حجاب

(زمان خواندن: 11 - 22 دقیقه)

حجاب در لغت
حجاب به معناي پوشش و آنچه به وسيله آن خود را مي‌پوشانند و نيز حايل بين دو چيز آمده است. جمع حجاب به اين معنا حجب است.[1]


در فرهنگ فارسي، حجاب به معناي پرده، نقاب و چادري است كه زنان چهره و سرتا پاي خود را با آن مي‌پوشانند.[2] منتهاي زمين سنگلاخ، ريگ دراز، بلندي كوه، نور و روشنايي آفتاب يا كناره آن، هر پرده بين دو چيز و مردن به حال شرك از ديگر معاني حجاب به شمار مي‌رود.[3] در برخي از آيات و روايات، واژه حجاب به معناي لغوي آن به كار رفته است از جمله:
1ـ « وَمِن بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ ؛ ميان ما و شما حاجز و فاصله‌اي در دين وجود دارد».[4]
2ـ‌ «وَ بَينَهُما حِجابٌ؛ ميان اهل بهشت و جهنم، ديواري است كه سدي براي نرسيدن لذت اهل بهشت به اهل جهنم است».[5]
3‌ـ «وَ اِذا قَرَأَتِ القَرآنَ جَعَلنا بَينَكَ وَ بَينَ الَّذين لا يُؤمِنونَ بِالآخِرَةِ حِجابا مَستُورا؛ زماني كه قرآن مي‌خواني، ميان تو كساني كه به آخرت ايمان ندارند، پرده‌اي قرار مي‌دهيم (كه آن‌ها از قرآن سودي نبرند)».[6]
4‌ـ «حَتّي تَوارَتَ بِالحِجابِ؛ تا اين كه خورشيد غروب كرد».[7]
5ـ «فَاتَّخَذَت مِن دُونِهِم حِجابا؛ در برابر آنان بر خود پرده‌اي گرفت».[8]
6ـ «اِذا سَألتُموهُنَّ مَتاعا فَسَئَلوهُنَّ مِن وَراء حجاب؛ و هنگامي كه كالايي را از آنان (همسران پيامبر) مي‌خواهيد، از پشت پرده بخواهيد».[9]
حجاب در اين آيات به معناي پرده و پوشاننده دو چيز بوده و معناي اصطلاحي آن مورد نظر نيست.
اين واژه در برخي روايات به معنوي لغوي به كار رفته است. امام علي(عليه‌السلام) فرموده است: «و در پشت پرده نگاه‌شان دار تا ديده‌شان به نامحرمان نيفتد كه در پرده بودن، آنان را (از هر گزند) نگاه مي‌دارد».[10]
حجاب در اصطلاح
با توجه به معناي لغوي حجاب و كاربرد قرآني و روايي اين واژه، شرع مقدس حجاب را اين گونه بيان مي‌كند: «پوشانيدن تمامي اعضاي بدن به جز صورت و دست‌ها تا مچ».[11]
از امام صادق(عليه‌السلام) پرسيدند: زن تا چه مقدار حق آشكار كردن زينت خود را دارد؟ امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: صورت و دو دست خود.
ام سلمه مي‌گويد: پس از آمدن دستور حجاب از سوي خدا، نزد پيامبر(صلي الله عليه و آله) بوديم و ميمونه نيز نزد ايشان بود كه ابن ام مكتوم وارد شد رسول خدا(صلي الله عليه و آله) فرمود: «حجاب خود را بگيريد...».[12]
امام موسي بن جعفر(عليهما‌السلام) از پدرانش و از حضرت علي(عليه‌السلام) روايت مي‌كند: «يك نابينا از فاطمه زهرا(سلام‌الله‌عليها) اجازه ورود خواست. پس او حجاب خود گرفت. رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به حضرت زهرا(سلام‌الله‌عليها) فرمود: براي چه حجاب خود را گرفتي، در حالي كه او تو را نمي‌بيند؟ حضرت زهرا(سلام‌الله‌عليها) فرمود: اگر او مرا نمي‌بيند، من كه او را مي‌بينم و علاوه بر اين او بوي مرا استشمام مي‌كند. آن‌گاه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) فرمود: گواهي مي‌دهم كه تو پاره تن من هستي».[13]
حجاب در تاريخ
پوشش و لباس از نيازهاي انسان به شمار مي‌آيد كه از آغاز آفرينش به آن نياز داشته و كوشيده است تا با هر وسيله‌اي خود را بپوشاند.
