نامگذاری نوزاد تنها رسمی دیرینه در میان بشر نیست، از سنت های خدایی است که با آفرینش نخستین آفریده، همراه بوده است. «آدم» و «حوا» اولین نامهای بشری است. بعد از آن نیز لازم ترین و مهمترین چیزهایی که به آدمی آموخته شد اسم هایی چند بود. وعلم آدم الاسماء (پروردگار به آدم اسم هایی آموخت.)
پس از آن، بشر برای برقراری روابط خود هیچ راهی جز نامگذاری اشخاص و اشیا نداشت. چه اینکه گفتگوها و آموختن هایش جز از طریق شناخت نام ها میسر نمیشد.
در این میان، نامگذاری افراد آدمی از اهمیت ویژه ای برخوردار بود و چنین معلوم میشود که بعضی اسم ها از سوی خدای متعال برای افراد نهاده شده است. از جمله نام فرزند حضرت زکریا7 است که پیش از تولد، از سوی خداوند، یحیی خوانده شد. فهب لی من لدنک ... سمیا (1) [زکریا گفت]: پروردگارا، برایم یاور و جانشینی قرار ده که از من و آل یعقوب ارث برد و او را مورد رضایت خویش گردان. (خدای متعال به وی فرمود:) تو را به داشتن فرزندی به نام یحیی بشارت میدهیم که قبل از او کسی را به این نام ننهاده بودیم.
این در حالی است که برای بانو حضرت صدیقه طاهره(س) نامها و القابی است که برخی آسمانی اند و از سوی آفریدگار تعیین شده و بعضی از سوی برگزیدگان الهی.
اما نام های آسمانی نه (9) اسم است که در حدیث ذیل آمده است.
امام جعفر صادق(ع) فرمود: برای فاطمه(س) نزد خدای عز و جل نه اسم است: «فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا» (2)
آنچه این نامها را برای حضرت فضیلت قرار داده اینکه نامهای حضرتش حاکی از صفتی والاست که در وی وجود داشته است و چون نامهای دیگر افراد نیست که صاحب نام از معنی نام خود هیچ بهرهای نبرده باشد.
ما در ذیل، نامها، لقب ها و کنیه های آن حضرت را به ترتیب حروف الفبا یاد میکنیم.
ام الائمه (3)
(مادر امامان):
به موجب روایات نقل شده از سوی اهل تسنن و شیعه، نسل پاک پیامبر به وسیله دخترش به وجود آمده و گسترش یافته است. رسول اکرم(ص) فرموده است: پروردگار عزیز و بلند مرتبه نسل هر پیامبر(ص) را در صلب خود آن پیامبر قرار داد، حال آنکه نسل مرا در صلب علی جای قرار داد. (4)
آن حضرت چندین بار به دختر عزیزش فرمود: ای فاطمه، تو را بشارت میدهم که از نسل تو یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهد شد و آخرین آنها مهدی علیه السلام است.
ام ابیها (5)
یعنی: مادر (و دلسوز) پدرش
کنیهای است که پدر بزرگوارش حضرت رسول اکرم(ص) وی را بدان خواند. چه اینکه پیامبر در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را بسختی گذراند و تا قبل از ازدواج با بانو خدیجه و حتی پس از آن، پیوسته مورد آزار مشرکان بود، یا در جنگها به این سو و آن سو میرفت و دشواری تحمل میکرد. در این همه پس از تولد دختر عزیزش فاطمه، با اینکه وی کودکی بیش نبود همواره چون پروانه به گرد شمع، از پدر جدا نمیشد و در رفع اندوه او آنچه می توانست میکوشید و از پدر دلجویی میکرد. اگر آن بزرگوار در جنگی آسیب میدید فاطمه خردسالش بود که بر زخم و رنج پدر مرهم می نهاد و بر آرامش و سلامت جانش اصرار داشت. چون رسول خدا(ص) دلسوزی وی را میدید اشک می ریخت و میفرمود: او مادر پدرش است. (6)
«ام» به معنی مادر و اصل و ریشه است و در حقیقت آن بانو را باید مادر نبوت دانست.
