در شهر یثربـکه بعدها به مدینه موسوم گردیدـدو قبیله به نام اوس و خزرج زندگى مىکردند و در مجاورت ایشان نیز تیرههایى از یهود سکونت داشتند که به کار تجارت و سوداگرى مشغول بودند و تدریجا سرزمینها و مزارعى در اطراف شهر خریدارى کرده و محلههایى مخصوص به خود داشتند،و تاریخ مهاجرت این یهودیان به یثرب به گذشته هاى دور برمىگشت و طبق برخى از روایات،نخستین گروهى که به منظور مجاورت به یثرب آمدند چند تن از بزرگان و دانشمندان یهود بوده که چون در کتابهاى خود دیده بودند که آخرین پیامبر الهى بدان شهر هجرت مىکند ولى زمان آن را نمىدانستند براى دیدار آن حضرت و ایمان به وى به یثرب مهاجرت کرده و در آنجا ماندند،و تدریجا فرزندان ایشان رو بتزاید گذارده و به کار تجارت و زراعت مشغول شدند.
میان قبیله اوس و خزرج سالها آتش جنگ و اختلاف زبانه مىکشید و هر چند وقت یک بار به جان هم مىافتادند و گروهى را به خاک و خون افکنده و گاهى به دنبال جنگ آنکه پیروز مىشد خانه و نخلستان قبیله شکست خورده را ویران کرده و به آتش مىکشید،و بحث در اینکه آیا ریشه این اختلاف چه بوده و از کجا سرچشمه گرفته بود ما را از وضع تدوین این مختصر خارج مىکند،و بعید نیستـ چنانکه برخى از مورخین نوشته اندـاین جنگ و خونریزى به تحریک و دسیسه یهودیان ساکن یثرب صورت گرفته و آنها براى آنکه به آسودگى بتوانند به کار تجارت و اندوختن پول و ثروت و تشکیل دادن بانک زمین و قبضه کردن اقتصاد و بازار کشاورزى و محصول مردم مشغول باشند،صاحبان اصلى سرزمین یثرب را به جان هم انداختند و این سرگرمى خانمان برانداز را براى آنها فراهم ساختند و خودشان با آسایش خاطر به تعقیب هدفشان پرداختند.
و با این حال گاهى هم متعرض یهود مىشدند و با آنها نیز به جنگ و ستیز مىپرداختند.
یهودیان که اهل کتاب بودند و مژده ظهور پیغمبرى را در سرزمین حجاز و هجرت او را به شهر یثرب از علما و دانشمندان خود شنیده و در کتابها خوانده بودند،گاه گاهى در بحثها و نزاع هایى که میان آنها و اعراب یثرب پیش مىآمد به آنها مىگفتند پیغمبرى ظهور خواهد کرد و چون او بیاید ما بدو ایمان آورده و به دستیارى او شما را نابود خواهیم کرد.
اوس و خزرج روى اختلافات قبلى،خود را براى جنگ تازهاى آماده مىکردند و هر دو دسته مىکوشیدند قبایل دیگر عرب را نیز با خود همپیمان کرده نیروى بیشترى براى سرکوبى و شکست حریف پیدا کنند تا در هنگام برخورد و جنگ از قدرت بیشترى برخوردار باشند.
این جنگ که دو سال پیش از هجرت رسول خدا(ص)به مدینه اتفاق افتاد همان جنگ«بعاث»بود که افراد بسیارى از دو طرف در آن کشته شده و خانه ها و نخلستانهایى ویران و به آتش کشیده شد.
دو قبیله اوس و خزرج به سوى قبایل مکه متوجه شده و هر کدام در صدد برآمدند تا آنها را با خود همپیمان و همراه کرده و از نیروى آنها علیه دشمن خود کمک گیرند.
و طبق نقل ابن اسحاق در سیره،اوسیان زودتر از قبیله خزرج به این فکر افتاده و چند تن از افراد آن قبیله که در رأس آنها شخصى به نام انس بن رافع بود به مکه آمدند تا با قریش علیه خزرج پیمان ببندند.
رسول خدا(ص)چنانکه پیش از این گفتیمـپیوسته مترصد بود تا افراد تازهاى را به دین خود دعوت کند،و به خصوص هنگامى که مىشنید از قبایل اطراف و مردم شهرهاى دیگر جزیرة العرب افرادى به مکه آمدهاند خود را به نزد آنها رسانده و اسلام را برایشان عرضه مىکرد و به گفته ابن هشام:براى حرکت آن حضرت کافى بود که بشنود مرد محترمىـیا افراد تازهاىـاز رؤساى قبایل یا گروهى از افراد معمولى آن قبیله به منظور زیارت یا منظورهاى دیگرى به مکه آمده که رسول خدا(ص)به محض آنکه مطلع مىشد از جاى برمىخاست و به دنبال آنها مىرفت و ایشان را به دین خود دعوت کرده و از آنها یارى مىطلبید.
وقتى پیغمبر خدا از ورود قبیله اوس به مکه با خبر شد به نزد آنها آمده و پیش از آنکه آنها را به اسلام و ایمان به خداى تعالى دعوت کند فرمود:من کارى را به شما پیشنهاد مىکنم که از آنچه به خاطر آن به این شهر آمده اید بهتر است.
پرسیدند:آن چیست؟
فرمود:به خداى یگانه ایمان آورید و اسلام را بپذیرید،سپس جریان نبوت خویش را به آنها اظهار کرده و چند آیه از قرآن نیز بر آنها تلاوت کرد.
در میان افراد مزبور جوانى بود به نام ایاس بن معاذ که چون سخنان رسول خدا(ص)را شنید رو به همراهان کرده گفت:به خدا سوگند!این مرد راست مىگوید و این کار بهتر از آنى است که شما براى انجام آن به این شهر آمدهاید،ولى انس بن رافع مشت خاکى برداشته به دهان او زد و او را ساکت کرده گفت:ما براى این کار به مکه نیامده ایم و بدین ترتیب آن مجلس به هم خورد،ولى ایاس در باطن به رسول خدا(ص)ایمان آورد و با اینکه پس از ورود به مدینه چندان زنده نبود و به دنبال همان جنگ«بعاث»از دنیا رفت،ولى هنگام مرگ نزدیکانش دیدند زبانش به ذکر«الله»گویاست و«لا اله الا الله»و«الحمد لله»مىگوید و همه دانستند که او در همان دیدار مکه به رسول خدا ایمان آورده و مسلمان شده است.
ولى بر طبق نقل دیگران نخستین کسى که از مردم یثرب براى پیمان بستن با قریشبه مکه آمد دو تن از قبیله خزرج بودند به نامهاى اسعد بن زراره و ذکوان بن عبد القیس.و این در سال دهم بعثت و قبل از شکسته شدن محاصره اقتصادى بنى هاشم بود.
فراهم شدن مقدمات هجرت
- بازدید: 1381