و دسته‏ جمعی، حرکت می‏کردند، و زیارت حقیقی را که ارتباط قلبی با امام و پیروی عملی از امام است، انجام می‏دادند.
آنچه مشکلات راه را تا حدی تسهیل می‏کرد، وجود دو دهکده آباد به نام «غاضریه‏» و «نینوا» بود، که در حدود شمال شرقی و جنوب شرقی حائر امام قرار داشت. «از این دو دهکده و مخصوصا از غاضریه که دم راه واقع شده بود، بظاهر زائرین می ‏توانستند آنجا را هدف و مقصد خویش وانمود کنند، و پس از توقف مختصری برای رفع سوء ظن افراد مسلح مخفیانه داخل حائر مقدس شوند.» (5)
این جنبه سیاسی - انقلابی زیارت سیدالشهدا(ع)، در دوران عباسیان نیز وجود داشت، زیرا آن ستمگران حیله‏ گر پس از تحکیم پایه‏ های حکومت ‏خویش دستور تخریب و محو آثار مرقد مطهر حسینی را صادر کردند، و چنانکه نوشته‏ اند، «اول کسی که از بنی‏عباس این بدعت را وضع کرد، منصور دوانیقی بود. وی در راس ستون متجاوزین به حائر و قبر مطهر قرار گرفته است. رفتار منصور سرمشقی برای خلفای بعدی گردید، و هارون الرشید و متوکل از او پیروی کردند. ظلم منصور و پرده‏دری او به جایی رسید که علمای دین سخت‏به معارضه با او پرداختند و دو تن از رؤسای مذاهب چهارگانه معاصر او که ابوحنیفه و مالک بن‏ انس باشند، برای مردم مدینه فتوا دادند که بیعتی را که منصور برای خویش گرفته است، مطابق با شرع نیست...» (6)
هارون الرشید در اواخر حکومت ظالمانه‏ اش آنگاه که از علاقه مردم به آل علی علیه السلام و کثرت زوار حسینی با خبر شد، دستور محو آثار حائر سیدالشهدا(ع) را صادر کرد. (7) متوکل عباسی، همانکه نرون عرب لقب گرفت، چهار بار در سالهای‏233، 236،237،247 آن مکان مقدس و کانون الهام ‏بخش را مورد اهانت و تخریب قرار داد. ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین می‏نویسد: «قبر امام حسین(ع) را خراب کرد و آثار آن را محو نمود، و پاسگاه هایی در مسیر زوار قبر او قرار داد تا هیچ کدام از زوار راه گریزی نداشته باشند و تمام آنها به چنگ مامورین او گرفتار شوند، آنها را یا می‏کشت و یا به بدترین عقوبت ها مجازات می‏کرد». (8)
با همه این ستمها و بازداشت ها و خشونتها انبوه زائران مشتاق سیدالشهدا(ع) روانه آن قبله احرار می‏گشت، بطوری که این رشته معنوی، زیارت، که پیوند امام با مامومین را برقرار می‏داشت، هیچ گاه گسسته نشد و پیام‏آور شورها و شوق ها، تولاها و تبراها، حق‏ جویی ها و کفرستیزی ها بود، بخصوص که با مراسمی از سوگواری و مرثیه‏ خوانی، بیان مناقب خاندان عترت و مظالم غاصبان حقوق آنان همراه می‏شد، و وجود چنین پیام ها و حرکت ها بود که حاکمان غاصب را به چنان عکس ‏العمل‏ های زشتی وا می‏داشت.
تولدی دیگر
گر چه ائمه معصومین ما هر یک به نوعی شهید شدند، و تاریخ تشیع از آغاز با خط خونین شهادت رقم خورد، اما یفیت‏به شهادت رساندن حسین بن‏ علی(ع) به اندازه‏ای ظالمانه و اندوه‏زا بود که در دفتر شهدای اسلام عنوانی برجسته و ممتاز یافت و حادثه‏ ای بی‏ نظیر شد، و حضرتش به حق «سیدالشهدا» لقب گرفت، و «شهادت‏» با قیام و جهاد مقدسش معنایی تازه و ارزشی بیشتر پیدا کرد.
به موازات این دگرگونی در فرهنگ اسلام، «زیارت‏» نیز تولدی دیگر یافت و وارد مرحله‏ای جدید شد. زائر حسینی مقامی والا و سیمایی ملکوتی یافت، و کربلا قبله آزادگان و مورد عنایت ‏خدای شهیدان گردید، و ثواب زیارتش افزون از ج‏بیت‏ الله شد.
