مستندى درباره ميلاد و وفات حضرت معصومه(سلام الله علیها)

(زمان خواندن: 10 - 20 دقیقه)

میلاد مسعود حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در روز اول ذیقعده سال 173 هـجری واقع شده است.
مدرك این سخن، گفتار محدث خبیر، علامه گرانقدر مرحوم آیت الله شیخ على نمازى (متوفى دوم ذیحجه الحرام سال هـجری) صاحب كتاب ارزشمند«مستدرك سفینه» و ده ها كتاب دیگر است، كه ایشان در صفحه 257 جلد هشتم كتاب مستدرك سفینه در ماده «فطم» ، شرح زندگانى حضرت معصومه(سلام الله علیها) را با این عبارت آغاز می كند:فاطمة المعصومه المولودة فى غرة ذى القعده سنة173...
«باید توجه داشت كه در مورد روز و ماه ولادت آن حضرت هیچ قول مخالفى نقل نشده است.البته در سال ولادت آن حضرت اختلافى بین سال هاى 173 و 183 هـجری است كه با توجه به سال شهادت حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام) در سال 183 هـ ق واین كه آن حضرت سال هاى آخر عمر را در زندان و دور از خانواده به سر مى برده اند و نیز با تحقیق و بررسى هاى تاریخى دیگر، میلاد ایشان در سال 173 صحیح تر به نظر مى رسد.
مدارك دیگرى كه در مورد روز ولادت آن حضرت در دسترس مى باشد، به شرح ذیل است:
1ـ عوالم العلوم، تألیف: علامه بحرانى، ج 21،ص 328.
2ـ گنجینه آثار قم، تألیف: شیخ عباس فیض، ج 1، ص 386.
3ـ حیاة الست، تألیف: مرحوم شیخ مهدى منصورى، ص 10.
4ـ فاطمه بنت الامام موسى الكاظم، تألیف: دكتر محمد هادى امینى(فرزند علامه امینى)، ص 21،5
5ـ زندگى حضرت معصومه(سلام الله علیها) تألیف: مرحوم شیخ مهدى منصورى، ص 34.

وفات
وفات آن حضرت در سنة 201 است.كه براین اساس حضرت در سن 28 سالگى رحلت كرده اند.
مداركى كه در بیان سالروز وفات آن حضرت مورد استناد واقع شده، به شرح ذیل است:
1ـ تاریخ قم، تألیف: حسن بن محمدبن حسن قمى، ص213.
2ـ بحار الانوار، تألیف: علامه محمدباقر مجلسى، ج 48، ص 290.
3ـ اعیان الشیعه، تألیف: سیدمحسن امین، ج 8، ص 391.
4ـ ریاحین الشریعه، تألیف: شیخ ذبیح الله محلاتى، ج 5، ص 32.
5ـ بحارالنساب، تألیف: ملك الكتاب شیرازى، ص 160.
6ـ انوار المشعشعین، تألیف: شیخ محمد على بن حسن كاتوزیان، ج 1،ص 208
7ـ منتهى الآمال، تألیف: شیخ عباس قمى(ره)، ج 2، ص 242.
8ـ مراقد المعارف، تألیف: شیخ محمد حرزالدین، ج 2، ص 163.
9ـ دائرة المعارف شیعه، تألیف: سید حسن امین، ج 3، ص 231.
10ـ گنجینه دانشمندان، تألیف: شیخ محمد رازى، ج 1،ص 14.
اما در مورد روز و ماه وفات آن حضرت اجمالا رابطه سه قول مطرح است:
1ـ دهم ربیع الآخر.
2ـ دوازدهم ربیع الآخر.
3ـ هشتم شعبان.
دهم ربیع الآخر

مدارك اصلى این قول:
1ـ وسیلة المعصومیه، تألیف: میر ابو طالب «واعظ تبریزى» ، صفحه 65.
2ـ زندگانى حضرت معصومه(سلام الله علیها)، تألیف: شیخ مهدى منصورى، متوفاى 146 هـ ق.
3ـ دریاى سخن، تألیف: سقازاده تبریزى.
