دین داران دلالت هایی بر سنجه های دینداری
این پژوهش تلاش کرده است تا با بررسی خطبه تاریخی حضرت زهرا علیهاالسلام در مسجد پیامبر به فهم جامعه شناختی دین داران آن عصر بپردازد و با تمیز معیارهای دین و دینداری، ویژگی های دین داران واقعی از غیرواقعی را مشخص سازد.
تلاش برای احیای حقوق اجتماعی و سیاسی و آگاهی بخشی به مردم و بیان علل ضعف عملکرد افراد و گروه ها مهمترین فرازهای اجتماعی گفتمان تاریخی حضرت فاطمه علیهاالسلام در این خطابه هستند. همچنین تلاش کرده است تا قدمی برای تشخیص ابعاد گوناگون دین و دینداری و تمهیدات لازم برای فراهم آوردن گویه ها و سنجه های مورد لزوم سنجش وضعیت دینداری از دیدگاه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام بردارد. بدین وسیله، میتوان امیدوار بود که نقایص موجود در پیمایش های ملّی نظرسنجی دینی موجود، برطرف گردند. نوعِ شاخص ها و ظرافت ها و نکته سنجی های گفتمان فاطمی در ارائه معیارها و مؤلّفه ها، بسیار قابل توجه و موشکافانه اند.
کلیدواژه ها: خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام ، جامعه شناسی دینداران، سنجه های دینداری، گفتمان فاطمی.
دین در همه زمان ها و همه جوامع، از ابتدایی تا مدرن و فرامدرن در اشکال گوناگون وجود و حضور داشته است. لاروس اشتغال فکر و امر فوق طبیعی و الهی را یکی از جهانی ترین و باثبات ترین گرایش های انسانی دانسته است. اما نیاز به دین در جریان تاریخ، اَشکال گوناگونی یافته است.(2) از نظر جامعه شناسان کلاسیک و از جمله آگوست کنت، انسان نیاز دایمی به مذهب دارد؛ زیرا خواهان دوست داشتن چیزی برتر از خود است.(3)
علی رغم نیاز به دین به عنوان یک نیاز فطری اصیل، رفتار دینداران از شدت و ضعف بسیاری در طول تاریخ برخوردار بوده است. شدت و ضعف رفتار دینداران در خلال شرایط زمانی و مکانی، مقاطع گوناگون تاریخی و ساختارهای سیاسی و فرهنگی متفاوت، قابل تحلیل و ارزیابی است. بررسی و سنجش رفتار و گفتار دینداران در قالب سنجه های دینی، میتواند راه را بر مقایسه تطبیقی رفتارهای دینداران هموار نماید و تحلیل و تعلیل دقیقتری از تأثیر شرایط اجتماعی بر پیروان تعالیم دینی به منصّه ظهور برساند. در این زمینه، خطبه تاریخی حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام در مسجد پیامبر و در جریان واقعه «فدک» به عنوان مظهر نظام مند و پرقدرت گفتمان فاطمی مورد بررسی قرار میگیرد.
گفتمان فاطمی؛ الگوی گفتمان دینداران
فاطمه زهرا علیهاالسلام در تعالیم نظری و عملی خویش، تأکید وافری بر مشخص نمودن ایمان واقعی از ایمان غیرواقعی، غیرعمیق، ظاهری و گاه نفاق آلود و سالوس مدارانه معطوف میدارد. تشخیص شرایط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و رابطه آن با ایمان دینی، اصالت ها و یا پیرایه های دینی در جای جای کلام ایشان به طور عام، و خطبه تاریخی ایشان در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به طور خاص، به چشم میخورد. از همینرو، میتوان مسیر «جامعه شناسی دین داران» را در کلام و گفتمان فاطمی جستوجو نمود و از آن برای ایضاح مفهوم دینداری، تشکیل الگوهای متفاوت دینداران در جوامع گوناگون و تفکیک و تمیز ایمان اصیل از ایمان مدعیان ظاهرگرا استفاده نمود. سنجه ها و گویه های استخراج شده از این مباحث و بررسی ها میتوانند دلالت هایی برای کسانی که با سنجش مفاهیم دینی و ایمان دینی دینداران در بین اقشار گوناگون اجتماعی و خرده فرهنگ های جامعه سروکار دارند، فراهم آورد.