ام ابیها بود آن خوش خصال چونکه بود بانوی کاخ جلال
(حیدر تهرانی)
این کنیه را شیعه و سنی نقل کرده (7) و در معنای آن وجوهی بیان نموده اند. در میان معانی آن شاید بهترین وجه این باشد که: «ام» در لغتبه معنی مقصود و هدف نیز آمده است و چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمی مرتبت بود او را ام ابیها گفتند. او بود که مقصود حقیقی و هدف و ثمره واقعی زندگانی پیغمبر بود و فرزندی شناخته میشد که پیامبر میخواست. (8)
ام الحسن. ام الحسین (9)
(مادر حسن(ع). مادر حسین(ع))
امام مجتبی علیه السلام نخستین فرزند حضرت زهرا(س) است که در پانزدهم رمضان سال سوم هجرت (در حالی که مادرش دوازده ساله بود) در مدینه به دنیا آمد.
ای فاطمه، تو را بشارت میدهم که از نسل تو یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهد شد و آخرین آنها مهدی علیه السلام است.
پس از شش ماه و اندی از این تاریخ، وجود مقدس امام حسین(ع) در سوم شعبان سال چهارم هجری به دنیا آمد.
ام المحسن (10)
(مادر محسن(ع))
آن حضرت را پنج فرزند بود: حسن(ع)، حسین(ع)، زینب3، ام کلثوم علیها السلام و محسن(ع). محسن آخرین فرزند آن بانو و اولین شهید اهل بیت: پس از پیامبر بود که در ماه آخر حمل، در رحم کشته و سقط شد.
بتول
(بتول یعنی جدا و ممتاز از دیگران، یا آن که حیض نبیند)
ابن اثیر در النهایه مینویسد: فاطمه را بتول نامیدند زیرا از زنان زمان خویش [و زمان های قبل و بعد خود] از نظر فضیلت و دین و حسب جدا و ممتاز بود. یا آنکه از دنیا منقطع گشته و به خدای تعالی روی آورده بود. (11)
از حضرت رسول(ص) پرسیده شد به چه کسی بتول گویند؟ فرمود: آن که سرخی (حیض و...) نبیند. بدرستی که حیض برای دختران پیامبران ناپسند است. (12)
حانیه (13)
(آن که به شوهر و فرزندانش بسیار مهربان است.)
الحرة (14)
(بانوی آزاد)
چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمی مرتبت بود او را ام ابیها گفتند.
حصان (15)
(پارسا و عفیف)
حورا/حورای انسیه
(انسانی زمینی که از حوریان بهشتی است.) [حوریه ای شبیه آدمی]در یکی از معراج های پیامبر اکرم(ص) به آسمان، آن حضرت از میوه ها و از خرمای تازه و سیب بهشتی تناول کرد و خداوند متعال آن غذاهای بهشتی را در صلب پیامبر قرار داد و هنگامی که ایشان از معراج به زمین بازگشتبا حضرت خدیجه(س)3 همبستر شد و بدین ترتیب حضرت فاطمه(س) در رحم حضرت خدیجه قرار گرفت. بدین سبب حضرت فاطمه(س) «حورای انسیه» نام گرفت. (16)
راضیه (17)
(کسی که به تقدیر و قوانین الهی خشنود بود.)
این صفت از والاترین درجات ایمان است و آن حضرت در تمام مراحل زندگی به آنچه که از سوی خدای عزیز - از ترس و آزار در راه دین و ظلم و اندوه و غم - برایش مقدر شده بود رضایت داشت و هیچ گاه از وضع خود گله نکرد تا آنکه این آیه شریف از آن صفت وی یاد کرد: یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة: ای دارنده روان قدسی مطمئن، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی و خدا نیز از تو خشنود است.
زکیه
از دیگر نام های حضرت است که به معنی پاک و پاکدامن یا وجود پربرکت است.
قرآن هر یک از این معانی را در سه آیه مختلف بیان فرموده است. در جایی از پاکدامنی و مقام عصمت حضرت عیسی علیه السلام چنین یاد میکند: قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا (18) . یعنی جبرئیل به مریم گفت من فرستاده پروردگار توام تا از جانب او پسری پاکیزه به تو بخشم.
