نقش زنان در نهضت عاشورا

(زمان خواندن: 11 - 21 دقیقه)

مقدمه:
بی تردید یك از گروه های مؤثر و بسیار مهم در نهضت عاشورا ، زنان بودند. اگر اسلام با قیام امام حسین (ع) زنده است، سهم بزرگی از آن مربوط به زنانی است كه تاریخ مانند آن را كمتر دیده است.
زنان در كربلا نشان دادند كه تكلیف اجتماعی خاص مردان نیست، بلكه آنان نیز برابر وظیفه شرعی می بایست به جریان های اجتماعی توجه كنند و آن جا مسئله حمایت از دین مطرح و اقامه حق تنها با قیام آنان میسر می شود در صحنه حضور یابند.
زینب كبری (ع) و سایر بانوان اهل بیت در كربلاء كوفه و شام در این راستا قدم برداشته و قیام امام حسین (ع) را به ثمر رساندند ...
نگاهی به جریان عاشورا
جامعه اسلامی پیامبر (ص) با روی كار آمدن امویان كه تا آخرین لحظات از پذیرش اسلام سر باز زده و سرانجام به ناچار مسلمان را پذیرا شدند. در مسیری دیگر افتاد كه بازگرداندن آنان به راه اصلی هزینه بسیاری می طلبید. امویان در رأس آنان معاویه كه به گواهی تاریخ تمام تلاش او از بین بردن اسلام و محو نام پیامبر (ص) بود، از همان آغاز به دشمنی و مبارزه با پیروان راستین رسول خدا پرداخت و خشونت هایی علیه آنان به كار بست و بر خلاف شرایط صلحی كه با امام حسین (ع) بسته بود، فرزند شراب خوار و سگ باز خود را به جانشینی بر گزید.امام حسین (ع) به حكم وظیفه دینی و بر اساس فرمان پیامبر (ص) كه هر مسلمانی می بایست درمقابل بدعت ها و بدعت گذاران قیام كند و نیز آن كه خلافت بر آل ابوسفیان مطلقاً حرام است و هر كس معاویه را بر منبر من ببیند شكمش را پاره كند ، وارد عمل شد و ابراز داشت: به خدا قسم! اهل مدینه او را بر منبر جد من دیدند و هیچ نگفتند و به او هیچ تعرضی نرساندند و اشارات جد مرا نداشتند، لذا خدای تعالی ایشان را به یزید مبتلا كرد. به گفته امام ، رسول خدا (ص) در روایتی دیگرمی فرماید:
إذا ظهرت البدع و لعن آخر هذه الامه أوّلها فمن كان عنده علم فلینشره فإن كاتم العن یومئذٍ ككاتم ما أنزل الله علی محمد (ص).
هر گاه بدعت ها آشكار شود و آخرین افراد این، اولین افراد را لعن و نفرین كنند، هر كس دانشی دارد باید آن را منتشر سازد. هر كه در آن روز دانش خود را پنهان دارد، همچون كسی است كه آنچه را خدا بر محمد (ص) نازل كرده ، كتمان كرده باشد. نكته اساسی این جاست كه با توجه به روایات مختلفی كه از رسول اكرم (ص) ، حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) درباره جریان كربلا و شهادت امام حسین (ع) وجود داشت. به گونه ای كه آن حضرت خود در موارد متعدد به آن اشاره دارد. از جمله در وصیت نامه كوتاهش به بنی هاشم و گفت وگو با ام سلمه، ابن عباس، محمد بن حنفیه و عبدالله بن جعفر كه امام را از رفتن به عراق منع كرده و در مورد كشته شدن آن حضرت در حضور زنان و فرزندان هشدار می دادند و در نهایت از امام می خواستند كه اگر مصمم به رفتن به عراق است از بردن اهل بیت (ع) خودداری نماید. چرا امام تمام تقاضاها را رد كرد و اهل بیت را با همه بی وفایی كوفیان به پدر و برادر خویش ، با خود به عراق برد؟

در این نوشتار، ابتدا پاسخ های مطرح شده به این سؤال را بیان كرده، سپس به معرفی اجمالی زنان حاضر در كربلا و نقش آنان می پردازیم:

