1. دیدگاه مخالفان حجیت روایات تفسیری

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

 این گروه فقط احادیثی را معتبر می دانند که دارای اثر شرعی باشد و حجیت آن را در موارد دیگر از جمله تفسیر قرآن در آیات غیر فقهی نپذیرفته اند. جمعی به این دیدگاه دیگر در مورد احادیث غیر فقهی قائلند؛ یعنی حجیت خبر واحد را منحصر به جایی می دانند که به مسائل فقهی مربوط است و روایات تفسیری را حجت ندانسته و غیر قابل اعتبار و استناد می دانند.
در این جا سخنان چند نفر از طرف داران عمده این دیدگاه آورده می شود:
1 - 1. شیخ طوسی (رحمه الله)
شیخ طوسی (رحمه الله) از جمله اولین کسانی است که امکان بهره گیری از روایات را در تفسیر قرآنی منتفی دانسته و معتقد به عدم اعتبار این گونه احادیث است. وی می گوید:
سزاوار است به ادله صحیح عقلی یا شرعی مانند اجماع یا روایت متواتر از کسانی که پیروی آنان واجب شده (معصومان (علیه السلام)) رجوع شود و خبر واحد در این مورد (تفسیر) پذیرفتنی نیست، به ویژه در موردی که راه شناخته آن علم می باشد، و هرگاه در تأویل آیه نیاز به شاهد لغوی باشد، فقط شاهدی پذیرفته می شود که میان اهل لغت معروف باشد و اما طریق آحاد (خبر واحد) که در غالب روایات تک و نادر یافت می شود و قطع آور نیست سزاوار نباشد که به عنوان گواه برکتاب خدا گرفته شود و در مورد آن شایسته است که توقف گردد.(1)
2 - 1. مرحوم نائینی (قدس سره)
مرحوم نائینی (قدس سره) نیز از جمله کسانی است که خبر واحد را در غیر مسائل فقهی حجت ندانسته و در نتیجه برای احادیث تفسیری و... ارزش و اعتباری قائل نیست.
نائینی در این باره می گوید:
ان الخبر انما یکون مشمولاً لدلیل الحجیه اذا کان ذا أثر شرعی؛(2)
به درستی که خبر تنها آن گاه مشمول دلیل حجیت می باشد که دارای اثر شرعی باشد.
3 - 1. آقا ضیاء الدین عراقی (قدس سره)
آقا ضیاء الدین عراقی (قدس سره) نیز بر این باور است که ادله حجیت خبر واحد فقط اختصاص به احکام شرعی دارد و شامل غیر آن نمی گردد. وی هنگام پاسخ گویی به کسانی که با تمسک به ادله حجیت خبر واحد در صدد اثبات حجیت قول لغوی هستند می گوید:
اختصاص ادله حجیت خبر واحد به احکام شرعی و عدم شمول آن نسبت به موضوعات خارجی و... حجیت قول لغوی را رد می کند.
در بحث خبر با واسطه نیز می گوید:
تعبد به گفته فرد عادل و وجوب تصدیق مضمون گفته او معنایی ندارد، به جز ترتیب اثر دادن بر آثار شرعی که مخبربه دارد. بنابراین در صحت تعبد به یک خبر به ناچار باید مخبربه با قطع نظر از این حکم، خود دارای اثر شرعی باشد، تا امر به تصدیق به لحاظ آن اثر شرعی صورت گیرد.
با دقت در سخنان مرحوم نائینی و نیز آقا ضیاء الدین عراقی چنین استفاده می شود که این دو دانشمند در صحت تعبد خبر معتقدند که مخبربه باید خود داری اثر شرعی و بی واسطه باشد، ولی برخی مانند امام خمینی (قدس سره) در صحت تعبد چنین شرطی را لازم ندانسته و می گوید: ملاک در صحت تعبد آن است که در اعمال تعبد لغویتی لازم نیاید.
