1 شـوال

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

١ـ عید سعید فطر
٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر
٣ـ مرگ عمرو بن عاص

1ـ عید سعید فطر
در دین مقدس اسلام روز اول ماه شوال، عید سعید فطر است که مسلمانان پس از یک ماه روزه داری در ماه مبارک رمضان به استقبال این عید سعید می‌روند.
عید سعید فطر به معنای بازگشت به سرشت و فطرت است؛ یعنی مساله جهاد با نفس و خودسازی در ماه رمضان، انسان را به مقامی می‌رساند که پرده‌های جهل و انحراف و گناه و هواپرستی ، از سر راه فطرت برداشته می‌شود و انسان به فطرت ناب درونی‌اش که آیینه صاف خدا نماست، باز می‌گردد. از نظراسلام، عید فطر روزی است که مسلمانان در مکتب رمضان و روزه، در پرتو آیات قرآن و نیایش ها و تقویت صبر و اراده، سرشت خویش را متوجه خداوند سبحان نمایند و خود را همیشه در محضر حق تعالی بدانند تا گناه نکنند.
مولای متقیان حضرت علی (علیه السلام) در یکی از اعیاد فطر خطبه‌ای خواندند که در آن چنین آمده است : « ای مردم! این روز، روزی است که نیکوکاران، پاداش می‌برند و گنه‌کاران، مأیوس می‌گردند و این شباهت بسیاری به روز قیامتتان دارد . پس وقتی از منازلتان برای خواندن نماز عید خارج می‌شوید، به یاد آورید زمانی را که از قبر خارج می‌شوید و به سوی پروردگارتان میروید. با ایستادن در جایگاه نماز، به یاد آورید زمانی را که در محضر عدل الهی هستید و از شما حساب رسی می‌شود. با بازگشت به سوی منازل خود، زمانی را یادآور شوید که به منازل خود در بهشت می‌روید. ای بندگان خدا! کم‌ترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده میشود، این است که فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان چنین ندا می‌دهد که: "هان! بشارتتان باد ای بندگان خدا! که گناهان گذشته‌تان آمرزیده شد؛ پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه باقی ايّام را بگذرانید"».

2ـ جنگ قرقره الكدر
در اول شوال سال دوم هـ .ق. جنگ قرقره الكدر به وقوع پیوست. قرقره الكدر نام آبی است در قبیله بنی سلیم كه در سه منزلی مدینه واقع گردیده است. سبب این جنگ آن بود كه به پیامبر خدا(صلی الله علیه و اله) اطلاع دادند جمعی از قبیله بنی سلیم و بنی غطفان در قرقره الكدر جمع شده‌اند و قصد دارند به مدینه شبیخون بزنند؛ از این رو آن حضرت پرچم اسلام را به دست مبارك شیر خدا حضرت علی (علیه السلام) دادند و ایشان را به همراه دویست نفر از مسلمانان به آنجا فرستادند. هنگامی كه امیرمؤمنان(علیه السلام) به آنجا رسیدند ، دیدند كه آن جماعت از آن منطقه گریخته اند پس آن حضرت به مدینه بازگشتند.

3ـ مرگ عمرو بن عاص
در اول شوال سال 41 هـ .ق عمرو بن عاص ملعون به درك جحیم واصل شد.  مادر وی «نابغه» نام داشت. او كنیزی بود كه عبدالله بن جذعان او را خرید و آزادش كرد. نابغه از زنان خلافكار مكه به شمار میرفت كه مراجعه كننده بسیار داشت. از جمله، ابولهب، امیه بن خلف، هشام بن مغیره ‏، ابوسفیان و عاص بن وائل با او زنا كردند و عمرو متولد شد. هنگامی كه نابغه وضع حمل كرد هر یك از آنها مدعی عمرو شدند و آخرالامر قضاوت را بر عهده خود نابغه گذاشتند كه او هم عاص را انتخاب كرد.
عاص ملعون كسی بود كه پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و اله) را «ابتر» خطاب كرد و خاطر شریف آن حضرت را مكدر نمود، تا آنكه سوره مباركه كوثر نازل شد.
با این نسب و نژاد عمرو عاص نباید تعجب كرد كه او از سرسخت ترین دشمنان پیامبر و علی بن ابیطالب(علیهما السلام) باشد و همراه معاویه با حیله‌های مختلف خون به دل امیرمؤمنان(علیه السلام) كند كه واقعه صفین و قرآن بر سر نیزه كردن و نیز شهادت مالك اشتر و واقعه حكمین از جمله آنهاست.
گفته اند که او در هنگام مرگش می‌گفت: «حال من چنان است كه كوه رضوی را بر گردن من نهاده اند و درون مرا از خار پر كرده‌اند و مرا از سوراخ سوزنی بیرون می كشند».