علت حضور زنان
1- امام حسین (ع) طبق عادت باستانی عرب، اهل بیت را همراه برد . از دیر باز همراه بردن زن و فرزند در مسافرت های طولانی و جنگ ها مرسوم بود. مسلمانان حتی شخص پیامبر در بسیاری از جنگ ها زنان خود را می برد چنان كه در جنگ های مشركان با مسلمانان، زنان آنان در تحریك مردان بر قتال بسیار مؤثر بودند.
بنابراین حضور زنان در جنگ ها و سفرها یك شیوه باستانی بوده و هدف از آن نشان دادن میزان عزم و همت خود را در انجام دادن كار بوده است.
امام حسین (ع) نیز مردم را به فداكاری دعوت می كرد و از آنان می خواست كه از مصائب مالی و عرضی كه به آن ها روی می آورد پروا نكنند ، زیرا هدفشان گران بها تر و با ارزش تر از جان و مال و فرزند است و لازمه جوانمردی پیشرو بودن خود در این مسئله بود.
از سوی دیگر كسانی كه حسین (ع) را به خاطر نام و نژادش یاری می كردند، اگر او را در میان زن و فرزندانش یاری می رساندند بسیار شایسته و پسندیده بود. هم چنان كه تنها گذاشتن او در میان آن ها زشت و ناستوده به شمار می رفت.
2- امام حسین (ع) اهل بیت خود را به خاطر ترس از دست گیری و شكنجه و آزارشان همراه برد، چنان كه امام خود به این نكته تصریح دارد كه اگر آن ها را در مدینه بگذارم ، امویان را بر آنان مسلط كرده تا آن ها را زندانی و شكنجه كنند. در این صورت امام بر سر دو راهی قرار می گرفت كه انتخاب هر یك نهضت را فلج می نمود یكی این كه برای نجات اهل بیت خود تسلیم دشمنان شده و با یزید بیعت كند. دوم این كه بی اعتنا به اهل بیت به راه خویش ادامه دهد كه نفس غیور امام حسین (ع) طاقت چنین كاری را نداشت. زیرا روشن بود بنی امیه برای رسیدن به اهداف خود از ارتكاب به قبیح ترین منكرات دین و عقلی واهمه ای نداشتند. چنان كه همسر عمرو بن حمق خزاعی عبیدالله بن مرجعفی و كمیت اسدی را زندانی كردند.
3- امام حسین (ع) با علم به شهادتش و برای ادامه قیام و تحقق اهداف خود و رسوا كردن بنی امیه و جلوگیری از انحرافات امت و ممانعت از تحریف وقایع، زنان و كودكانش را همراه برد.
به نظر می رسد كه مناسب ترین پاسخ برای این پرسش نظریه اخیر است/ زیرا اقدامات بانوان حرم حسینی (ع)  در واقع تكمیل كننده قیام امام حسین (ع) بود. هم چنان كه شهادت امام (ع) برای احیای دین ضروری بود «إن الله شاء انْ یراك قتیلاً «خدا می خواهد تو را كشته ببیند» اسارت اهل بیت (ع) نیز لازمه آن بود « إن الله شاء إن يُراهنَّ سبایا» خداوند می خواهد آن ها را اسیر ببیند.»
اگر امام بدون اهل بیت به كربلا می رفت و در آن جا به شهادت می رسید تاریخ این حادثه را فقط از منظر دشمنان ثبت می كرد و بی تردید اصل واعقه كاملاً وارونه جلوه می یافت . اما بانوان اهل بیت به رهبری زینب كبری نگذاشتند جنایت های بنی امیه پنهان بماند و حاملان رسالت عاشورا شده و نهضت كربلا را زنده نگه داشتند.

زنان حاضر در كربلا
در نگاه كلی می توان زنان حاضر در كربلا را در دو دسته قرار داد : زنان هاشمی و زنان غیر هاشمی

الف. زنان هاشمی
مراد ما از زنان هاشمی اعم از زنانی است كه از نظرنسبی یا سببی منسوب به این خاندان بوده و همچنین كسانی كه به عنوان كنیز در خدمت آنان بوده اند: البته برخی از همسران امام حسین (ع) كه در كربلا نبوده اند نیز یاد می كنیم.