یک حقیقت انکارناپذیر و مسلّم همواره در پیش روی تاریخ بشریت و تاریخ اسلام وجود دارد و آن اینکه زهرای مرضیه علیهاالسلام در راستای تنظیم رابطه خود با خداوند، به مرحله ای رسید که به لحاظ جامعه شناختی، آغازگر جنبشی عظیم و رهایی بخش در حمایت از ستمدیدگان تاریخ بود و با نشان دادن رگه های مخفی و ناپیدای انحراف در جامعه نوپای اسلامی، راه را برای مبارزات گسترده تر همسر و فرزندان مجاهد خویش هموار کرد؛ درسی که امام حسین علیهالسلام به خوبی از مادر خود، زهرای مرضیه علیهاالسلام ، آموخت و برای تجدید حیات دین، به منصه ظهور گذاشت. این حضور، مشارکت و مجاهدت اجتماعی برای یک زن، آن هم زمانی که هنوز در ذهن و ضمیر جامعه نوپای اسلامی، سنّت ها و تعصّب های دیرپای جاهلی زنده بودند، از اهمیت بسیاری برای ارزیابی، تحلیل و مقایسه و بررسی ریشه ها و عوامل پدیدآورنده یک حرکت، نهضت و انقلاب برخوردار است و بر نقش بنیادین فاطمه زهرا علیهاالسلام در پایه گذاری یک قیام و انقلاب دینی دلالت دارد. از این رو، توجه علمی به تلاش ها، فعالیت ها، اقدامات و بخصوص سخنرانی های آن حضرت، که به خاطر نجات جامعه و اصلاح شئون آنها ایراد گردیده اند، از اهمیت زیادی برخوردار است.
حضرت زهرا علیهاالسلام در نشان دادن الگوی یک دیندار تمام عیار و بلکه در تمام شئون انسانی خویش، نه تنها راهبر زنان، بلکه تمام انسان های آزادهای است که جز زلال حقیقت، کام تشنه آنها را سیراب نخواهد کرد. حضرت زهرا علیهاالسلام در زهد، صبر، ایثار، شجاعت، اخلاص و صداقت و یاریگری انسانها و هزاران خصلت انسانی دیگر سرمشق و راهبری بینظیر است. فاطمه تمام زندگیاش را برای دیگران میخواهد که «کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاس» (آل عمران: 110)؛ امّت اسلامی از آن بابت که برای مردم آفریده شده اند، بهترین هستند. و شعار و عمل فاطمه علیهاالسلام «الجارَ ثُّمَّ الدّار»؛(4) اول همسایه، سپس خود است. برهنگان را می پوشاند، گرسنگان را طعام میدهد، در راه ماندگان را یاری مینماید و یا پس از چند روز روزه داری، تنها طعام خانه و خانواده خود را پیش از افطار می بخشد؛ او که بخشش ها و دستگیری هایش از مردم و دوستداری و دعایش برای آنان، مصداق این آیه شریفه است: «وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَة»(حشر: 9)؛ و در عین تنگدستی، (دیگران) را بر خود برمیگزینند.
حضرت زهرا علیهاالسلام در مقام انسانی و اجتماعی خویش، آگاهتر از اهل زمان است؛ زیرا مستقیما از محضر نبوّت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، کسب معرفت نموده و به همراه دروازه شهر علم نبی،امام علی علیهالسلام ، طی طریق کرده است. پس جان او به تناسب این آگاهی، از مَلَک نیز برتر است. در وی علم وراثت نیز از جانب حق به ودیعه نهاده شده است. این وارث علم توحید، خود معصومه و ولیةاللّه است(5) و در سایه مقام ولایتش، جبرئیل، که روح اعظم است، بر او نازل میشده و با فرشتگان هم سخن بوده است.(6)
نظام نامه و مرامنامه حکومت الهی و جهانی بشریت و منجی نجات بخش آن، حضرت مهدی(عج)، نیز مبتنی بر سیره فاطمی است. حضرت مهدی(عج) در حدیثی میفرماید: «فی ابنةِ رسولِ اللّهِ لی اُسوةٌ حسنةٌ»؛(7) برای من دخت پیامبر (فاطمه) الگویی نیکوست. و این خود به تنهایی بیانگر سیره طیّبه حجّت الهی است؛ همو که آینده جهان اسلام و پیاده سازی الگوی مطلوب و تمام عیار جامعه اسلامی را بر عهده دارد.