البته منشأ این قول نسخ خطى دو كتاب به نام هاى: «نزهة الابرار فى نسب اولادالائمة الاطهار» ، تألیف: سید موسى برزنجى شافعى مدنى و كتاب «لواقح الانوار فى طبقات الأخیار» ، تألیف: شیخ عبدالوهاب شعرانى شافعى مدنى، متوفاى سال 937 است.
گر چه نسخه هاى خطى این دو كتاب هم اكنون در دسترس نیست، لكن مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانى در كتاب «الذریعه، ج 24، ص 107» به رؤیت این كتاب تصریح فرموده است و آن را یكى از آثار صاحب تألیف مى داند. همچنین صاحب كتاب «كشف الظنون، ج 2، ص 1565» ، به وجود و رؤیت كتاب لواقح الانوار تصریح فرموده است.
دوازده ربیع الآخر:
مدرك این قول نقلى است كه مرحوم آیت الله حاج شیخ على نمازى در مستدرك سفینه (ج 8،ص 258) آورده است.
هشتم شعبان:
مدرك این قول نقلى است كه مرحوم شیخ مهدى منصورى در كتاب «حیاة الست، ص 11» از نسخه خطى «رسالة العربیة العلویه» منسوب به شیخ حر عاملى آورده است، لكن متأسفانه از این كتاب هم اكنون هیچ اثرى موجود نیست.

نتیجه
گر چه به فرموده بعضى در رابطه با سالروز وفات حضرت معصومه(سلام الله علیها)، مستند قوى در دسترس نیست و اجمالا آنچه موجود مى باشد همین است كه از نظر خوانندگان گرامى گذشت، اما انصاف این است كه باید روزى را به عنوان ولادت آن جضرت و روزى را به عنوان وفات آن جضرت گرامى داشت، زیرا به هر حال حضرت یك روز به دنیا آمده و یك روز هم رحلت نموده است و چناچه قولى قوى براى تعیین این روز در دست بود كه خوب، والا به همان اقوال ضعیف از باب تسامح در ادله سنن متمسك مى شویم و آن دو روز را به همین عنوان احترام مى كنیم.
البته در روز ولادت «اول ذیقعده» این بانوى بزرگوار مشكل اختلاف اقوال وجود ندارد، اما در مورد روز وفات حضرت براى جمع بین قول اول و قول دوم آستانه مقدسه قم سالانه اقدام به برگزارى مراسم سوگوارى در سه روز«دهم، یازدهم و دوازدهم ربیع الآخر» مى نماید و این ایام را به نام «ایام معصومیه» نامیده است.
به امید آن كه در این ایام از این بانوى بزرگوار و شفیعه روز جزا تجلیل شایانى صورت گیرد.

تحقیق پیرامون تولد و سن حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) چهره هاى پرفروغى به جهانیان عرضه كرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضیلتها مى درخشد; درخشان ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت; فاطمه كبرى فرزند پاكیزه موسى بن جعفر(علیه السلام) است.
كه سالهاست تشنگان معرفت از حریمش زلال ایمان مى نوشند و عارفان با گذر بر زندگى فرزانه وارش و درك لحظه هاى آسمانى شدنش، درهاى عروج را به روى خود مى گشایند وبوى وصال را در گستره زمین منتشر مى سازند.
او والاترین دختر موسى است و از این روست كه هر گاه نامى از پدر برده شود، یادى از او نیز به میان مى آید و به این مناسبت در ویژه نامه موسى بن جعفر(علیه السلام) لحظاتمان را با نام و یاد وى عطرآگین مى سازیم.
با اذعان به این حقیقت كه پیرامون زندگانى حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)تحقیق كاملى صورت نپذیرفته است، به خاندان، اوضاع سیاسى، عصر تولد، و نظراتى كه پیرامون تولد حضرت ارائه شده است، مى پردازیم.
سرود شكفتن تولد فاطمه معصومه(سلام الله علیها) براى اهل بیت(علیهم السلام) اهمیتى خاص داشت زیرا این خبر قبل از تولد بارها توسط امام صادق(علیه السلام) اعلام مى شد و به این ترتیب از همان ایام شیعیان به شناخت مقام والاى وى فرا خوانده مى شدند.
از جمله آنگاه كه گروهى از شیعیان رى نزد امام صادق(علیه السلام) آمدند، حضرت فرمود: آفرین بر برادران ما از اهل قم.
