فرزندان نسبت به سن خويش نيازهايى دارند. گاهى اينها مادى و محسوس است كه معمولا والدين توجه به آن داشته و در حد توان آن نيازها را رفع مى كنند. اما مهم تر از آن نيازهاى معنوى از قبيل محبت ، تكريم ، باور كردن شخصيت و استقلال آنان ، توجه به خواسته هاى درونى مى باشد. كه در صورت عدم تامين اين خواسته ها در وجود فرزندان خلا و كمبود به وجود مى آيد. هر انسانى كه تمام يا بخشى از شاكله وجودى اش خالى بماند، به همان اندازه غير طبيعى مى شود و ممكن است به صورت غير عقلايى عمل كند.
مثلا فرزند شما به توجه و محبت شما نياز دارد و نبايد از ابراز محبت به او دريغ نماييد و يا كانون خانواده نياز به فضاى عاطفى و انسانى دارد كه با رفتار اعضاى خانواده و در راس آن ها پدر و مادر تامين خواهد شد. اگر اين نيازها برطرف نشود به همان اندازه كودك و نوجوان كمبود شخصيت داشته و به همان نسبت غيرعقلايى و غيرطبيعى عمل خواهد نمود.
سرچشمه ملالت ها و افسردگى ها خلا روحى است ، روان كودك را بايد از خلا، نفرت ، ملالت ، افسردگى ، نااميدى و نگرانى نسبت به خود و زندگى نجات داد. طورى كه آدمى مجبور نباشد از خود و ديگران فرار كند. روح و روان كودك را بايد پر كرد، ولى از انديشه هاى سالم و جنبه هاى مثبت زندگى ، از آگاهى هاى مورد نياز فرد براى ادامه حيات ، و نيز بايد روح و روان را از حالت تاريكى و ابهام و تيرگى و كدورت به روشنايى و شفافيت هدايت كرد.
به شخصيت فرزندان آنچنان بايد قدرت و توان داد تا بتواند با شادابى و سرور بر زندگى اشراف داشته باشد، و از رفتارهاى ناشايست و خصلت هاى ناپسند فاصله بگيرد. در اين رابطه به نمونه اى از پركردن خلا روحى كه مربوط به زندگى اشراف داشته باشد، و از رفتارهاى ناشايست و خصلت هاى ناپسند فاصله بگيرد. در اين رابطه به نمونه اى از پركردن خلا روحى كه مربوط به زندگى امام مجتبى عليه السلام نيز هست توجه كنيد:
در جنگ جمل امام على عليه السلام سلاح خود را به محمد حنيفه داد كه برود و شتر عايشه را كه در قلب لشگر دشمن قرار داشت كشته ، و كانون آتش فتنه را خاموش نمايد.
مدافعان و تيراندازان جبهه مخالف به قدرى نيرومند و قوى عمل كردند كه محمد ناگزير به مراجعت شد. در اين هنگام امام حسن عليه السلام نيزه را از دست محمد حنفيه گرفته و به ميدان نبرد شتافت . امام مجتبى عليه السلام كه در آن روز 33 ساله بود، صفوف دشمن را شكافت و پيش رفت تا به شتر عايشه رسيد آن را پى كرده و فاتحانه برگشت و بدين گونه آتش جنگ خاموش شد.
محمد در اين هنگام سر به زير افكند و از اينكه نتوانست دستور پدر را اجرا كند، احساس حقارت و شرمندگى نمود. اميرمومنان عليه السلام كه متوجه موضوع شده بود، محمد را مورد دلجويى و نوازش قرار داده و به وى فرمود:
فرزندم ! ناراحت نباش اگر حسن فتح كرد او پسر رسول خداست ولى تو فقط پسر من هستى (181). يعنى او از دو منبع شجاعت الهام گرفته اما تو فقط از يك منبع .
- پاورقی -
181- مناقب ، ج 2، ص 21؛ بحارالانوار، ج 43، ص 345.
5. تامين نيازهاى مادى و معنوى
- بازدید: 953