امام خمینی در مقام پاسخ گویی به اشکالات وارده بر حجیت خبر با واسطه می گوید:
با دقت نظر و مراجعه به بنای عرف و عقلا همه اشکلات قابل پاسخ گویی است، چرا که آنها در اخبار بین خبر با واسطه و بی واسطه فرقی قائل نشده اند، و همان گونه که بیان خواهیم کرد، تنها قابل حجیت خبر واحد بنای قطعی عقلا بر عمل نمودن به قول ثقه است.
و این اشکال که خبر منقول به قول شیخ (خبر با واسطه) دارای اثر نیست [در نتیجه تعبد در حجیت آن بی معناست] مردود است.
زیرا در صحت تعبد به خبر لازم نیست که حتماً خبر دارای اثر عملی باشد، بلکه ملاک در صحت آن این است که در اعمال تعبد یا امضای بنای عقلا لغویتی پیش نیاید؛ چنان که در این جا چنین است، چرا که جعل حجیت برای هر یک از واسطه ها یا امضای بنای عقلا، امر لغو و بیهوده ای نیست.(3)
نقد و نظر
اشکال فوق را علاوه بر آن چه از حضرت امام خمینی (قدس سره) در پاسخ به آن ذکر شد، به گونه دیگری نیز می توان پاسخ داد و آن این که: بر فرض پذیرش این مبنا که در حجیت خبر واحد دارای اثر بودن آن شرط باشد - که البته این مبنا نیز قابل خدشه است - می گوییم صرف صحت استناد به معصوم خود یک اثر است، با این توضیح که: در نوع اثر، توسعه قایل شده و می گوییم لازم نیست که اثر مترتب بر خبر واحد لزوماً اثر عملی باشد، بلکه هرگونه اثر معقول و معتنابهی می تواند مصحح جعل حجیت خبر واحد باشد، و همین که ما بتوانیم یک برداشت خاص از آیه و یا فهم و دریافت مخصوصی را که از ناحیه معصوم به وسیله خبر واحد به دست ما رسیده است به معصوم نسبت دهیم، این خود یک اثر است و می تواند مصححی برای جعل حجیت آن باشد و اساساً چه اثری بالاتر از این که ما بتوانیم فهم معصوم از یک آیه را دریافت کنیم؟
4 - 1. علامه طباطبائی (قدس سره)
از جمله کسانی که در مواضع متعدد و به مناسبت های مختلف بر عدم حجیت احادیث غیر فقهی و از جمله روایات تفسیری پای فشرده و این بحث را به طور نسبتاً مبسوطی مطرح نموده و بر آن استدلال کرده است علامه طباطبائی می باشد.
ما در این جا به دلیل اهمیت سخنان علامه و اصرار وی بر مبنای خویش قدری دیدگاه او را به تفصیل بیان کرده و در نهایت نکاتی را در نقد آن عرضه می داریم و آن گاه به نقل دیدگاه موافقان حجیت روایات تفسیری می پردازیم.
علامه در کتاب قرآن در اسلام تحت عنوان روش شیعه در عمل به حدیث چنین آورده است :
حدیثی که بدون واسطه از خود پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یا ائمه اهل بیت (علیه السلام) شنیده شود حکم قرآن کریم را دارد، ولی حدیثی که با واسطه به دست ما می رسد عمل شیعه در آن به ترتیب زیر است:
در معارف اعتقادی که به نص قرآن، علم و قطع لازم است به خبر متواتر یا خبری که شواهد قطعی به صحت آن در دست عمل می شود و به غیر این دو قسم که خبر واحد نامیده می شود اعتباری نیست.
ولی در استنباط احکام شرعی نظر به ادله ای که قائم شده علاوه بر خبر متواتر و قطعی، به خبر واحد نیز که نوعاً مورد وثوق باشد عمل می شود.