در آیه دیگر آمده است: فانطلقا حتی اذا لقیا غلاما فقتله قال اقتلت نفسا زکیة بغیر نفس. (19) یعنی چون خضر آن پسر را کشت موسی گفت آیا جوانی پاکیزه و بیگناه را بی آنکه کسی را کشته باشد، کشتی؟
در جایی دیگر می فرماید: قد افلح من زکها (20) . یعنی: رستگار شد هر که روان خود را پاک ساخت.
در حقیقت زکیه به بانویی گویند که از همه ناپاکی های اخلاقی دور باشد و هرگز در وجودش هیچ صفت بد یافت نشود.
زهرا
(درخشان، نورانی و درخشنده)
«زهر» به معنی روشنی و درخشندگی است. امام عسکری(ع) فرموده است: اینکه فاطمه(س) را زهرا نامیدند بدان علت بود که هر روز سه بار آن بانوی بزرگوار برای علی(ع) میدرخشید.
امام صادق(ع) فرموده است: علت آنکه ایشان را زهرا نامیدند آن است که به او بارگاهی از یاقوت سرخ در بهشت رحمت خواهد شد که اهل بهشت آن بارگاه را به بلندی و عظمتی که دارد مانند ستارهای درخشان که در آسمان ست خواهند دید و به یکدیگر میگویند این بارگاه درخشنده از آن فاطمه(س) است.
از امام صادق(ع) پرسیدند چرا فاطمه را زهرا(س) نامیدند؟ فرمود: زیرا فاطمه چنان بود که چون در محراب می ایستاد نوری از او برای اهل آسمان درخشش میکرد همان طور که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.
سماویه (21)
(گرانبها گوهری آسمانی)
سیدة/سیدة نساء العالمین
(بزرگ بانوی جهانیان) (22)
شیخ صدوق در کتاب امالی حدیثی را از حضرت رسول خدا(ص) چنین نقل کرده که فرمود: ابنتی فاطمه سیدة نساء العالمین. یعنی: دخترم فاطمه بزرگ بانوی زنان جهانیان است.
رسول خدا(ص) به دخترش فرمود: ای فاطمه، بدرستی که خداوند تو را بر همه زنان جهان و بر همه زنان اسلام که بهترین دین است برگزید. (23)
چون رسول خدا(ص) از نزدیک بودن وفات خود از طریق وحی با اطلاع شد دخترش فاطمه را از این موضوع آگاه ساخت و آن بانو گریست. در این حال رسول خدا(ص) به وی فرمود: تو اولین کسی از خانواده ام هستی که به من خواهی پیوست. آیا دوست نداری که ارجمندترین زنان بهشت باشی! (24)
صدیقه/صدیقه کبری
«صدیقه» یعنی کسی که در راستگویی کامل است. یا آن که هرگز دروغ نگفته است. یا کسی که سخن خود را با عمل خویش تصدیق میکند. (25)
فاطمه چنان بود که چون در محراب می ایستاد نوری از او برای اهل آسمان درخشش میکرد همان طور که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.
مرتبه صدیقین در ردیف پیامبران و شهیدان است. این مطلب را آیات بسیاری روشن میکنند که از آن جمله اند: و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا. (26)
مریم(س) را از این نظر صدیقه میگفتند که آیات الهی را با گفتار و عملش تصدیق میکرد و آنچه که پروردگار درباره فرزندش به وی خبر داد کاملا پذیرفت. در تایید این سخن حدیثی از رسول خدا(ص) اینچنین رسیده است که به علی(ع) فرمود: «سه چیز به تو داده شده که به هیچ کس حتی به من داده نشده است:
1 - تو داماد کسی مانند رسول خدا هستی و من داماد کسی نیستم که پدر زنم مانند پدر زن تو باشد.
2 - همسری صدیقه مانند دختر من به تو داده شده که من چنین همسری ندارم.
3 - به تو فرزندانی مانند حسن و حسین عنایت شد. در حالی که من فرزندانی مانند آنان ندارم. ولی با این حال شما از من هستید و من از شما.»