1- زینب كبری(ع)
وی دختر امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) بود كه در زمان رسول خدا متولد شد و در دامن آنان پرورش یافت.كنیه شان حضرت ام كلثوم و القاب ایشان عقیله بنی هاشم، عالمه، عابده آل علی (ع) كامله و فاضله بود.
او از جهت علم و تقوا، جمال و عفاف در میان زنان عصرش به راستی یگانه بود. چنان كه از نظر دانش امام سجاد، وی را دانشمندی آموزش ندیده دانسته است و از نشر پارسایی و عبودیت در شب یازدهم حرم و دوران اسارت با همه سختی ها و مشكلاتی ك داشت نماز شب را فراموش نكرد.
 
2- ام كلثوم:
بر اساس داده های تاریخی یكی دیگر از دختران امام علی (ع) بود كه در كربلا حضور داشته و همگام با خواهرش زینب در رساندن پیام شهدا و رسوا كردن بنی امیه نقش آفریده است . و همراه زینب (ع) در كوفه به ایراد خطبه پرداخته است.

3- فاطمه دختر امام مجتبی:
ایشان از بانوان با عظمت  عصر خویش بود كنیه اش را ام عبدالله و ام الحسن گفته اند. امام صادق (ع) درباره او می فرماید: «كانت صدیقه كم تدرك فی آل الحسن امرأه مثلها»در میان فرزندان امام حسن (ع) زنی با فضیلت تر از او وجود نداشت. او همراه همسرش امام سجاد (ع) و فرزند خردسالش امام باقر (ع) در كربلا حضور یافت.

4- زینب صغری:
یكی دیگر از دختران امیرالمؤمنین (ع) بودند كه با محمد بن عقیل بن ابیطالب ازدواج كرده بود.

5- رقیه دختر علی (ع):
لقبش ام كلثوم صغری و مادرش ام حبیبه است كه نامش«صهبا» بود . دختر او عاتكه نیز با او بود كه بعد از شهادت امام حسین (ع) و هنگام حمله دشمن به خیام در زیر پای اسبان به شهادت رسید.

6- رمله همسر امام مجتبی (ع):
وی مادر قاسم و عبدالله، فرزندان امام حسن (ع) بود كه در كربلا حاضر شد و شاهد جانبازی و شهادت فرزندانش بود.

7- فاطمه دختر امام حسین (ع):
مادرش ام اسحاق دختر طلحه بن عبیدالله بود. فاطمه یكی از زنان پرهیزكار و نمونه عصر خویش بود كه همراه پدر خود به كربلا آمد وی را حامل ودایع امامت دانسته اند چنان كه امام باقر (ع) می فرمایند:
امام سجاد (ع) در كربلا بسیار بیمار بود كه امام حسین (ع) دخترش فاطمه را صدا زد و به او وصیت كرد و كتابی به وی داد و او ، آن را به علی بن حسین (ع) رساند و این كتاب بعداً به ما رسید. فاطمه با حسن مثنی از فرزندان امام حسن (ع) ازدواج كرد.


8- سكینه دختر امام حسین (ع)
مادرش رباب دختر امرؤالقیس است. نامش را امینه و امیمه و آمنه ذكر كرده اند و سكینه لقب اوست. سكینه بعد از وداع امام حسین (ع) با اهل بیت (ع) با ناله به سوی پدر آمد و صدا زد: یا أبه استسلمت للموت؟ پدر جان! آیا تسلیم مرگ شده ای.
امام فرمود: چگونه تسلیم نشود كسی كه یار و یاوری ندارد! سكینه گفت: پدر جان ما را به حرم جدمان برسان. امام فرمود: هیهات لو ترك القط النام. سپس سكینه را در آغوش گرفت و بوسید و اشك چشمانش را پاك كرد و فرمود:
سكینه جان! بدان پس از من، آن گاه كه مرگ گرفتارم ساخت. گریه تو طولانی خواهد بود. تا زمانی كه جان در بدن دارم مرا با اشك حسرت بار خود مسوزان.

9- رقیه دختر امام حسین (ع)
در شام قبری وجود دارد كه گفته می شود مربوط به یكی از دختران امام حسین (ع) است. امروز این قبر به نام رقیه معروف است، اما این قبر مربوط  به رقیه است یا اصلاً امام حسین (ع) دختری به نام رقیه داشته یا نه؟ اختلاف هست. در متون متقدم نامی از رقیه برده نمی شود و تنها دو دختر از امام حسین (ع) نام برده اید: سكینه و فاطمه. ولی برخی منابع، سه دختر برای آن حضرت ذكر كرده اند: سكینه، فاطمه و زینب.
 
