گفتيم كوثر يك معنى جامع و وسيع دارد، و آن خير كثير و فراوان است ، و مصاديق آن زياد اسـت ، ولى بـسـيارى از بزرگان علماى شيعه يكى از روشن ترين مصداقهاى آن را وجود مـبـارك (فـاطـمـه زهـرا) (سـلام الله عـليـهـا) دانـسـتـه انـد، چـرا كـه شـاءن نـزول آيـه مى گويد: آنها پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) را متهم مى كردند كه بلا عقب است ، قرآن ضمن نفى سخن آنها مى گويد: ما به تو كوثر داديم .
از اين تعبير استنباط مى شود كه اين (خير كثير) همان فاطمه زهرا (عليهاالسلام ) است ، زيرا نسل و ذريه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به وسيله همين دختر گرامى در جـهـان انـتـشـار يافت نسلى كه نه تنها فرزندان جسمانى پيغمبر بودند، بلكه آئين او و تمام ارزشهاى اسـلام را حـفـظ كـردنـد، و بـه آيـنـدگـان ابـلاغ نـمـودنـد، نـه تـنـهـا امـامـان مـعـصـوم اهـل بـيـت (عـليـهـمـالسـلام ) كـه آنها حساب مخصوص به خود دارند، بلكه هزاران هزار از فـرزنـدان فـاطـمـه (عـليـهـاالسـلام ) در سراسر جهان پخش شدند كه در ميان آنها علماى بزرگ و نويسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظيم بودند كه با ايثار و فداكارى در حفظ آئين اسلام كوشيدند.
در ايـنـجـا بـه بـحث جالبى از (فخر رازى ) برخورد مى كنيم كه در ضمن تفسيرهاى مختلف كوثر مى گويد:
قـول سـوم ايـن اسـت كـه ايـن سـوره بـه عـنـوان رد بـر كـسـانـى نـازل شـده كه عدم وجود اولاد را بر پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) خرده مى گـرفـتـنـد، بـنـابـرايـن مـعـنـى سـوره ايـن اسـت كـه خـداونـد بـه او نـسـلى مى دهد كه در طـول زمـان بـاقـى مـى مـانـد، بـبـيـن چـه انـدازه از اهـل بـيـت را شـهـيـد كـردنـد، در عـيـن حـال جـهـان مـملو از آنها است ، اين در حالى است كه از بنى اميه (كه دشمنان اسلام بودند) شـخـص قابل ذكرى در دنيا باقى نماند، سپس بنگر و ببين چقدر از علماى بزرگ در ميان آنها است ، مانند باقر و صادق و رضا و نفس زكيه و.
2 - اعجاز اين سوره
ايـن سـوره در حـقـيـقـت سـه پـيـشگوئى بزرگ در بردارد: از يكسو اعطاء خير كثير را به پـيـغـمـبـر نـويـد مـى دهـد (گـر چـه (اعـطـيـنـا) بـه صـورت فـعـل مـاضـى اسـت ، ولى مـمـكـن اسـت از قـبـيـل مـضـارع مـسـلم بـاشـد كـه در شكل ماضى بيان شده ) و اين خير كثير تمام پيروزيها و موفقيتهائى را كه بعدا نصيب پيغمبر اكرم (صلى الله عـليـه و آله و سـلم ) شـد، بـه هـنـگـام نـزول ايـن سـوره در مـكـه قابل پيشبينى نبود، شامل مى شود.
از سوى ديگر خبر مى دهد كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) بلا عقب نخواهد بود، بلكه نسل و دودمان او به طور فراوان در جهان وجود خواهند داشت .
از سـوى سـوم خـبـر مـى دهد كه دشمنان او ابتر و بلا عقب خواهند بود، اين پيشگوئى نيز تحقق يافت ، و چنان دشمنانش تار و مار شدند كه امروز اثرى از آنها باقى نمانده است ، در حـالى كـه طوائفى همچون بنى اميه و بنى عباس كه به مقابله با پيغمبر (صلى الله عـليـه و آله و سـلم ) و فـرزنـدان او بـرخـاسـتـنـد روزى آنـقـدر جـمـعـيـت داشـتـنـد كـه فـامـيـل و فـرزنـدان آنـهـا قابل شماره نبود، ولى امروز اگر هم چيزى از آنها باقى مانده باشد هرگز شناخته نيست .
3 - ضمير جمع در باره خدا براى چيست ؟
قابل توجه اينكه در اينجا و در آيات فراوان ديگرى از قرآن مجيد خداوند با صيغه متكلم مع الغير از خود ياد مى كند مى فرمايد: ما كوثر را به تو عطا كرديم !
ايـن تـعـبـيـر و مانند آن براى بيان عظمت و قدرت است ، زيرا بزرگان هنگامى كه از خود سخن مى گويند نه فقط از خود كه از ماءمورانشان نيز خبر مى دهند، و اين كنايه از قدرت و عظمت و وجود فرمانبردارانى در مقابل اوامر است .
در آيـه مـورد بـحـث كـلمـه ( ان ) نـيـز تـاكـيد ديگرى است بر اين معنى ، و تعبير به (اعطيناك ) و نه (آتيناك ) دليل بر اين است كه خداوند (كوثر) را به حضرتش بخشيده و اعطا فرموده است ، و اين بشارتى است بزرگ به پيغمبر اكرم تـا در بـرابـر يـاوه گـوئي هاى دشمنان قلب مباركش آزرده نشود، و در عزم آهنينش فتور و سستى راه نيابد، و بداند تكيه گاه او خدائى است كه منبع همه خيرات است و خير كثير در اختيار او نهاده .
خـداونـدا! مـا را از بـركـات اين (خير كثير) كه به پيامبرت مرحمت فرمودى بى نصيب مگردان .
پـروردگـارا! تـو مـى دانـى مـا آن حـضـرت و ذريـه طـاهـريـنـش را از صـمـيـم دل دوست داريم ، ما را در زمره آنان محشور كن .
بارالها! عظمت او و آئينش بسيار است روز به روز بر اين عظمت و عزت و شوكت بيفزاى .
آمين يا رب العالمين.
منبع:
تفسیر نمونه جلد بیست و هفتم,
گرفته شده از تفسیر سوره مبارکه کوثر,
فرستنده: ولی الله غیاثوند.