دوران كودكى فاطمه

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

صديقه كبرى پنج سال در مكه در دامان پر مهر مادرش خديجه و در كنار پدر مهربان كه بهترين ايام زندگى حضرت بود سپرى كرد.
مشركين گاهى به ساحت پيامبر صلى الله عليه و آله جسارت مى كردند و جسم لطيف و لباسهاى حضرت را آلوده مى كردند و اين فاطمه عليهاالسلام بود كه آنها را از قامت رساى حضرت پاك مى كرد و در همه مراحل همراه خديجه عليهاالسلام و اميرالمومنين در همان سنين كودكى پيامبر صلى الله عليه و آله را يارى مى نمود و دلدارى مى داد.دوران خوش فاطمه عليهاالسلام با مادر كوتاه شد و خديجه در بستر بيمارى قرار گرفت؛ ولى فاطمه عليهاالسلام منتظر بود مادر دوباره سلامتى خود را يازيابد و همراه مادر در كنار سجاده ى او به نماز بايستد، ولى بيمارى خديجه روز به روز شدت يافت و از زندگى مايوس شد.خديجه دخترش فاطمه عليهاالسلام را صدا زد و وصيت هايش را آغاز كرد.
فاطمه عليهاالسلام متوجه شد بى مادر مى شود و مصيبت دردناك فراق مادر هنگامى به فاطمه عليهاالسلام روى آورد كه بيش از پنج سال از عمرش نگذشته بود.
خديجه چشم از اين دنيا فروبست و فاطمه عليهاالسلام را تنها گذاشت و او را در سنين كودكى به فراق مادر مبتلا كرد. در آن روزها فاطمه مى آمد و دور پيامبر صلى الله عليه و آله مى چرخيد و مى گفت: پدر جان، مادرم كجاست؟ فاطمه عليهاالسلام اگر چه مادر را از دست داده بود ولى دلش به پدر خوش بود ولى پس از مدتى به فراق پدر نيز مبتلا شد. پيامبر صلى الله عليه و آله در اثر آزار مشركين و از دست دادن حضرت ابوطالب عليه السلام و خديجه مجبور شد مكه را ترك و به مدينه مهاجرت كند و فاطمه اش را درمكه تنها بگذارد.