آنان گفتند: ما اهل رى هستیم.
ولى امام همان جمله پیشین راتكرار فرمود.
و ادامه داد: «الا ان لله تعالى حرما و هو مكه.
الا ان لرسول الله حرما و هو المدینه الا ان لامیرالمؤمنین حرما و هو الكوفه الا ان حرمى و حرم ولدى بعدى قم الا ان قم كوفتنا الصغیره.
الا ان للجنه ثمانیه ابواب ثلاث منها الى قم.
تقبض فیها امراه هى من ولدى و اسمها فاطمه بن موسى.
تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم ».
براى خداوند حرمى است كه مكه است، حرم رسول، مدینه حرم امیرمومنان كوفه است وحرم من و فرزندانم قم است.
بدانید قم كوفه كوچك ماست.
بدانید بهشت هشت در داردكه سه در آن به سوى قم است.
بانویى از اولاد من در آنجا وفات مى كند كه نامش فاطمه دختر موسى است.
همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت مى شوند.
این خبر و نحوه تعریف حضرت از قم به طور طبیعى مى توانست گروهى از اهالى رى را به عزیمت به سوى قم برانگیزد و درحقیقت اهمیت ویژه اى را كه شهر قم به خاطر حضور فاطمه كبرى مى یافت براى آنان بازگو كند.
مى توان گفت به همین خاطر گروههایى از مردم قم از جمله صاحبان فكر واندیشه از آمدن چنین بانویى به قم مطلع بودند و براى فرا رسیدن آن زمان و یارى و پاسداشت مقدم وى لحظه شمارى مى كردند.
نكات دیگرى نیز از این روایت به دست مى آید از جمله این كه قم حرم ائمه طاهرین است.
موضوعى كه در دهها روایت دیگراز زبان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، امام على(علیه السلام) و اغلب ائمه یكى پس از دیگرى به آن اشاره شده است.
در خبرى دیگر نیز امام صادق(علیه السلام) به پیشگویى تولد وى پرداخت.
آن روز یكى ازشیعیان به نزد حضرت آمد، امام را دید كه با كودكى در گهواره سخن مى گوید.
گامى جلوتر نهاد و مبهوت از این واقعه پرسید: آیا با این طفل سخن مى گویید؟ امام اورا دعوت كرد تا با كودك در گهواره سخن بگوید.
مرد باز هم جلوتر آمد و سلام كرد.
كودك نه تنها جوابش را داد; بلكه گفت: اى مرد نامى را براى دخترت [كه تازه متولد شده است] انتخاب كرده اى كه خداوند آن را دشمن مى دارد پس نامش را عوض كن[وى نام دخترش را حمیرا گذاشته بود] شگفتى مرد دو چندان شد.
آنگاه امام صادق(علیه السلام) فرمود: «این كودك فرزندم موسى است.
خداوند از او دخترى به من عنایت مى كند كه نامش فاطمه است.
او را در سرزمین قم به خاك مى سپارند.
هر شخصى كه او را در قم زیارت كند، بهشت برایش واجب مى شود».
پاكیزه نسب پدرش موسى بن جعفر(علیه السلام) ملقب به كاظم، صابر، صالح و امین است كه روز یكشنبه، هفتم ماه صفر سال 128 هجرى قمرى در منطقه ابواء; محلى بین مكه ومدینه از بانویى پاكیزه به نام حمیده به دنیا آمد.
ابوبصیر درباره تولد موسى كاظم(علیه السلام)مى گوید: همراه امام صادق(علیه السلام) (سالى كه پسرش موسى بن جعفر(علیه السلام) متولدگردیده سال 128 ه.ق) براى شركت در مراسم حج به سوى مكه رفتیم.
وقتى به سرزمین «ابواء» (منزلگاهى بین مكه و مدینه) رسیدیم، امام صادق(علیه السلام) براى ماصبحانه فراوان و خوب تهیه كرد، ما مشغول خوردن صبحانه بودیم كه فرستاده حمیده(همسر امام صادق(علیه السلام) » آمد و گفت:حمیده مى گوید: درد زایمان گرفته ام، و شما فرموده اید نسبت به این پسر اقدامى نكنم.
