شهید اول (رحمة الله عليه)

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

متوفاى 786 ق.

طلوع خورشید
سال 734 قمرى است . جبل عامل، این سرزمین مبارک و مرتبط با فلسطین و قدس به خود مى بالد. گویا حادثه ­اى اتفاق افتاده است. حادثه ­اى بس بزرگ و شادى بخش. خورشیدى از افق شهرک جزین درخشید که همه جا را نورانى کرد.
اینکه به دور از هر پیرایه و وصفى به روایت تاریخ گوش دل مى سپاریم:
نام آسمانى اش: محمد.
لقب: شهید اول.
پدر: ابو محمد مكّی، ملقب به «جمال الدین» یا «شرف الدین».
مادر: بانویى از آل معيّه، زنى از خداندان علوى در عراق.
جد: شیخ محمد، ملقب به «شمس الدین».
زمان ولادت: 734 سال پس از هجرت پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) به مدینه.
مکان ولادت: شهرک جزین در جبل عامل.

تبارنامه
شهید اول از فقهاى نامورى است که پدر و اجدادش همه از دانشمندان بنام بودند. وى در خاندانى زندگى کرد و تربیت شد که همه اهل دین و دانش و فضیلت و تقوا بودند و همت بلند در نشر معارف اسلامى داشتند و از مدافعان واقعى اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به شمار مى آمدند.
تبارنامه شهید به چهار قبیله همدان، اوس، خزرج و مطلب متصل است که بزرگترین و مقدس ترین قبایل عرب در صدر اسلام بودند و به هر کدام از جهتى منتسب است.
انتساب وى به قبیله همدان و حارث همدانی، از ناحیه جده مادری است. به قبیله «خزرج» از طرف جده پدرى منسوب است و ممکن است از طریق سعد بن عباده باشد. از سوى پدر به قبیله «بنى المطلب» منسوب است. از این رو به لقب هاى شریف، مطلبى و هاشمى مشهور گشت. و از جهت مادر نیز  از تبار سعد بن معاذ است، چنانکه در نوشته دختر شهید است که: آقاى ما، خورشید دین و آیین، از جهت مادر به سد بن معاذ رئیس قبیله «اوس» منتسب است.[1]

آغاز تحصیل
«شهید اول» دوران کودکى را در زادگاهش «جزین» سپرى نمود و در محیطى آکنده از معنویت و روحانیت، در موقعیتى استثنایى رشد کرد. وى از آغاز کودکی، از هوش و استعداد سرشارى برخوردار بود و بیش از اندازه به فراگیرى دانش و رسیدن به فضایل اخلاقى و معنوى علاقه داشت. او تا 16 سالگى در وطنش بزیست و از محضر پدر بزرگوارش که استادى فاضل و از بزرگان اساتید اجازه به شمار مى رفت، مقدمات علوم دینى و فقه را آموخت. در این مدت نیز از محضر عموى پدرش «شیخ اسدالدین صائغ جزّینی» بهره کافى برد و مقدمات علوم ریاضى را فراگرفت.
علّامه سید محسن امین مى نویسد: شیخ اسدالله صائغ، دانشمندى بزرگ بود و و در سیزده رشته از علوم ریاضى تخصص و مهارت داشت.[2]