مفضل بن عمر گوید از امام صادق(ع) سؤال کرد: چه کسی فاطمه را غسل داد؟ فرمود: امیرالمؤمنین. این مطلب بر من سنگین آمد. فرمود: مثل اینکه این مطلب بر تو گران آمد! عرض کردم آری، فدایت شوم. فرمود: قبول این مطلب بر تو دشوار نیاید زیرا که جده ام فاطمه زهرا صدیقه بود و کسی جز صدیق را نرسد که صدیقه را غسل دهد. آیا نمیدانستی که مریم را جز عیسی هیچ کسی غسل نداد!
اهل تسنن از عایشه روایتی را چنین نقل کرده اند: ما رایت احدا اصدق من فاطمه(س) غیر ابیها:پس از رسول خدا(ص) هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه(س) ندیدم. (27)
طاهره
(به معنی پاکیزه، بی عیب، پاک و معصوم)
در حقیقت آیه شریفی که در پاکیزه دانستن اهل بیت نازل شده است این نام را برای حضرت زهرا(س) ثابت میکند. خدای تعالی در سوره احزاب (آیه33) میفرماید: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» یعنی خداوند چنین میخواهد که پلیدی هر آلایش را از شما خاندان نبوت ببرد و از هر عیب پاکتان گرداند.
در این مطلب مفسران و محدثان شیعه و سنی به گونه ای انبوه روایاتی ذکر کرده اند که به مفاد آنها معنی اهلبیت هر چه باشد صدیقه طاهره را شامل میشود. (28)
آنچه از کتب لغت و تصریح روایات و گفتار مفسران برمی آید این است که نتیجه دور بودن «رجس» از اهل بیت همان دارا بودن مقام عصمت است. در حقیقت نام طاهره با توجه به آیه مورد نظر تایید عصمت آن بانوست و آنکه آن حضرت حتی پس از رحلت، طاهر خواهد بود و پیکر مطهرش نه در زمان حیات و نه پس از مرگ همچون دیگر مردم نجس نخواهد شد و لمس پیکر پاکش غسل ندارد، چنانکه در روایتی بدین موضوع تصریح شده است. روایت چنین است: مردی به نام حسن بن عمیر میگوید: به امام صادق(ع) گفتم: آیا امیرالمؤمنین پس از غسل دادن رسول خدا(ص) غسل کرد؟ فرمود: با وجود آنکه نبی اکرم(ص) مطهر بود، امیرالمؤمنین(ع) غسل انجام داد تا این امر سنت گردد. (منظور آنکه سنت غسل کردن پس از مس میت ترک نشود. (29)
والاترین حدیث در مقام طهارت حضرت زهرا(س) حدیث شریف کساء است که شیعه و سنی با ده ها سند صحت آن را تایید کرده اند. (30) بر پایه این حدیث، زمانی رسول اکرم(ص) به خانه دخترش فاطمه(س) آمد و خود را در چیزی شبیه عبا پیچید. زمانی بعد امیرالمؤمنین علی(ع) و پس از وی حضرت مجتبی علیه السلام و حسین(ع) نزد حضرتش رفتند و آنگاه فاطمه(س) به پیش ایشان رفت. در همین هنگام بود که آیه تطهیر (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت .. .) نازل شد.
ای فاطمه، بدرستی که خداوند تو را بر همه زنان جهان و بر همه زنان اسلام که بهترین دین است برگزید.
عذرا
(یعنی آن بانو پیوسته همچون دوشیزگان بود.)
از فرموده رسول خدا(ص) که آن بانو را حوریهای به صورت انسان معرفی کرده است بر می آید که آن حضرت همچون حوریان بهشت پیوسته دوشیزه باقی خواهد ماند. چه آن که حضرتش از طعام بهشتی آفریده شد. از امام صادق(ع) در این باره پرسش شد که چگونه حوریه بهشتی هر زمان که همسرش نزد وی میرود او را دوشیزه می یابد؟ فرمود: چون او از ماده ای پاک آفریده شده و هیچ گونه فسادی به جسم وی راه نمی یابد و بدنش دچار آفتی نمیگردد ... (31)
فاطمه
یعنی آن که خود و شیعیانش از آتش بازداشته (و در امان نگاه داشته) شده اند.
