روایت پرواز

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

خودش را به خانه فاطمه(س) رساند. چشمانش را به چهره بانوی مهربانش دوخت. هربار که نگاهش می‏کرد، غم سنگینی سینه ‏اش را می ‏فشرد. بانو چشمانش را گشود و فرمود:
ـ اسماء! آبی بیاور تا وضو سازم.

آب که حاضر شد؛ بانو به آرامی وضو گرفت. سپس خودش را خوشبو ساخت، در حالی که جامه نوین را بر تن می‏کرد، فرمود:
ـ اسماء! جبرئیل در وقت وفات پدرم، چهل درهم کافور بهشتی آورد. حضرت آن را سه قسمت کرد. یک حصّه آن را برای خودش نگهداشت و یک بخش آن را برای من و حصّه سوم را برای علی علیه‏ السلام . آن را بیاور تا مرا با آن حنوط کنند.
بار دیگر به چهره نورانی بانویش چشم دوخت. دلش می‏خواست بنشیند و مدتها نگاهش کند. به فکر فرو رفت. از خودش پرسید: بانو، کافور را برای چه می‏خواهد؟ همچنان در اندیشه فرو رفته بود. کم کم دلش به لرزه آمد. قدم هایش سست شد. حرفهای فاطمه علیهاالسلام بوی خداحافظی داشت. بانو خبر از یک پرواز می‏داد. پروازی تا بی‏نهایت.
همه چیز را فهمیده بود، سرش را پایین انداخت. بغضش را فرو خورد. دلش نمی ‏خواست بانوی مهربانش به ناراحتی او پی ‏ببرد. می‏دانست که دل بانو، غصه‏ های زیادی دارد؛ غصه‏ هایی که بعد از رفتن پدر بزرگوارش در دل سوزانش جای خوش کرده بودند. خودش را به بسته کافور رساند. دستهای لرزانش را جلو برد و آن را برداشت. لحظه ‏ای بعد خودش را به بانو رساند. فاطمه علیهاالسلام با دیدن بسته کافور به سخن آمد:
ـ آن را نزدیک سرم بگذار.
بسته کافور را بالای سر زهرا علیهاالسلام گذاشت. پرده ‏ای از اشک، جلوی چشمانش را گرفته بود. بانویش را می‏دید که پاهایش را به سمت قبله نهاده، خوابیده است. و در حالی که جامه‏ اش را بر رویش می‏کشید، فرمود:
ـ ای اسماء! ساعتی صبر کن، آنگاه مرا صدا کن؛ اگر جوابت را ندادم، علی علیه‏ السلام را خبر کن، بدانکه من به پدرم ملحق شده ‏ام.
حرفهای فاطمه علیهاالسلام که تمام شد، احساس کرد که تیری بر دلش نشست. از جایش بلند شد. نفسش بند آمده بود و داشت خفه‏ اش می‏کرد. دستش را به آستانه در قلاّب کرد تا بر زمین نیفتد. سینه ‏اش به شدّت می‏ سوخت و او را رنج می‏داد. دستش را روی قلبش گذاشت، تند تند می ‏تپید. خانه خلوت بود. صدایی نمی‏ آمد. از دیوار فاصله گرفت. خانه به دور سرش می‏ چرخید. دستهایش را روی سرش گذاشت. نشست؛ فضای غم آلود خانه برایش عذاب آور و دردناک بود. طاقت پرپر شدن فرشته زندگی‏اش را نداشت. دلش می‏خواست فریاد بزند؛ ولی بغضی که در گلویش ایجاد شده بود، امان نمی‏داد. لحظه ‏ای سکوت کرد. صدایی نمی ‏آمد. دست هایش را به زمین گذاشت، به زحمت بلند شد. قدم هایش می‏لرزید. نگاهش را به اطراف چرخاند. صدای بغض آلود و گرفته‏ اش سکوت خانه را شکست:
ـ ای دختر مصطفی! ای دختر بهترین فرزندان آدم! ای دختر بهترین کسی که بر روی زمین راه رفته است! ای دختر کسی که در شب معراج به مرتبه «قاب و قوسین او ادنی» رسیده است...!
لحظه ‏ها به کندی می‏گذشت، سیلاب اشک صورتش را در برگرفته بود. رنگ چهره ‏اش تغییر کرده بود. زانوهایش به لرزه افتاده بودند. نشست، دستهای لرزانش را به سوی جامه دراز کرد و آن را از روی بانویش کنار زد. احساس کرد که آسمان بر سرش فروریخته و زمین در زیر پایش به لرزه آمده است. فهمید که بانوی بزرگوارش او را در عالم غریبی تنها گذاشته است. سرش داغ شده بود. دستهایش را از هم گشود. دردمندانه بانویش را در بغل گرفت. لبهایش را به چهره ارغوانی و کبود شده بانویش نزدیک کرد و بوسه باران نمود.
هنوز فاطمه را در آغوش داشت. صدای درِ خانه توجه ‏اش را جلب کرد. بی‏ اختیار چشمانش را بست. لحظه‏ا ی به فکر فرو رفت. از خودش پرسید:
ـ اگر حسنین از مادرشان بپرسند، چه بگویم؟!
سرش را به سوی حسنین علیهماالسلام برگرداند! آنها به خانه وارد شده بودند. با دیدن بستر مادر، مضطربانه، سکوت سنگین خانه را شکستند:
ـ ای اسماء! چرا در این وقت، مادر ما به خواب رفته است؟
سرش را پایین انداخت، هنوز گلویش می‏سوخت. صدایش به زحمت بلند شد:
ـ مادرِ شما!....
جمله‏ اش قطع شده، نگاه غمبارش به زمین دوخته شد. طاقت تماشای چهره ‏های محزون میوه ‏های دل رسول اللّه صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم را نداشت. نه تنها با پرواز یادگار پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم، آنها یتیم شده بودند که او نیز تنهای تنها شده بود.

لیلا اسلامی گویا

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page