هجرت
مدرسه و حوزه علمیه حلّه در قرن هشتم هجرى از رونق بسزایى برخوردار بود و اندیشمندان بزرگ شیعه در آنجا حضور داشتند؛ به طورى که تشنگان دانش و فقاهت از هر سو به آن سرچشمه دانش و فضیلت روى مى آوردند. در این زمان حوزه درس فخر المحققین، فرزند نابغه علّامه حلّی، اهیمت فوق العاده اى داشت. از این رو شهید، آهنگ این شهر شیعه نشین و فقیه پرور را کرد و در سال 750 ق. در حالى که شانزده بهاراز زندگى اش گذشته بود براى تکمیل معلومات خویش و رشد فکرى و عملى بیشتر و استفاده از گنجینه دانش دانشمندان بزرگ و فقهاى نامی، به عراق هجرت کرد و وارد شهر تاریخی حلّه شد. نقل شده است که شهید، اولین شخصى بود که از جبل عامل براى تحصیل علم به عراق مهاجرت کرد.[3]
شهید پنج سال در حلّه ماند و در آنجا از محضر فقهاى شیعى نظیر فخر المحققین، سید فخار موسوی، سید عمیدالدین حسینى و برادرش سید ضیاء الدین حسینى (خواهر زادگان علّامه حلّی) تاج الدین ابن معيّه حسنی، نجم الدین جعفر بن نما و دیگران که همه از دانشوران و فقهاى سترگ این دیار بودند، استفاده کرد و به زینت دانش، تهذیب اخلاق و تزکیه نفس، بیش از پیش آراسته گردید.
وى با نبوغ و پشتکار در تحصیل علوم، در سال 751 ق. در هفده سالگی، از دست فخر المحققین به دریافت گواهى اجتهاد و نقل حدیث موفق شد و نیز دومین و سومین اجازه در سال 756 ق. از او دریافت کرد و نیز از دست تاج الدین ابن معيّه حسنی، به اخذ گواهى اجتهاد و نقل حدیث مفتخر گشت. [4]
شهید در زمان اقامتش در شهر حلّه،به بغداد، کربلا، نجف و دیگر شهر هاى عراق سفر کرد و در جوار بارگاه ملکوتى ابى عبدالله الحسین (علیه السلام) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) با استمداد از معنویت و روح بلند ائمه اطهار (علیهم السلام) از علماى آنجا نیز بهره ها برد.

میراث ماندگار
شهید در مدت عمر کوتاه و با برکت خویش بیش از سى اثر در علوم و فنون مختلف مانند فقه، اصول فقه، کلام، حدیث، ادبیات و شعر از خویش به جاى گذاشت. او گرچه با بصیرت و دید عمیقى که داشت در هر علمى که وارد مى شد به طور بایسته ازعهده آن بر مى آمد، در فقه بیشترین شهرت را پیدا کرد به طورى که تا نام فقه جعرى شنیده مى شود شخصیت فقهى شهید اول به ذهن خطور مى کند چرا که فقه شیعه را با قلمى محکم، روان، بسیار ماهرانه و ادیبانه نوشت و به ارمغان گذارد و نام مقدسش با فقه جعفرى در آمیخت.
مشهورترین اثرش کتاب گران سنگ «اللمعة الدمشقیه» است که عالیترین منبع و متن متقن فقه شیعه، مشتمل بر تمام ابواب فقه از بحث طهارت تا احکام دیه است. تا کنون شرح هاى زیادى بر آن نوشته اند که مشهورترین آنها شرحى است که شهید ثانى به نام «الروضه البهیه» نوشته است.
این کتالب با شرح شهید ثانی، محور و متن درسى فقه حوزه هاى علمیه است و چندین قرن است که در حوزه هاى علوم اسلامى تدریس مى شود و دانش پژوهان علاقه مند به معارف اهل بیت (علیهم السلام) از آن بهره مند و سیراب مى شوند.
غیر از این اثر معروف و ماندنی، بسیارى از کتابها و آثار شهید اول، در دسترسى است که بیشتر آنها به وسیله شاگردانش و نیز علما و فقهاى بعد شرح داده شده است که اساتید، محققان و طلاب حوزه هاى علوم اسلامى از این میراث ماندگار بهره کافى مى برند. در اینجا تنها به ذکر نام آنان بسنده مى کنیم.

1- المقالة التكلیفیة.
2- المسائل الاربعینیة.
3- العقیدة.
4- اربعون حدیثا در دو جلد.
5- اختصار الجعفریات.
6- مزار الشهید یا منتخب الزیارات.
7- الدر الباهرة، من الاصداف الطاهرة.
8- مجموعة الاجازات.
9- مجموعة الشهید در سه جلد.
10- جامع البین من فوائد الشرحین.
11- جامع الفیه.
12- النفلیه.
13- القواعد الكلیة الاصولیة و الفرعیه.
14- ذکرى الشیعه فى احکام الشریعه.
15- الدروس الشرعیه فى فقه الامامیة.
16- غایة المراد فى شرح نكة الارشاد.
17- البیان.
18- خلاصة الاعتبار فى الحج و الاعتمار.
19- الباقیات الصالحات.
20- حاشیة على الذکری.
21- احکام الاموات.
22- جواز ابداع السفر فى شهر رمضان.
23- مسائل ابن مکی.
24- جوابات الفاضل المقداد.
25- جوابات مسائل الاطراوی.
26- شرح قصیده شفهینی.
27- شعر الشهید الاول.

