ضرورت هدف مند بودن كار و فعاليت انسان

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

اگر از ديد مادى و دنيايى به تلاش روزمره زندگى انسانى نظرى بيفكنيم، مى‌بينيم هر كسى كه تلاشى مى‌كند، انتظار دارد كه نتيجه آن را ببيند و از آن بهره مند شود. اگر كسى حاصل تلاش شبانه روزى خود را بدون دليل، تحويل ديگرى دهد، كارى انجام داده كه با هيچ منطقى ـ اعم از الهى و يا دنيوى و مادى ـ سازگار نيست. البته بحث ايثار، بحث ديگرى است؛ گاهى انسان تلاش مى‌كند و حاصل تلاش خود را براى رضاى خدا و اجر اخروى يا دست كم براى ارضاى عاطفه انسانى خود، در اختيار كسى كه نيازمندتر است قرار مى‌دهد. چنين كارى مذموم و ناروا نيست. سخن آن جا است كه ما انسان‌هايى را مى‌بينيم كه بدون هدف و يا دليلى موجه و قانع كننده، عملا دست رنج خود را در اختيار ديگران مى‌گذارند؛ يعنى با زحمت و مشقت سرمايه مى‌اندوزند، اما بدون اين كه خود از آن بهره‌اى ببرند، آن را براى ديگران باقى مى‌گذارند. مصداق بارز چنين انسان هايى، افراد بخيلى هستند كه از شكم خود و زن و فرزندانشان كم مى‌گذارند و براى ديگران ذخيره مى‌كنند. اين كار نه تنها ثوابى به دنبال نخواهد داشت، بلكه چه بسا نتايج سوئى نيز بر آن مترتب باشد؛ زيرا ممكن است اين ثروت به دست كسانى بيفتد كه از آن سوء استفاده نمايند.
دسته ديگرى از انسان ها، افرادى هستند كه فقط از روى هوا و هوس كار مى‌كنند. آنها فكر مى‌كنند كه به اختيار خودشان كار مى‌كنند و نفعى براى خودشان دارند، در صورتى كه چشم و گوش بسته، در خدمت دشمن خود هستند و خود غافلند. هواى نفس، دشمن درونى انسان است و عاملى است كه انسان را از سعادت دنيا و آخرت محروم مى‌سازد. نفس انسانى بزرگ ترين دشمن انسان است كه در درون خود او است. كسانى كه به خواسته‌هاى دلشان عمل مى‌كنند، در واقع اسير هواى نفس خود هستند. اين كار همانند اين است كه انسان امر و نهى دشمن خود را بدون چون و چرا اطاعت كند. به راستى چه كار احمقانه‌اى خواهد بود؛ كدام انسان عاقلى است كه بى چون و چرا به دستورات دشمنش عمل كند؟! توجه به اين نكته موجب مى‌شود تا ما در مقابل هواى نفس خود بيش تر مقاومت كنيم و زندگى دنيوى و اخروى خود را به خطر نيندازيم و نيز زندگى جاودانه ابدى را به زندگى فانى و گذرا نفروشيم.