فريد وجدي در دايرة المعارف قرن بيستم مي‌نويسد: حجاب زنان سابقه‌اي طولاني دارد... سخن در مورد حجاب در ميان سخنان قديمي‌ترين نويسندگان يوناني به چشم مي‌خورد... زنان سر را مي‌پوشانده‌اند، ولي صورت‌شان باز بوده است. وقتي به بازار مي‌رفتند بر آنان واجب بود صورت‌شان را نيز بپوشانند.[14]
از متون تاريخي به دست مي‌آيد كه حجاب مربوط به دين خاصي نيست و پيش از ظهور اسلام نيز وجود داشته است. «حجاب يا چادر بخشي از لباس زنان يونان باستان و روم قديم بوده كه براي زينت از آنان استفاده مي‌كردند. در ايران پيش از اسلام زنان نيز از چادر استفاده مي‌كردند. يوئانيان براي پوشيدن چادر و حجاب، جنبه‌هاي سحري يا جادويي آن را مورد نظر قرار مي‌دادند؛ زيرا بر سر گذاشتن چادر بيش‌تر در مراسم و مجالس ديني رايج بود و عده‌اي مي‌پندارند كه پوشيدن چادر براي زنان راهبه لازم بوده است. برخي نيز معتقدند چادري كه عروس بر سر مي‌نهد، براي پوشانيدن جمال خود از چشم حسودان است... در اروپاي قرون وسطي، چادر جزئي از زينت سر بوده است».[15]
تا پيش از رنسانس بيش‌تر زنان حجاب داشتند، ولي با آغاز انقلاب صنعتي و جنگ جهاني دوم، جنبش آزادي زنان به نام فمينيسم شكل گرفت كه كنار گذاشتن حجاب را تشويق مي‌كرد. غلام حسين مصاحب درباره تاريخچه حجاب مي‌نويسد: در دوره فتحعلي شاه قاجار و پس از آن، چادر خارج از منزل به رنگ سياه يا بنفش بود كه آن را روي ‌«چاقچور» به سر مي‌كردند و صورت را با روبنده مي‌پوشانيدند. پس از مسافرت ناصرالدين شاه به فرنگ، تغييراتي در لباس زنان روي داد، ولي چادر و چاقچور باقي ماند... پس از كشف حجاب (سال 1314) به سر كردن چادر در خارج از منزل بين زنان روشن‌فكر به كلي و در ديگر موارد نيز با توجه به زمان و مكان و طبقه اجتماعي كم و بيش از بين رفت. آدام اولشگر مي‌گويد: «زنان ايراني هرگز در كوچه‌ها روگشاده نمي‌روند، بلكه در حجاب سفيدي مستورند كه تا زانو پايين مي‌آيد و فقط شكافي در مقابل چشمان خود باز مي‌گذارند تا بتوانند پيش پاي خود را ببينند».[16]
حسين مكي نيز درباره كشف حجاب چنين مي‌نويسد: در تاريخ 2/4/1314 مردم ايران اعتراض به كشف حجاب در مسجد گوهر شاد (مشهد) تحصن كردند. عده زيادي به خاك و خون كشيده شدند، ولي رضا خان در 17 دي ماه به طور رسمي، با حاضر كردن بدون حجاب ملكه و دخترانش در دانشسراي مقدماتي تهران، آن را به مرحله اجرا گذاشت و چند روز بعد با زور سرنيزه به عملي كردن حجاب پرداخت.[17]
حجاب در ادبيات
در آثار ادبي نيز به حجاب و پوشش توجه شده است. در شاهنامه، اشعاري وجود دارد كه پوشيده بودن زن را مايه افتخار مي‌داند: ز پرده برون كس نديده مرا نه هرگز كس آوا شنيده مرا
يا در جايي ديگر منيژه مي‌گويد: منيژه منم دخت افراسياب برهنه نديده سرم آفتاب
در ميان اشعار عربي نيز ابياتي يافت مي‌شود كه طرفداران بي‌بندوباري و طرفداران حجاب آن را سروده‌اند. يكي از طرفداران بي‌بندوباري چنين مي‌سرايد: مزقي يا ابنة العراق الحجابا واسفري فالحياة تنبغي انقلاب
مزقيه و احرقيه بلا ريث فـقـد كـان حـارسـا كــذابــا[18]
اي دختر عراقي! حجاب را پاره كن و گشاده‌رو باش كه زندگي دگرگوني مي‌طلبد. بدون درنگ پاره‌اش كن و بسوزان؛ كه حجاب، نگهبان دروغين بوده است.