سیماى شهید
شهید اول روحى بزرگ و اندیشه اى بلند داشت ولى این قله فرازمند ایمان و جهاد، شهادت و فقاهت، لاغر اندام و از نظر جسمى ضعیف بود. او بحق از پارسایان و شب زنده داران بود که به قدرت ونیروى خدایى که سرچشمه همه کرامتها و قدرتهاست پیوستگى داشت.در سختیها و مشکلات و حوادث روزگار، لطف و رحمت خدا شامل حالش مى شد و مصایب و ناراحتى روزگار را به سادگى پشت سر مى گذاشت. از او نقل شده که گفته است: مجلس من در دمشق از دانشمندان اهل سنت به موجب نزدیکى و رابطه اى که با آنها داشتم خالى نبود ولى آغاز به نوشتن کتاب لمعه کردم بیم آن داشتم که فردى از متعصبان وارد شود و ببیند، اما از لحظه شروع تا پایان کتاب هیچ یک از آنان بر من وارد نشدند و این از الطاف غیبى الهى بود. [5]
او با تقیه، شروع به نوشتن فقه شیعه کرد و با توکل به خداوند متعال و پشتکار و اطمینان به نس در مدت هفت روز، بدون اینکه بیگانگان متوجه شوند،کتاب را به پایان رساند. با این ویژگیها و حالتهاى معنوى است که محققان و اندیشمندان بر ستایش از او برآمده و به صفات پسندیده وى را ستوده اند. به گواهى استادش فخر المحققین:
من از شاگردم محمد بن مکى بیش از آنچه او از من استفاده نموده است بهره بردم![6]
محقق خوانسارى مى نویسد:شهید اول بعد از محق حلى بزرگترین فقهاى آفاق است تمام دانشمندان به بصیرت و استادى او معترف اند. برازندگى و درخشش وى در فقه و قواعد احکام همچون برازندگى شیخ صدوق،در نقل احادیث اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است.
چونان شیخ مفید و سید مرتضى است، در اصول و عقاید و کلام و در بحث و مناظره و كنارزدن اندیشه هاى انحرافى همچون شیخ طوسى است. در گستردگى دانش و فنون مختلف و زیادى استاد و شاگردان برجسته، چونان ابن ادرسى حلى است. در تبیین و شکافتن مباحث فقهی، چونان نصیر الدین طوسى است. در همدردى با امت و برطرف نمودن مشکلات علمى و اجتماعى ، نجم الائمه رضى است. در تنقیح علم نحو و صرف، علّامه مجلسى است . در جایگزینى فرهنگ و آداب شرع در بین دانشمندان و انسانها، امام مروج بهبهانى است. در اثبات و جایگزینى حق و عدالت و نابودى  باطل و زدودن اندیشه ها از اوهام و خرافات.[7]

در زندان
خانه محقر فقه نگار سربداران، کعبه مقصود دانش پژوهان و عموم مردم بود. عاشقانش از راه هاى دور و نزدیک بدانجا مى شتافتند و پروانه وار به گرد شمع فروزان و مشعل هدایت مى چرخیدند و خدا را پیوسته شاکر بودند که چنین شخصیتى را به آنان ارزانى داشته است.
مدتى این گونه گذشت ولى این بهار پربار چندان طولانى نبود؛ تا اینکه سال 784 ق. فرا رسید. حکومت دمشق در اختیار فردى به نمام «بیدمر» بود که از طرف برقوق، اولین سلسله پادشاهان چراکسه، به حکومت شامات منصوب گردیده است.
آری! چهره زمان عوض شد و شهید این تجسم دانش، تقوا و عدالت در این سال به زندان افتاد و خورشید دین مدت یک سال در زیر ابرهاى مخوف تعصب و حسد قرار گرفت و از دید شاگردان و علاقه مندانش پنهان شد.
جاى مردان خدا در زندان...؟! آری! آنگاه که ظلم و ناجوانمردى حکمفرماست و نیرنگ و فریب و جهالت و نادانى حاکم است و باید فقه و دانش، زهد و تقوا، عدالت و فضیلت در بند باشد. در موقعیتى که روبه صفتان و مکاران و حسودان به صحنه آمده اند بایستى بزرگوارى و آزادمنشى در گوشه زندان به سر برد. چه آنکه امام کاظم (علیه السلام) برگزیده معصوم پروردگار نیز سالهایى را در زندان هارون الرشید سپرى کرد. مگر فقیه ترین و اعلم علماى شیعه چه جرمى را مرتکب شده است که در گوشه زندان جاى گیرد؟ طومار و شکایتى که پیروان محمد یالوشی، با امضاء و تأیید دانشمندان و قضات درباری، به حاکم دمشق علیه شهید داده بودند و مدعى بودند که او از اسلام برگشته و نسبتهاى زشت دیگر و اتهام به ارتباط داشتن و کار کردن براى نهضت سربداران در ایران و از همه مهمتر حسادتى که در دل بعضى دانشمندان و قاضیان وابسته به حکومت بویژه در «ابن جماعه،قاضى القضاة دمشق» بود، شهید را به زندان انداخت و حوادث تلخ  بعدى را به وجود آورد.