فاطمه علیهاالسلام و گفتمان تاریخی او
در این قسمت، برای دریافت روح پیام حضرت فاطمه علیهاالسلام به مردم زمان خود و به کل بشریت، به خطبه مهم و تاریخی ایشان در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میپردازیم. حضرت زهرا علیهاالسلام در راستای عمل به شعار قرآنی «لاتَظلمونَ ولاتُظلمونَ» (بقره: 279) و برای مبارزه با روح ظلم و تجاوز و تعدّی و مقابله با فتنه و انحراف ارزشهای اسلامی و بنا بر احساس تکلیف، به مسجد مدینه میرود و سخنرانی مهمی ایراد مینماید.
این خطبه به دلیل آنکه در کتابهای متعدّد و معتبری از اهل تسنّن و تشیّع مانند شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید و یا در کتاب بلاغات النساء ابوالفضل احمد بن ابی طاهر مروزی (204ـ208 ه. ق)، از دانشمندان عصر خلفای عبّاسی آمده، بیتردید از معتبرترین اسناد تاریخی است.
در خطبه تاریخی حضرت زهرا علیهاالسلام ، فرازهای مهمی خطاب به هیأت حاکمه وقت و عموم مردم از مهاجران و انصار آمده اند. در این خطبه، پس از حمد و سپاس پروردگار عالم، یکتایی خداوند و لزوم ارسال رُسُل مورد توجه و عنایت قرار میگیرد و با تأکید بر نقش مهم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در بیرون آوردن مردم از جاهلیت و مقایسه این دوران با دوران حاکمیت اسلام و بخصوص نقش دستورات الهی در بهبود زندگی مادی و معنوی مردم، ادامه مییابد. در این زمینه، آن حضرت به تشریح فلسفه احکام خداوندی و نقش حضرت امام علی علیهالسلام در کمک به پیامبر برای برپایی دین خدا میپردازد. تشریح شرایط پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و آشکار شدن نفاق، دشمنی و ناسپاسی افراد در این دوره، فراز بعدی حضرت زهرا علیهاالسلام را در این خطبه تشکیل میدهد. استناد به آیات کریمه قرآن برای اثبات ظالم بودن هیأت حاکمه وقت و نشان دادن چهره غاصب آنها در غصب حقوق حقّه دختر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم، به استیضاح رئیس دولت تحمیلی وقت (ابوبکر) می انجامد. در فراز پایانی نیز با شکایت از سکوت شاهدان ستم، آنها را به عدم سکوت و احقاق حق ادامه دهندگان راستین راه پیامبر، دختر پیامبر، حضرت علی و اهل بیت علیهمالسلام فرا میخواند.(8)
کار پایه های مفهومی
1. تعریف «دین»
الف. تعریف «دین» از دیدگاه متکلّمان غربی:
1. تعریف لغوی «دین»: «دین»(9) در لغت، به معنای همبستگی است و بر یک سلسله دغدغه دلالت دارد که صاحبان خود را به یکدیگر پیوند میدهد و بین آنها همبستگی نزدیک پدید می آورد.(10)
2. تعریف ماهوی دین: «دین عبارت از یک نظام الهی است که برای صاحبان خود وضع شده است و مشتمل بر اصول و فروع میباشد.»(11)
3. تعریف غایت انگارانه دین: «دین، قانون و قرارداد الهی است که صاحبان خود را به سوی رستگاری در این دنیا و حُسن عاقبت در آخرت سوق میدهد.»(12)
4. تعریف ترکیبی از دین: «دین، قانون و قرارداد الهی است که خردمندان را به سوی قبول آنچه در نزد رسول است، فرامیخوانند.»(13)
5. تعریف دیندارانه: «دین عبارت است از: اقرار به زبان، اعتقاد به پاداش و کیفر در آن جهان و عمل به ارکان و دستورات آن.»(14)