امام صادق(علیه السلام) بى درنگ برخاست و همراه فرستاده حمیده رفت، و پس از مدتى نزدى اصحاب بازگشت.
اصحاب پرسیدند: خداوند تو را شاد كند و ما را فدایت نماید،جریان حمیده چه بود؟ فرمود: خداوند حمیده را سلامت داشت و به من پسرى عنایت فرمود، كه در میان مخلوقاتش از همه بهتر است، و حمیده در مورد آن نوزاد مطلبى به من گفت كه به گمانش من آن را نى دانم، در صورتى كه من به آن از او آگاهتر هستم.
پرسیدم: قربانت گردم، آن مطلب چه بود؟ پاسخ داد: حمیده گفت; هنگامى كه آن نوزاد متولد شد، «دستهایش را بر زمین نهاد و سر به سوى آسمان بلند كرد».
من به حمیده گفتم: این كار، نشانه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و نشانه وصى بعد از اوست.
امام كاظم(علیه السلام) در سال 179 ه.
ق به دستور هارون زندانى شد و سرانجام در روزجمعه بیست و چهارم یا بیست و پنجم ماه رجب سال 183 در بغداد مسموم گردید و به شهادت رسید و پیكر پاكش را در شهر كاظمین به خاك سپردند.
مادر حضرت معصومه(سلام الله علیها) حضرت معصومه(سلام الله علیها) و امام رضا(علیه السلام) هر دو از یك مادر به نام «نجمه » (ستاره)متولد شده اند.
در كتابهاى تاریخى براى مادر حضرت ده نام و لقب ذكر شده است كه عباتند از: نجمه، تكتم، خیزران مرسیه، اروى، ام البنین، طاهره، سكن،سمانه، شقرا، صقر.
درباره زمان تولد، پدر، مادر، سن و مدت عمر نجمه خاتون اطلاعى در دست نیست ودرباره اینكه وى اهل چه منطقه اى بوده است، نیز اختلاف نظر وجود دارد.
على اكبر مهدى پور مى نویسد: از تاریخ تولد نجمه خاتون اطلاعى در دست نیست و از مقدار سن شریفش به هنگام شرفیابى به دودمان امامت چیزى نمى دانیم.
تنها چیزى كه در منابع حدیثى آمده،این است كه وى به هنگام تشرف به خانه امام كاظم(علیه السلام) دوشیزه بوده است.
اما درمورد تابعیت وى كه اهل چه كشورى بوده، تنها چیزى كه در دست است این كه وى اهل مغرب بود و مغرب در اصطلاح به سه معنا اطلاق مى شود:
1-شمال آفریقا شامل; تونس، لیبى، مراكش و الجزایر
2-مراكش
3-اروپا براى تعیین منظور از مغرب باید به واژه «مرسیه » استناد كنیم كه در ذیل «خیزران »گفته مى شود «مرسى » به سرزمینهایى در فرانسه، اسپانیا و الجزایر اطلاق مى شود،ولى چون به وى «سكن نوبیه » و «شقراء نوبیه » نیز گفته اند، این احتمال كه منظور شمال آفریقاست، تقویت مى شود و از این رو مرحوم خاتون آبادى به صراحت وى را اهل نوبه و زنگبار دانسته است، همچنین چون درباره نجمه خاتون واژه «مولده » (آنكه در كشور عربى متولد شده و نشو و نما یافته) به كار رفته لذااین احتمال كه اهل كشورهاى غربى باشد رد مى شود.
» اما درباره جایگاه رفیع مادرحضرت معصومه(سلام الله علیها) همین نكته بس كه امام كاظم(علیه السلام) مى فرمود: او را جز به فرمان خداو به استناد وحى خدا نگرفتم.
چشمه كوثر و فرزندان امام كاظم(علیه السلام) فراوانى فرزندان نسل رسالت و ولایت از موضوعاتى است كه قابل انكار نیست هر چند گاه این امر كه تعداد فرزندان ائمه به دهها نفر مى رسد براى برخى مورخان گران آمده وآنان سعى نموده اند به روش هاى مختلف از تعداد آنها بكاهند اما حقیقت این است كه «كوثر» همان كوثرى كه خداى متعال در قرآن كریم سوره اى را به نامش نازل كرده،كلید حل مشكل است.