10- ام كلثوم دختر عبدالله
گفته اند كه معاویه وی را برای فرزندش یزید توسط مروان خواستگاری كرد، اما عبدالله اختیار وی را در دست دایی اش امام حسین (ع) دانست . مروان در جلسه ای از امام خواست تا این دختر را به عقد یزید در آورد و آن را افتخاری برای عبدالله و خانواده اش دانست.
اما امام پس از آن كه جواب سخنان مروان را داد، اعلام كرد : ای مردم شاهد باشید كه من، ام كلثوم دختر عبدالله بن جعفر را به پسر عمویش قاسم بن محمدبن جعفر به 480 درهم كه مهرالسنه است تزویج كردم و مزرعه خود را در اراضی عقیق به ایشان بخشیدم

11- رباب
او دختر أمروالقیس است. امرؤالقیس در زمان خلیفه دوم به مدینه آمد و مسلمان شد وی از همان ابتدا امیر مسلمانان قبیله قضاء شد و پس از مسلمانی، سه دختر خود را به امام علی (ع) ، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) تزویج كرد.
رباب كه به همسری امام حسین (ع) در آمد ، نزد آن حضرت منزلتی عظیم یافت و مورد علاقه شدید آن حضرت واقع شد.

12- شهربانویه:
برخی او را جزء همسران امام حسین (ع) ذكر كرده اند كه در كربلا ناظر شهادت فرزند خود بود، البته او غیر از شهربانو، مادر زین العابدین است.
در این جا مناسب است از دیگر همسران امام حسین (ع) كه در كربلا نبوده اند یاد كنیم كه یا فرزندانشان در واقعه كربلا حضور داشتند یا درباره امام (ع) سخن گفتند.

13- شهربانو ، مادر امام سجاد (ع):
یكی از همسران امام حسین (ع) كه دارای مقام والا و جایگاه رفیعی است مادر امام سجاد است. نام او شهربانو، شاه زنان غزاله، سلافه، حلوه، مریم و ... ذكر كرده اند كه شهربانو معروف تر است.
وی دختر یزدگرد پادشاه ایران بود. شهربانو هنگام تولد حضرت سجاد (ع) در مدینه از دنیا رفت و برخی در مورد حضور ایشان در كربلا گفته اند و افسانه هایی نظیر آمدن او به سمت ایران و یا غرق كردن خود در آب فرات، كاملاً بی اساس است.

14- لیلی مادر (علی اكبر)
او دختر ابی مره بن عروه بن مسعود بن معبد الثقفی از اشراف زنان عصر خویش بود. پدرش از قبیله ثقیف و مادرش میمونه دختر ابوسفیان بن حرب بود.

15- عاتكه:
عاتكه دختر زید بن عمرو بن نفیل نیز یكی از همسران امام حسین (ع) می باشد او زنی صاحب جمال و دارای حسن خلق و وجاهت و عقل بود.
برخی از مقاتل و كتاب های تاریخی از حضور زنان دیگری در كربلا خبر داده اند كه برای اختصار فقط به نامشان اشاره می كنیم.
سه تن از دختران علی به نام های میمونه، خدیجه و ام الحسن. دو تن از دختران امام حسن مجتبی (ع) به نام های امام الحسن و ام الحسین.
دو تن از كنیزان امام حسین به نام های فكهیه ، حسینه.

ب. زنان غیر هاشمی

1- ام خلف همسر مسلم بن عوسجه:
او همراه شوهرش و فرزندش به كربلا آمد و پس از شهادت شوهرش پسر خود را روانه میدان كرد.

2- ام عمرو بن جناده:
نامش بحریه دختر مسعود خزرجی و همسر جناده بن كعب انصاری می باشد. جناده از شیعیان مخلص علی (ع) بود كه از  مكه با خانواده خود همراه حسین (ع) گردید و هرگز از آن حضرت جدا نشد.

