امام هشتم و ولايت عهدى

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

چرا مامون امام هشتم را به مرو فرا خواند؟
تصويرى از زندگانى حضرت در زمان خلفاى سه ‏گانه عباسى
براى بررسى دقيق و فهميدن موضوع ولايت عهدى حضرت رضا(ع) بايدبه زمانهاى پيشتر برگشت زيرا تصميم مامون، تصميمى عجولانه ويكروزه نبود، مامون بنا بر نقل تاريخ دانشمندترين و عاقل‏ترين ‏خليفه عباسى بود. و مى‏بايست‏براى اين تصميم خود كه مسلما خشم ‏عباسيان را در بر داشت فكرى عاقلانه كرده باشد و سپس آن را طى‏مراحلى به اجرا در آورده باشد.


خلفاى زمان حضرت رضا(ع) هارون الرشيد193-183 ه ق محمد امين‏193189 ه ق عبدالله مامون‏203-198 ه ق حضرت امام رضا(ع)در مدت 20 سال امامت پر بار خويش با سه تن از خلفاى ظالم بنى‏ عباس هم دوره بودند. 10 سال با هارون، پنج‏سال با امين و پنج ‏سال آخر را نيز با مامون عباسى. در 10 سالى كه هارون زنده ‏بود، به خاطر به شهادت رساندن حضرت كاظم(ع) و ديدن عواقب آن‏تا حدودى دست از اذيت و آزار حضرت برداشت. در اين سالها كه‏حضرت در مدينه حضور داشتند، از اين فرصت استفاده كرده و امر امامت‏ خويش را آشكار ساختند به صورتيكه حتى عده‏اى از شيعيان‏برجان امام بيمناك شدند. اما هارون نمى‏توانست قصد سوئى نسبت‏به امام داشته باشد.
در سال‏193 ه ق هارون براى سركوب نمودن قيامى كه در اطراف‏خراسان بوجود آمده بود شخصا به آن منطقه رفته، اما پس ازفرونشاندن قيام عمرش به سرآمد و به ديار عقبى شتافت. هارون‏براى خلافت پس از خود امين پسر كوچكتر خود را در نظر گرفته بودو پسر بزرگتر خود مامون را ولى عهد دوم قرار داده بود.
گفتيم كه امين كوچكتر از مامون بود اما پدر او را به عنوان ‏ولى عهد اول برگزيد، بايد ديد علت اين انتخاب چه بوده است؟
محمد امين از طرف مادرش زبيده يك عرب اصيل و عباسى محض بود.
زبيده يكى از زنان سرشناس عباسيان، نوه منصور دوانقى بود و برروى هارون تاثير فراوانى داشت. مربى و سر پرست امين از افرادبا نفوذ در بارگاه هارون بودند و اصولا امين از پشتوانه قوى‏ عباسيان و برامكه برخوردار بود. اما عبدالله مامون كه نزديك‏ي كماه بزرگتر از برادرش بود، طى يك برنامه بسيار زننده اززشترين و كثيف ترين كنيز آشپزخانه هارون به دنيا آمد و سپس‏مادر خود را از دست داد. علاوه بر اين مادر مامون يك كنيزايرانى بود و ايرانيان در آن زمان در بين عباسيان نام و يادخوبى نداشتند و همچنين مربى و سرپرست مامون نيز از نفوذكمترى بر خور دار بودند، اين عوامل باعث مى‏شد تا علم و هوش‏مامون ناديده گرفته شود و امين كه از هر دو سو عرب اصيل به ‏شمار مى‏رفت‏به عنوان خليفه پس از هارون معرفى شود.
