علاقه به امام حسين ( علیه السلام )

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
محبت و دوستى زينب كبرى (س ) به امام حسين (ع ) آن چنان بود كه خواهرانش اين گونه نبودند. گفته اند: اين محبت و دوستى زينب (س ) از ايام و روزگار طفوليت و كودكى وى بوده ، به طورى كه آرام نمى گرفت ، مگر در پهلوى امام حسين (ع ) و عليا حضرت فاطمه (س ) رسول خدا (ص ) را از آن آگاه ساخت . رسول خدا (ص ) گريه كرد و فاطمه (س ) را از مصايب و اندوه ها و گرفتارى زينب (س ) آگاه نمود. (43)
احترام امام حسين (ع ) به زينب
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ در اخبار آمده كه هر گاه حضرت زينب به ديدار برادرش امام حسين (ع ) مى آمد، حضرت به احترام او جلو پايش حركت مى كرد و سر پا مى ايستاد و او را در جاى خود مى نشاند به راستى كه اين خود مقام عظيمى است كه آن حضرت در نزد برادرش داشت ، همان گونه كه او امين و امانتدار پدر، نسبت به هداياى الهى بود. (44)
بزرگداشت زينب (س )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ علامه و مرد بسيار دانا سيد جعفر، از خويشاوندان بحرالعلوم طباطبايى ، در كتاب تحفة العالم چنين مى نويسد:
در جلالت قدر و بزرگى مقام و برترى شاءن و بزرگى حال و چگونگى او بس است آنچه در برخى از اخبار رسيده ، به اينكه زينب (س ) نزد امام حسين (ع ) در آمد و آن حضرت قرآن مى خواند، پس حضرت (چون ديد زينب آمد) قرآن را بر زمين نهاد و براى اجلال و تعظيم و بزرگ داشتن او بر پاى ايستاد. (45)
شرط ازدواج زينب (س )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ و گفته اند: حضرت اميرالمؤ منين (ع ) هنگامى كه زينب (س ) را به پسر برادرش عبدالله بن جعفر تزويج كرد، در ضمن عقد، شرط نمود هر گاه زينب خواست با برادرش حضرت امام حسن (ع ) سفر رود، او را از آن منع نكرده و باز ندارد، و چون عبدالله بن جعفر خواست حضرت امام حسين (ع ) را از سفر عراق باز دارد و حضرت آن را نپذيرفت و عبدالله ماءيوس و نوميد گرديد، دو فرزندش عون و محمد را فرمان داد كه به همراه آن بزرگوار به عراق روند و در برابر آن حضرت جهاد و كارزار نمايند، و هنگامى كه حضرت امام حسين (ع ) روانه كوفه شد، هر كس او را ملاقات و ديدار مى نمود، از مردم كوفه و مكر و فريب ايشان او را مى ترسانيد، حضرت امام حسين (ع ) مى فرمود:
ايم الله لتقتلنى الفئة ، و ليسلطن عليهم من يذلهم ؛ به خدا سوگند هر آينه گروه ستمگران مرا مى كشند، و خدا كسى را كه آنان را ذليل و خوار گرداند، بر ايشان مسلط و چيره نمايد. (46)
سخنرانى بين حسن و حسين (ع )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ از امورى كه بيانگر اوج مقام ارجمند زينب (س ) است ، اينكه امام حسن مجتبى (ع ) در شاءن او خطاب به او فرمود:
تو از درخت نبوت و از معدن رسالت مى باشى . در اين راستا به روايت زير توجه كنيد:
روزى حضرت زينب (س ) در محضر دو برادرش ، حسن و حسين (ع ) نشسته بود، و آنها درباره بعضى از گفتار رسول خدا (ص ) با هم گفت و گو مى كردند. زينب (س ) به آنها عرض كرد: شنيدم در گفتار خود مى گفتيد رسول خدا (ص ) فرمود:
الحلال بين و الحرام بين شبهات لا يعلمهن كثير من الناس ... ؛ بعضى از امور حلال آشكار است و بعضى حرام آشكار، ولى بعضى شبهه ناك است كه بسيارى از مردم حكم آن را نمى دانند و تشخيص نمى دهند. آن گاه زينب (س ) چنين شرح داد: هر كس از امور مشتبه پرهيز كند، دين و آبرويش را از انحراف حفظ مى كند و هر كس كه مرتكب امور شبهه ناك شد، پايش به سوى حرام مى لغزد، مانند چوپانى كه گوسفندانش را در نزديك پرتگاهى عبور مى دهد، قطعا احتمال سقوط آن گوسفندان از آن پرتگاه ، بسيار است ، بدان كه هر چيزى پرتگاهى دارد، امورى را كه خداوند حرام كرده ، همان پرتگاه هستند، ارتكاب امور شبه ناك ، نزديك به آن پرتگاه خواهد بود كه موجب سقوط خواهد شد. در هر انسانى عضوى وجود دارد كه اگر صالح شود، موجب صالح شدن ساير اعضا است و اگر فاسد شود، باعث فاسد شدن ساير اعضا مى گردد. آن عضو قلب است . اى برادرانم ! (حسن و حسين ) آيا از پيامبر (ص ) كه به تاءديب الهى ادب شده ، شنيده ايد كه فرمود:
ادبنى ربى و احسن تاءديبى ؛ خداوند مرا تاءديب نمود و نيكو ادب كرد؟ حلال آن است كه خداوند آن را حلال نموده ، قرآن آن را بيان كرده و پيامبر (ص ) آن را توضيح داده است ، مانند: حلال بودن خريد و فروش ، اقامه نماز در وقتش ، اداى زكات ، انجام روزه ماه رمضان و حج براى مستطيع ، و ترك دروغ ، نفاق و خيانت و مانند: امر به معروف و نهى از منكر. حرام آن است كه خداوند آن را حرام كرده ، و در قرآن بيان نموده است و به طور كلى حرام نقيض حلال است . امام امور شبهه ناك ، امورى است كه نه حلال بودن آن را مى دانيم و نه حرام بودن آن را، انسان با ايمانى كه نه حلال بودن چيزى را مى داند و نه حرام بودن آن را، اگر سعادت دنيا و آخرت را مى طلبيد، بايد هيچ گاه به دنبال چيزى كه آخرش مشتبه است نرود، واجبات الهى را انجام دهد و محرمات او را ترك نمايد و از شبهه ها پرهيز كند، در اين صورت قطعا رستگار شود، و گرنه پايش به سوى حرام بلغزد و سرانجام در ميان حرام بيفتد.
هنگامى كه گفتار زينب كبرى (س ) به اين جا رسيد، امام حسن (ع ) به زينب (س ) رو كرد و فرمود: خداوند به كمالات تو بيفزايد، آرى همان گونه است كه مى گويى ، انك حقا من شجرة النبوة و من معدن الرسالة ؛ حقا كه تو از درخت نبوت و از معدن رسالت هستى . يعنى گفتار و روش و منش تو، از مركز نبوت و مخزن رسالت پيامبر اسلام (ص ) نشاءت مى گيرد. (47)
_____________________________________________
43-زينب كبرى ، ص 193
44-فاطمه زهرا (س ) شادمانى دل پيامبر ص 862.
45- زينب كبرى ، ص 143
46-زينب كبرى ، ص 194
47-فروغ تابان كوثر، ص 74 - 76.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page