شعر : لاله ای پژمرده و ...

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

لاله اي پژمرده و بي باغبانم اي خدا
طايري پر بسته و بي آشيانم اي خدا
روزگاري بود هفتادم قمر اما کنون
يک ستاره نيست در هفت آسمانم اي خدا
روزگاري سايه ي بابا به سر بودم ولي
اين زمان بر نيزه گشته سايبانم اي خدا
جان من در قتلگه جا مانده و از جسم من
مانده باقي پوستي بر استخوانم اي خدا
نيمه جان خويش را مرهون لطف زينبم
تا ابد شرمنده از اين قد کمانم اي خدا
دانه ي زنجير هم در غربتم خون گريه کرد
جاي چشم و اشک او باشد نشانم اي خدا


منبع :
فضائل و مناقب اهل البیت (علیهم السلام)