شبى كه هارون در طوس در گذشت، مردم با پسر او «محمد امين‏»در بغداد، مركز حكومت‏ بيعت كردند و مامون به مانند زمان پدر،همچنان والى خراسان بود. اما امين پس از چند روز كه خلافتش ‏مى‏گذشت تصميم گرفت‏برادرش را از ولى عهدى خلع كرده و پسرش ‏موسى را به جاى او منصوب كند. اين امر گرچه با مخالفت مشاورين‏امين مواجه شد، اما امين، سرانجام آن را عملى كرد و اعلام ‏نمود، برادرش را از خلافت‏بركنار كرده است. در برابر اين رفتارمامون نيز امين را از خلافت‏خلع كرد و اين عمل سرآغاز يك دوره ‏درگيرى شديد بين دو برادر بود كه به مدت پنج‏سال طول كشيد. در واقع پنج ‏سال خلافت امين به جنگ با برادر براى تثبيت ‏خلافت‏ خودگذشت. بنابراين نمى‏توانست مزاحمت زيادى براى حضرت رضا(ع)ايجاد كند. در واقع آزادترين زمان براى حضرت را مى‏توان اين ‏دوره ناميد. دوره‏ اى كه عباسيان سرگرم جنگ داخلى خود بودند واز آل على(ع) تقريبا غافل شدند. حضرت در اين مدت در مدينه به‏ ارشاد مردم پرداختند.
درگيرى بين دو برادر و سپاه عرب و سپاه ايرانى، پنج‏سال به‏طول انجاميد و سرانجام مامون توانست‏با كمك ايرانيان بربرادر خود چيره شده و پيروز گردد. امين كشته شد و به دستورمامون سر او را از بدن جدا كردند و در شهرها گرداندند وآنگاه بر سردر كاخ مامون آويزان نمودند تا هر فردى كه واردكاخ مى‏شود قبل از ورود بر آن سر بى حرمتى كند. و روشن است كه‏اين اعمال تا چه حد خشم اعراب بويژه عباسيان طرفدار امين را برانگيخته بود. كينه و نفرت عباسيان نسبت ‏به مامون، پس ازاين وقايع، چند برابر شد. اما به هر صورت مامون خليفه عباسى‏به شمار مى‏آمد و مى بايست در بين مسلمين براى خود اقتدا ونفوذ كسب كند. مامون خود به اين امر واقف بود. بنا براين ازهمان سالهاى خلافت پدر سعى در كسب وجهه در ميان مردم مى‏كرد. اوهرگاه عيش و عشرت امين را مى‏ديد به عبادت و مردم دارى‏ مى‏ پرداخت و تلاش مى‏كرد در علوم مختلف وارد شود و دانش اندوزى‏ كند. حال با كشتن برادر اين سابقه ذهنى مردم از مامون خراب‏شده و او در صدد اصلاح شخصيت‏خود در ميان مردم است. با استقرار مامون بر اريكه قدرت و آغاز خلافت او بازندگى تقريبا آرام‏ امام رضا(ع) ورق خورد و حضرت در اين پنج‏ سالى كه با مامون هم ‏عصر بودند زحمات فراوانى را متحمل شدند. مامون نيز مانندخلفاى پيشين از وجود امام و محبوبيت ايشان در ميان مردم اطلاع‏داشته و ناراحت‏بود. اما او كه روشى شيعه پسند در ميان ‏ايرانيان بويژه خراسان در پيش گرفته بود، نمى‏توانست‏ با حضرت ‏همان رفتار خشن پدرانش را انجام دهد و او را به زندان افكند.
به همين خاطر فكرى ديگر را به اجرا در آورد.
مامون حربه آخر را به كار بست. كارى كه در ميان خلفاى پيش ازاو، معمول نبود و آن، دعوت از امام(ع) به مقر خلافت و اظهار لطف به ايشان و پيشنهاد خلافت‏ يا دادن ولى عهدى به ايشان بود.
سئوالى كه در پيش مى‏آيد اين است كه مامون فقط به همين منظور دست ‏به اين كار زد. او مى‏توانست همانند پدرش هارون، حضرت رادر مدينه آزاد بگذارد و او را به مقر خلافت نكشاند. بهتر است‏ مشكلات و موقعيت دشوار مامون را بررسى كنيم.