آن روز كه ابراهیم یگانه فرزند حضرت پیامبر در هفده ماهگى در مدینه طیبه رحلت كرد و در بقیع به خاك سپرده شد، گروهى از منافقان و دشمنان و دشمنان مرگ وى را علامت بریده شدن نسل رسالت و نابودى اسلام دانستند و باكنایه و زخم زبان دل وى را آزردند.
این موضوع كه به شدت پیامبر را افسرده كرددر نهایت به نزول سوره مباركه كوثر انجامید و خداى متعال چنین فرمود:
«بسم الله الرحمن الرحیم.
انا اعطیناك الكوثر فصل لربك و انحر ان شانئك هوالابتر» اعجاز این سوره منحصر در حسن و حسین فرزندان بلافصل على(علیه السلام) نبود بلكه در نسلهاى بعدى نیز همین معجزه الهى جریان یافت.
و به روشنى مى توان این معجزه آشكار را دید.
كوثرى جوشان در نسل تمام ائمه به ودیعه گذاشته شد كه نسل نبوت وامامت را زنده نگاه داشت.
مرورى بر فشارها و اعدامها و سیاستهاى كینه توزانه حاكمان اموى و عباسى نشان مى دهد كه چگونه همین «كوثر جوشان » گاه تنها باریكه حفظ نسل ولایت بود.
از این روى به نظر مى رسد نه تنها نباید كثرت اولاد امامان موجب بروز سؤال شود بلكه ظهور اعجاز الهى «كوثر» در طول حیات ائمه (علیهم السلام) باید مارا به شگفتى و تحسین وا دارد.
یكى از این امامان معصوم كه به كثرت اولاد مشهور است امام موسى كاظم(علیه السلام) است كه تمام تاریخ نویسان به تعدد فرزندانش گواهى داده اند.
در بین نویسندگان تا آنجا كه ما جستجو كرده ایم تنها عباس فیض نویسنده انجم فروزان به این حقیقت ظریف دست یافته و جارى كوثر را در نسل امام كاظم علیه السلام به تماشا نشسته است.
وى مى نویسد: «موضوع كثرت نسل پیغمبر اكرم از چیزهایى است كه به شهادت حس و تاریخ به هیچ وجه قابل انكار نیست.
چنانچه خداوند تبارك و تعالى هم در قرآن مجید در آنجایى كه مى فرماید: انااعطیناك الكوثر فصل لربك و انحر ان شانئك هو الابتر بدین معنى تصریح فرموده زیرا به اتفاق مفسرین منظور از كوثر كثرت نسل است و شان نزول این سوره آن است كه ازدیاد در نسل با كمتر تاملى در این عصر اعجاز قرآن ثابت مى گردد زیرا ذریه پیغمبر در كثرت چنانند كه كوچكترین دیه و قریه اى را هم از آن ها خالى نمى تواند یافت با اینكه از طرف بنى امیه و بنى عباس و خلفاى آنها براى اضمحلال این شجره طیبه و قطع نسل این دودمان شریف منتهاى كوشش و جدیت اعمال و به منظور انقراض سلسله فاطمیین انواع دسائس برانگیخته گشت كه كربلا و قتل هفتاد و دو نقر یاران حسینى حتى اطفال شیرخوار و عملیات منصور دوانیقى و متوكل براى نمونه كفایت مى كند.
قتل ذریه پیغمبر در طف یا زنده زنده در گور كردن و در وسط پایه ها گذاردن وهزارها كشتارهاى دیگر كه همواره پى در پى جریان داشت یك سلسله عوامل ممتدى بودند كه قطع نسل پیغمبر را ایجاب مى كرد و در عین حال این سلسله جلیله امروزه چنان توسعه پیدا كرده اند كه شرق تا غرب را فرا گرفته اند و در طرف مقابل ذره امویان و دودمان عباسیان با تمام قدرت و عظمت سلطنت و خلافتى كه دارا بودند ودر قرون متمادى در ناز و نعمت زندگانى مى كردند امروزه كوچكترین اثرى هم ازآن ها دیده نمى شود و شاید در سراسر این كشور هم یك نفر اموى یا عباسى وجودنداشته باشد و در كتاب سیاده الاشراف مسطور است موقعى كه حسین بن على(علیه السلام) شهیدگشت در طایفه بنى امیه دوازده هزار گهواره طلا و نقره وجود داشت كه اطفال شیرخوار خود را در آنها مى جنباندند و از براى سیدالشهدا(علیه السلام) فرزندى نبود جز سیدسجاد(علیه السلام) معذالك از بنى امیه نسلى باقى نیست و از سادات حسینى و رضوى در هرمنطقه جماعتى وجود دارند.