شرح این نکات را از زبان روایات باید خواند:
1 - حضرت باقرالعلوم(ع) فرمود: وقتی حسین(ع) به حضور رسول خدا(ص) وارد می‏شد، او را به سوی خود می‏کشید و سپس به امیرالمؤمنین(ع) می‏گفت: «او را نگهدار»، بعد به طرفش خم می‏شد و او را می‏بوسید و می‏گریست. - حسین(ع) می‏گفت: ای پدر! چرا می‏گریی؟ - ای پدر! آیا من کشته می‏شوم؟ - آری پدر و برادرت و خودت. - ای پدر! مکان های شهادت ما پراکنده خواهد بود؟ - بلی فرزندم. - چه کسی از امت تو مرا زیارت می‏کند؟ - جز صدیقین از امتم مرا و پدر و برادرت و ترا زیارت نمی‏کند. (9)
چنانکه از این خبر نیز استنباط می‏شود، تاکیدی که بر زیارت سیدالشهدا(ع) شده است ارتباط مستقیم با مساله شهادت آن حضرت دارد، که از روایات دیگر نیز برمی‏آید (10) اما «صدیقین‏» که زائران واقعی آن امام معرفی شده ‏اند، کسانی هستند که رسول الهی و آنچه را که از جانب خدا آورده است، درست می‏داند، و خود راست‏ گفتار و درست‏ کردارند. (11)
2 - امام باقر(ع) فرمود: شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین(ع) امر کنید، که آمدن به حضورش بر هر مؤمنی که به امامت امام ‏حسین(ع) از طرف خدای عزوجل اقرار دارد، واجب است. (12)
3 - امام جعفر صادق(ع) فرمود: هر کس قبر امام حسین بن‏ علی(ع) را روز عاشورا با شناخت ‏به حقش زیارت کند، همانند کسی است که خدا را در عرش زیارت کرده. (13)
چنین تعبیرهایی گویای میزان تقرب سیدالشهدا(ع) به خدای سبحان و بلندی قدرش در پیشگاه الهی است، که دیدار با معرفت او چون «لقاءالله‏» است، و با آنچه از تاثیر شگرف شهادتش برای اعلای کلمه حق و معرفی اسلام راستین و اضمحلال باطل می‏دانیم، جای شگفتی از چنان تعبیرهایی نیست، و همچنان است که در زیارتش می‏خوانیم: «السلام علیک یا ثارالله و ابن‏ ثاره‏». (14)
اعتقاد به چنین احادیثی است که در روز عاشورا شیفتگان حسینی را برمی‏انگیزد تا دسته دسته و قبیله قبیله، پیاده و سواره به کربلا روی آورند، و خاطره شهادت جانگدازش را تجدید نمایند. انعکاس این حرکت ‏شورانگیزء و راه افتادن دسته ‏های عزاداری در روز عاشورا و در سایر شهرها، نیز برای زنده نگه داشتن قیام سیدالشهدا(ع) همواره و در هر زمان مهم و مؤثر بوده است.
4- ابوهاشم جعفری می‏گوید: به حضور ابوالحسن علی بن‏ محمد(ع) وارد شدم، در حالی که حضرت تب دار و بیمار بود.
ایشان به من فرمود: ای اباهاشم! مردی از موالی ما را به حائر بفرست تا خدا را بخواند و برایم دعا کند.
از حضورش که بیرون آمدم، با علی بن‏ بلال روبرو شدم. آنچه امام هادی(ع) به من گفته بود به وی اعلام کرده، و از او خواستم همان کسی باشد که به حائر می‏رود.
او گفت [درخواستت را] می‏پذیرم و فرمانبردارم، ولی من می‏گویم یقینا امام از حائر افضل است، زیرا به منزله کسی است که در حائر است، و دعای حضرتش برای خود برتر از دعایی است که من در حائر برایش بکنم.
آنچه علی بن ‏بلال گفته بود به امام اطلاع دادم. حضرت به من فرمود به اوبگو:
رسول خدا(ص) از خانه خدا و حجرالاسود افضل بود، ولی گرد خانه طواف می‏کرد، و به سنگ دست می‏ مالید می‏بوسید. همانا خدای تعالی - قطعه زمین‏ هایی ممتاز دارد و دوست دارد در آنها دعا شود و برای کسی که دعا می‏کند، استجابت نماید و حائر امام حسین(ع) از این مکانها است. (15) (16)
__________________________________________
1- رک: تاریخ کربلا و حائر حسین، 60 - 61.
2- کامل الزیارات،126. متذکر می‏شود احادیث وارده در این باره متعدد است.
3- همان،116، این حدیث‏با سلسله اسنادی دیگر و اضافاتی در صفحه‏126 نیز نقل شده است.
4- همان، 125، در این باب 5 حدیث نقل شده است.
5- تاریخ کربلا و حائر حسین،69 - 70.
6- همان،137.
7- رک: تاریخ کربلا و حائر حسین، 140. مؤلف شرح واقعه را از این منابع نقل می‏کند: امالی شیخ طوسی،206; مناقب ابن شهرآشوب 2 /189; بحارالانوار19 /297; اعیان الشیعه 4 / 304 و کتب دیگر.
8- مقاتل الطالبین، چاپ ایران،203. رک: ابن‏اثیر در حوادث سال‏236، و تاریخ ابوالفداء (جلد7) در وقایع سال‏236 (به نقل از تاریخ کربلا و حائر حسین، 144) و تاریخ اسلام، از دکتر علی‏اکبر فیاض، ص‏199.
9- کامل الزیارات، 70.
10- همان،109، حدیث 1، که در آن حضرت سید جوانان بهشتی و سید شهیدان نامبرده شده است.
11- رک: اقرب الموارد; الاصول من الکافی، ج 2، ص 105.
12- کامل الزیارات، 121.
13- همان، 174، حدیث‏3.
14- با توجه به معنی «ثار» که «انتقام خون گرفتن و خونخواهی‏»، «خون‏»، عبارت مذکور پذیرای دو معنی است: سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون او، با سلام بر تو ای کسی که خدا خونخواهی ترا می‏کند و پسر چنان کسی، و این معنی لطیف‏تر است.
15- کامل الزیارات، باب 90، ص 274.
16- برگرفته از مجموعه آثار نخستین کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، ص‏546 تا553.