مشكلات و موقعيت دشوار مامون
الف گفته شد كه پس از آشكار شدن قيام عباسيان كه با بهانه‏انتقام خونهاى ريخته شده اهل بيت و برگشت‏به سيره حضرت ‏رسول(ص) همراه بود، آنهايى كه از ظلم و ستم بنى‏ اميه ومروانيان به تنگ آمده بودند، دل به حكومتى سپردند كه پس ازامويان به روى كار مى‏آيد ولى در حين پيروزى و پس از به دست‏گرفتن زمام خلافت مسلمين فهميدند كه عباسيان نيز دل به مردم‏نسوزانده‏اند و فقط در فكر قدرت و تاج و تخت‏ بوده‏ اند. سفاح كه‏در خون ريزى زياد اين لقب را يافت، حجاج كه همه از شمشيرش بيش‏از شلاق عمر مى‏ ترسيدند، ابومسلم كه در خراسان عربى را باقى‏ نگذارد. و اعمال ديگر عمال حكومت عباسى نشان از آن بود كه‏ عباسيان هم كفه ديگر ترازوى ظلم و ستم هستند و با امويان درستم كردن برابرى مى‏كنند. اين بود كه نارضايتى مردم را برانگيخت و كم‏كم قيامها و شورشها آغاز شد.
ب در اين ميان علويان از دشمنان سرسخت‏بنى عباس بودند،زيرا، اينان قيامها را از زمينه حق شروع مى‏كردند و همواره ازغصب خلافت‏ به حق اهل بيت(ع) سخن مى‏گفتند. علويان و به طور عموم ‏شيعيان به حكم اينكه خود را صاحب حق خلافت و رهبرى مسلمين‏ مى‏دانستند به خلافت هيچ يك از اين ستمگران رضايت نمى‏دادند و درهر موقعيتى قيام خود را علنى مى‏كردند و همواره خطرى براى‏دستگاه خلافت‏بودند اما اين قيامها در زمان مامون افزايش يافت‏ و علويان از زمينه جنگ بين دو برادر و كشته شدن امين به دست‏خليفه عباسى (مامون) استفاده كرده و قيام مى‏كردند. به نقل‏تاريخ در بيشتر مناطق سرزمين اسلامى قيام هايى آغاز شد.
ج البته واضح است كه اين مشكلات كم و بيش براى ديگر خلفاى ‏عباسى نيز بود اما حادثه‏اى كه سبب شد اين مشكلات در زمان‏ مامون خود را بيشتر نشان دهد، از دست دادن پشتوانه سياسى‏ هميشگى خلفا يعنى عباسيان و جامعه عرب بود. ذكر شد كه مامون‏از اول در بين اعراب و عباسيان محبوبيتى نداشت و پس از كشتن‏برادر و بى حرمتى نسبت‏به او، ناخشنودى عباسيان از خليفه صدچندان شد و مامون نمى‏توانست‏ بر قدرت و حمايت عباسيان تكيه ‏كند تا بر علويان پيروز شود.
د وجود امامان معصوم (عليهم‏السلام)همواره خطر بزرگى براى‏ خلفا به حساب مى‏ آمد و آنگاه كه مقر خلافت از محل زندگى معصومين(عليهم‏السلام) دورتر مى‏شد اين خطر را بزرگتر مى‏نمود. با توجه‏به اين نكته كه خلفاى جور هميشه از نفوذ معنوى و فرهنگى ‏امامان شيعه (عليهم‏السلام)بيمناك بودند و هر خليفه‏ اى بر اساسي است ننگين خودش با امام زمان خود بر خورد مى‏كرد.