در مقابل عبدالحسين ازري مي‌سرايد: حصروا علاجك بالسفور مادروا ان الذي حصروه عين الداء
او مـــادروا الـفـتــاة بـطـبـعها كـالـماء لم يحفظ بغير انساء
من يـحـفـظ الـفـتياة بعد ظهورها مـمـا يـحـش بخاطر السفهاء
و مـن الـذي ينهي الغني بشابه عـن خـدع كـل فريدة حسناء
لـيـس الـحـجـاب بمانع تهذيبها فـالـعلم لم يرفع علي الازياد[19]
«راه چاره تو منحصر در بي‌حجابي ديدند و نفهميدند كه آن چه منحصر مي‌سازند عين درد است. يا نفهميدند كه طبيعت دختران مانند آبي است كه بدون ظرف نمي‌ماند. كيست كه دختران را پس از عريان بيرون آمدن حفظ كند از آن چه فكر سفيهان را آشفته مي‌كند؟ و كيست كه جوانان را در جواني باز دارد از فريب هر مرواريد زيبارويي؟ حجاب مانع پاكي زن نيست و دانش بر شكل و لباس مخصوص استوار نمي‌ماند».
تفاوت ديدگاه‌ها ناشي از اختلاف در جهان‌بيني است. آن كس كه حجاب را ملاك ارزش و سعادت مي‌پندارد، آن را پاسبان دروغين نمي‌داند و در مقابل، اگر كسي سعادت را در لذت جسمي بداند، هر گونه مانع اين لذت را خرافه به شمار مي‌آورد و آن را از سر راه برمي‌دارد. با اين وجود، حتي در ميان مردمي كه سعادت را در لذت جسم مي‌دانند، حفظ گوهر عفت و حياي زن قابل توجه بوده است و تا جايي كه توان داشتند، از آن پاسداري مي‌كردند. ويل دورانت مي‌نويسد: «در بريتانياي جديد، پدران و مادران ثروتمند در طول بحران پنج ساله جواني، دختران خود را در كلبه‌هايي زنداني مي‌كنند و پيرزناني پاك‌دامن را به زندان‌باني آنان مي‌گمارند. دختران حق خارج شدن از اين كلبه‌ها را ندارند و تنها نزديكان مي‌توانند آن‌ها را ببينند».[20]
وي در جاي ديگر مي‌نويسد: بايد چنين فرض كرد كه حساسيت جنسي هندوان، آنان را به هرزگي غير عادي مي‌كشاند. ازدواج در خردسالي، سدي در برابر مناسبات پيش از زناشويي به شمار مي‌رفت. احكام شديد ديني كه در تلفيق وفاداري همسر به كار مي‌رفت، موجب ميشود تا زنا بسيار دشوارتر و كم‌تر از اروپا يا آمريكا صورت گيرد... «مانو»[21] به مردان هشدار مي‌دهد كه «سرنوشت زنان هميشه به گمراهي مرد گرايش دارد. پس مرد نبايد با نزديك‌ترين خويش زن خود در جاي خلوتي تنها بنشيند».[22]
حجاب در اسلام
