مرگ عبدالملك بن مروان
در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل در دمشق به هلاكت رسید. وی پیش از رسیدن به خلافت همواره ملازم مسجد بود و قرآن تلاوت مینمود و او را حمامة المسجد ـ کبوتر مسجد ـ می گفتند. وقتی خبر خلافت به او رسید قرآن را بر هم نهاد و گفت: « سلام علیك هذا فراق بینی و بینك؛ خداحافظ، این آغاز جدایی بین من و توست!» .
راغب مینویسد: «عبدالملك میگفت كه من در گذشته از كشتن مورچه ناراحت میشدم ولی اكنون حجاج برای من مینویسد كه گروه زیادی از مردم را بکشم و در من هیچ اثری نمیكند. زهری روزی به او گفت: "شنیدهام شرب خمر میكنی؟!" گفت: "آری! به خدا سوگند شرب خون نیز میكنم» .
عبدالملك مروان نه تنها خود مردی خونریز بود بلكه گماشتگان او در مناطق مختلف در كثرت كشتار مردم به خصوص شیعیان حضرت امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) شهرت زیادی داشتند.
وی هنگام مرگ به بیماری بسیار سخت مبتلا شد كه طبیب به او گفته بود اگر آب بخورد میمیرد؛ ولی تشنگی بر او غالب شد و از پسرش ولید آب طلبید. او گفت: «اگر آب بیاشامی خواهی مرد». به دخترش التماس كرد كه به او آب بدهد اما پسرش ولید او را هم منع كرد. در این هنگام عبدالملك به او گفت: «بگذار به من آب بدهد وگرنه تو را از ولیعهدی خلع میكنم». ولید اجازه داد و او آب نوشید و به درك واصل شد. از بزرگترین جنایات عبدالملك به شهادت رساندن امام سجاد(علیه السلام) و مسلط كردن حجاج ثقفی بر شیعیان امیرمؤمنان(علیه السلام) بود.