پس خبر متواتر و قطعی پیش شیعه مطلقاً حجت و لازم الاتباع است و خبر غیر قطعی (خبر واحد) به شرط این که مورد وثوق نوعی باشد تنها در احکام شرعیه حجت می باشد.(4)
علامه طباطبائی هم چنین در جای جای تفسیر المیزان با مطرح ساختن این بحث که حجیت خبر واحد مختص فقه است و در غیر فقه و از جمله تفسیر، روایات فاقد اعتبارند، با اصرار بر این دیدگاه پای فشرده است؛ از جمله هنگام نقل سخنی که صاحب تفسیر المنار در ذیل حدیث منقول از تفسر ثعلبی آورده و در نقد آن می گوید:
... علاوه بر آن چه گذشت، این روایت خبر واحد است و نه از متواترات و یا اخباری که قرینه قطعی بر صحت آن اقامه شده باشد و از بحث های گذشته ما دانستی که شیوه ما بر آن است که خبر واحد در غیر از احکام فرعی استناد نمی کنیم، و این یک طریق و معیار عام عقلایی است که شیوه و بنای انسان ها در زندگی بر آن استوار است.(5)
هم چنین در ذیل داستان لوط از سوره هود با اشاره به برخی اقوال و روایات می گوید:
آن چه امروز نظر [اصولیان ] بر آن استقرار یافته آن است که در این مسئله [حجیت اخبار] خبر متواتر یا خبر محفوف به قرائن قطعی، بدون شک و به طور مسلم حجیت دارد، ولی خبر واحد جز در احکام شرعی فرعی، آن هم فقط در جایی که با ظن نوعی موثوق الصدور باشد، حجت نیست، چرا که حجیت شرعی از اعتبارات عقلایی و تابع امور اعتقادی جعل حجیت معنا ندارد، زیرا فاقد اثر شرعی است و این بی معناست که شارع غیر علم را علم قرار داده و مردم را به آن متعبد سازد.(6)
علامه طباطبائی در مقام توضیح استقلال قرآن و بی نیازی آن از هر بیان دیگر می گوید:
اساساً معنا ندارد که برای فهم قرآن به فهم صحابه یا تابعین مراجعه شود، حتی ارجاع به بیان پیامبر نیز بی معناست، زیرا بیان پیامبر یا موافق ظاهر آیه است و یا بالاخره به آن منتهی می شود و الا با تحدی و حجیت ظاهر قرآن سازگار نیست.(7)
با دقت در آن چه نقل شد و نیز در سخنان علامه (قدس سره) در مقدمه المیزان و بررسی همه آن چه که وی در این زمینه آورده است، می توان گفت که دلائل عمده وی بر عدم اعتبار روایات تفسیری در چهار مقوله خلاصه می گردد که عبارتند از:
1. قرآن کریم برای تبیین و تفهیم و دلالت بر معانی خودش از هر چیز دیگر بی نیاز و مستقل است و مفهوم آیات آن برای تمامی آشنایان به لغت عرب روشن بوده و نیازی به تفهیم و تبیین ندارد و همه اختلافات مفسران در زمینه فهم و تلقی قرآن در عرصه مصادیق است و نه مفاهیم، چرا که قرآن کریم کلام خداست و به حکم کلام بودن از مرادات خویش پرده بر می دارد و قرینه خارجی ای مبنی بر این که مراد تحت اللفظی آیات غیر از آن چیزی باشد که از ظاهر الفاظ عربی آن فهمیده می شود وجود ندارد.
و نیز این که قرآن فصیح ترین نص است و لازمه این فصیح بودن خلو آن از هرگونه تعقید و پیچیدگی و قابل فهم بودنش برای همه است و این قابل فهم بودن برای مخاطبان، لازمه صحت تحدی و نیز مصحح دعوت به تدبر در آن می باشد.(8)
2. اگر برای بهره گرفتن از قرآن لازم باشد که از اخبار آحاد استفاده شود، لازمه اش دور باطل است، چون برای پی بردن به صحت مفاد خبر باید به قرآن مراجعه شود و برای بهره بردن از قرآن نیز باید به سراغ خبر واحد رفت.(9)
3. خبر واحد کاشفیت قطعی از واقع ندارد و نمی تواند نه کشف از بیان معصوم نماید و نه کاشف از مراد واقعی آیه باشد.