قرآن مجيد در آيه زير پس از بيان حكم نگاه، به مسأله حجاب و پوشش زن مي‌پردازد و به طور روشن مي‌فرمايد كه زنان بايد با پوشش كامل در جامعه اسلامي حاضر شوند و در برابر افرادي به جز شوهر و محارم‌شان، بدن خود را بپوشانند: «وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ... و لا يضربن بارجلهن ليعلم يا يحفين من زينتهن... ؛ و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را ـ جز آن مقداري كه نمايان است ‌ـ آشكار نسازند. و (اطراف) روسري‌هاي خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهرانشان... و هنگام راه رفتن، پاهاي خود را بر زمين نزنند تا زينت پنهاني‌شان دانسته شود (و صداي خلخال كه بر پا دارند به گوش برسد).»[23]
نكته‌هاي تفسيري[24]
1ـ در روايتي از امام صادق(عليه‌السلام) آمده است: «در هر جاي قرآن كه سخن از حفظ شرمگاه آمده است، منظور از آن پاكدامني از زنا است. به جز در اين آيه كه منظور حفظ آن از نگاه ديگران است».[25]
2ـ علامه طباطبايي با اشاره به ادب قرآن مجيد در مورد واژه فرج به نقل از راغب اصفهاني مي‌نويسد: «فرجة و فرج شكاف بين دو چيز را گويند و به زشتي انسان فرج اطلاق مي‌شود و اين استعمال قرآني باعث شده اين كلمه نص در اين معنا گردد».[26]
3ـ كاربرد واژه حفظ به جاي ستر و پوشانيدن بر تأكيد بر پوشش دلالت دارد؛ زيرا حفظ شرمگاه از نگاه ديگران اهميت ويژه‌اي دارد و به گونه‌اي بايد پوشيده شود كه هي كس حتي محارم نيز به آن نگاه نكنند و تنها زن و شوهر هستند كه مي‌توانند به عورت همديگر بنگرند.
4‌ـ زينت در اين آيه، هر چيزي است كه سبب زيبايي شود كه خود انواع گوناگوني به شرح زير دارد:
الف) ظاهر؛ يعني لباس باطن، يعني خلخال و دست بند و گوشواره.
ب) زينت ظاهر شامل: سرمه و انگشتر و دو طرف صورت و خضاب كف دست.
ج) زينت ظاهر شامل: صورت، كف دست و انگشتان.
5ـ واژه زينتهن دو مصداق دارد: يكي، اعضاي بدن زن كه محل زينت است و ديگري، اشياي زينتي ماند: گوشواره و دست بند و گردن بند و هر چيزي كه زن با آن آراسته گردد و بر زيبايي وي بيافزايد.
مرحوم طبرسي، مقصود از زينتهن را اعضاي بدن مي‌داند، ولي بانوي اصفهاني با رد نظريه مرحوم طبرسي مي‌گويد:
در عطف جمله «وليضربن بخمرهن» كه بيانگر چگونگي پوشانيدن اعضاي بدن است و از اين كه معطوف عليه و معطوف نمي‌تواند يك چيز باشد، معلوم مي‌شود زينت شامل اعضاي نام برده در آيه و اشيايي است كه زن خود را با آن مي‌آرايد و بر حسن و زيبايي او مي‌افزايد. بنابراين، لباس رنگارنگ، خوش دوخت و مد روز و سايلي كه با آن آرايش مي‌كنند زينت به شمار مي‌روند؛ زيرا زيبايي زن را مي‌افزايند و بيش‌تر مورد توجه قرار مي‌گيرد و هدف دين، حفظ آرامش در جامعه است.
