كلام جاحظ

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

سيدمرتضى علم الهدى قدس سره در كتاب شافى در پاسخ به اين پرسش كه اگر ابوبكر در منع فاطمه از ارث خطا رفته بود پس چرا امت هيچ نگفت و كسى با ابوبكر به مخالفت برنخاست.
فرموده اند كه همه جا سكوت، علامت رضا و پذيرفتن نيست و تنها در صورتى سكوت، نشانه ى قبول است كه هيچ وجه ديگرى براى سكوت تصور نشود.
مرحوم سيدمرتضى مى نويسد: ما اين قضيه را در جاى خويش به خوبى توضيح داديم ولى در اين جا كلام جاحظ را كه لفظ و معنا استوار است مى آوريم آنگاه كلام جاحظ را در پاسخ به اين اشكال مى آورد.
جاحظ مى نويسد:
گروهى مى پندارند كه: يكى از ادله ابوبكر و عمر بر صدقشان در خبرى كه از پيامبر درباره ى منع ميراث نقل كرده اند اين است كه: اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر ابوبكر نايستادند و مخالفتى ابراز نكردند. جاحظ مى نويسد: ما به آنان مى گوييم: اگر عدم ابراز مخالفت با گفته ى ابوبكر و عمر دليل راستى گفتار آن دو باشد هر آيينه مخالفت نكردن مردم با حضرت زهرا عليهاالسلام و على عليه السلام و أم أيمن و أسماء و حسن و حسين عليهماالسلام در موضوع فدك نيز دليل بر صدق گفتار آنان است. به ويژه كه درگيرى و نزاع طول كشد و پى گيرى گفتار دو طرف به درازا انجاميد و زهرا عليهاالسلام به شدت از آن دو ناراحت شد تا آنجا كه سفارش كرد ابوبكر بر او نماز نخواند و باز به هنگام مطرح ساختن ارث خويش، زهرا عليهاالسلام فرمود: چه كسى از تو ارث مى برد گر بميرى اى ابوبكر؟ ابوبكر پاسخ داد: همسر و فرزندانم. حضرت فرمود: پس چرا ما از پيامبر ارث نمى بريم و چون ابوبكر ارث را به زهرا نداد و حق زهرا را گرفت و بهانه آورد و آشكارا با زهرا عليهاالسلام درگير شد و حضرت ديد كه به او ظلم مى شود و مأيوس از رفع ظلم شد و ضعف و كمى يار را احساس كرد، فرمود: به خدا سوگند، اى ابابكر، نفرينت مى كنم. ابوبكر پاسخ داد: به خدا سوگند، دعايت مى كنم. حضرت فرمود: به خدا سوگند ديگر تا ابد با تو سخن نخواهم گفت. ابوبكر پاسخ داد: من از شما دورى نمى كنم.
جاحظ مى افزايد:
اگر انكار نكردن مردم بر ابوبكر دليلى بر درستى كار او باشد، عدم انكار بر فاطمه عليهاالسلام نيز دليل هست چرا كه مردم بر فاطمه اعتراض نكردند و اين دليل درستى درخواست فاطمه عليهاالسلام است. و كمترين كارى كه جهت اعتراض بر مردم لازم بود كه فاطمه را آگاه سازند و يادآورى كنند و از لغزش باز دارند و از سخن زشت منعش كنند و از اينكه به عادلى نسبت جور دهد و از قطع پيوند با كسى كه پيوند خويش را حفظ مى كند بازش دارند. و چون مردم به هيچ كدام اعتراضى نكردند پس عدم انكار بر ابوبكر دليل درستى رفتار او نيست چرا كه اين سو نيز بر حضرت فاطمه عليهاالسلام نيز انكارى صورت نگرفته است و در چنين صورتى اصل ارث برى حاكم است و ما و شما بايد به آن تن بدهيم.
كلام جاحظ در اين زمينه همچنان ادامه دارد و قابل توجه است ولى ما به همين اندازه اكتفا مى كنيم. گفتنى است ما اين كلام را از شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 16، ص 263 آورده ايم.