یا به معنی آن که شر و بدی در وجود او راهی ندارد.
و به معنی آن که از طفولیت با علم رشد یافته است.
شیخ صدوق در علل الشرایع و علامه مجلسی در بحارالانوار از امام باقر(ع) روایت کرده اند که فرمود: چون فاطمه(س) متولد شد خدای عزوجل به یکی از فرشتگان وحی فرمود که به زمین برود و این نام را بر زبان پیغمبر جاری سازد و بدین ترتیب رسول خدا(ص) نام فاطمه(س) را برای نوزاد انتخاب فرمود. (32)
«فطم» یعنی طفل از شیر گرفته شد.
در حدیثی از امام باقر(ع) چنین رسیده است که خدای متعال پس از تولد فاطمه(س) به وی خطاب فرموده که «انی فطمتک بالعلم و فطمتک عن الطمث»: من تو را به وسیله علم از شیر گرفتم و از پلیدی ها و ناپاکی ها دور داشتم. گویی چنانکه طفل را پس از بازداشتن از شیر به غذایی دیگر عادت میدهند آن حضرت از زمان شیرخوارگی نخستین غذایش پس از شیر، علم بوده و به وسیله علم از شیر گرفته شده است. (33)
حضرت رضا علیه السلام از پدرش و ایشان از رسول خدا(ص) نقل کردهاند که فرمود: ای فاطمه، آیا میدانی چرا فاطمه نامیده شده ای؟ علی(ع) پرسید چرا؟ فرمود: زیرا که وی و شیعیانش را از آتش بازداشته اند (34) .
و در جای دیگر فرمود: زیرا آتش بر وی و شیعیانش ممنوع گردیده است. (35)
امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: شنیدم که رسول خدا(ص) میفرمود: فاطمه را فاطمه نامیده اند زیرا خدای تبارک و تعالی او و فرزندانش را از آتش برکنار داشته است. البته آن فرزندانی که با ایمان از دنیا بروند و بر آنچه که بر من نازل گردیده اعتقاد داشته باشند. (36)
امام صادق(ع) فرمود: او را فاطمه گفتند چون شر و بدی در وجود او راهی ندارد و اگر برای همسری این بزرگوار، علی(ع) نبود تا قیامت کسی هم شان پس از رسول خدا(ص) هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.
ایشان یافت نمیشد. این حدیث را بسیاری از علمای عامه هم نقل کرده اند; از جمله ابن شیرویه دیلمی و طبری در دلائل الامامه. (37)
گفتنی است که نام مقدس فاطمه نزد اهل بیت: بسیار دوست داشتنی بوده است و آنان این نام و صاحبش را پیوسته گرامی میداشته اند. «امام صادق(ع) از یکی از یارانش که خدا به وی دختری عنایت فرموده بود، پرسید او را چه نام نهاده ای؟ گفت: فاطمه. حضرت فرمود: فاطمه! درود خدا بر فاطمه باد. پس بدان چون این نام را بر او نهادهای مواظب باش سیلی بر صورتش نزنی و به او بد نگویی و گرامی اش بداری.»
مردی گوید: بر امام صادق(ع) وارد شدم در حالی که افسرده بودم. حضرت پرسید: چه غمی داری؟ گفتم: دختری برایم به دنیا آمده است. فرمود: او را چه نامیده ای؟ گفتم: فاطمه. فرمود: آه، آه، آه! بدان اگر او را فاطمه نام نهادی لعن و دشنامش مده و او را مزن. (38)
مبارکه
از نامهای دیگر حضرت زهرا(س) و به معنی وجود پربرکت است.
راغب در مفردات گوید: جایی که خیر الهی به صورتی که در خور نگهداری و شمارش و اندازه گیری نباشد و هر کسی به آن بنگرد فزونی محسوسی در آن ببیند گویند در آن برکت است و آن چیز مبارک است.