پس براي زن دو حالت وجود دارد: يكي وقتي كه از زينت عاري باشد كه مشمول جمله «ليضربن بخمرهن» است و ديگر، وقتي است كه خود را به زينت آراسته گرداند كه در اين صورت، تمام اعضايي را كه آراسته شده، بايد از نگاه نامحرم بپوشاند مگر آن چه را كه ظاهر است و نمي‌توان آن را پوشاند مانند چادر.[27]
علامه طباطبايي(ره) مي‌گويد: مراد مواضع زينت است؛ زيرا آشكار ساختن خود زينت مانند گوشواره و النگو حرام نيست. پس مراد از ابداء زينت، ابداء مواضع زينت از بدن است.[28]
پس اين آيه شريفه به زنان دستور مي‌دهد كه بدن خود را بپوشانيد و تنها مجاز هستيد قسمتي از بدن را آشكار سازيد.
6ـ امام باقر(عليه‌السلام) مراد از زينت ظاهر را لباس، سرمه، انگشتر، رنگ دست‌ها و النگو مي‌داند و زينت را به سه قسم تقسيم مي‌كند: الف) زينتي براي عموم كه همان لباس، سرمه، انگشتر، رنگ دست و النگو است.
ب) زينت براي محارم كه شامل محل گردن‌بند به بالا و محل بازوبند و خلخال به پايين مي‌شود.
ج) زينت براي شوهر كه شامل همه اعضاي بدن زن مي‌شود.[29]
بر اساس اين آيه، حفظ پوشش تمام بدن به جز صورت و دست‌ها بر زنان واجب مي‌شود.
فقيهان با استفاده از اين آيه حجاب را واجب دانسته و گفته‌اند مراد از زينت ظاهري، صورت و دو دست است همان گونه كه در احكام الآيات جصاص (يكي از ائمه حنفيه) مراد از «ماظهر‌» صورت و كف دو دست است و در تفسير رازي‌، شافعيه بر اين باورند كه صورت و كف دو دست شرمگاه نيستند.[30]
7ـ در بحث نگاه در شأن نزول آيه «غض‌» اشاره كرديم كه زنان تا پيش از نزول اين آيه، روسري خود را پشت گوش‌شان مي‌بستند و گلو و سينه آن‌ها آشكار مي‌شد. بر اساس اين آيه شريفه، پوشانيدن سر، زير گلو و سينه براي زنان واجب شد. فراز پاياني آيه نيز به چگونگي راه رفتن زنان اشاره ‌دارد و بايد به گونه‌‌اي راه بروند كه صداي خلخال پايشان به گوش نرسد. چون راه رفتن زنان مي‌تواند محرك باشد و انگيزه شهواني ايجاد كند، خداي متعال به زنان دستور داده است در راه رفتن خود، حيا را رعايت كنند. در قرآن چنين آمده است:
«وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ؛ و زنان از كار افتاده‌اي كه اميد به ازدواج ندارند، گناهي بر آنان نيست كه لباس‌هاي (رويين) خود را بر زمين بگذارند. به شرط اين كه در برابر مردم خودآرايي نكنند و اگر خود را بپوشانند، براي آنان بهتر است. خداوند شنوا و داناست.[31]
در مورد زناني كه نيروي شهوت آنان از بين رفته است و اميدي به ازدواج آن‌ها نيست، حكم حجاب و پوشش به عنوان يك منت براي راحتي‌ آن‌ها برداشته شده است. در غير اين صورت، اين تخفيف معني ندارد و زنان بايد لباس‌هاي خود را زمين نگذارند. البته اين تخفيف مشروط به اين است كه اين پيرزنان قصد خودآرايي نداشته باشند وگرنه خود را بپوشانند.
مراد از تبرج، آشكار كردن زينت و خودنمايي است.[32] وقتي براي پيرزنان به دليل آيه شريفه، زمين گذاشتن چادر، مقنعه و ردا (بر اساس اختلافي كه در مجمع البيان آمده است) اشكالي ندارد، براي ديگران (زنان جوان و ميان‌سال) اين كار از نظر قرآن اشكال دارد.
