گفتاری پیرامون حدیث دوات و قلم

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

بسم الله الرحمن الرحیم
اواخر ماه صفر یادآور مصیبتی بزرگ در جامعه نوپایی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بنیانگذار آن بود؛ مصیبت از دست دادن وجود نازنین آن حضرت؛ آنکه تمام عمر خود را در راه هدایت بشری سپری نمود و در این راستا پیامبری همچو او مورد آزار و اذیت قرار نگرفت. [1]این مصیبت تنها واقعه اتفاق افتاده در آن برهه زمانی نبود، بلکه جریاناتی در کنار این مصیبت عظمی اتفاق افتاد که سرنوشت جامعه اسلامی را که پیامبر اکرم برای آن در نظر گرفته بود به طور کامل تغییر داد و آن را از مسیر اصلیش خارج نمود. یکی از مهمترین جریانات پیش آمده در این برهه حساس تاریخ اسلام، ماجرای دوات و قلم بود.
این ماجرا که معتبرترین کتب اهل سنت آن را گزارش نموده اند غیر قابل انکار بوده و پرده از تفکرات شوم عده ایی از مردمان آن زمان جامعه اسلامی بر می دارد؛ تفکراتی که با هیچ یک از آموزه های قرآنی و اسلامی سازگار نبود. آنچه در ادامه می آید بر گرفته از نوشتار حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی در رابطه با این واقعه مهم است.[2] ایشان با ذکر اسانید مختلف این واقعه به نکاتی پیرامون آن پرداخته که ذیلا به طور خلاصه مورد اشاره قرار می گیرد:
اما نص حدیث: «عن عبد اللّه بن عبّاس قال: لمّا اشتدّ بالنبيّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وجعه، قال: ائتوني بكتاب أكتب لكم كتابا لا تضلّوا بعده. قال عمر: إنّ النبيّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم غلبه الوجع، و عندنا كتاب اللّه حسبنا، فاختلفوا و كثر اللغط. قال: قوموا عنّي، و لا ينبغي عندي التنازع، فخرج ابن عبّاس يقول: إنّ الرزية كلّ الرزية ما حال بين رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و بين كتابه.»[3]
از عبد الله بن عباس نقل شده است: «زمانی که مریضی پیامبر شدت گرفت، فرمود برایم کتابی بیاورید تا برای شما نوشته ایی بنویسم که هرگز بعد از من گمراه نشوید. عمر گفت: مریضی بر پیامبر غلبه نموده است. نزد ما کتاب خداست و آن ما را کافی است. پس مردمی (که پیش آن حضرت بودند) اختلاف نمودند و سر و صدا زیاد شد. حضرت فرمود: از پیش من بلند شوید. نزاع و مجادله نزد من ناشایست است. ابن عباس خارج شد و گفت: تمام مصیبت از آنجا شروع شد که مانع نوشتن پیامبر گشتند.»
در این جریان نکات قابل تأملی وجود دارد:
نکته اول: خداوند در آیاتی چند اطاعت رسول اکرم را لازم نموده است: «وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمٰا عَلىٰ رَسُولِنَا الْبَلٰاغُ الْمُبِينُ.»[4] از سوی دیگر مقتضای اطلاق آیه شریفه این است که اطاعت و پیروی از آن حضرت اختصاصی به حالی ندارد. نتیجه آنکه کسی که از گفتار پیامبر سرپیچی نماید (حتی در حال مریضی آن جناب) از دایره اطاعت الهی خارج گشته است.
نکته دوم: این گفتار که «غلبه الوجع و عندنا کتاب الله» (مریضی بر پیامبر غلبه کرده و نزد ما کتاب خداست) عصیان رسول الله است حال آنکه خداوند فرموده است: «إِذٰا تَنٰاجَيْتُمْ فَلٰا تَتَنٰاجَوْا بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوٰانِ وَ مَعْصِيَةِ الرَّسُولِ»[5] (هنگامی که به نجوا می نشینید، در مورد اثم و عدوان و عصیان رسول، نجوا ننمایید) و نیز عصیان خداوند است؛ زیرا خداوند فرموده است: «: وَ مٰا آتٰاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مٰا نَهٰاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» [6] (آنچه را که رسول برای شما آورده (و امر نموده) است بگیرید (و آن را اطاعت نمایید) و آنچه را که نهی نموده است، از آن دوری کنید.)
از طرف دیگر خداوند فرموده است: «وَ مَنْ يَعْصِ اللّٰهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نٰارَ جَهَنَّمَ خٰالِدِينَ فِيهٰا أَبَداً.»  [7] (هر آنکه خدا و رسولش را معصیت نماید، برایش آتش جهنم است که در آن تا ابد جاودانه خواهد بود.)
نکته سوم: آنچه را که رسول اختیار نموده است، مختار خداوند است؛ زیرا خداوند می فرماید: «وَ مٰا كٰانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لٰا مُؤْمِنَةٍ إِذٰا قَضَى اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ.»[8] (هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنه ایی، هنگامی که خداوند و رسولش امری را حکم نموده اند، اختیاری در امرش ندارد.) اینکه موضوع آیه ایمان قرار داده شده است با وجود اینکه این آیه اختصاصی به مؤمنین ندارد، نشانگر آن است که اگر کسی در مقابل حکم پیامبر حق اختیاری برای خود ببیند از دایره ایمان خارج است.