بر اين مبنا، مامون كه مى‏دانست‏حضرت طى پانزده سال امامت‏خوددر زمان هارون و امين در مدينه افراد زيادى را راهنمايى كرده‏و مردم مدينه و اطراف آن دل به حضرت بسته ‏اند، مى‏بايست تدبيرى‏ نيز براى وجود حضرت امام رضا(ع) بيانديشد. با دقت‏ بيشتر مى‏ توان‏ فهميد كه براى مامون هيچ پايگاهى در ميان مردم باقى نمانده‏ بود و شورش هاى عمومى علويان نيز پايه ‏هاى حكومت را مى‏لرزاند،زيرا قدرتى در اختيار نداشت تا قيامها را فرو نشاند.
پس مامون بايد تدبير اساسى و بنيادى مى‏انديشيد تا بتواند هم‏ قيام علويان را خاموش كند و سپس به فكر جلب اعتماد بنى عباس ‏باشد و در اين ميان نيز خطر نفوذ شخصيت ‏بزرگ خاندان اهل بيت(ع) را نيز از ميان بردارد. بنا بر اين تصميم گرفت، فردى راكه در ميان علويان از قدرت معنوى و محبوبيت زيادى برخور داراست، به خود و دستگاه حكومتى عباسى نزديك كند و اين كار را به‏ معنى گرفتن اعتراف از علويان مبنى بر مشروعيت ‏حكومت عباسيان انجام دهد. در اين هنگام علويان خلع سلاح شده و دست از اعتراض ‏بر حكومت ‏بر خواهند داشت و دست كم اينكه محبوبيت ‏خود را درميان مردم به عنوان مبارزه كننده با ستم و ستمگران، از دست‏ خواهند داد. مامون در انجام سياست ننگين خود اشتباه نكرد وبا يك دعوت به دو هدف خود جامه عمل پوشاند. با دعوت از امام ‏على بن موسى ‏الرضا(ع) هم مى‏توانست علويان را ساكت كند و هم‏امام را به مقر خلافت‏ خود آورده او را از نزديك زير نظر بگيردو اجازه هر نوع فعاليتى را از ايشان سلب كند.
چرا امام هشتم ولايت عهدى را پذيرفت ؟
1 امام به اين حقيقت پى برده بود كه در صورت امتناع بهايى كه‏بايد بپردازد تنها جان خودش نيست ‏بلكه علويان و دوستدارانش‏ همه در معرض خطر واقع مى‏شوند.
2 بر امام لازم بود جان خود و شيعيان را از گزندها برهاند.
زيرا لازم بود اينان باقى بمانند و براى مردم در مشكلات رهبر ومقتدا باشند.
3 در آن زمان موج فكرى و فرهنگى بيگانه بر همه‏جا چيره شده‏بود و با خود ارمغان كفر و الحاد در قالب بحثهاى فلسفى وترديد نسبت‏ به خدا شناسى مى‏ آورد. پس امام و دست پروردگان اوبايد زنده مى‏ماندند تا امت را نجات دهند.
4 مردم بايد اهل بيت را حاضر در صحنه سياست مى‏ديدند و به دست‏فراموشى نمى‏سپردند تا كه گمان نكنند آن گونه كه شايع است اهل‏بيت علما و فقهايى‏ اند كه در عمل هرگز به كار ملت نمى‏آيند.
5 از زمان حضرت على(ع) تا زمان امام هشتم(ع) كه امامان شيعه ‏از صحنه سياست و خلافت كنار زده شده بودند و روز به روزفشارهاى وارد بر شيعيان و سادات علوى شدت يافته و عرصه برآنها تنگ شده بود. فرصت ولايتعهدى، زمانى مناسب بود تا ازفشارى كه در گذشته بر شيعيان در درون زندانها و شهادتگاههاوارد مى‏شد كاسته شود و گشايشى نسبى در امور شيعيان پديد آيد.
اينها كه گفتيم هرگز دليلى بر ميل باطنى امام بر پذيرفتن‏وليعهدى نمى‏باشد چرا كه امام مى‏دانست از دسيسه‏هاى مامون ودارو دسته‏اش در امان نخواهد بود و گذشته از جانش، مقامش نيزتا مرگ مامون پايدار نخواهد بود. امام بخوبى درك مى‏كرد كه‏مامون به هر وسيله‏اى در نابودى وى جسمى يا معنوى برخواهد آمد.