بر این اساس است که زهرا(س) را مبارکه نامیدند چون به وجود آن حضرت نسل رسول خدا(ص) باقی ماند و گسترش یافت، در حالی که ایشان پس از شهادت بیش از دو پسر و دو دختر نداشت. علاوه بر آنکه بعد از واقعه جانگداز کربلا تمام پسران امام حسین(ع) جز یک تن (حضرت سجاد(ع)) باقی نماندند و از فرزندان حضرت مجتبی علیه السلام هم بنا به قولی هفت تن شهید شدند و از زینب کبری نیز دو فرزند به شهادت رسیدند و ام کلثوم هم بدون فرزند از دنیا رفت.
پس از واقعه کربلا نیز جنایت ها و کشتارها نسبت به فرزندان پاک رسول اکرم(ص) و فاطمه(س) ادامه یافت. در زمان حجاج و بنی عباس کشتن علویان رسم شده بود. با همه این ها خدای متعال در نسل فاطمه(س) برکت قرار داد و آن بزرگوار را منشا خیر کثیر گردانید.
شماری از مفسران، کلمه کوثر در سوره انا اعطیناک الکوثر را همان وجود مقدس فاطمه زهرا(س) دانسته اند. سیوطی در کتاب الدر المنثور در تفسیر «کوثر»، و بخاری و ابن جریر و حاکم نیشابوری از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرده اند که کوثر همان خیر کثیری است که خدا به پیامبر(ص) عنایت فرمود. در همین روایت ابو بشیر گوید به سعید به جبیر گفتم: برخی از مردم می پندارند که کوثر نهری است در بهشت. او گفت: آن نهر هم که در بهشت است از همان خیر کثیر است که خدا به وی عطا کرده است.
شیخ طبرسی در مجمع البیان در تفسیر سوره کوثر می نویسد: مراد از کوثر همان زیادی نسل از فاطمه(س) و اولاد رسول خداست که آنچنان فزونی یافتند که عددشان را نمیتوان شماره کرد و این برکت تا قیامت ادامه خواهد یافت.
هم اکنون آمارها نشان میدهد در سراسر جهان از فرزندان فاطمه(س) بیش از چهل میلیون انسان وجود دارند. (39) هم اینجا پیشنهاد میشود رایانه های ثبت احوال از طریق واژه های سید، سادات، بی بی، شریفه و... آماری از فرزندان فاطمه(س) که هم اکنون در جمهوری اسلامی ایران زندگی میکنند، جهت اثبات این حقیقت قرآنی ارائه نمایند.
محدثه
یعنی آن که فرشتگان با او سخن گویند.
در اینکه آیا فرشتگان با غیر پیامبر هم سخن میگویند و از غیر پیامبر کس دیگری میتواند آنان را ببیند یا صدایشان را بشنود در اخبار و تفاسیر شیعه و سنی مطالبی نقل کرده اند. در آیاتی از قرآن بدین موضوع پرداخته شده است. خدای متعال در قرآن کریم درباره وجود مقدس حضرت مریم میفرماید: او با فرشته الهی دیدار کرد و سخن گفت. در سوره آل عمران آیه 42 آمده است که: فرشتگان با مریم سخن گفتند و به وی خبر دادند که خداوند او را پاک گردانیده و بر همه زنان برتری بخشیده است.
روایتی چنین نقل شده است: مردی به نام اسحاق بن جعفر گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: فاطمه را محدثه نامیده اند زیرا فرشتگان پیوسته بر او از آسمان فرود میآمدند و چنانکه مریم دختر عمران را ندا میکردند او را همسخن خویش قرار میدادند و به وی میگفتند: ای فاطمه، ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نساء العالمین یا مریم اقنتی لربک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین. (40)
یعنی ای فاطمه، خدای تعالی تو را برگزیده و پاکت گرداند و بر همه زنان عالم برتری بخشید. ای فاطمه، پروردگارت را فرمانبردار باش و سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع نما.
