ولادت فاطمه

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

ايام حمل خديجه عليهاالسلام سپرى شد و روز ولادت فاطمه عليهاالسلام فرارسيد.اينك هنگامى است كه خديجه و هر بانويى احتياج به كمك و پرستارى دارد. خديجه از زنان قريش و بنى هاشم كمك خواست ولى آنان به خاطر كينه اى كه با خديجه داشتند نه خود به كمك خديجه آمدند و نه به هيچ زنى اجازه دادند خدمت خديجه برسد. آنان همان كسانى بودند كه به خدمتكارى خديجه افتخار مى كردند، ولى اكنون خديجه را در حال وضع حمل در حجره تنها بى ياور گذاشتند. آنان كه آلوده بودند نه لياقت خدمت خديجه را داشتند و نه قابلگى انسيه حوراء فاطمه زهرا عليهاالسلام را.
آنان خديجه را رها كردند ولى خدا ناظر حال خديجه بود. در اين حال چهار زن بهشتى بلند قامت در حضور خديجه حاضر شدند و گفتند: «ما فرستاده پروردگارت هستيم». آنان ساره همسر حضرت ابراهيم و آسيه بنت مزاحم همسر فرعون و مريم مادر عيسى عليه السلام و كلثوم خواهر حضرت موسى بودند.
آنان اطراف خديجه نشستند و مشغول خدمت شدند. فاطمه عليهاالسلام پاك و پاكيزه به دنيا آمد و نور جمالش نه فقط خانه هاى مكه را روشن كرد بلكه در شرق و غرب زمين جايى نماند مگر آنكه به آنجا تابيد.
ده نفر از حورالعين با طشت و ابريق و آب كوثر داخل حجره شدند و يكى از آن بانوان فاطمه عليهاالسلام را با آب كوثر شستشو داد و با دو پارچه ى سفيد معطر او را پيچيد فاطمه عليهاالسلام شهادتين آغاز كرد: «شهادت مى دهم كه خدايى جز الله نيست و پدرم رسول الله بزرگ پيامبران و شوهرم بزرگ جانشينان و فرزندانم بزرگان اولاد انبيا هستند». سپس به هر يك از بانوان با اسمشان سلام داد.
حوريان بهشتى و اهل آسمان ولادت فاطمه عليهاالسلام را به يكديگر بشارت دادند و آن بانوان فاطمه ى نوزاد را به دست خديجه دادند: «اى خديجه، بگير نوزادت را طاهر و مطهر و پاك و مبارك، كه او و نسلش مبارك قرار داده شده اند». خديجه دخترش فاطمه عليهاالسلام را با خوشحالى گرفت و شير داد.