4. اعتبار و حجیت خبر واحد جنبه تعبدی دارد؛ یعنی دستوری و قرار داد شرعی است و این در مواردی که اثر شرعی دارد امکان پذیر می باشد و در رابطه با عمل مکلفان قابل تصور است که تنها در باب فقه وجود دارد.(10)
نقد و نظر
علامه طباطبایی عدم حجیت خبر واحد را در غیر ابواب فقه و آن جا که اثر شرعی بر آن مترتب نباشد، به اصولیان نسبت داده و چنین وانمود کرده که گویا اصولیان در عدم پذیرش روایات غیر فقهی نظر دارند، در حالی که چنین نیست؛ در گذشته و حال کسانی بوده اند که قائل به حجیت این گونه احادیثند و ما هنگام بحث و ارائه نظر موافقان حجیت، در صفحات آینده تعدادی از آنان را همراه با سخنانشان بر خواهیم شمرد.
پس این اشکال بر این بزرگوار وارد است که باید حداقل اشاره ای به نظر موافقان نیز می کرد، نه این که نظر مورد قبول خویش را به عنوان رأی و نظر همه اصولیان و دیدگاه مورد پذیرش کل ارائه دهد.
2. علامه ادعا کرد که هر کس به لغت آشنایی داشته باشد از جملات آیات کریمه معنای آنها را در می یابد و این را لازمه فصیح بودن قرآن دانسته و صحت تحدی را نیز متوقف بر آن دانسته است. اما این سخن ناتمام است، زیرا به گروهی تاریخ، موارد متعددی حتی در زمان حیات رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اتفاق افتاده که اشخاص و کسانی که عرب زبان نیز بوده و در میان صحابه هم جایگاه و موقیعتی داشته اند، گاهی در فهم معانی برخی واژه ها و آیات قرآنی با اشکال روبه رو می شده اند و اتفاقاً بر خلاف ادعای علامه (قدس سره) همه آن موارد از قبیل ضعف در تشخیص مصادیق هم نبوده است، بلکه بعضاً ناظر به معانی آیات قرآنی و عدم درک مفاهیم آیات بوده است، مانند آن چه از ابن عباس نقل کرده اند که گفته است، من در منازعه دو اعرابی بر سر حفر چاه پس از آن که حفر کننده اولی چاه گفت: انافطرتها تازه فهمیدم که فطر به معنای حفر و شکافتن اولیه می باشد و تا قبل از آن این معنا را نمی دانستم. و نیز مانند حکایتی که از خلیفه دوم نقل شده است مبنی بر این که هنگام قرائت آیه شریفه وفاکهه وأباً در معنای واژه أب و این مفهوم آن چراگاه می باشد دچار مشکل شده و سؤال کرد: معنای فاکهه را دانستیم چیست، اما أب به چه معناست.(11)
موارد یاد شده و نظایر آن - که اندک نیز نمی باشد - نشان از این حقیقت دارد که بر خلاف ادعای علامه (قدس سره) این گونه نبوده و نیست که معنا و مفهوم آیات قرآن به خاطر فصیح بودنش برای همگان قابل درک باشد.
3. ملازمه ای هم که وی میان صحت تحدی و قابل فهم بودن برای همه قائل شده است، مخدوش به نظر می رسد. توضیح این که:
همان گونه که گذشت، علامه (قدس سره) لازمه صحت تحدی قرآن را قابل فهم بودن الفاظ و آیات آن برای همگان دانسته است.
و حال آن که این گونه ملازمه ای وجود ندارد، چون می گوییم:
خداوند درصدد بود تا ناتوانی منکران قرآن را از جهت آوردن کتابی مانند آن آشکار سازد. اگر منکران می پذیرفتند که ناتوانند، مقصود حاصل می بود، ولی چون نپذیرفتند، از آنها درخواست کرد که اگر می توانید مثل قرآن بیاورید، اما دیگر تصریح و یا تلمیح و تضمینی برای آوردن مثلی برای قرآن، به فهم معانی و مفاد آن مشروط نکرده است، پس نه در آیات تحدی و نه به مساعدت عقل، تلازمی بین این دو وجود ندارد.