این است نمونه اى از آثار حقیقت و آن بود عواقب ظلم وستم.
» تعداد فرزندان شیخ مفید37 فرزند (18 پسر،19 دختر)، ابن خشاب (20پسر، 18 دختر)، سبط ابن جوزى (20 پسر، 20 دختر)، ابن شهرآشوب 30 فرزند،عمده الطالب 60 فرزند (37 دختر،23 پسر)، كشف الغمه 38 فرزند (18 پسر، 20دختر) براى حضرت نقل كرده اند.
در باره حضرت معصومه(سلام الله علیها) باید گفت كه طبق همه نقلها نام فاطمه(سلام الله علیها) ذكر شده است چه طبق نظر آنها كه فاطمه را 2 نفر یا 4 نفر ذكر كرده اند زیرا در هر صورت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) همان فاطمه كبرى است كه همه مورخان در باره وى اتفاق نظردارند.
عصرى كه او شكفت دورانى كه مى رفت به شكفتن فاطمه معصومه بیانجامد،همزمان با امامت امام موسى بن جعفر(علیه السلام) بود كه در سال 148 ه.
ق به امامت رسیدو مدت 35 سال به امامت پرداخت، خلفاى بنى عباس در این دوران آنچنان عرصه را برامام و شیعیان تنگ كردند كه راویان به هنگام روایت نمى توانستند صریحا از نام حضرت یاد كنند و ناگزیر كنیه هاى حضرت مانند (ابى ابراهیم و ابى الحسن) یا القاب وى مانند (عبد صالح، عالم و .) را به كار برند و یا صرفا به رمز و اشاره مانند «رجل » بسنده مى كردند.
تقیه در این ایام شدت یافت و منصور، مهدى، هادى و هارون چنان وضعى پیش آوردندكه امام حتى از لحاظ مالى براى اداره زندگى و دخترانش در مضیقه قرار گرفت.
هارون آنگاه كه به حكومت رسید، حضرت را زندانى كرد، گاه حضرت را آزاد مى كرد،دوباره زندانى مى ساخت و همین وضع تا مدت 14 سال ادامه یافت.
هارون با رفتار آمیخته به قساوت و سنگدلى چنان رعب و وحشتى به وجود آورد كه شیعیان هرگز طعم امنیت را نچشیدند.
در چنین عصرى بود كه زمان تولد حضرت معصومه(سلام الله علیها) فرا مى رسید.
تا آن روز 25 سال بود كه على بن موسى الرضا(علیه السلام) یگانه فرزند نجمه خاتون بود،او این همه سال را در آرزوى تولد فرزندى دیگرى سپرى كرده و چشم به راه تولد كودكى بود كه امام صادق(علیه السلام) بشارت شكفتنش را دهها سال قبل داده بود.
نجمه همه این سالها را هر چند منتظر ولى مطمئن سپرى كرد، على بن موسى الرضا(علیه السلام) نیزشادان و منتظر بود و تولد خواهرى بعد از دهها سال برایش مهم و جالب مى نمود،خانه اى كه نجمه در آن منتظر تولد فرزندش بود، هنوز بوى رسالت را با خود داشت;زیرا اولین بار كه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه آمد، مدتى در آن خانه ساكن شد، لحظات به كندى مى گذشت، بوى باران كوچه هاى مدینه را آكنده كرده بود و نسیم شكفتن كوچه هارا یكى پس از دیگرى پشت سر مى گذاشت تا این كه عطر خبر تولد كودكى به زلالى كوثررسول را به خانه موسى بن جعفر(علیه السلام) آورد و به همه انتظارها پایان بخشید.