شهادت
پس از محاکمه و فتواى قتل اعلم فقهاى شیعی، حکم اجرا شد!

چه زمانی؟
روز پنج شنبه 9 جمادى الاول 786 ق. (در 52 سالگی)

در کجا؟
در قلعه دمشق، شهر شام، مرکز طرفداران بنى امیه.

شهرى که در طول تاریخ براى خاندان رسالت و نبوت و پیروان دلباخته آنان خاطرات تلخ داشته است. جایى که معاویه و سایر خلفاى بنى امیه و بنى عباس، با اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به گونه اى رفتار نمودند که چهره تاریخ را سیاه کرده است. شهرى که به علماى شیعه، حاملان رسالت نبوى و پاسداران اسلام ناب، ستم شد و به جرم تشیع به شهادت رسیدند. آرى پیشتر از شهید، شیخ بزرگوار، حسن همدانى دمشقى سکاکینی، از مردان سرشناس شیعى را در سال 744 ق. در بازار اسب فروشان دمشق گردن زدند. دمشقى که در آن على بن ابی الفضل حلبى را به شهادت رسانده و پس از شهادت جسدش را آتش زده اند و سر بریده اش را در شهر گرداندند.
در همین دیار شوم شیخ والا مقام ابن محمد شیرازى را به اتهام شیعه بودن در سال 766 ق. به شهادت رساندند.
آری! در شهرى که به خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) بى احترامى و به دانشمندان معاصر شهید ستم گردد، باید با فقیه نامى شیعه و مدافع واقعى اهل بیت (علیهم السلام) این گونه برخورد شود.
حقیقت این است که شهر شام، پایتخت معاویه و یزید و پیروان آنها، تحمل زنده ماندن اعلم فقهاى شیعه را ندارد.
... لباس او را از بدن مقدسش درآوردند و بر او لباس شهادت پوشاندند و پر شقاوت ترین شخص او را به شهادت رساند!
بعد از شهادت بدن مقدسش را به دار زدند! سپس سنگسار کردند! و آنگاه جسم بى جانش را سوزاندند که آثارى از او باقى نماند.ولى بسى کور اندیشى ! گرچه از بدن مقدس شهید اول اثرى نیست و آرامگاهى ندارد که از تربت پاکش تبرک جویند، روحش و فقه و دانشش در قلب شیعیان و شاگردانش در طول تاریخ جاى دارد و نام مبارکش بر منابر و کرسی هاى درس در حوزه هاى علوم اسلامى پیوسته یاد مى شود و هر مسجد و مدرسى آرامگاه و مزار اوست.
سلام بر او که مظلوم زیست و مظلومانه به شهادت رسید.
سلام بر فقه نگار نهضت سربداران که به جرم همدردى با سربداران، بدن بى جانش بردار رفت.
سلام بر خورشید فقاهت گلگون که با خون مطهرش افق فقاهت را سرخ فام کرد.
سلام بر شهید اول، که با شهادتش به فقه و دانش حیات مجدد بخشید.
سلام بر او روزى که در آستان قدس ربوبى برانگیخته مى شود.

/_*_/_*_/_*_/_*_/_*_/_*_/_*_/_*_/_*_/_*_/_*_/_*_/_*_/_*_/

پی نوشت :
[1] _ حیاۀ الامام الشهید الاول، محمد رضا شمس الدین؛ ص 9 و 27.
[2] - اعیان الشیعه: علامه سید محسن امین، ج 3، ص 281.
[3] _ حیاۀ الامام الشهید الاول: ص 57.
[4] _ همان، ص 41.
[5] _ مقدمه لمعه: ص 24.
[6]- حیاۀ الامام الشیهد الاول: ص 38.
[7] _ روضات الجنات : ج 7، ص 4.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page