شهيد مطهري در تفسير «وان يستعففن خير لهن» مي‌نويسد: از نظر اسلام هر قدر زن عفاف و حجاب را بيش‌تر مراعات كند، پسنديده‌تر است و به خاطر ارفاقي كه به حكم ضرورت درباره صورت و دست‌ها و غيره آن داده شده است، اين اصل كلي اخلاقي را نبايد از ياد ببرد.[33]
قرآن در جايي ديگر مي‌فرمايد: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ؛ اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب‌هاي خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براي اين كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است و (اگر تاكنون خطا و كوتاهي از آن‌ها سر زده است، توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده و مهربان است»[34].
جلباب، لباسي است كه زن، هنگام خروج از منزل بر تن مي‌كند و بدن را به گونه‌اي مي‌پوشاند كه سينه و گريبان پيدا نباشد.
مفسران در شأن نزول اين آيه مي‌نويسند: «عده‌اي اوباش در راه حركت زنان به مسجد براي آنان مزاحمت ايجاد مي‌كردند. خداوند به پيامبرش دستور داد به زن‌ها بگو: وقتي كه مي‌خواهيد از منزل خارج شويد، خود را با جلباب‌ بپوشانيد و مانند كنيزكان از منزل خارج نشويد تا مزاحمان شما را بشناسند و مورد اذيت قرار نگيريد. اگر مزاحم بداند زني خود را پوشانيده است و بداند كه آن زن درست كار است، مزاحم او نمي‌شود».[35]
الف) «آيه مي‌خواهد بفرمايد: اي رسول گرامي! به زنان خود و به زنان مؤمنان بگو: در حجاب خود غفلت و سهل‌انگاري و بي‌بند و باري نكنند و چادر را كنار نگذارند، بلكه با آن سر و صورت و سينه خويش را بپوشانند تا با اين كار شناخته شوند و بيماردلان به آن‌ها نگاه نكنند و مزاحم آن‌ها نشوند».[36]
ب) در اين آيه حدود پوشش مشخص نشده است. زن مسلمان بايد آن چنان در ميان مردم رفت و آمد كند كه علايم عفاف و وقار و سنگيني و پاكي از او هويدا باشد و به اين صفت شناخته شود تا بيمار دلاني كه دنبال شكار مي‌گردند از آن‌ها مأيوس شوند و فكر بهره‌‌كشي از آن‌ها در ذهن‌شان خطور نكند. مي‌بينيم كه جوان هرزه هميشه متعرض زنان جلف و سبك و لخت و عريان مي‌گردد. وقتي به آن‌ها اعتراض مي‌شود كه چرا مزاحم مي‌شوي، مي‌گويند: ا گر دلش اين چيزها را نخواهد، با اين وضع بيرون نمي‌آيد».[37]
نظريه‌هاي انحرافي درباره پيدايش حجاب
برخي افراد درباره دليل پيدايش حجاب، نظريه‌هاي نادرستي ابراز كرده‌اند كه اكنون به بررسي و نقد آن‌ها مي‌پردازيم.
1ـ ميل به رياضت
برخي معتقدند كه حجاب در ميل به رياضت و رهبانيت ريشه دارد. بايد دانست حجاب مورد سفارش اسلام، ربطي به اين علت ندارد؛ زيرا رهبانيت و رياضت، مورد تأييد اسلام نيست. اسلام، لذت بردن و استفاده بهينه از نعمت‌هاي خداوندي را نه تنها مجاز، بلكه در بعضي موارد واجب و ترك آن لذت را حرام مي‌داند.[38]
2ـ امنيت
گروهي ديگر، نبود امنيت را ريشه حجاب دانسته‌اند و مي‌گويند: چون در جامعه امنيت نيست، زن بايد با پوشش و حجاب در جامعه حضور داشته باشد.
3ـ علت اقتصادي
بعضي ديگر، علت اقتصادي را به عنوان يكي از علت‌هاي حجاب معرفي كرده‌اند. به گفته اينان، مردسالاري و تسلط مرد بر زن و بهره‌گيري از نيروي وي براي منافع اقتصادي خود به پيدايش پوشش براي زن انجاميده است؛ زيرا با حفظ حجاب از هدر رفتن اين نيرو جلوگيري مي‌شود.
