پيمان نامه ولايتعهدي حضرت علي بن موسي الرّضا (علیه السلام)

(زمان خواندن: 13 - 25 دقیقه)

عصر علمي، خاندان رسول، کشور اسلامي، در عصر امام عليه­السلام، دعوت از امام، ترجمه عهدنامه، اربلي گويد، ترجمه نوشته مامون يا عهدنامه، حلال و حرام، رسول اکرم (ص)، خلافت اسلامي، وظيفه خليفه، ولايتعهدي، خواب عبدالله بن عمر خطاب، گواهي مامون دربارi امام، بيعت نمودند، متن پيمان نامه ولايتعهدي بخط مامون.
آنچه باقي مانده:
ترجمه پاسخ امام درباره پيمان ولايتعهدي متن عهدنامه و ...


عصر علمي
عصر عباسي از لحاظ نشر علوم در محيط اسلامي از راه ترجمه کتب يونان و هند و ايران بزبان عرب و هم از نظر قدرت ظاهري اسلام و وسعت نطاق مسلمين و جمع علوم و تعدد کتابخانه­ ها و تمرکز دانشمندان و کثرت نويسندگان مختلف از نژادها و السنi گوناگون در محيط مسلمين عصر علمي اسلامي نام گرفته است.
خاندان رسول (ص)
اين فضيلت و مزيت از آن خاندان رسول (ص) است که چون ستارگاني درخشان در تاريخ اسلام با پخش نور علم و ايمان، و ايمان و علم راه بشر را روشن نمودند خدمت بعلم اين برگزيدگان الهي فقط تدريس و کتابت و بيان نظريه علمي نبوده است بلکه شبهاي تار بارهاي گران از آذوقه را بر دوش کشيده و بخانه ايتام و مساکين رسانيده ­اند لهذا اهل عقل و بينش بخوبي يقين کرده­اند که براستي پيشوايان راستين خاندان رسول معصومين از خطا و گناهند.
عمل صالح و ايمان خالص، خود سوختن و بفضاي ديگران نور بخشيدن، و در نهان بيشتر از عيان بنفع عموم کوشيدن و جوشيدن، و سود خود فداي سود مسلمين کردن و دست و دل از خلق شستن، و سرا پا با جسم و جان بخداي متعال متوجه بودن، با آه و ناله ستمديدگان هم آوا شدن تا لحظات واپسين خير خلق خواستن، از دعوت بحق و ارشاد نياسودن، از صدمه جسم، و آواز روح دلسرد نگشتن، و پيوسته دم از خدا زدن، و دعاي خير کردن و سرانجام مقتول و يا مسموم برضاي خدا و رحمت حق پيوستن، خاص? خاندان پاک رسول (ص) است و اينها خود دلائل محبوبيت و مزيت ويژه ايشان است.
کشور اسلامي در عصر امام (ع)
کشور پهناور اسلامي آن روز که مصر را بعنوان يک استان در قار? افريقا داشت و از اين سوي ديگر از راه اندلس در قلب اروپا و کشورهاي گل نفوذ کرده و از آسيا تا بديوار چين را زير پر گرفته بود. آسيا، اروپا، افريقا، سه قاره بزرگ با ملل مختلف، نژادهاي گوناگون و زبان­­هاي متنوع منطقه وسيع اسلامي را تشکيل مي­داده است و مسلم است که اداره اين خاک پهناور با وسائل نقليه آن روز چه دشوار بوده است وانگهي مردم مسلمان با تمام فشار بني­ اميه و بني عباس بيدار شده و دانسته بودند که «خلافت» و امامت از آن خاندان رسول است بدين علت و علل ديگر سرداران باختلاف برخاستند خاصه طاهريان از خراسان.
دعوت از امام (ع)
مأمون خليفه وقت از چاره­انديشي بماند مشورت­ها نمود و انديشه­ها کرد صلاح چنان ديد که از نام و آبروي شخصيتي شخيص که مورد قبول خاص و عام است در ايجاد آرامش و امنيت کشور استفاده کند چنين بزرگ و بزرگواري که تمام مسلمين و حتي اهل کتابش ببزرگي بپذيرند، و بلياقت بستايند، بجز وجود امام حضرت علي بن موسي الرضا (ع) کسي نبود.
اين بود يکي از جهات دعوت مامون از امام (ع)، مامون به مرو و امام در مدينه بودند پس از اين دعوت که در حقيقت «احضار» بود پس از ورود امام به مرو بعللي چند که موجب طول مقال است اين عهدنامه را مامون بخط خود بنام امام نوشت و ارکان حکومتش بيعت کردند، و مشاورين و نزديکانش شهادت خود نوشته و امام هم بخط خود در ظهر عهدنامه و بين سطور خط مامون جواب نوشتند.