اما اینکه فرشتگان جز این در باره چه با حضرتش سخن میگفتند احادیث چنین است: آنان از حوادث آینده و پادشاهانی که در زمین حکومت خواهند کرد و بسیاری از احکام الهی، برای آن بانو سخن میگفتند و به تقاضای حضرت، امیرالمؤمنین علی(ع) آن مطالب را مینگاشت تا آن که کتابی بزرگ گردید و به مصحف فاطمه(س) خوانده شد. (41)
والاترین حدیث در مقام طهارت حضرت زهرا(س) حدیث شریف کساء است که شیعه و سنی با ده ها سند صحت آن را تاییدکرده اند.
امام صادق(ع) به ابوبصیر فرمود: مصحف فاطمه(س) نزد ماست و مردم نمیدانند که این مصحف چیست آن مصحف از نظر حجم سه برابر این قرآن است حال آنکه یک کلمه از این قرآن شما در این مصحف نیست. بلکه مندرجات آن عبارت از اموری است که پروردگار بزرگ بر مادرمان زهرا(س) املا و وحی فرمود. (42)
مرضیه (43)
آن که خداوند پیوسته از او و کردارش راضی است.
از آنجا که آن حضرت معصوم است و آیه تطهیر شامل اوست، آنچه میکند همان خواسته الهی است. اگر او از چیزی خرسند باشد نشان خرسندی خداست و در صورتی که نسبت به کسی یا عملی ناخرسند باشد دلیل مبغوض بودن آن چیز یا کس نزد خداست.
رسول اکرم(ص) درباره او فرمود: «آن که فاطمه را بیازارد مرا آزرده ساخته و کسی که مرا آزار رساند خداوند را ناخرسند و آزرده ساخته است. و این همان فرموده الهی است که: ان الذین یوذون الله و رسوله (44) (کسانی که خدا و پیامبرش را بیازارند پروردگار در دنیا و آخرت آنها را لعنت میکند و از رحمت خود دور میسازد ...)» (45)
نیز فرمود: ای فاطمه، خداوند همانا
به غضب تو غضب میکند و به رضایتت خشنود میشود. (46)
مریم کبری (47)
(مریم بزرگ)
مقام وی در نزد مسلمانان والاتر از مقامی است که حضرت مریم(س) در نزد مسیحیان دارد. در این باره ده ها روایت وجود دارد، از جمله آنکه رسول خدا(ص) فرمود: مریم ارجمندترین بانوی زمان خویش بود و فاطمه ارجمندترین بانوی همه زمان هاست. (48)
منصوره
(یاری شده از سوی پروردگار)
در تفسیر فرات کوفی، روایتی از حضرت رسول خدا(ص) چنین نقل شده است که روزی در جمع یاران خود فرمود: میدانید فاطمه چگونه آفریده شده است؟ آنان گفتند خدا و رسولش به این امر داناترند.
فرمود: فاطمه از بشر نیست. از حوریانی است شبیه بشر و از عرق و پر جبرئیل آفریده شده است.
گفتند: ای رسول خدا، درک این سخنان برای ما دشوار است. نخست فرمودید: او حوریه ای است بشر مانند و آنگاه فرمودید از عرق و پر جبرئیل!
مریم ارجمندترین بانوی زمان خویش بود و فاطمه ارجمندترین بانوی همه زمان هاست.
پیامبر(ص) فرمود: حال توضیح خواهم داد. زمانی پروردگارم سیبی از بهشتبه وسیله جبرئیل علیه السلام برایم هدیه فرستاد. هنگامی که جبرئیل آن را می آورد به سینه اش چسبانده بود و سیب همچون بدن جبرئیل عرق کرده بود. آن دو عرق به هم در آمیخت و ضمن حدیث طولانی آمده که جبرئیل برای پیامبر سیبی آورد و گفت: ای محمد، آن را بخور. گفت: ای دوست من جبرئیل، هدیه خدایم را بخورم؟ گفت: آری. چون به خوردن آن امر شد آن را خورد ولی با تعجب دید نوری از آن برخاست که وی را بسیار شگفت زده کرد. جبرئیل گفت: ای رسول خدا، آن را فاطمه وجودی از نور است و انوار او تا ابد آفاق زندگی بشریت را روشن میسازد.
سلام خدا و فرشتگان و همه پاکان بر او، روز ولادت و روز شهادتش و تا قیام قیامت.
