ديدگاه قرآن در زمينه هاى جديد اخلاقى

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

تحقيق در متن وحى قرآنى نشان مى دهد كه زمينه هاى جديد و نوپاى اخلاق, از قبيل پزشكى, معمارى مدرن, رسانه هاى عمومى, روابط بين الملل و… هرچند به طور غيرمستقيم درزمره احكام وقضاوت هاى قرآن قرار دارند, ولى با توجه به اين كه حوزه هاى جديد ياد شده حوزه هاى كاملاً تخصصى ونيازمند مشخص ترين ديدگاهها درحوزه رفتار و عملكرد مى باشند, به نظر مى رسد كه برخى احكام قرآن, به ظاهر همخوان با فهمهاى عرفى نيستند.


مثلاً قرآن, جست وجوى زشتيهاى مؤمنان را نبايسته و شايان ترك مى داند (حجرات/ 12). همين گونه تكيه بر ظالمان ومحرم قراردادن ايشان را روا نمى داند (هود/ 13, آل عمران/ 17). قرآن از تغيير و تصرف درآفرينش و ديگر امور مشابهى كه چندان در حوزه پزشكى و درمان, مورد اعتنا نيستند, مذمت مى كند (نساء/ 119). و زندگى به گونه فرهنگ توسعه را كه مانع از مصونيت حريم حيثيت انسان وخانواده مى شود روا نمى دارد (بقره/ 189, نور/ 27 و 28). وموارد بسيار ديگرى كه آراى بشرى به ظاهر با سيستم ارزشگذار قرآن ناهمخوان است. آيا چنين ناسازگارى, برپايه مصلحت انديشى عام و قبول نسبيت احكام ارزشى در قرآن قابل حل است؟ ويا قرآن پيشنهاد زندگى متمدّنانه ويژه خود را دارد كه با اجراى آن احكام اخلاقى بى استثناء ظهور و بروز مى يابد؟
براى مثال درجايگزينى روان درمانى, تكريم شخصيت واصل توبه را پيشنهاد مى كند و نيز درحوزه ارتباط واختلاط انسانى در پزشكى, آموزش و تعيين حوزه هاى تخصصى براساس جنسيت را مطرح مى سازد. آيا دورى از لغو و كار بيهوده كه درچندين آيه آمده است, نوعى بازدارى و هشدار در زمينه موسيقى تلقى نمى شود؟
قرآن درآياتى چند به زنان پيامبر(ص) توصيه مى كند كه با دلفريبى سخن نگويند (احزاب/ 23). آيا اين خود پيامى درراستاى محدود ساختن حوزه هاى اخلاق فمنيستى نيست؟
همين گونه در راستاى تحفّظ برطهارت روحى و سلامت روانى, انسان را به حفظ حريم ارتباط با جنس مخالف و رعايت عفاف در سخن, كار ومعاشرت توصيه مى كند, آيا پذيرش اين سخن, به دنبال خود روابط ويژه اجتماعى درحوزه رفتار و تلاش را به همراه ندارد؟
تحريم قتل و تدارك اسباب و زمينه هاى آن در قرآن, پيامدار ممنوعيت اشتغال به امورى چون مواد مخدّر, تكنولوژى ويرانگر محيط زيست و توسعه مرگبار صنعتى نمى باشد؟ به هرصورت, قرآن به زمينه هاى نوپيداى اخلاق نيز مى بايست نظر كند وحكم داشته باشد, هرچند يافتن ديدگاه آن دراين ارتباط به تحقيقى ژرف وهمه جانبه نياز دارد؟
اخلاق در حوزه پزشكى درخارج ازحوزه اسلام گويا پيشينه دراز دارد. سوگند بقراط وجالينوس در طب, ديرينه درخور توجهى دارد. در سده هاى اخير نيز درحوزه پزشكى به گونه اى بحث از اخلاق صورت گرفته است.
درباره قرنطينه, عقيم سازى و…, به عنوان زمينه هاى اخلاق, سخن رفته است و رابطه تكنولوژى واخلاق نيز به بحث گرفته شده است.
دراسلام نيز رگه هايى از بحث اخلاق را در زمينه پزشكى در گذشته هاى دور مى توان مطالعه كرد. محمد بن زكرياى رازى گويا نخستين دانشمندى است كه اخلاق پزشكى را درقالب رساله اى به تحرير درآورده وهم ايشان طب روحانى را تدوين كرده است.
ابن خلدون در مقدمه تاريخش از شهرسازى و برخى ضوابط اخلاقى معمارى آن سخن گفته است.