ترجمه عهدنامه
ترجمه اين عهد­نامه تاريخي در اين مبارک­نامه که منسوب بمرقد مطهر امام است، بسي مناسب مينمود تا دوستداران صاحب دل و اهل ولايت را بکار آيد و اهل تحقيق از ملل ديگر گوشه ­اي از زندگاني يک نمونه کامل تاريخ اسلام را ببينند خودت اعتراف دارم اين ترجمه آن چنان که بايد رسا نيست اما بحد خود کوشيدم که متن محفوظ و ترجمه رسا و موجز و سليس باشد بمناسب موضوع عناويني بر ترجمه افزوده و متن عهد ­نامه را با يک نسخه خطيو دو سه نسخه مطبوع مقابله و موارد اختلاف را نوشتم اميد است بپيشگاه امام (ع) مقبول افتد، و اهل نظر از راهنمائي دريغ نفرمايند.
اربلي گويد«علي بن عيسي اربلي گويد بسال ششصد و هفتاد هجري يکي از کارگردانان مشهد شريف امام علي الرضابن موسي(ع) بما وارد شد و عهدنامه ­اي که مامون بخط خويش نبشته و بين سطور و در ظهر آن بخط امام(ع) نوشته­هاي چندي بود با خود آورد. محل قلم امام را بوسيدم و در بوستان کلامش بگردش پرداختم و آگاهي بر آنرا از الطاف و نعمتهاي او شمردم و همه را حرف بحرف نقل نمودم.»
ترجمه نوشته مامون يا عهد نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
اين نامه­ايست که اميرالمؤمنين عبداله پسر هارون الرشيد براي علي بن موسي بن جعفر (ع) وليعهد خود نوشته است اما بعد: همانا خداي عزوجل دين اسلام را برگزيد و از بندگانش پيامبراني انتخاب فرمود که بر ذات پاکش دليل و بسويش راهنما باشند پيامبران اول بآمدن انبياء بعد مژده دادند و همه پسينيان براستي دعوت پيشينيان خود تصديق کردند تا سلسله پيامبري پروردگار بمحمد (ص) انجاميد رسالت محمد(ص) در دوره فترت رسل واند راس علم و انقطاع وحي و نزديکي قيامت بود.
خداوند با بعثت محمد (ص) انبياء را ختم فرمود، و وي را گواه صدق و حافظ دين و ميهن و سرور پيامبران قرار داد و کتاب گرامي خويش را باو فرستاد. کتابي که لاياتيه الباطل من بين يديه و لامن خلفه تنزيل من حکيم مجيد
حلال و حرام
آنچه را حلال نموده يا حرام فرموده وعده نيک داده يا وعيد از عذاب بر حذر داشته و ترسانيده فرمان باتيان امري داده و يا از امري بازداشته است تصور باطل و گمان نقض نميرود تا حجتي بالغ بر خلق خداي باشد:
ليهلک من هلک عن بينة و يحيي من حي عن بينة و ان الله لسميع عليم.
رسول اکرم (ص)
رسول گرامي (ص) از سوي خداوند وظيفه رسالت خويش برسانيد و براه خداوندي همگان را بدانچه خداي فرمان داده از حکمتها و پندهاي خوب و سخن نيک گفتن و روش نيکوتر، رسالتش را ابلاغ فرمود سپس به پيکار و جهاد مامور شد تا بگاهي که خداوندش بسوي خود ببرد و نعيم خاص خويش بسودش برگزيد خداوند برو درود فرستد.
خلافت
چون بعثت انبياء و وظائف پيامبري پايان يافت و خداوند با محمد (ص) وحي و رسالت را ختم نمود قوام دين و نظام کار مسلمين را به« خلافت » قرار داد عزت و تمامت خلافت و قيام بحق را بسته بطاعتي قرار داد که فرايض و حدود و شرايع اسلام و سنن الهي را با کوشش تمام و پيکار با اعداي خداوند احيا کند سپس بر خلفاي خداوندي است که طاعت خداي کنند که حضرت او جل جلاله حفظ حدود دين، و نگهباني بندگان خود را بديشان واگذارده است و بر مسلمين است که از خلفايشان فرمان برند و بر اقامه حق خدا و عدل او ياريشان
کنند تا خونها محفوظ بماند و راهها و رهپيمايان در امن و امان باشند، و پراکندگان جمع گردند، و اصلاح ذات‌البين شود، در صورت خلاف اين، رشته وحدت مسلمين باضطراب کشد، اختلاف افراد، اختلال ملت، شکست دين، و چيرگي دشمنانشان پديد آيد، چه که عقايد پراکنده و گفتارشان جدا جدا و زيان دنيا و خسران آخرت نصيبشان خواهد گشت.