3- ام وهب همسر عبدالله بن عمیر كلبی:
وهب ، نصرانی بود و به دست امام مسلمان شد. او همراه مادر و همسرش به كربلا آمد. مادرش او را روانه میدان كرد . او پس از مدتی مبارزه نزد مادرش برگشت و گفت: مادر! آیا از من راضی شدی؟ گفت: راضی نمی شوم مگر آن كه در ركاب حسین كشته شوی. زنش گفت : مرا به فراق خود مبتلا نكن . مادرش دوباره او را تشویق به جهاد كرد و گفت: در راه پسر پیامبر (ص) نبرد كن تا شفاعت جدش را در روز قیامت به دست آوری و او را راهی میدان كرد.

نقش آفرینی زنان:
الف. تشویق مردان به جهاد:
بدون تردید زنان نقش غیر قابل انگاری در حضور مردان در كربلا و میدان مبارزه و جان نثاری آنان داشته اند. حتی حضور برخی از مردان را باید مرهون فداكاری و تشویق زنان دانست. چنان كه در مورد زهیر بن قین آمده است كه وی از مكه با فاصله ای معین از امام (ع) حركت می كرد و به كاروان نزدیك نمی شد. در یكی از منازل، فرستاده امام (ع) مردد بود تا این كه همسرش متوجه تردید او شد و به او گفت : سبحان الله! پسر رسول خدا (ص) تو را خواسته ، تو اجابت نمی كنی! سرانجام با تشویق این زن، زهیر نزد امام (ع) رفت و لحظاتی بعد با چهره ای شاداب برگشته با خانواده اش وداع كرد و به كاروان حسین (ع) پیوست و نامش برای همیشه در تاریخ ماندگار شد.
یكی از زنان همسر عبدالله بن عمیر كلبی است كه چون از تصمیم شوهرش مبنی بر پیوستن امام (ع) آگاه شد. گفت: كار به جایی رسید كه خداوند می خواهد تو را به كامل ترین اهدافت برساند، چنان كن و مرا نیز با خود ببر.
دیگر اقدام زنان، آن بود كه وقتی یاران غیر بنی هاشم از نگرانی زینب كبری نسبت به تنها گذاشتن برادرش آگاه شدند، برای اطمینان دادن به بانوان اهل بیت (ع) كنار خیمه شان آمده قسم یاد كردن كه تا اخرین نفس، از حسین (ع) و اهل بیتش دفاع كنند و بانوان اهل بیت نیز برای قدردانی و تشویق آن ها به دستور امام حسین (ع) از خیمه ها بیرون آمده اصحاب را به نصرت حسین تحریض كردند.
و فرمودند: ای مردان پاك طینت از حرم فاطمه (س) دفاع كنید. صبر و استقامت زنان كاروان حسینی در فراق عزیزان نیز یك از عوامل تشویق مبارزان بود.

ب. دلداری و تقویت روحی (صبر و استقامت)
زنان از روحیه لطیف برخوردارند و مسائل عاطفی، خصوصاً جریانی مانند واقعه عاشورا ، برایشان تحمل ناپذیر است. اما زنان حاضر در كربلا با وجود شهادت نزدیكان خویش ، نه تنها خود پایدار و استوار مانده اند ، بلكه دیگران را نیز در این راه دلداری داده اند.
همسر عبدالله بن عمیر هنگامی كه شوهرش داد در حال جان دادن دید، به بالینش آمد و در حالی كه خاك و خون از سر و رویش پاك می كرد، او را به بهشت ، بشارت می داد.
زینب كبری (س) ، هنگامی  از شهادت علی اكبر با خبر شد، در حالی كه صدا می زد: «وا حبیباه، وابن اخیاه، وا علیاه: ای محبوب دلم، ای پسر برادرم، ای علی جان! برای دلداری حسین به استقبال او شتافت.
همین زینب هنگامی كه اسرا را از كنار بدن های مطهر شهدا عبور دادند ، امام سجاد (ع) با دیدن این منظره دلخراش و رها كردن بدن ها در بیابان، بسیار منقلب شده بود، نزد او آمد و صدا زد:
این چه حالت است كه در تو می بینم ای یادگار جد و پدر و برادران، به خدا قسم كه این عهدی از طرف خدا به جد و پدرت بود.
ام عمرو بن جناده پس از شهادت شوهر، فرزندش را روانه میدان می كند و پس از شهادت فرزندش ، سر او را بغل كرده مایه  افتخار و روشنی چشم خود می داند و سر فرزند را به سوی دشمنان پرتاب می كند. ام وهب نصرانی نیز چنین می كند.
حضرت زینب در قتلگاه جنازه برادر را برداشته و می گوید : اللهم تقبل هذا القربان من آل محمد (ص): خدایا این قربانی را از خاندان محمد قبول كن.
اوست كه مقابل ابن زیاد می ایستد و در جوابش كه می پرسد كار خدا را با برادر و اهل بیتت چگونه دیدی؟می فرماید: جز زیبایی چیزی ندیدم.