تأثير علم و تكنولوژى بر اخلاق
پيشرفت علم و صنعت براى انسان, توسعه, قدرت و زمينه كار را به ارمغان آورده است, به گونه اى كه آثار نيك و بد رفتار او را در گستره زندگى, شفاف تر ساخته و قلمرو اخلاق را گسترش ويژه اى بخشيده وهمراه با شكوفايى دانش تجربى, آثار و بازتابهايى را به همراه داشته است.
اينك پرسشهايى ازاين دست مطرح است كه آيا علم و صنعت, اخلاق را تضعيف كرده و از شمار اهل تقوا كاسته است يا نه؟ وآيا اين تأثيرگذارى ـ برفرض پذيرش ـ اصيل و بنيادين است؟ بدين معنى كه انتقال به دوره صفت و فراصفت اصول اخلاق را دگرگون ساخته و بابهاى تازه اى در تفكر و تحليل اخلاقى بر روى انديشه بشر گشوده است؟
دانش امروز ما مى آموزد كه سركوب غرايز, عقده آفرين است و ارزش در اشباع نامحدود غرايز نهفته است. برطبق گزاره هاى دانش تجربى درمواردى به دليل فيزيولوژى خاص بدنى شخص ومكانيسم ترشح غدد درونى, غلبه بر خشم و غضب, معنى و مفهومى ندارد وبا چنين فردى سخن از كظم غيظ و فروبردن خشم, بى معنى و نامفهوم و دست كم بى تأثير است. آيا مواردى ازاين دست, اين پيام را به همراه ندارد كه بشر مقهور ومفتون علم و تكنولوژى, مجالى براى گوش فرادادن به پندهاى اخلاقى ندارد و اخلاق درجهان پيشرفته امروز, درمرتبه اى به مراتب پايين تر از اقتضاءات زندگى همراه با توسعه و تمدن قرارگرفته است؟
گروهى ديگر به عكس اين گروه, براين باورند كه تكامل دانش بشرى, زمينه هاى نوينى از نياز به اخلاق را پديد آورده است كه انديشه بشر نسبت به آن غافل مانده است.
دانشهايى چون روان شناسى, جامعه شناسى, انسان شناسى و…, مصالح اصول اخلاقى واحكام ارزشى را به بشر نمايانده اند وانديشه علم باور او را, به خضوع دربرابر پيامهاى ـ به ظاهر همگون ـ اخلاقى كشانده است و درنتيجه اثبات ضرورت پايبندى به اخلاق درجهان مدرن, امكان پذير است.
قرآن كريم با طرح آياتى چون: (انما يخشى اللّهَ من عباده العلماء) (فاطر/ 28) ناگزير, اين پيام را به انديشه بشر القا مى نمايد كه علم و معرفت, زمينه ساز تكامل اخلاقى هستند و تنها غفلت از ابعاد ارزشى وهدايتى دانشهاست كه به مانند هرغفلت ديگرى فاجعه مى آفريند.
به هرصورت, بازشناسى ديدگاه دين و قرآن دراين رابطه بايسته مى نمايد, بويژه با توجه به پيام معرفتى آياتى كه والايى مقام انسانى را درپرتو افزونى دانش و انديشه علمى مى دانند و به اطلاق گستره مفهومى شان, توسعه وتكامل اخلاقى را نيز شامل مى شوند, آياتى چون:
(يرفع الله الذين آمنوا منكم والذين اوتوا العلم درجات) مجادله/ 11
دربرخى آيات قرآن, پس از بيان گوشه اى از رفتار و منش اجتماعى واخلاقى فرموده است:
(كذلك نفصّل الآيات لقوم يعلمون) اعراف/32
دربعضى آيات, پس از بيان اسرار آفرينش ونكاتى كه درك عميق آنها نيازمند آگاهى از قوانين طبيعت و آشنايى با علوم تجربى است, به اين حقيقت اشاره كرده است كه درك آيات ياد شده, بستگى به برخوردارى فرد از دانش دارد.
(هوالذى جعل الشمس ضياء والقمر نوراً و قدّره منازل لتعلموا عدد السنين و الحساب ماخلق اللّه ذلك إلاّ بالحق يفصّل الآيات لقوم يعلمون) يونس/ 5
البته روشن است كه رشد دانش بشر, به همراه خود, رفاه وتجمل را هم آورده است و بشر دانشمند امروز, بشرى رفاه گراتر و لذّت جو تر نيز شده است, چرا كه زمينه تأمين رفاه و لذت را بيش تر دراختيار دارد و ممكن مى بيند.
حال اگر دانش را با اين قرين يا پسوند طبيعى ملاحظه كنيم, خواهيم يافت كه دانش امروز بشر بر اثر رفاه جويى ولذت طلبى فزون تر به غفلت و طغيان مى انجامد.
(كلاّ إنّ الانسان ليطغى. أن رآه استغنى) علق/ 7ـ 6
(ولو رحمناهم و كشفنا ما بهم من ضرّ للجّوا فى طغيانهم يعمهون) مؤمنون/ 75
اكنون بايد ديد كه با توجه به اين كه ازيك سو اهل دانش ارزشمند هستند, واز سوى ديگر رهاورد دانش, توانمندى, اقتدار, فزون طلبى, لذت جويى وتجاوز است, چگونه مى توان آيات مختلف را تفسير كرد و ديدگاه وحى را ازمجموع آنها به دست آورد.