6. تعریف برادلی: «دین بیش از هر چیز، کوششی است برای آنکه حقیقت کامل خیر را در تمام وجوه هستیمان باز نماییم.»(15)
7. تعریف میلتون یینگر: «دین یک نظام اعتقادی و عملی دارای لطف و رحمت است که بدان وسیله، گروهی از مردم میتوانند از عهده حل مسائل غایی حیات انسانی برآیند. این عملکرد را با انحای پاسخ هایی که انسانها می توانند به پرسشهایی همچون مرگ، درد و رنج و معنای غایی وجود بدهند، یکی دانسته اند.»(16)
8. تعریف کلیفورد گیرتز: «دین عبارت است از: نظامی از نمادها و سمبل ها که طوری عمل میکند که موجب وجوه انگیزه ها و آمادگی های نیرومند، عمیق و پایدارتر انسانها میشود، به تدوین و تنظیم تصورات و مفاهیم نظم کلی وجود میپردازد و بر این مفاهیم و تصورات چنان نمود و ظهوری از حقیقت می پوشاند که مینماید این انگیزه ها و ترتیبات، مبتنی بر حقیقت اند.»(17)
9. تعریف جوهری از دین: «دین دربرگیرنده رابطه انسان با واقعیتی غایی، اقتداری متعالی و جوهر ربوبی به نام خداست. بر این اساس، باورها و عباداتی که ناظر به موجود مقدّس متعالی و الگوهای اجتماعی در ارتباط با آن هستند، یک تعریف جوهری از دین محسوب میشوند.(18)
ب. تعریف دین از دیدگاه متکلّمان مسلمان:
10. تعریف استاد مطهّری: «با توجه به استعمال واژه "دین" در قرآن به معنای جزا، شریعت و قانون، اطاعت و بندگی، به دست میآید که اسلام و حقیقت دین عبارت است از: تسلیم و اطاعت از خداوند متعال.»(19)
11. تعریف علاّمه طباطبائی: «دین نظام عملی مبتنی بر اعتقادات است که مقصود از «اعتقاد» در این مورد، تنها علم نظری نیست؛ زیرا علم نظری به تنهایی، مستلزم عمل نیست، بلکه مقصود از «اعتقاد»، علم به وجوب پیروی بر طبق مقتضیات علم قطعی است»(20) و «مجموع این اعتقاد (به خدا و زندگی جاودان) و احساس و مقرّرات متناسب با آن در مسیر زندگی مورد عمل قرار میگیرد.»(21)
12. تعریف استاد جعفر سبحانی: «دین یک معرفت و نهضت همه جانبه به سوی تکامل است.»(22)
13. تعریف آیةالله جوادی آملی: «دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرّراتی است که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانها باشد.»(23)
ج. تعریف دین از دیدگاه عالمان علوم اجتماعی:
14. تعریف ماکس وبر: «دین مجموعه ای از پاسخ های منسجم به سؤالات غامض در مورد هستی انسان است و آنچه جهان را معنادار میسازد.»(24)
15. تعریف آلن بیرو: «دین، همچون گرایش شدید انسانها به سوی وجود والای خداوند، یا نیروهای برین و یا احساس ساده وابستگی به آنان، به منظور تبیین علل وجودی خویشتن در جهان و بازیابی معنایی برای هستی است، یا دین عبارت است از: اعتقادات نسبت به این واقعیت ها، اشکالی که به خود میگیرند، مناسک، کیشها و اعمال گوناگون مذهبی.»(25)
16. تعریف ژان پل ویلهم: «دین به عنوان فعالیت های اجتماعی و یک نیروی جذّاب عبارت است از: یک ارتباط نمادین منظّم از طریق آیین ها و اعتقادات ناشی از یک بنیانگذار فرحمند و جذّاب که نوعی پیوند و تسلسل را موجب میشود.»(26)