نکته چهارم: این گفتار ایذاء رسول الله و رد آیه شریفه «مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَ مَا غَوَى*وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى* إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحَى.»[9] بود.
شدت تأذی و ناراحتی پیامبر در این داستان از آنجا روشن می شود که پیامبری - که مظهر مهربانی و اخلاق نیکو بود «انک لعلی خلق عظیم» و اگر کسی با وی مصافحه می نمود، دست خود را نمی کشید تا طرف مقابل دستش را بکشد[10]  و اگر کسی به کنارش می نشست بلند نمی شد تا آنکه آن شخص بلند شود،[11]- مردم را از خانه خود بیرون نمود و فرمود: «قوموا عنی.»
از سوی دیگر خداوند می فرماید: «وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللّٰهِ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِيمٌ»[12]، و نیز می فرماید: « إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللّٰهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّٰهُ فِي الدُّنْيٰا وَ الْآخِرَةِ.»[13] (کسانی که خدا و رسولش را ایذاء نمایند، خداوند در دنیا و آخرت آنان را لعن می نماید.)
نکته پنجم: این گفتار سبب بلند شدن صداها نزد پیامبر گشت و حال آنکه خداوند می فرماید: «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لٰا تَرْفَعُوا أَصْوٰاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ.» [14] (ای کسانی که ایمان آوردید، صدایتان را بالاتر از صدای نبی بلند ننمایید.)
نکته ششم: هدف نهایی از فرستادن رسولان، هدایت انسان و نگهداری وی از گمراهی است. از طرف دیگر پیامبری که فتنه های بعد خود را مشاهده می نمود، می خواست امتش را از گمراهی و ضلالت بعد از خودش از طریق نوشته ایی که ضامن هدایت و گمراه نشدنشان بود، برهاند. آن جناب فرمود «اکتب کتابا لا تضلوا بعده.» اینکه گمراه نشدن را در گرو این کتاب دانسته است، نشانگر این است که با نبود این کتاب، امت اسلامی از این نعمت بزرگ یعنی گمراه نشدن، در امان نخواهد بود؛ لذا  گوینده این گفتار امت اسلامی را از این نعمت مهم محروم نمود.
نکته هفتم: جمله «کتاب الله حسبنا» مخالفت با کتاب و سنت و اجماع و عقل است. اما مخالفت با کتاب بدین خاطر که در آیات عدیده ایی خداوند به پیروی از پیامبر امر نموده است و اگر تنها کتاب الله کافی می بود، این آیات بی مورد خواهد بود. اما مخالفت با اجماع بدین خاطر که اتفاق قطعی بین تمام مسلمین وجود دارد بر اینکه تبعیت از سنت پیامبر لازم و ضروری است. اگر کتاب کافی بود، آنچه که علماء اهل سنت در کتب صحاح خود ذکر کرده و گفتار و رفتار پیامبر را نقل نموده اند، لغو و بی فایده می بود!! اما مخالفت با عقل بدین خاطر که برای هر عاقلی روشن است که بدست آوردن تفاصیل و جزئیات احکام عبادی و اجتماعی و سیاسی از قرآن به تنهایی امکان پذیر نیست.
نکته هشتم: پیامبر اکرم(ص) برای تمام مردم مبعوث گشته و امتش تا قیامت باقی اند. آن حضرت اراده نموده بود، نوشته ایی بنویسد که آیندگان از امت اسلامی از آن بهره جویند و بواسطه آن از گمراهی نجات یابند. از این رو آن شخص به چه حقی آیندگان امت را از این حق مسلم خود منع نمود.
نکته نهم: کتب اهل سنت مملو است از روایاتی که در آن عجز علمی گوینده این سخن را گزار می دهد؛ او که بار ها می گوید: «کل احد افقه منی».[15] (هر کسی از من (به مسائل دین) آگاه تر است)
با توجه به این مطلب آیا کسی که در چنین درجه ایی پایینی از علم قرار دارد، می تواند با گفتار کسی که خداوند، کتابش را بر وی نازل نموده است، مقابله نماید و نوشته اش را رد کند و بگوید «حسبنا کتاب الله»؟؟؟
نکته دهم: کسی که در حدیث معروف ثقلین «من در بین شما دو شیء گرانبها را می گذارم: کتاب خداوند و عترتم، که هرگز از هم جدا نمی شوند تا اینکه بر من در حوض وارد شوند. هرگز گمراه نمی شوید مادامی که به آن دو چنگ زنید.» درنگی نماید ،خواهد یافت که نوشته ایی که پیامبر اراده نموده بود آن را بنویسد، در راستای همین حدیث است.
و چه خوب گفت عباس آن گاه که گفت: تمام مصیبت از آنجا آغاز شد که از نوشتن آن کتاب ممانعت ورزیدند.
و تو خود از این مجمل بخوان حدیث مفصل را
_______________________________________________
 
