8 ـ پاسخهاى كوبنده

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

1 ـ 8 ـ از حفص بن غياث روايت شده كه روزى به مسجد الحرام وارد شدم، در آن اثناء ديدم كه ابن ابى العوجاء از امام صادق(عليه السلام) در مورد قول خداوند تعالى كه فرمود: «كلما نضجت جلودهم بدلناهم جلوداً غيرها ليذوقوا العذاب» سئوال كرد كه آن پوست ديگر چه گناهى دارد كه خداوند آن را عذاب مى نمايد؟ حضرت در پاسخ به او مىگويد «ويحك» واى بر تو! اين پوست همان پوست اول است كه چون پوست اولى سوزانده شده خداوند لايه دوم پوست رابر او مى پوشاند.
2 ـ 8 ـ از حسن بن محبوب روايت شده كه از سماعة شنيدم ابوحنيفه به خدمت امام صادق (عليه السلام) رسيد و پرسيد مسافت ميان شرق وغرب چه مقدار است؟ حضرت پاسخ دادند: مسافت ميان مشرق و مغرب، سير يك روزه آفتاب است، بلكه كمتر از آن. وى گفت: اين امرى بس عظيم و عجيب است. حضرت فرمودند: اى عاجز اين افتاب از مشرق طالع گردد و در مغرب غروب كند.
3 ـ 8 ـ احمد بن عمرو بن المقدام الرازى مىگويد: مگسى بر منصور نشست، منصور آنرا پراند، مگس مجدداً بر منصور نشست و او دوباره آنرا پراند تااينكه منصور به تنگ آمد; ناگهان امام صادق (عليه السلام) وارد مجلس شد، منصور از امام سئوال كرد خداوند مگس را براى چه خلق كرده است؟ امام پاسخ داد: تا ستمگران را ذليل كند.
4 ـ 8 ـ وقتى ابن ابى العوجاء به غايب بودن خداونداعتقاد دارد، حضرت در پاسخ با او برخورد تند مىكند كه «ويلك» چگونه خداوند متعال غايب است در صورتى كه با خلق خود حاضر و شاهد است و به بندگان خود از رگ گردن هم نزديكتر است.
5 ـ 8 ـ در معانى الاخبار از احمد بن سليمان بن خصيب روايت شده كه ابو جمعه رحمة بن صدقه گويد مردى نزد امام صادق (عليه السلام) آمد كه از بنى اميه و زنديق بود و درمورد اينكه خداوند از (المص) چه چيزى را اراده كرده است سئوال مىكند؟ حضرت به او مىگويد «ويحك» واى برتو