وظيفه خليفه:
پس بر هر که خداوندش در زمين «خلافت» بخشود، و امين بر خلقش برگزيد، سزد که بجان در ره خداي بکوشد، و در آنچه رضاي خداي و طاعت حضرت اوست بتمام نيرو اقدام کند، و اسباب انجام آنچه خداوند از او بخواهد فراهم سازد و بحق عمل کند، و بوظائفي که خدا از او خواسته، بدادگري عمل نمايد: پروردگار عزوجل به پيامبرش داود (ع) فرمود:
يا داود انا جعلناک خليفة في الارض فاحکم بين الناس بالحق و لاتتبع الهوي فيضلک عن سبيل الله لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب و قال الله عزوجل فوربک لنسئلنهم اجمعين عما کانو يعملون.
و بما چنين رسيده که عمربن خطاب مي­گفت:« اگر بزغاله­اي در ساحل فرات ضايع شود، بيم از آن دارم که خداوندم از آن بپرسد بعزت و عظمت خداوندي سوگند است که مسئوليت انفرادي شخص بر عمل خاص در مقابل پروردگار که چه سنگين است و خطري عظيم؟
پس مسئوليت کسيکه اداره امت را بر عهده دارد چه گونه خواهد بود......؟
با تمام اين بخداوند اعتماد است و بحضرت او فقط التجا و اميد و رغبت، که توفيق بخشايد و از لغزشها نگهدارد و بر راه حق استوار بدارد و بدان سوي که حجت الهي ثابت است هدايت فرمايدآنراه که فوز و رستگاري خداوندي است و رحمت و رضوان ذات اقدس او جلت عظمته در آنست. از همه امت کسي بيناتر است که در دين خدائي از همگان بيشتر و پيشتر نصيحت کند و بتمامت عمر بکتاب خداوند و اوامر او جل جلاله و سنت نبي او (ص) عمل نمايد، و با تمامي قوا و راي و نظر درباره کسي که پس از خود جانشين خود تعيين مي­کند
بکار برد، تا کسي را براي «ولايتعهدي» و پيشوائي مسلمين برگزيند که مردم را اداره کند و پناهگاه امت باشد و نشان هدايت تا پراکندگان را گرد آورد و آشفتگان را بيآرايد و بفرمان خداوندي خونشان را بامنيت نگهدارد و از وقوع اختلاف و فسادشان جلو گيرد و از وساوس و کيد شيطان جامعه را بدور دارد.
ولايتعهدي
بحقيقت خداوند عزوجل پس از خلافت ولايتعهدي را از وسائل تمامت و کمال و عزت اسلام و صلاح مسلمين قرار داده است و خلفا را باهميت اين امر خطير ملهم فرموده است کسي را برگزيند که بدو نعمت­ها زياده شود و عافيت شامل گردد و خداوند با شايستگي چنان وليعهد مکر اهل شقاق، و کيد اهل نفاق، و سعي در جدائي مسلمين، و فتنه­ انگيزي­ ها را در هم شکند، گاهي که خلافت به اميرالمومنين رسيد از بار سنگين و سختي مؤنه، و تلخي شربت خلافت آگاه شد و دانست که گزيدن خلافت، چه وظايف خطير دارد، از طاعت خداي و مراقبت بر آنچه بعهده مقام «خلافت» نهاده شده است. «خليفه» نيز تن خويش بانجام آن بداد، و به تشخيص وظائف تمام چشم بدوخت، مدتي دراز انديشه­هاي طولاني کرد تا عزت دين و قمع مشرکين و صلاح امت، و نشر عدل و اقامه کتاب سنت در چيست؟ و جلوگيري از شکست دين و زيان اهل دين و موجب زوال زندگي خوشگوار مسلمين کدام است....؟ «خليفه» علم دارد که خداوند در اين موارد از وي بازخواست مي‌کند خليفه دوست دارد خدا را ملاقات کند و خيرخواه دين و بندگان خداوندباشد و براي رعايت امت، ولايتعهدي خويش پس از خود کسي را برگزيند که دست يافتن به افضل از او در دين و علم و دانش و پارسائي مقدور نيست.
کسي که اقامه اوامر خداوندي از همه بيشتر بدو اميد مي­رود، و با خداوند متعال نيز در اين کار از ره «استخاره» نياز خويش روزان و شبان براز گفتم، که در انتخاب وليعهد خداوندم بکسي الهام فرمايد، که اطاعت و رضاي حضرت او نيز در آن تعيين و انتخاب باشد، خليفه در خاندان و فرزندان عبدالله بن عباس و علي‌بن ابيطالب، بسي بامعان نظر نگريست از آنان که حال و مذهب و علم و شخصيتشان معلوم، يا مکتوم بود همه را از ره تحقيق و استفسار و سئوال و ديدن و امتحان بيازمود، پس از کوشش در تحقيق و تشخيص «اولاد علي بن ابيطالب و عبدالله بن عباس» و استخاره با خداوند متعال در دو خاندان کسي که بر حقيقت و شخصيتش همه اجماع دارند، علي­بن موسي­بن جعفربن محمدبن علي­بن الحسين بن علي­بن ابيطالب است.