تأثير علم براخلاق درجوامع غربى
درغرب بامطرح شدن علم درجايگاه خدايى و انزواى دين, اخلاق ستيزى يا اخلاق سازى بر پايه علم, آغاز شد و ادعاى افشاى پوچى اخلاق در پرتو علم بر سر زبانها افتاد و درسال 1749 (به گفته ويل دورانت) اين پرسش از سوى آكادمى (يژون) مطرح گرديد كه:
آيا پيشرفت علوم و صنايع در تصفيه و تزكيه اخلاق مؤثر بوده, يا در تباهى آن؟ جوابى كه جايزه مربوطه را به خود اختصاص داد, پاسخ روسو بود كه درآن احتمال دوم را مورد تأكيد قرار داده بود, ولى ويليام كى در نقش داشتن علم به واقع در حل مشكلات اخلاقى (كه گويا شامل علم تجربى نيز مى شود) ترديد ندارد.

فضايل و رذايل عصرى
فضيلتها و رذيلتهاى اخلاقى, هيچ گاه به طور كامل از سيماى بشر زدوده نشده است وهمواره به عنوان بخشى از واقعيت زندگى انسان حضور داشته است. تفاوتى كه درنمودهاى اخلاقى رفتار امروز بشر نسبت به دوره هاى پيشين كه از بساطت و سادگى برخوردار بوده, ديده مى شود, اين است كه اولاً, عناصر چندى در فهم معادله هاى ارزشى و تعيين ميزان ارزشمندى امور, دخالت يافته است. و ثانياً, شكل ماهوى برخى فضايل و رذايل, همپاى رشد تمدن و توسعه صنعتى آن جوامع, معرفت ويژه اى را نيز به همراه آورده است.
در دوره هاى متأخر در پى تغييرات اجتماعى سريع و پيشرفتهاى فنى بى سابقه, اشتياق روزافزونى نسبت به برخى زمينه هاى اخلاقى هنجارى و ارائه تعريفى جديد ازآن به وجود آمده است.
تغيير بافت سياسى, جنسى, اقتصادى و زيستى محيط بشر, مفاهيم و مصاديق نوينى از اخلاق و ضد اخلاق را به انديشه بشر امروز معرفى مى كند. مثلاً درحوزه اخلاق, اهتمام دانشمندان, مهندسان, پزشكان, حقوقدانان و برخى ديگر به مشكلات خاص شغلى كه باآن مواجهند, از آن شمار به حساب مى آيد, بويژه درحوزه امور پزشكى تمايل فراوانى به بحث و بررسى مشكلات اخلاقى كه درجريان فعاليتهاى پزشكى پديدار مى شود به وجود آمده است. مسائلى از قبيل چگونگى پيوند اعضا, ارتباط طبيب با بيمار درموارد گوناگون, ميزان اطلاع ويا ناآگاهى بيمار از بيمارى, اقدام به مرگ بيمار و يا حفظ جان وى (قتل نجات بخش) وسايرمواردى كه به نوعى نيازمند پاسخى تكليفى ونيز پاسخى هنجارى است.
همين گونه زمينه هاى نوپيداى اخلاق در رابطه با اخلاق زيستى, مهندسى ومحيطى كه به موضوعات ومصاديقى كه درگذشته مورد توجه نبوده ويا ناپيدا بوده است مى پردازد و به سرعت بسط و گسترش مى يابد و مباحث جنجال برانگيز آزمايشات پزشكى تكنولوژيك و هسته اى بر روى انسان و حيوان ازاين قبيل اند.
در زمينه رذايل اخلاقى نيز با توجه به تأثير شرايط خاص زمانى ومكانى دربرداشتهاى انسانى, مفهومها و نمونه هاى نوپا رخ مى نمايند. مشكل همجنس بازى و هموسكسوال ازاين شمار است كه دركتب آسمانى و اديان الهى به شدت مورد نكوهش قرار گرفته است, ولى جوامع توسعه يافته امروز براساس نگرشى كه به مسائل دارند, بويژه بر پايه نظام سياسى وشكل حكومتى ويژه خود, چنين امورى را پسنديده دانسته و با همه امور با ديد و نگرش عقل اجتماعى روبه رو مى شوند; يعنى هرچه درنظر عرف جامعه پسنديده آمد, نيك شناخته مى شود وآنچه را كه مورد پسند وعرف جامعه قرار نمى گيرد, بايد رها ساخت!