موضع گيرى در تعيين شروط
امام براى پذيرفتن ولايتعهدى شروطى قايل شد كه طى آنها ازمامون چنين خواسته بود: «امام هرگز كسى را بر مقامى نگماردو نه كسى را عزل و نه رسم و سنتى را نقض كند و نه چيزى از وضع‏موجود را ديگرگون سازد و از دور مشاور در امر حكومت‏باشد. »
مامون همه شرايط را پذيرفت. امام بر پاره‏اى از اهداف مامون‏خط بطلان كشيد، زيرا اتخاذ چنين موضعى منفى دليل گويايى بود برامور زير:
الف متهم ساختن مامون به برانگيختن شبهه‏ها و ابهامهاى‏بسيارى در ذهن مردم.
ب اعتراض نكردن به قانونى بودن سيستم حكومتى مامون.
پ سيستم موجود هرگز نظر امام را به عنوان يك نظام حكومتى‏درست تامين نمى‏كرد.
ت مامون بر خلاف نقشه‏هايى كه در سر داشت ديگر با قبول شروطفوق نمى‏توانست كارهايى رابه دست امام انجام دهد.
ث امام هرگز حاضر نبود تصميمهاى قدرت حاضر را اجرا سازد.
ج نهايت پارسايى و زهد امام كه با جعل اين شروط به همگان آن‏را اثبات كرد. آنان كه امام را به خاطر پذيرفتن وليعهدى به‏دنيا دوستى متهم مى‏كردند با توجه به اين شروط متقاعد گرديدندكه بالاتر از اين حد درجه‏اى از زهد قابل تصور نيست. امام نه‏تنها پيشنهاد خلافت و وليعهدى را رد كرده بود بلكه پس از اجباربه پذيرفتن وليعهدى، با قبولاندن اين شروط به مامون خود راعملا از صحنه سياست دور نگاه داشت.
انتقام وحشتناك
مامون عباسى از اعمال امام رضا(ع) سخت آشفته شده بود. اوبه اين اندازه از چيزى يا كه كسى بدش نمى‏آيد. در موذى گرى وبدجنسى غرق است. هراسناك و گريزان است. دو گانگى در اخذ تصميم‏از سيمايش، رنگ چهره‏اش پيداست. بالاخره تصميم مى‏گيرد و با مشت‏گره كرده بر ستون گچى كاخ ضربه مى‏زند. دانه‏هاى آبدار و عقيق‏رنگ انار در پيش ذهن او زير و رو مى‏شود. بهترين راه را درمسموم ساختن امام مى‏بيند. بايد اضافه كنيم كه خود امام نيزبارها شهادت خود را توسط مامون پيش بينى كرده بودند. در اين‏زمينه سه دسته روايت وجود دارد:
1 آن دسته از روايات كه از زبان پيامبر(ص) و ائمه نقل شده وحاكى از شهيد شدن امام رضا(ع) در طوس است. در اين باره پنج‏حديث وارد شده است.
2 آن دسته از روايات كه خود امام رضا(ع) نقل كرده‏اند و به‏شهادت خود توسط مامون اشاره كرده‏اند.
3 آن دسته از روايات كه به تشريح چگونگى سم خورانى‏پرداخته‏اند. اين روايات بسيارند كه بنا به تحقيق به افراد زيرمنتهى مى‏شوند:
1 ابوالصلت عبدالسلام هروى
2 هرثمه بن اعين
3 على بن حسين كاتب
4 ريان بن شبيب
5 محمد بن جهم
6 عبدالله بن بشير
سر انجام در آخر سفر سال‏203 هجرى قمرى‏امام رضا(ع) به شهادت‏رسيد و مشعل امامت در دستان كوچك امام جواد(ع) قرار گرفت.
