عرب هر چه باشد به من دشمن است !!!

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

چند مدتی است كه پاره شعری در شبكه‌های اجتماعی دست به دست می‌گردد و از قضاء به حكيم ابوالقاسم فردوسی نسبت داده می‌شود و فحوای آن چنين است: «عرب هر چه باشد به من دشمن است، بد انديش و كژ خوی و اهريمن است». در اين باره بيان چند نكته لازم می‌نمايد.

چنين سخن زشت و مبتذلی از حكيم فردوسی كه به گواه عالم و آدم، مسلمانی شيعه بود،[۱] جداً بعيد است. گذشته از اينكه چنين كلامی در نسخه‌های مختلف شاهنامه كه جستجو نموديم، وجود ندارد.[۲] كه نشان می‌دهد چنين سخنی جعلی است كه باستان گرايان كذاب بر زبان می‌آورند.
محتوای اين شعر (بلكه اين شعار)، غلط و غيرمنطقی است. می‌گويد: «عرب هرچه باشد به من دشمن است»، يعنی خود را دشمنِ عرب می‌پندارد (هر چند بخشی از مردم عرب، خوب و متصف به صفات انسانی باشند). اين نگاه غير عقلانی و متعصبانه كه ناشی از عقده‌ها و سرخوردگی‌هاست، ابداً مقبول عُقَلای عالم نيست.
چرا بايد با عرب «هر چه باشد» از خوب و بد، دشمنی كرد؟
 اين نگاه نژادپرستانه، چه انسانيتی برای انسان باقی می‌گذارد؟
آيا به خاطر زشت‌كاری برخی ايرانيان، می‌توان همه ايرانیان را تحقير كرد؟
آيا پذيرفتنی است كه مردم هندوستان -به خاطر قتل و غارتی كه نادرشاه با تجاوز به هندوستان به راه انداخت- به ايرانيان ناسزا بگويند؟
آيا جايز است كه مردم گرجستان و سرزمين‌های ديگر، به خاطر رفتار وحشيانه انوشيروان، همه ايرانيان را وحشی بنامند؟[۳]
آيا جايز است كه به خاطر همبستری برخی از ايرانيانِ بی‌غيرت، با مادران و خواهران خود، همه ايرانيان بی‌غيرت ناميده شوند؟[۴]
اين در حالی است كه بسی از ايرانيان همواره نسبت به ناموس، غيور و با عزت بودند.
ولی به راستی آيا می‌توان گفت كه «ايرانی هر چه باشد»، بد انديش و بی‌غيرت و خونخوار است؟
هيچ عاقلی حاضر نيست چنين كلامی بر زبان آورد.
از ديگر سو، ايرانيان و قوم عرب از ديرباز اختلاط قوميتی وسيعی با يكديگر داشتند. هم منابع ايرانی و هم منابع عربی بر اين موضوع صحه گذاشته اند.[۵] حتی بزرگانی از ايران (همانند فريدون پسر آبتين، كه جد اعلای زرتشت هم هست)، بنا به گفته شاهنامه، معتقد بود كه عرب برتر از ايرانيان هستند.[۶] به هر روی، جريانی از باستانگرايان، گرفتار «توهم برتریِ نژادی» هستند،[۷] كه جز با افشای حقايق، دست از اين توهم و تخيل باز نمی‌دارند.
************************************
[۱]. بنگريد به «فردوسی یک مسلمان شیعه، از نگاه تئودور نولدکه»، «موبد جهانگیر اوشیدری: فردوسی مسلمان شیعه بود.»
[۲]. بنگريد به: فردوسی، حکیم ابوالقاسم (۱۳۸۹)، شاهنامه، بر اساس نسخه مسکو، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و مرکز خدمات کامپیوتری نور، شماره ثبت کتابخانه ملی: ۸۱۵۲۷۹.
و نيز بنگريد به شاهنامه چاپ كلكته و ديگر نُسَخ...
[۳]. بنگريد به «منشأ جنایات انوشیروان»
[۴]. بنگريد به «دینکرد و دلایل مشروعیت ازدواج با محارم در آیین زرتشت»، «ازدواج‌های پدر-دختری در آیین زرتشتی»، «ازدوا‌ج‌های برادر-خواهری در آیین زرتشت» و «ازدواج‌های مادر-پسری در آیین زرتشتی»
[۵]. بنگريد به «اختلاط وسیع نژادی ایرانیان و قوم عرب»
[۶]. بنگريد به «زرتشت و اجداد عرب‌‍ پرستش!»
[۷]. بنگريد به (توهم برتری نژادی)

منبع : ادیان