روشن است که هیچیک از این تعاریف با نگرش جامع نگرانه به دین ننگریسته اند و تنها به ساحت و بعد خاصی از دین پرداخته اند و اصولاً نگاه جامع به تمام مصادیق ادیان نیز میسّر نیست. انسان دارای ابعاد گوناگون فردی، اجتماعی، مادی و معنوی، دنیوی و اخروی است و دین حق نیز که برای سعادت بشر آمده، طبعا ساحت های متفاوتی پیدا میکند. علاّمه طباطبائی رحمه الله در تفسیر المیزان، ذیل آیه 29 سوره مبارکه توبه «وَلایَدینُونَ دینَ الحقّ» مینویسد: «اضافه کردن "دین" به کلمه "حق"، اضافه موصوف به صفت نیست تا معنایش آن دینی باشد که حق است، بلکه اضافه حقیقیه است و مراد آن دینی است که منسوب به حق است و نسبتش به حق این است که حق اقتضا میکند انسان آن دین را داشته باشد و انسان را به پیروی از آن دین وادار سازد.»(27)
با توجه به معنای عمیق و دقیقی که در مفهوم «دین» حق نهفته است و با توجه به اینکه در این تحقیق، رفتارها و گفتارهای دینداران در جامعه مسلمانان مورد بررسی قرار می گیرند، طبعا باید مفهوم «دین اسلام» مورد توجه قرار گیرد. با دقت در تمام گزاره های مفهومی «دین»، به دست میآید که دین در خلأ حاصل نمی شود، بلکه برگزیده خدا برای انسان (در ادیان الهی و از جمله اسلام)، مقدّس برای غیرمقدّس، نیروی ماوراء الطبیعه برای نیروهای طبیعی و نیز رابطه ایجابی انسان با خداست. این رابطه ایجابی انسان نسبت به خدا میتواند در قالب وادارسازی انسان به پیروی از دین، تمایل و یا گرایش فطری انسان به پرستش خداوند نمود پیدا کند. دین در این معنا، یک رابطه است که میان خداوند و انسان و انسان و خداوند برقرار میشود.
از این رو، تعریف برگزیده از دین میتواند چنین باشد: «اعتقاد به خداوند (موجود ماوراءالطبیعی، مقدّس و والا) که با احساس خشیت و پرستش رمزورانه در انسان همراه است و به عنوان یک نیاز زیستی (نیاز به پاسخگویی سؤالات غایی)، در نهاد انسان ایجاد وابستگی میکند و نیز با تفکیک مقدّس از غیرمقدّس، که بر اعمال و مناسکی تکیه دارد و رفتار اخلاقی خاصی را می طلبد، مشخص میشود.»
2. دینداری
بر اساس آنچه در بخش نخست (تعریف «دین») آمد، میتوان دینداری را به «تنظیم رابطه انسانها با خدا» مربوط دانست. چگونگی و نحوه تنظیم این رابطه، مشخص کننده ابعاد و نوع دینداری است. در این زمینه، مشخص نمودن ابعاد دین و به طریق اولی، ابعاد دینداری میتواند راهگشا باشد:
3. ابعاد دین
تِرنر دین را دارای سه بعد اصلی میداند:
ـ «باورها» که ماهیت تقدّس و ماوراء الطبیعه را تعیین مینمایند.
ـ «ارزشها» که در مورد مطلوب هایی که از ماوراءالطبیعه نشأت گرفته اند، توضیح میدهند.
ـ «مراسم» (ساخت) که مداخله ماوراءالطبیعه در جهان مادی را مطالبه میکنند.(28)
رابرتسون نیز دین را در سه بعد «باورها»، «نمادها»و «اعمال» مورد بررسی قرار داده است.(29)
دورکیم دین را در دو بعد «اعتقادات» و «اعمال» مطالعه کرده است.(30)
علمای مسلمان و از جمله علاّمه جعفری دین را دارای سه بعد «عقاید»، «حرکات» (اعمال) و «سکنات» (اخلاقیات) دانسته اند.(31)
علاّمه طباطبائی نیز دین را به سه بخش تقسیم نموده است: «اعتقادات»، «اخلاق» و «اعمال».(32)
در نهایت، میتوان دین را در سه بعد «باورها، اعتقادات یا اصول» (مانند اعتقاد به وجود خداوند و توحید)، «اخلاقیات و ارزشها» یعنی تعیین خوب از بد، و حلال از حرام (که تعیین کننده شیوه زندگی اند) یا «فروع دین» و حرکات و اعمال یا مراسم و چگونگی انجام آنها و یا احکام دینی در نظر گرفت.