سازگارى علم غيب امام(عليه السلام) با وقوع حوادث

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

پرسش پانزدهم: چگونه مصائب و حوادثى كه بر پيامبر خدا و ائمه اطهار(عليهم السلام) اتفاق مى افتاد با علم غيب ايشان سازگار است. مثلاً سپاه اسلام در جنگ احد با شكست مواجه شد، و يا حضرت على(عليه السلام)در مسجد كوفه به دست ابن ملجم ضربت خورد و.... اگر آن ها غيب مى دانستند و از عواقب امور اطلاع داشتند نبايد خودشان را در معرض هلاكت قرار مى دادند؟

پاسخ: اوّلاً: وقتى در بحث عصمت پيغمبر و امام ثابت كرديم كه از معصوم حتى كار بيهوده و لغو هم سر نمى زند ديگر چون و چرا در كارهاى او معنا ندارد.

ثانياً: پيامبران و ائمّه هدى(عليهم السلام) به حسب مقامات بلند و اطلاعى كه بر غيب و شهود دارند دايره تكليف آنان با افراد عادى در اين جهات فرق دارد و نبايد آنان را با افراد عادى سنجيد و مقايسه كرد.

ثالثاً: درست است كه امام(عليه السلام) از وقوع قتل خويش در فلان زمان به دست فلانى خبر دارد، وقتى به تمام حكمت ها و مصالح امور آگاه است و در عبوديت و بندگى به جايى رسيده كه جز مشيّت و خواسته الهى، خواسته ديگرى ندارد و معناى (وَ ما تَشاؤُنَ إِلاّ أَنْ يَشاءَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ).درباره او كاملاً محقّق گرديده، ديگر تسليم محض خواسته پروردگار شده و در اين مورد اراده اى مخالف خواسته حضرت حق از خود نشان نمى دهد زيرا مى داند كه در اين زمان مخصوص و مكان معلوم، شهادت او طبق حكمت و مصلحت دين و شريعت است مانند كسانى كه مى دانند در ميدان جهاد كشته مى شوند ولى در عين حال چون مصلحت شريعت و دين در اين كار است با اختيار و شوق، به كام مرگ مى روند و هيچكس هم اين كار را بيهوده نمى داند پس آيا درست است كه ما براى امام معصوم(عليه السلام) به اندازه يك جهادگر در ميدان جنگ ارزش قايل نشويم و درباره كار او چون و چرا و اعتراض نماييم؟