ج. جهادگری و رزمندگی:
جهادگری زنان در نهضت كربلا از همان روز واقعه تا هنگام بازگشت اسرای اهل بیت (ع) به مدینه قابل توجه است.
در روز عاشورا زنانی بودند كه همانند مردان وارد صحنه كارزار شدندكه از جمله آنها همسر عبدالله بن عمیر كلبی اشاره كرد . او عمود خیمه را برداشت و در مبارزه با كوفیان ،روانه میدان شد ولی امام حسین (ع) از عبدالله خواست كه او را برگرداند.
مصداق كامل جهاد را باید در وجود بانوانی همانند زینب كبری (س) و ام كلثوم و فاطمه و رباب ملاحظه كرد،آن ها در اسارت و در شرایط بسیار سخت و طاقت فرسا، آل ابی سفیان و آل زیاد را رسوا كردند.
چه جهادی بالاتر از اقدامات و سخنان حضرت زینب (س) در برابر ابن زیاد.

د. دفاع از امامت و خاندان پیامبر (ص) :
از كلمات و اقدامات زنان حاضر در كربلا، می توان میزان همت آنان را در دفاع از امامت دیافت. همسر جناده بن كعب انصار پس از شهادت شوهر، فرزندش را روانه می كند و پس از او خود نیز، در حالی كه این ابیات را می خواند راهی میدان می شود .

انا عجوز سیدی ضعیفه      خالیــــه بالیــــه نحیــفه
اضربكم مضربه عفیفــه      دون بیــنی فاطمه الشریفــه
 
من پیری ناتوان و شكسته حالم، اما با ضربت خشن و سخت شما را می كوبم تا از حریم فرزند فاطمه حمایت كنم. زهیر تا آنجا پیش می رود (با تشویق همسرش) كه می گوید : به خدا قسم دوست دارم هزار بار كشته شوم كه شاید بدین وسیله خداوند جان تو و اهل بیتت را نجات دهد.
هنگامی كه زینب سرها را در شام در مقابل یزید دید با صدایی بلند و محزون گفت:
ای فرزند مكه و منی ای پسر فاطمه زهرا (س) سرور زنان عالم و ای پسر دختر پیامبر(ص).
او با این سخنان به معرفی امام پرداخت و مردم شام را كه می پنداشتند این ها اسیر خارجی اند را آگاه كرد.

هـ. پرستاری :
از دیگر وظایف بانوان ، پرستاری از بیماران و مجروحان و اطفال بود. قبل از واقعه، مراقبت از بیماران كاروان را بر عهده داشتند. چنان كه در شب عاشورا زینب مشغول پرستاری از امام زین العابدین (ع) بود و در بحبوحه نبرد آنان به مداوا و مراقبت مجروحان پرداختند . حتی امام حسین (ع) خود نیز  پیش از وداع آخر برای مداوای جراحاتی كه در میدان بر آن حضرت وارد شده بود ، به خیمه ها آمد.  
بعد از شهادت امام حسین (ع) و در زمان اسارت نیز، علیرغم تألم های شدید روحی، نگهداری اطفال را بر عهده داشتند. هنگامی كه خیمه ها را آتش زدند و زنان و كودكان فرار كردند، حضرت زینب (س) برای نجات امام سجاد (ع) به خیمه آتش گرفته رفت.
فاطمه دختر امام حسین (ع) می گوید: وقتی كه با ضربه نیزه یكی از دشمنان بی هوش شدم، وقتی به هوش آمدم سرم را در دامان عمه ام زینب دیدم كه بر بالای سرم می گریست و از من مراقبت می كرد.  
امام سجاد (ع) می فرمایند: حضرت زینب با آن همه رنج و تاب از كربلا تا شام به پرستاری عیال ، تحمل زاری اطفال و تفقه احوال جمعی پریشان روزگار پرداخت وی از شدت خستگی گاه از پای در می آمد و چنان كه در یكی از منازل نشسته به نماز شب مشغول می شد. سبب را جویا شدم . گفت :سه شب است كه غذای خود را به اطفال خردسال داده ام و امشب از شدت گرسنگی قدرت به پای ایستادن ندارم.