بخور که آن نور وجود «منصوره» است که در زمین فاطمه نامیده میشود. گفتم ای جبرئیل، منصوره کیست؟ گفت بانویی از صلب تو بیرون آید و اسمش در آسمان منصوره و در زمین فاطمه باشد! (49)
نوریه (50)
فاطمه وجودی از نور است و انوار او تا ابد آفاق زندگی بشریت را روشن میسازد.
سلام خدا و فرشتگان و همه پاکان بر او، روز ولادت و روز شهادتش و تا قیام قیامت.
_________________________________
1- سوره مریم، آیه 5 تا7.
2- امالی صدوق، ص474، ح18; علل الشرایع، ج1، ص178، ح3; خصال، ص414، ح3; دلائل الامامه، ص10; بحارالانوار، ج43، ص10، ح1.
3- بحارالانوار، ج43، ص16.
4- ر. ک: تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج1، ص316; مناقب خوارزمی، ص229.
5- المناقب، ج3، ص132; بحارالانوار، ج43، ص16; اسدالغابة، ج5، ص520.
6- العوالم، ج6، ص37.
7- کشف الغمة، ج2، ص88; الاصابة، ج4، ص365.
8- زندگانی حضرت فاطمه زهرا ... ، سید هاشم رسولی محلاتی، ص14 و15.
9- بحارالانوار، ج43، ص16; المناقب، ج3، ص132.
10- المناقب، ج3، ص132; بحارالانوار، ج43، ص16.
11- نیز ر. ک ... معانی الاخبار، ص54; علل الشرایع، ص181; ینابیع المودة، قندوزی، ص260.
12- المناقب، ج3، ص110; بحارالانوار، ج43، ص16.
13و14 - بحارالانوار، ج43، ص16.
15- المناقب، ج3، ص133; العوالم، ج6، ص24.
16- تفسیر فرات کوفی، ص119; بحارالانوار، ج43، ص18.
17- بحارالانوار، ج43، ص16.
18- سوره مریم، آیه19.
19- سوره کهف، آیه 75.
20- سوره شمس، آیه 10.
21- بحارالانوار، ج43، ص16.
22- امالی، ص245، حدیث 12; بحارالانوار، ج43، ص22.
23- عوالم العلوم، ج6، ص46.
24- همان، ص45.
25- ر. ک: لسان العرب و تاج العروس.
26- سوره نساء، آیه 68.
27- مستدرک حاکم، ج3، ص150; حلیة الاولیاء، ابونعیم، ج2، ص41.
28- مراجعه شود به کتابهای ذیل: تاریخ خطیب بغدادی، ج10; تفسیر کشاف زمخشری، ج1، ص193; اسدالغابة، ابن اثیر، ج2، ص12; تذکرة الائمة، سبط ابن جوزی، ص244; درالمنثور، ابوبکر سیوطی، ج5، ص198; خصائص الکبری، ج2، ص264.
29- وسائل الشیعه، ج1، ص.
30- درباره اسناد حدیثشریف کساء، کتاب جداگانه موجود است.
31- ر. ک ... فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت (ترجمه)، ص123.
32- بحارالانوار، ج43، ص13.
33- همان.
34- همان، ص14.
35- همان، ص15.
36- بحارالانوار، ج43، ص18 و19.
37- همان، ص10.
38- وسائل الشیعه، ج14، ص.
39- ر. ک: فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت (ترجمه)، ص75 - 85.
40- سوره آل عمران، آیه 42 و43.
41- ر. ک: بحارالانوار، ج43.
42- بحارالانوار، ج43. نیز: فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت (ترجمه)، ص111.
43- بحارالانوار، ج43، ص16.
44- سوره احزاب، آیه57.
45- العوالم، ج6، ص52.
46- همان، ص55; کشف الغمة، ج1، ص458; بحارالانوار، ج43، ص53.
47- بحارالانوار، ج43، ص16.
48- ر. ک: العوالم، ج6، ص44 - 51.
49- عوالم، ج6، ص35 و36.
50- المناقب، ج3، ص133.