گواهي مامون درباره امام (ع)
خليفه چون فضيلت بلندتر از همه و دانش خالص روشني بخش، و پارسائي آشکار، و زهد با اخلاص، و پيراستگي از دنيا، و قبول و تسليم مردم را در باره او بديد، و هم براي مقام خلافت روشن است که اين اخبار در فضل و فضليت و برتري «علي بن موسي» از تمامي مردم بالاتفاق است که از دوره صباوت و کودکي و جواني و کمال، تمامي با تقوي و فضليت بوده و همه در اين باره اتفاق و اعتراف دارند، و در اين انتخاب وليعهد و پيمان ولايتعهدي خليفه بخير خداوندي اعتماد دارد چه خداوند مي­داند که خليفه از ره «ايثار» براه حضرت او جل جلاله و خير دين و عنايت به اسلام و مسلمين، و طلب سلامت و ثبات حق، چنين پيمان ببست تا در روزي که مردم بدرگاه پروردگار مي­ايستند نجات يابد. اميرالمومنين فرزندان و خاندان و خواص بزرگان و کارگزاران قضائي و فرماندهان لشكري و خدمتگزاران و تمام خاندان و خانواده خلافت را بدين پيمان (ولايتعهدي) بخواند و بسرعت تمام و شادماني کامل بيعت کردند چه که مي­دانند خليفه طاعت پروردگار را بر هواي نفس خود مقدم داشته است «ولايتعهدي را براي خدا بچنين کسي واگذارده است» و از خاندان خلافت کسانيکه پيوند قرابتشان بيشتر و پيشتر است وجود دارند و حضرتش را «رضا» ناميد که اميرالمومنين بدان امر رضايت دارد همه خانواده اميرالمؤمنين و هر که در پايتخت بود از فرماندهان و لشگريان و توده مردم براي اميرالمؤمنين و براي «رضا» پس از خليفهبيعت کردند.
بنام خدا و برکت و حسن قضاي حضرت او نسبت به دين و بندگان او بيعت نمودند، چنان پيمان بستند که دستها گشاده، و دلها مسرور بود و مقاصدي را که امير­المؤمنين از اين عهد نامه اراده دارد ميدانند. ميدانند که اطاعت خداي را بر نفع خويش و شما مقدم بداشت و شما بايد سپاس خداوند بگوئيد که خليفه را بدين امر خطير ملهم فرمود که حق خدائي را ادا کرد و هم رعايت حقوق شما گرديد و اين توفيق از بسياري حرص و اصراري بود که براي صلاح و رشد شما دارد اميدوار باشيد که اين پيمان در جمع و الفت و نگهداري خون شما و جبران شکستگي­ها و نگهداري مرزهاي شما و نيروي دين و ذلت دشمنان شما و استقامت کارهاي شماست.
بشتابيد و از يکديگر پيشي گيريد بسوي طاعت خدا و اطاعت امير­المؤمنين که طاعت خداوند مايه امن است اگر بسويش بشتابيد و حمد و ستايش خداوند را براي اين توفيق بجا آوريد که به نصيب و بهره­اش خواهيد رسيد. (يا خط را مي­شناسيد که خط خليفه است).
خليفه بدست خود اين پيمان­نامه را نوشت در روز دوشنبه هفتم ماه رمضان سال دويست و يک. پايان عهدنامه.
ترجمه آنچه امام در ظهر اين عهد نامه نوشته­اند در شماره آينده.
از خداي بپرهيزيد
قال عليّ عليه­السلام اتّق الله الّذي لا بُدّ لک
من لقائه و لا منتهي لک دونه.
(غررالحکم 119)
از خدائي بترس که ناگزيري (رحمت يا عذاب) او را ملاقات کني، و مقصدي بجز او نداري.
علي امير المومنين (ع)
- بنابر آنچه در تاريخ اسلام و شرق چنين ثبت شده است والا شيعيان راجع به اين عصر نظريه­هائي دارند.
- عن هشام قال کان ابو عبدالله (ع) اذا اعتم و ذهب من الليل شطره اخذ جرابا فيه خبز و لحم و الدراهم فحمله علي عنقه ثم ذهب به الي اهل الحاجة من اهل المدينة فيقسمه فيهم و لا يعرفونه فلما مضي ابو عبدالله (ع) فقد و اذالک فعلموا انه کان ابو عبد الله (ع) (وافي باب صفة المؤمن)
- الي الله تدعون و الي سبيله ترشدون و بقوله تحکمون - عادتکم الاحسان و سجيتکم الکرم.