4ـ حسادت مردان
حسادت و خودخواهي مرد نيز ريشه حجاب زن دانسته شده و درباره آن گفته‌اند: مرد چون حسود است اجازه نمي‌دهد افراد ديگر از زن او استفاده كنند. پس زن خود را مجبور كرده است تا در حجاب باشد.
هم‌چنين، گروهي ديگر، عامل رواني، خوي زنانگي، احساس كمبود در خلقت خود نسبت به مرد و مقررات سختگيرانه‌اي را كه در زمينه پليدي و ترك معاشرت با او در ايام عادت وضع شده است، را علت حجاب معرفي كرده‌اند.
نقد
دهخدا مي‌گويد: علل نام برده تأثيري در پيدايش حجاب در هيچ نقطه‌‌اي از جهان نداشته است و بي‌جهت آن‌ها را علت حجاب دانسته‌اند. اگر در پديد آمدن بعضي سيستم‌هاي غير اسلامي تأثير داشته، در حجاب اسلامي هيچ تأثيري نداشته است، مخالفان حجاب گاهي آن را زاييده تفكر فلسفي خاص درباره جهان لذات آن معرفي مي‌كنند و گاهي ريشه سياسي و اجتماعي براي آن ذكر مي‌نمايند و گاهي آن را معلول علل اقتصادي مي‌‌دانند و گاهي جنبه‌هاي خاص اخلاقي يا رواني را در پديد آمدن آن دخالت مي‌دهند... تنها علت همان حيا و عفت است كه زن با يك نوع الهام، براي گران‌بها كردن خو و حفظ موقعيت خود در برابر مرد به كار برده است.[39]
فلسفه حجاب
مواردي كه به عنوان فلسفه حجاب مي‌توان طرح كرد عبارتند از:
1ـ جلوگيري از تحريك مرد
برهنگي زنان افزون بر تحريك مردان، هيجان‌هاي بيمارگونه عصبي و بيماري‌هاي رواني را در پي خواهد داشت.
2ـ كاهش آمار طلاق
يكي ديگر از نتايج زيان‌بار بي‌بند و باري و ترك حجاب زن، افزايش آمار طلاق در جامعه است. با مراجعه به آمار و علت يابي طلاق، نقش حجاب در استحكام و دوام نظام خانواده بيش‌تر خودنمايي مي‌كند.
3ـ جلوگيري از پي‌آمدهاي ناگوار طلاق
كودكان بي‌سرپرست، كشيده شدن زنان بيوه و مردان به بي‌بند و باري، گسترش دامنه فساد و فحشا و افزايش آمار فرزندان نامشروع از پي‌آمدهاي ناگوار طلاق است.
4ـ شخصيت‌دادن به زن
برهنگي زن موجب انحراف و سقوط شخصيت انساني زن تا حد يك عروسك مي‌شود.[40] دين اسلام به زن شخصيت داده و حجاب را مايه ارزشمندي زن مي‌داند.
مقدار پوشش لازم براي زنان
بدون ترديد، پوشاندن بدن زن مورد سفارش قرآن و روايات است؛ زيرا در ميان غريزه‌هاي انساني، غريزه‌اي به سركشي و حساسيت غريزه جنسي نيست. شهيد مطهري بر اساس نظريه روان شناسان و روان كاوان تأكيد مي‌كند كه چه بسا تلاقي يك نگاه در يك لحظه، اساس خانواده‌اي را ويران كند. [41]
صاحب عروة الوثقي در مقدمه بحث ستر و ساتر (احكام لباس نمازگزار) مي‌نويسد: زن بايد تمام بدن خود را از غير همسر و محارمش بپوشاند مگر صورت و دست‌ها آن هم بدون قصد لذت و شهوت‌راني در غير اين صورت، پوشانيدن تمام بدن حتي دست و صورت و حتي از ديد محارم براي زن واجب است و احتياط در آن است كه بدن خود را از ناف تا زانو از ديد محارم بپوشاند. چه با قصد لذت و چه بدون قصد لذت. باز احتياط در آن است كه صورت و دست‌ها را از ديد محارم چه با قصد لذت و چه بدون آن بپوشاند.[42]
وي صورت ودست‌ها را در صورتي كه قصد لذت و شهوت‌راني در كار نباشد استثنا كرده است. آيت الله حكيم در توضيح اين قسمت مي‌نويسد: اين استثنا قابل قبول مرحوم شيخ در نهايه، تبيان، تهذيب و استبصار بوده و مرحوم شيخ انصاري نيز در شرح كتاب نكاح ارشاد، اين استثنا را برگزيده است.[43]
--------------------------------------------------------
[1] - ابن منظور، لسان العرب: ص 1.