زمان تولد در سال، ماه و روز تولد فاطمه معصومه(سلام الله علیها) اختلافات عمده اى وجود داردكه اصلى ترین عامل، خفقان حاكم بر علیه شیعیان بود تا آنجا كه امنیت آنها تنهابا تقیه محفوظ مى ماند.
در چنین زمانى كه اسامى كنیزها و رقاصه هاى مجالس وهمنشین هاى دربار فاسد عباسیان به دقت ثبت مى شد، تولد و وفات اهل بیت در سكوتى مرگبار اتفاق مى افتاد.
همچنین باید افزود: منعكس نشدن تاریخ موالید و وفیات بانوان اهل بیت عمومیت دارد به طورى كه تاریخ وفات حضرت فاطمه، مدفن حضرت زینب،تولد و وفات ام كلثوم، مادران همه امامان از امام زین العابدین(علیه السلام) تا امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دختران امامان از امام حسن تا امام عسكرى(علیهم السلام) كاملا مجهول است.
با این حال محققان با تكیه بر حدس و گمان و گاه استدلال، مستندات و شواهدتاریخى در صدد یافتن تاریخ دقیق یا تخمینى تولد و وفات وى برآمده اند در نهایت دو نظریه در این باره به وجود آمده است كه عبارتند از: 1 تولد وى در سال «183» اتفاق افتاد.
این نظریه در برخى نوشته هاى معاصرین بدون ذكر سند نقل شده است.
از جمله; مهدى سلطان العلما رازى در سال 1339 ضمن رساله اى درباره اعمال جمكران مى نویسد: در كتاب «نزهه الابرار فى نسب اولاد الائمه الاطهار» و كتاب «لوامع الانوار فى طبقات الاخیار» كه كتاب مفصلى است چنین ضبط شده است «ولاده فاطمه بنت موسى بن جعفر(علیهم السلام) فى مدینه المنوره غره ذى القعده بقیه ازصفحه 37 الحرام سنه ثلاث و ثمانین و ماه بعد الهجره النبویه.
» اما به دلایل مختلفى این نظریه از سوى محققان رد شده است.
ذبیح الله محلاتى در ریاحین الشریعه مى نویسد: آنچه را كه برخى از جهت بعضى از اغراض نسبت مى دهند كه فلانه مجتهد در مدینه طیبه تعین یوم وفات و تولد آن، تو را از كتاب لواقح الانوار استخراج كرده،بى اصل است زیرا كتاب لواقح الانوار در نظر من موجود است و اصلا چنین مطلبى در اونیست.
احتمال دادم كتاب دیگرى باشد تا اینكه خدمت علامه نسابه دانشمند آقانجفى; شهاب الدین تبریزى شرفیاب شدم.
این مطلب را عنوان كردم، فرمود: من كسى راكه چنین جعلى كرده، ملاقات كردم.
معلوم شد غرضى داشته كه ذكر آن مصلحت نیست.
تجاوز الله عن الله.
همچنین درصورت قبول این نظریه سال ولادت حضرت معصومه یا سال شهادت پدر بزرگوارش (183 ه.ق)
مصادف مى شود حال آنكه بعد از فاطمه معصومه این امام همام صاحب سه دختر دیگرنیز شده است كه لازمه اش وجود فاصله بین تولد فاطمه معصومه و آنها و زندانى شدن پدر (4 سال) و شهادتش 25 رجب سال 183 ه. ق خواهد بود.
خصوصا اینكه حضرت چهارسال آخر عمرش را در زندان گذرانده است و از خانواده اش كه در مدینه بودند، دوربود.
2-تولد در سال 173 ه. ق واقع شد.این نظریه از طرفداران بیشترى برخوردار است كه ضمن رد دلایل سال 183، صدق مدعیان این نظریه نیز به اثبات مى رسد. مرحوم شیخ على نمازى صاحب مستدرك السفینه ذیل ماده فطم با قاطعیت تمام در این باره مى نویسد: «فاطمه المعصومه المولوده فى غره ذى القعده سنه 173 ه. ق.» مرحوم عمادزاده اصفهانى نیز بدون ابهام معتقد است كه حضرت در ماه ذى قعده سال 173متولد شد.
در این صورت شش سال تا زمان زندانى حضرت فرصت باقى خواهد ماند كه بگوییم سه فاطمه دیگر در این مدت متولد شده اند

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page