(از زيارت جامع? کبيره)
- به متن عهد نامه بخط وانشاء خود مامون رجوع فرمايند.
- بکتب مبسوط در اين باره رجوع شود. مانند: بحار الانوار، عيون اخبار الرضا، صبح الاعشي، کشف­الغمه و فيات الاعيان، و ......
- نسخه خطي شماره 522 مسجد جامع گوهر شاد.
- اربلي ابن الفخر بهاء الدين ابو الحسن علي بن ابي الفتح فخر الدين اربيلي متولد 625 متوفاي 692 مدفون در منزلش واقع در محله غربي بغداد فهرست کتابخانه آستان قدس ج5 ص 156 و احقاق الحق ج1 ص 29
- کشف الغمه سنگي 1294 ص 278
- عبدالله مامون هفتمين خليفه از سلسله خلفاي بني عباس فرزند هارون الرشيد است که برادر نامادري خود «امين» را بر سر خلافت بقتل رسانيد مدت حکومت عباسيان از سال 198- 218 هجري قمري است خلفاي بني عباس 37 تن سر سلسله احمد سفاح و آخرين المستعصم بالله بود که توسط هلاکو منقرض شدند.
- آيه 42 فصلت جزو قرآن کريم.
-آي? 44 سوره انفال جزو 10 قرآن مجيد
- اول من سمي خليفة ابوبکر الصديق حين ولي الخلافة (ص 413 ج 1 صبح الاعشي).
- آيه 2 سور? ص جزو 23- اي داود ما ترا در زمين خليفه قرار داديم پس بين مردم بحق فرمان ده و از هواي نفس پيروي مکن که ترا از راه خدا بيرون برد همانا آنانکه از راه خداوند بيرون ميبرند عقوبت و عذابي سخت دارند که روز حساب را از ياد ببردند.
- آيه 93 و 94 سوره حجر جزو 14: «بپروردگارت قسم است که البته از تمامشان بازخواست مي­کنيم از آنچه مي­کنند».
- گويند عبداله بن عمر الخطاب (رض) در بيرون شدن پدرش از اين جهان ويرا پرسيد که اي پدر ترا کي بينم؟ گفت بدان جهان، گفت زودتر مي­خواهم، گفت شب اول و يا دوم يا شب سيوم مرا در خواب بيني، پس دوازده سال برآمد او را در خواب نديد پس از دوازده سال او را بخواب ديد گفت يا پدر نگفته بودي پس از سه شب ترا بينم؟ گفت مشغول بودم که در سواد بغداد پلي ويران شده بود و گماشتها تيمار آن نداشته بودند و گوسفندي را در آن پل دست بسوراخي فروشد و بشکست تا اکنون جواب آن مي­دادم.
(سياست نامه خواجه نظام الملک ص 10)
- اول من عهد الي ابنه بالخلافه معاويه عهد بها الي ابنه يزيد تبعه الکثير من الخلفاء علي ذالک (ج1 صبح الاعشي ص 414)
- در نظر شيعه امامي? اثنا عشريه خلفاء الرسول (ص) افرادي هستند که تعداد و تولدشان بنص رسول از طرف خدواند معين است و نام هايشان معلوم و کيفيت و زندگاني و سرنوشتشان براي رسول (ص) روشن بوده است. و بمدلول کريمه: يا ايها­الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولو الامر منکم. اينان منصوص از قبل خدا و معروف از جانب رسول (ص) و معصوم از خطا و گناهند، وي تعيين و نصب و انتخاب اين افراد در وظيف? کسي نيست و خودشان مستقلاً نميتوانند براي خود «وليعهد» معين کنند و قبول و امضاي ولايتعهدي مامون از سوي امام (ع) براي آن بود که امام منصوص بحق از طرف خدا، و رسول بود و با فشار و موجبات آنروز فقط حق خود را بدان صورت پذيرفته است. رک: فصول خواجه نصير­­الدين طوسي- تلخيص الشافي شيخ طوسي و ساير کتب اخبار و کلام شيعه.