و. پیام رسانی:
مهم ترین و مشكل ترین وظیفه پس از شهادت امام حسین(ع) كه بر عهده بانوان قرار گرفت پیام رسانی شهدا و هدف قیام امام حسین (ع) به گوش مردم آن زمان و زمان بعد بود. آنها از نخستین لحظه بعد از شهادت امام تا زمانیكه به مدینه بازگشتند. از هر فرصتی برای دای تكلیف بهره جسته و پیام عاشورا را به گوش مخاطبان و دیگران رساندند.
تمامی سخنان زینب (س) حساب شده دقیق بود. او پس از حمد و ستایش خداوند می گوید: و صلواته علی ابی طالب محمد رسول الله (ص) . درود خدا بر پدرم محمد پیامبر خدا و با این كلمات به این نكته اشاره می كند كه این مدعیان مسلمانی ، فرزندان صاحب شریعت را كشته و اسیر كرده اند.
فاطمه دختر امام حسین (ع) نیز در كوفه به خطبه خواندن پرداخت و بعد از حمد و ستایش خدا و شهادت به یگانگی وی و رسالت پیامبر به قتل عام فرزندان او در كنار فرات اشاره كرد.
فرزندان او در كنار شط فرات بی هیچ گناه و تقصیری سر بریدند و كوفیان را اهل مكر و نیرنگ خطاب می كند.
حضرت زینب در مقابل ابن مرجانه برخواست و خطاب می كند: مگر خدایی كه ما را به پیامبرش گرامی داشت و از هر پلیدی دور گردانید. فاسق كسی است كه رسوا شد و دروغ گو شخصی بدكار است كه ما نیستیم، ای پسر مرجانه!
در مجلس یزید، رباب همسر امام حسین برخاست و سر مطهر امام را در آغوش گرفت و بوسید و اشعاری بدین مضمون خواند:
وا حسینا! من حسین را فراموش نخواهم كرد كه دشمنان ، نیزه ها بر بدنش زدند و با از نیرنگ كردند و جنازه اش را در كربلا روی زمین گذاشتند و در آخر نیز اشاره به عطش امام حسین (ع) دارد.
رباب با این سخنان كوتاهش كه در صفحه های تاریخ ماندگار شد. به مردم دنیا در تمام دوران اعلام كرد كه امام را مظلومانه به شهادت رساندند.
ذكر این نكته لازم است كه تنها بانوان اهل بیت (ع) از كوفه به اسارت رفتند و زنان غیر هاشمی با شفاعت خاندان خود نزد عبیدالله ، در كوفه آزاد شدند.
در مجلس یزید نخستین كلام بانوان از آن فاطمه دختر امام حسین (ع) بود او بدون واهمه یزید را بدین گونه مورد خطاب قرار داد: ای یزید! آیا دختران رسول خدا (ص) اسیرند.
ختم كلام حضرت زینب نیز زیبا و پر معناست!
ستایش خدایی را كه در ابتدا سعادت و مغفرت و در انتها رحمت و شهادت را برای ما قرار داد.
با سخنان زینب (ع) غرور یزید شكست . او با عبارت دقیق خود ریشه خاندان وی را از زمان پیامبر و فتح مكه نشان داد و سرانجامش را در قیامت تبیین كرد و به او گفت : آن قدر پستی كه تو را شایسته سرزنش هم نمی دانم. بعد از این مجالس و سخنان بانوان اهل بیت و روشنگری امام سجاد (ع) مردم شام متوجه امور شدند. اما می بایست این كار در شام تكمیل شود لذا از یزید خواستند خانه ای برای اقامه عزای حسین (ع) در اختیار آن ها قرار دهد.
عزاداری مؤثرترین شیوه برای معرفی شهیدان و اسیران و بهترین راه مبارزه با حكومت یزید بود. زینب در مدینه نیز از ادامه نهضت حسین (ع) دست بر نداشت و پیوسته مردم را به قیام و انتقام از قاتلین حسین (ع) فراخواند.
 
حمید رضا مطهری

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page