4. با یک بررسی اجمالی در المیزان این نکته روشن می شود که وی بر خلاف دیدگاه خویش مبنی بر عدم اعتبار احادیث تفسیری، در مقام عمل و هنگام تفسیر آیات شریفه قرآن به این گونه احادیث توجه جدی داشته و از آنها بسیار بهره برده است. استفاده وی از این گونه احادیث به حدی است که باید گفت: مجموعه مباحث روایی با حجم قابل توجهی که حدود دو هزار و صد و هفتاد و نه (2179) صفحه از مجموع دوازده هزار صفحه (12000) می باشد، تقریباً 6/1 تفسیر المیزان را به خود اختصاص داده است و طبق آن چه یکی از محققان تتبع کرده است مباحث روایی المیزان چه از حیث کمیت و چه به لحاظ کیفی دومین بخش مهم این تفسیر است.(12)
جالب این جاست که خود علامه (قدس سره) در موارد متعددی از تفسیرش به بررسی سندی احادیث تفسیری پرداخته و برخی احادیث را به خاطر جعلی بودن، ضعف سند و یا فقدان سند مردود دانسته است.
از جمله در ذیل آیه شریفه: وقلنا یا آدم اسکن أنت و زوجک الجنه...(13)
پس از بحثی روایی در مورد بهشت آدم می نویسد: در بعضی اخبار آمده که مار و طاووس دو تا از یاوران ابلیس اند، چون ابلیس را در اغوای آدم و همسرش کمک کردند و چون این روایات معتبر نبودند، از ذکر آن ها صرف نظر کردیم و خیال می کنم از روایات جعلی باشد، چون داستان از تورات گرفته شده است.(14)
هم چنین در ذیل آیات 16 - 33 سوره انبیا حدیثی را از نهج البلاغه در وصف فرشتگان ذکر نموده و آن گاه با اشاره به روایتی که صدوق در کمال الدین به سند خود از داود بن فرقد از بعضی راویان شیعه از امام صادق (علیه السلام) در مورد خواب رفتن فرشتگان نقل کرده می نویسد: این حدیث گذشته از ناسازگاری با کلام حضرت علی (علیه السلام)، ضعیف می باشد.(15)
راستی این بررسی های سندی با توجه به دیدگاه عدم اعتبار این گونه احادیث چه مفهومی دارد؟! و آیا دلیلی بر استحکام و اتقان نظریه موافق حجیت نمی باشد؟
از آن جا که درباره نوع نگاه علامه طباطبائی (رحمه الله) به روایات تفسیری نظرات متفاوتی مطرح شده است، نگارنده هنگام پرداختن به این بحث چون نوشته فاضل گران مایه جناب سید سعید میری را در این باب جامع و کامل و همسو با نظر خویش یافت جهت رعایت امانت با اجازه از اساتید بزرگواری که بر این تحقیق اشراف داشتند، متن تحقیق انجام گرفته توسط ایشان را تحت عنوان جایگاه روایت در تفسیر المیزان عیناً جهت استفاده خوانندگان گرامی در این جا ارائه نمود.

*****************************
1) تفسیر تبیان، ص 6 - 7.
2) اجود التقریرات، ج 2، ص 106.
3) تهذیب الاصول، ج 2، ص 194.
4) شیعه در اسلام، ص 129 و قرآن در اسلام، ص 70.
5) المیزان، ج 6، ص 57.
6) همان، ج 10، ص 351.
7) همان، ج 3، ص 84.
8) همان، ص 85.
9) همان، ج 1، ص 9.
10) دو وجه اخیر را از مقاله حضرت استاد آیه الله معرفت (رحمه الله) تحت عنوان کاربرد حدیث در تفسیر استفاده کرده ام و ان شاء الله هنگام نقل دیدگاه موافقان حجیت، از آن بیشتر بهره خواهیم برد.
11) التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 35.
12) برای اطلاع بیشتر از بررسی های آماری مربوط به مباحث مختلف در المیزان، رجوع کنید به مطالب نقل شده از پایان نامه کارشناسی ارشد آقای سید سعید میری تحت عنوان: در آمدی بر مکتب حدیثی علامه طباطبایی در تفسیر که در صفحات آینده تحت عنوان، جایگاه روایت در تفسیر المیزان ارائه می گردد.
13) بقره، آیه 35.
14) المیزان، ج 1، ص 140.
15) المیزان، ج 14، ص 281.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page