چگونگى دريافت و درك حقايق در معصوم(عليه السلام)

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

پرسش هفتم: خلقت ويژه انسان و ساختمان جسمانى وى طورى است كه همواره در معرض خطاست و فراموشى برايش امكان دارد. امام و پيغمبر نيز بشرند و اين قاعده درباره شان جارى است. چگونه تصور مى شود كه يك فرد كه از حيث مدارك علمى و اعصاب و حواس مانند ساير افراد است، در ياد گرفتن مطالب هرگز خطا نكند و از فراموشى مصونيت كلى داشته باشد؟!

پاسخ: درست است كه پيغمر و امام نيز بشرند، علم آنان باعلم ساير افراد يكسان نيست بلكه امتيار و تفاوت زيادى دارد. علوم ما عبارت است از يك سلسله مفاهيم و تصوراتى كه به وسيله حواس و مدارك علمى تحصيل مى شود، لذا همواره در معرض اشتباه و فراموشى هستيم، ليكن امام و پيغمبر با جهان غيب ارتباط دارند و با چشم باطن، ملكوت جهان هستى و حقيقت عالم وجود را مشاهده مى كنند. علوم و معارف آنان از راه حواس تحصيل نمى شود تا خطا بردار باشد بلكه از باطن ذاتشان مى جوشد. آنان به گنجينه علوم و معارف حقيقى راه يافته اند. كسى كه با چشم باطن، حقايق وجود را بى پرده مشاهده كند، در مقام دريافت حقايق و درك واقعيات خطا نمى كند و فراموشى بر او عارض نمى شود.

به علاوه، گر چه بشر در معرض خطا و نسيان است، اين خطا و فراموشى برايش ضرورت ندارد. چه مانع دارد كه خداوند حكيم، پيامبران و ائمه برگزيده اش را طورى بيافريند كه در مقام دريافت و درك حقايق خطا نكنند و از فراموشى مصونيت داشته باشند؟ چنان كه در زيارت جامعه كبيره درباره ائمّه هدى(عليهم السلام)چنين مى فرمايد:

«عصمكم الله من الزلل و آمنكم من الفتن و طهركم من الدنس و اذهب عنكم الرجس و طهّركم تطهيراً ; خداوند متعال شما را از هر لغزشى حفظ و از هر خطرى در امان داشته و از هر زشتى پاك نموده و هر پليدى را از شما دور ساخته و شما را پاك فرموده آنهم پاك نمودنى!»([36])

بنابراين بعد از آن كه عقل و نقل هر دو دلالت كردند كه پيغمبر و امام بايد معصوم باشد امكان اين مطلب نبايد مورد ترديد قرار گيرد.