- وقفوهم انهم مسئولون عما کانوا يعملون. (قرآن کريم) کلکم راع و کلکم مسئول عن رعيته (حديث نبوي)
«محب الاسلام»
خلاصه مطالب «پيمان نامه ولايتعهدي امام» در دو شماره 16 و 17 نامه آستان قدس: عصر علمي، خاندان رسول (ص)، کشور اسلامي در عصر امام (ع) دعوت از امام (ع)، اربلي گويد، ترجمه عهدنامه (يا نوشته مامون)، حلال و حرام، رسول اکرم (ص)، خلافت، وظيفه خليفه، ولايتعهدي، گواهي مامون دربار? امام، بيعت نمودند، پاسخ امام به مامون، روش گذشتگان، تعهد امام (ع)، پيش بيني امام (ع)، جبر يا اختيار، شهود پيمان، کسانيکه جانب راست عهد نامه شهادت خود را نوشته اند، گواهانيکه طرف چپ عهدنامه شهادت نوشته اند، متن عهدنامه مامون، صورة ما کان علي ظهر العهد بخط الامام علي بن موسي الرضا (ع)
لباس سبز بني هاشم
فصيح خوافي در وقايع سال دويست و يک هجري (احدي و ماتين) مينويسد:‌«بيعت کردن مامون خليفه با ستصواب فضل بن سهل بر امام علي الرضا بن امام موسي الکاظم بن امام جعفر الصادق بن امام محمد الباقر بن امام زين العابدين علي بن اميرالمومنين حسين بن علي المرتضي رضي الله عنهم که بعد از مامون او خليفه باشد و او را الرضا من آل محمد لقب فرمودند در رمضان و مردم را بفرمود تا جامه سياه بنهند و جامه سبز بپوشند و درين باب بهمه ممالک نامه نوشت بعد از آن جمعي با مامون خليفه گفتند که فضل بن سهل گفت که ابو مسلم سالها شمشير زد تا دولت از خانداني بخانداني نقل کرد و من بيک تدبير اين کار را بکردم ، از وقايع سال ( اثني و مأتين 202)
انعکاس خبر ولايتعهدي امام (ع) در طرف‌داران بني عباس .
رسيدن خبر به بغداد که بر امام علي بن موسي الرضا بيعت کردند که بعد از مامون خليفه باشد و بدين واسطه مامون را در بغداد خلع کردند .
خلافت ابراهيم بن مهدي بن منصور عم مامون خليفه در بغداد بعد از خلع مامون و قيل سنه ثلاث و ماتين
ازدواج دو امام (ع) با دو دختر مامون
در همين سال ( دويست و دو هجري ) مامون دختر خود « ام حبيبه » را با امام علي بن موسي الرضا (ع) و دختر ديگر خود « ام الفضل » را به امام جواد (ع) فرزند امام علي الرضا (ع) بنکاح داد
سکه بنام امام (ع)
سکه هايي که بنام حضرت رضا (ع) نقش يافته در موزه آ ستان قدس موجود است
هم اکنون در موزه آستان قدس رضوي سکه هائي از زمان ولايتعهدي امام (ع) موجود است اين سکه ها از نقره و ضرب اصفهان است بتاريخ 203 هجري نقش روي سکه ها آياتي از قرآن کريم بخط کوفي است. بقطر 5/2 سانت.
حاشيه سکه آيه مبارکه: «في بضع سنين لله الامر من قبل و من بعد يومئذ يفرح المومنون»خوانده مي شود.
متن وسط: «لا اله الا الله وحده لاشريک له»
روي ديگرـ حاشيه: «محمد رسول الله ارسله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون»
نقش وسط: «محمد رسول الله، المامون خليفة الله، مما امر به الامير الرضا ولي عهد المسلمين علي بن موسي ذوالرياستين»
حاشيه دوم: « بسم الله ضرب هذه الدرهم بمدينة اصبهان سنة اربع و ماتين ـ المرو»
براي آنکه خوانندگان گرامي خود بتوانند طرح سکه را مشاهده کنند عينا آنرا گراور کرديم.
اين نقوش بخط نسخ عربي معمول عبارات فوق را در بر دارد که ما خوانده و تهيه کرده ايم.
نظر مأمون:
درباره عقيدت مامون اختلافيست که چه نظر و عقيدتي داشته است؟ برخي گويند نظر وي مانند پدرانش مخالفت با اولاد علي (ع) بوده است. و اعمالي از وي که حاکي از اين نظر باشد بسيار سر زده است.
دلايلي در دست است که وي عقيدت شيعي داشته است. يحيي بن اکثم گويد بر مامون وارد شدم که مسواک ميکرد و بکسي که متعه را حرام کرده بد ميگفت و بامر مامون بين درباريان جار زدند »متعه حلالست«
2ـ مامون بخشنامه اي صادر کرد که کسي حق ندارد نام علي (ع) را بزشتي ببرد.
3ـ صولي در الاوراق نقل کرده که مامون اشعار زيادي در مدح علي بن ابيطالب (ع) سروده است (بنقل سبط ابن جوزي)
4ـ بر يکي از ستون هاي بصره نوشته بود «رحم الله عليا انه کان تقيا»حفص بن ابو عمر خطابي امر کرد آن شعر را پاک کردند مامون وي را احضار نمود و پرسيد چرا آن شعر را پاک کردي؟ وي گفت بدانجهت که نوشته بود «انه کان نبياً؟!»مامون بر آشفت و گفت: دائر? «قاف» را نديدي و امر کرد تا خود او برود بطور صحيح آنچه را پاک کرده بنويسد.
