پاره ى پيامبر، الگوى آزادگان

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

و قتى سلمان فارسى فاطمه ى زهرا (س) را ديد كه چادرى ساده بر سر دارد، گفت: عجبا! دختران شاهان ايران و روم پارچه هاى زربفت مى پوشند و بر كرسيهاى طلا مى نشينند و دختر رسول خدا با چه لباس ساده اى؟!
فاطمه ى زهرا (س) فرمود:
يا سَلْمان اِنَّ اللَّهَ ذَخَّرَ لَنَا الثّيابَ والْكَراسِىّ لِيَوْمٍ اخَر. [بحارالانوار، ج 8، ص 303.] اى سلمان، خداوند لباسهاى زينتى و كرسيهاى طلايى را براى ما در آخرت ذخيره كرده است.
على (ع) به هنگام بازگشت از سفرى يك جفت النگوى نقره براى فاطمه (س) سوغات آورد. وقتى پيامبر اكرم (ص) طبق معمول به ديدن فاطمه (س) آمدند و آن النگوها را در دست او و پرده اى منقش را آويزان ديدند، ديدار خود را كوتاه كردند. فاطمه (س) اندوهناك شد و گفت: تاكنون پدرم چنين ديدارى نداشتند. پس، بى درنگ حسن و حسين عليهماالسلام را فرا خواند و النگوها را همراه با پرده خدمت آن حضرت فرستاد تا ميان تهيدستان تقسيم كنند.
پيامبر اكرم (ص) فرمودند: درود بر فاطمه كه با اين كارش خداوند پوشش و النگوهايى از زيورهاى بهشتى به او خواهد پوشاند. [بحارالانوار، ج 43، ص 84.] در روايات ديگر آمده است كه پيامبر اكرم (ص) سه بار به فاطمه (س) فرمودند: پدرت به فدايت.
البته اسلام از زنان مسلمان نخواسته است كه كاملشا دست از مظاهر زينت بشويند و تقواى فاطمه (س) تا اين حد نيز به دو جهت بود: يكى اينكه پاره ى پيامبر (ص) بود و مى بايست همچون آن حضرت خود را كاملاً از قيود مادّى و دنيوى آزاد سازد و به زينتهاى معنوى بيارايد، و ديگر اينكه شرايط زمان و مكان طورى بود كه اغلب مردم گرسنه و تنگدست بودند و قناعت و سادگى پيامبر (ص) و نزديكانش در سطح ساير مردم اثر بسيار سودمندى در صبر و استقامت آنان داشت، چنانكه يك بار فاطمه ى زهرا (س) از پدر تقاضاى خدمتكارى كرد و آن حضرت با توجه به شرايط آن روز فرمودند: در مسجد چهار صد نفرند كه خوراك و پوشاك ندارند، و اگر خصلتاً از خدا نمى ترسيدم مسلّماً آنچه از درخواست كرده اى به تو مى دادم. اى فاطمه، من نمى خواهم پاداش معنوى خانه دارى تو را به خدمتكار منتقل كنم. [بحارالانوار، ج 43، ص 85.] آنگاه پيامبر اكرم (ص) براى آسان شدن كارهايش ذكر تسبيح را به فاطمه (س) آموختند كه به «تسبيح فاطمه» مشهور شد و تاكنون در ميان مسلمانان متداول است. [صحيح بخارى، ج 69، صص 6، و 7 و ج 8، ص 11؛ صحيح مسلم، ج 44، صص 97] 99.