[2] - حسن عميد، فرهنگ عميد: ص 779 ـ محمد معين، فرهنگ معين: ص 1304.
[3] - سياح، فرهنگ بزرگ جامع نوين: ص 269.
[4] - سوره فصلت: آيه 5.
[5] - سوره اعراف: آيه 46.
[6] - سوره اسراء، آيه 45.
[7] - سوره ص، آيه 32.
[8] ـ سوره مريم، آيه 17.
[9] - سوره احزاب، آيه 53.
[10] - نهج البلاغه: ترجمه سيد جعفر شهيدي، ص 307.
[11] - بحارالانوار: ج 101، ص 38.
[12] - همان: ص 27.
[13] - وسائل الشيعه: كتاب النكاح، باب 109، ح 5.
[14] - دائرة المعارف القرون العشرين: ص 335.
[15] - عبدالحسين سعيديان، دايرة المعارف : ج 3، ص 216.
[16] - غلام حسين مصاحب، دايرة المعارف فارسي: ص 787.
[17] - حسين مكي، تاريخ بيست ساله ايران: ص 252.
[18] - محمد حسين جلالي، آداب معاشرت: ص 120.
[19] - همان.
[20] - ويل و اريل دورانت، تاريخ تمدن: ج 1، ص 72.
[21] - مانو از رهبران هندو.
[22] - تاريخ تمدن: ج 2، ص 561 به بعد.
[23] - سوره نور، آيه 31.
[24] - تفسير الميزان: ج 15، ص 111 ـ مجمع البيان: ج 7 و 8، ص 216 ـ كنزالعمال: ج 9، ص 102 ـ تفسير صافي: ج 3، ص 429 ـ تفسير كنز الدقائق: ج 9، ص 282.
[25] - مجمع البيان: ج 7، ص 216.
[26] - تفسير الميزان: ج 15، ص 111.
[27] - كنز العمال: ج 9، ص 102(با كمي تصرف در عبارت).
[28] - تفسير الميزان: ج 15، ص 111.
[29] - تفسير قمي: ج 2، ص 77 ـ تفسير كنز الدقائق: ج 9، ص 282.
[30] - محمد جواد مغنيه، تفسير الكاشف: ج 27، ص 415.
[31] - سوره نور، آيه 60.
[32] - تفسير الميزان: ج 15، ص 162.
[33] - مسأله حجاب: ص 152.
[34] - سوره احزاب، آيه 59.
[35] - مجمع البيان: ج 7 و 8، ص 578 ـ تفسير الميزان: ج 16، ص 344 ـ تفسير صافي: ج 4، ص 1203 ـ تفسير كنزالدقائق: ج 10، ص 434 ـ تفيسر قمي: ج 2، ص 171.
[36] - الحجاب في الاسلام: ص 11.
[37] - مسأله حجاب: ص 162.
[38] - عروة الوثقي، مقدمات نكاح، مسأله 7.
[39] - علي اكبر دهخدا، لغت نامه دهخدا: ج 5، ص 7640.
[40] - تفسير نمونه: ج 14، ص 443.
[41] - مسأله حجاب: ص 194.
[42] - عروة الوثقي: ج 1، ص 414.
[43] - مستمسك العروة الوثقي: ج 14، ص 16.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page