نظر مامون از ولايتعهدي امام (ع)
همين ترديد و اختلاف نظر در موضوع دعوت و يا احضار مامون که امام (ع) را از مدينه بمرو خواسته نيز دست ميدهد که آيا وي از راه ارادت امام (ع) را دعوت نموده و بولايتعهدي برگزيده است؟ يا اين خود وسيله اي براي تسلط بر يک مرکز قدرت مخالف بوده است؟
تا هرگاه بخواهد آن نيروي مخالف را نابود کند...؟
برخي گويند مامون بقتل امام (ع) راضي نبوده و در وفات حضرت رضا (ع) دستي نداشته است و براي اثبات اين مدعا گويند:
1ـ مامون که علي بن موسي الرضا (ع) را بولايتعهدي خود برگزيد بني عباس از وي رنجيدند و اگر مامون بامام ارادتي نداشت لازم نبود با اين عمل عباسيان را بر خود بشوراند و شورشهاي عراق را برانگيزد.
2ـ مامون در وفات امام (ع) بسيار بيتابي کرده و سر و پاي برهنه از جنازه امام (ع) تشييع نموده است.
3ـ مورخ قديم طبري علت وفات امام (ع) را بيماري دانسته حتي کساني مانند ابن اثير و شيخ صدوق که علت رحلت حضرت را مسموميت دانسته اند خود در صحت آن ترديد کرده اند
و شيخ کليني در اصول کافي به مسموميت امام (ع) اشارتي نکرده است و با «قبض عليه و توفي» اکتفا نموده است.
4ـ درست بنظر نمي آيد که مامون شخصيتي شخيص چون امام (ع) را از راه دور با اصرار جلب کرده و احترام فوق العاده براي مهمان قائل شود و دختر خود را بنکاح ايشان درآورد و بولايتعهدي خويش برگزيند با تمام اين اوصاف امام (ع) را بقتل برساند.
دلائل تغيير عقيدت مامون
بر فرض قبول گفته هاي فوق همين دلائل خود قاطعيت دارند که مامون در قتل امام دست داشته است چه بمحض ولايتعهدي امام (ع) در عراق و بغداد، عباسيان ناراضي شدند، و رنجش بني عباس براي مامون بسي گران بوده است شايد به جهت تامين رضايت آل عباس، امام (ع) را مسموم نموده باشد (چون علت دعوت امام از مدينه، تامين آرامش در پهناي کشور و محيط اسلام ميبود و اگر امام را بقتل نميرسانيد نقض غرض بود) و اما از رحلت امام (ع) طي نامه اي ببغداد خطاب به عباسيان خبر داد: «امريکه شما بانکار برخاسته بوديد از بين رفت»
2ـ عراقيان بتحريک بني عباس مامون را از خلافت خلع نمودند و با عموي مامون «ابراهيم بن مهدي» بيعت کردند.
علاوه بر اين «ابوالسرايا» در کوفه خروج کرد و آشوبي بر پا شد و کارش بالا گرفت و عد? زيادي از سرداران حسن بن سهل را شکست داد و تمامت اين غوغا ببهانه اينکه امام (ع)ولايتعهد شده بود برپا گشت، بهمين جهت مامون براي تثبيت موقعيت خود و خوابانيدن آشوب در قتل امام (ع) دست داشته است.
3ـ بيتابي مامون در وفات امام (ع) دليل برائت وي از نسبت «قتل امام» نيست چه که مامون فضل بن سهل وزير خود را بقتل رسانيد، و در مرگ وي بسي بيتابي کرد و در صدد دلجوئي مادر و برادرش بر آمد اصولا روش دنيا داران همين است از طرفي مامون براي بي غرض نشان دادن خود راهي ديگر نداشته است جز اينکه در عزاي امام شرکت کند. مگر شرکت در عزاي مقتول دليل برائت قاتل است؟
4ـ تظاهر بمحبت از جانب اهل دنيا نسبت باهل دين و مردان حق دليل صدق نيت و صفاي ضمير دنياداران نيست.
فرزند عمربن عبدالعزيز وقتيکه تعظيم بزرگان دستگاه هارون را نسبت بموسي بن جعفر (ع) ديد گفت «با کسي چنين ميکنند که اگر بخواهد اينانرا از تخت فرو ميکشد»
هارون وقتيکه ميخواست موسي بن جعفر (ع) را از حرم رسول خدا (ص ) گرفته زنداني کند از رسول خدا عذر ميخواست که من از جدائي اسلام و مسلمين و ضعف امت اسلامي و خونريزي مسلمين ميترسم»
5ـ مامون پس از اطلاع از شورش عراق و انکار عباسيان بعزيمت بغداد مصمم گشت و در حين عبور از سرخس فضل بن سهل «واسطه انعقاد پيمان نامه ولايتعهدي» را کشتند.