در حقيقت مسأله عصرى بودن اخلاق به نوبه خود تابعى است ازمسأله عصرى بودن ساير امور, حتى دين! وبرپايه چنين نگرشى هيچ امر مطلق و ازلى وجود ندارد وهرآنچه به نوعى با متن زندگى انسان پيوند دارد, به دليل عصرى بودن, بايد در هر زمان وهرجامعه, مطابق با همان شرايط خاص زمانى و مكانى واجتماعى تفسير و تبيين شود.
بنابراين نمى توان هيچ چيز را به عنوان امرى مطلق وهيچ فضيلت يا رذيلتى را به عنوان فضيلت و رذيلت مطلق و تغييرناپذير دانست. اين به معنى ومفهوم نسبيت درارزشها و مطلق نبودن آن است. درنتيجه درهر جامعه ارزشها و قانونهاى اخلاقى شكل خاصى خواهند داشت كه بر پايه ظرف زمانى و مكانى واجتماعى خاص آنها معنى مى يابد.
به هر صورت پرسش اساسى كه دراين رابطه مطرح مى باشد, اين است كه آيا به راستى اين دگرگونى حكايت از نسبيت اخلاق درمتن واقع دارد, واگر چنانچه اصول اخلاقى را تغييرناپذير بدانيم, ناگزير خواهيم بود كه تفسيرى مادى وبشرى از پيدايش ورخ نمايى وضعيت اخلاقى بشر امروز ارائه دهيم! بويژه بايد به دنبال پاسخى دراين زمينه از سوى دين و قرآن بود كه بخشى از معارف و گزاره هاى معرفتى, اخلاقى و تاريخى آن به تحليل رذايل عصرى امتها اختصاص دارد:
(ولوطاً اذ قال لقومه أتأتون الفاحشة و أنتم تبصرون . أئنّكم لتأتون الرجال شهوة من دون النساء بل أنتم قوم تجهلون. فما كان جواب قومه إلاّ أن قالوا أخرجوا آل لوط من قريتكم إنّهم اُناس يتطهّرون) نمل/ 56

گفته ها و نظرهاى ديرين
با توجه به اين كه اصل اين تحقيق و پرسش نتيجه تجربيات متعدد عصرى است چندان انتظار نمى رود كه به صورت گسترده وهمه جانبه تحليل شده باشد, ولى مى توان در اعصار پيشين, مصاديق ونمونه هايى براى اظهار نظرهاى عصرى جست وجو كرد.
مثلاً فيثاغورث, افلاطون و ارسطو از خودكشى و قتل از سر ترحّم سخن گفته اند وهمچنين رواقيان, بيماركشى را روا مى شمرده اند برخلاف مذاهب يهوديت, مسيحيت و اسلام.
درزمان رنسانس در اروپاى غربى بيماركشى ساده انگاشته شد. كليسا در قرن 17 به كشتن بيماران بى درمان فتوا داد و درسالهاى 1936 و 1947 تلاش جهت قانونى شدن بيماركشى فعال گرديد.
ولى در اسلام, تاكيد بر پاسداشت فضائل واصرار بر پستى رذايل به گونه اى مطرح است كه پيدايش و توجيه چنين وضعيت اخلاقى را ناروا مى شمارد; مثلاً تأكيد قرآن بررعايت عدالت درجنگ و در مورد دشمن, تأمين نيازهاى نيازمندان از بيت المال, اهتمام به حق حيات درهر شرايط, اصرار بر تثبيت عفت و… گوياى اين است كه قرآن در رابطه با فضايل و رذايل عصرى مى تواند ديدگاه كاربردى داشته باشد وحل اين بحران را در شرح وظايف خود بداند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page