گفتگوى مامون با امام در زمينه ولى عهدى
پس از ورود امام به مرو مامون پيام فرستاد كه مى‏خواهم‏از خلافت كناره‏گيرى كنم و اين كار را به شما واگذارم. نظر شماچيست؟ امام نپذيرفت. مامون بار ديگر پيغام داد چون پيشنهاداول مرا نپذيرفتيد ناچار بايد ولايتعهدى مرا بپذيريد. امام به‏شدت از پذيرفتن اين پيشنهاد نيز خود دارى كرد. مامون امام رانزد خود طلبيد و با او خلوت كرد. «فضل بن سهل ذوالرياستين‏»نيز در آن مجلس بود.
مامون گفت: نظر من اين است كه خلافت و امور مسلمانان را به‏شما واگذارم. امام قبول نكرد. مامون پيشنهاد ولايتعهدى راتكرار كرد باز امام از پذيرش آن ابا فرمود.مامون گفت: «عمربن خطاب‏» براى خلافت‏بعد از خود شورايى با عضويت‏شش نفر تعيين‏كرد ويكى از آنان جد شما على بن ابيطالب بود. مامون با بيان‏اين مطلب تلويحا امام را تهديد به مرگ كرد و امام ناچار و بااكراه و اجبار وليعهدى را پذيرفت و فرمود:
«ولايتعهدى را مى‏پذيرم به شرط آنكه آمرو ناهى و مفتى و قاضى‏نباشم و كسى را عزل و نصب نكنم و چيزى را تبديل و تغييرندهم.» و مامون همه اين شرايط را پذيرفت و بدين ترتيب‏ولايتعهدى خود را بر امام تحميل كرد تا با اين توطئه هم امام‏را زير نظر داشته باشد كه نتواند مردم را به سوى خويش بخواندو هم علويان و شيعيان را آرام سازد، و پايه‏هاى حكومت‏خود راتحكيم بخشد.
«ريان بن صلت‏» مى‏گويد: خدمت امام رضا(ع) رفتم وعرض كردم اى فرزند پيامبر برخى مى‏گويند شما وليعهدى مامون راقبول نموده‏ايد با آنكه نسبت‏به دنيا اظهار زهد و بى‏رغبتى‏مى‏فرمائيد.
امام فرمود: «خدا گواه است كه اين كار خوشايند من نبود اماميان پذيرش وليعهدى و كشته شدن قرار گرفتم و ناچار پذيرفتم...
آيا نمى‏دانيد كه «يوسف‏» پيامبر خدا بود و چون ضرورت پيداكردكه خزانه دار عزيز مصر شود پذيرفت، اينك نيز ضرورت اقتضا كردكه من مقام وليعهدى را به اكراه و اجبار بپذيرم. اضافه بر اين‏من داخل اين كار نشدم مگر مانند كسى كه از آن خارج است. (يعنى‏با شرايطى كه قرار دادم مانند آنست كه مداخله نكرده باشم) به‏خداى متعال شكايت مى‏كنم و از او يارى مى‏جويم.»
«محمد بن‏عرفه‏» مى‏گويد: به امام عرض كردم: «اى فرزندپيامبر خدا! چراوليعهدى را پذيرفتى؟» فرمود: «به همان دليل كه جدم على(ع)را وادار كردند در آن شورا شركت كند.»
«ياسر خادم‏» مى‏گويد:
پس از آنكه امام ولايتعهدى را قبول كرده بود، او را ديدم‏دستهايش را به سوى آسمان بلند كرده مى‏گفت: «خدا يا تو مى‏دانى‏كه من به ناچار و با اكراه پذيرفتم، پس مرا مواخذه مكن هم‏چنانكه بنده و پيامبرت يوسف را مواخذه نكردى هنگامى‏كه ولايت‏مصر را پذيرفت.»
و نيز به يكى از خواص خود كه از ولايتعهدى امام خوشحال بود فرمود:
«خوشحال نباش، اين كار به انجام نخواهد رسيد و به اين حال‏نخواهد ماند.»

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page