6ـ بوقت نزول مامون بخطه طوس بروايت ياسر خادم و يا قريه سناباد بروايت ابوالصلت هروي حضرت امام ابوالحسن الرضا (ع) در گذشت.
7ـ شيخ صدوق در اعتقادات خود گويد عقيده ما اينست که هيچيک از ائمه معصومين از رسول اکرم و اوصياء گرامش بمرگ خود از دنيا نرفته اند، يا کشته شده اند و يا مسموم گشته اند.
از آنچه در پايان اين گفتار بدست آمد برخي اينست که: دنيا با همه تلخي و شيريني گذشتني و گذاشتني است.
2ـ از تمام ثروتها، نعمتها، قدرتها، زيرکيها، دوروئي ها، هيچ باقي نمانده، و با قي نمي ماند، بجز حقيقت اهل حق که خداي عادل حکيم نگذاشته و نميگذارد حق اهل حق پايمال شوند.
3ـ خواستم اين مقال براي شخص نويسنده و اگر خواننده اي بخواهد براي او هم حجتي قوي باشد تا بدانند و بدانيم، که براي بقاي عزت، پاکي و حقيقت لازم است نه ادعا تا شخص بتواند مفيد باشد همينکه مفيد شد عزتش پايدار است: فاما الزبد فيذهب جفاء اما ما ينفع الناس فيمکث في الارض.(قرآن کريم)
بر اين رواق زبرجد نوشته اند بزر که جز نکوئي اهل کرم نخواهد ماند
پاورقيهائيکه از جانب نويسنده و مترجم بمناسبت موضوعات افزوده شده است:
1ـ شيعيان درباره عصر علمي نظريه دارند. 2ـ حديث هشام کيفيت آذوقه رسانيدن امام صادق (ع) بفقراء مدينه . 3ـ جمله اي از زيارت جامعه. 4ـ ترجمه علي بن عيسي اربلي از دو مأخذ. 5ـ تاريخ خلفاي بني عباس از سال (132ـ 656 هـ .ق). 6ـ تعيين و ترجمه آيات قرآن کريم که در متن عهدنامه آمده است. 7ـ اول من سمي خليفة ابوبکر الصديق حين ولي الخلافه. 8ـ خواب عبدالله بن عمر خطاب و گفتگوي با پدر. 9ـ اول من عهد ابنه بالخلافة معاوية عهد بها الي ابنه يزيد. 10ـ نظر وعقيدت شيعه اماميه راجع به خلفاء الرسول. 11ـ جامعه و جفر چيست؟ 12ـ جواب اشکال مربوط بقبول ولايتعهدي امام از شيخ عبدالجليل رازي. 13ـ قدرداني از ديگران که پيش از ما دربار? پيمان نامه کار کرده اند. 14ـ نظر سبط ابن جوزي درباره عواقب پيمان نامه. 15ـ تعيين موارد اختلاف متن عهدنامه از دو نسخه خطي و چاپي.
براي تهيه مقال بکتب ذيل رجوع شده است
1ـ قرآن کريم (کشف الايات). 2ـ وافي از ملاحسين فيض کاشاني. 3ـ زيارت جامعه کبيره. 4ـ کشف الغمه از علي بن عيسي اربلي. 5ـ صبح الاعشي (چند جلد) از قلقشندي. 6ـ بحار الانوارـ مجلسي. 7ـ فهرست کتابخانه آستان قدس ج4ـ6. 8ـ احقاق الحق ج 1 ط جديد. 9ـ النقص از شيخ عبدالجليل رازي. 10ـ سياست نامه از خواجه نظام الملک. 11ـ فصول خواجه نصير الدين طوسي ط دانشگاه. 12ـتلخيص الشافي از شيخ طوسي ط نجف اشرف. 13ـ مقدمه ابن خلدون ط مصر حلبي. 14ـ مکاتيب الرسول ج 2 ط رقم. 15ـ زندگاني حضرت امام رضا (ع) از سحاب. 16ـ مجمع البحرين از شيخ طريحي. 17ـ تذکره خواص الامة از سبط ابن جوزي. 19ـ تفصيل الآيات از ژول لابوم. 20ـ نسخه خطي 522 کتابخانه جامع گوهرشاد. 21ـ مجمل فصيحي از فصيح خوافي بتصحيح محمود فرخ (3 جلد). 22ـ زندگاني چهارده معصوم (ع) از محمد علي خليلي. 23ـ مطلع الشمس (2 جلد). 24ـ مروج الذهب مسعودي ج 4 ط مصر. 25ـ ابن الاثير حوادث سال 203.

سيد علي اکبر موسوي (محب الاسلام)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page