1 . مناقب آل ابی طالب ج 3 ص 247.
2 . رجوع نمایید به مقدمة فی اصول الدین، ص 330- 339.
3 . صحيح البخاري، كتاب العلم، باب كتابة العلم ج 1 ص 36
این حدیث با اسانید بسیار دیگری نیز ذکر گردیده و نقل های متفاوتی نیز دارد. رجوع نمایید به صحيح البخاري، باب قول المريض قوموا عنّي ج 7 ص 9، و باب كراهية الخلاف ج 8 ص 161 و صحيح البخاري، باب مرض النبيّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ج 5 ص 137 و صحيح البخاري، باب هل يستشفع إلى أهل الذمّة و معاملتهم ج 4 ص 31. صحيح البخاري، باب إخراج اليهود من جزيرة العرب ج 4 ص 65. و مسند أحمد ج 1 ص 325 و 336، صحيح مسلم ج 5 ص 76، مجمع الزوائد ج 4 ص 214 و ج 9 ص 34، السنن الكبرى للنسائي ج 3 ص 433 إلى 435، ج 4 ص 360، صحيح ابن حبان ج 14 ص 562، المعجم الأوسط ج 5 ص 288، الطبقات الكبرى ج 2 ص 242 و 244.
4 . تغابن: 12.
5 . مجادله: 9.
6 . حشر: 7.
7 . جن: 23.
8 . احزاب: 36.
9 . نجم: 2-4.
10 . کافی، ج 2 ص 671.
11 . مکارم الاخلاق، ص 17.
12 . توبه، 61.
13 . احزاب، 57.
14 . حجرات، 2.
15 . ذخائر العقبى ص 81، الرياض النضرة ج 3 ص 143، كفاية الطالب ص 227 باب 59 و السنن الكبرى للبيهقي ج 7 ص 233، كنز العمال ج 16 ص 537، كشف الخفاء ج 1 ص 269 و ج 2 ص 118. همچنین مراجعه نمایید به رجوع کنید به احقاق الحق ج 2 ص 102 و همچنین رجوع کنید به العجب من اغلاط العامة ص 62. به عنوان نمونه بارها این جملات از زبان عمر شنیده شد: اللّهمّ إنّي أعوذ بك من عضيهة ليس لها عليّ عندي حاضرا، اللّهمّ لا تبقني لمعضلة ليس لها ابن أبي طالب، عجزت النساء أن تلد مثل عليّ بن أبي طالب، كلّ الناس أفقه منك يا عمر، لا أبقاني اللّه لمعضلة ليس لها عليّ، لا عشت في امّة لست فيها يا أبا حسن، لا عشت لمعضلة لا يكون لها أبو حسن، لولا عليّ لهلك عمر...

منبع : باحسین تا بی نهایت

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page