2. دیدگاه موافقان حجیت روایات تفسیری

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

 1 - 2. آیت الله فاضل لنکرانی
از جمله کسانی که به این بحث پرداخته و به طور نسبتاً مبسوطی ادله طرفین را تقریر و به طور قطع حجیت خبر واحد در باب تفسیر را مطلقاً پذیرفته است، آیه الله فاضل لنکرانی می باشد که در اثر قرآنی نفیس خویش به نام مدخل التفسیر به این موضوع پرداخته است.
وی پس از تقریر محل نزاع و اشاره به دیدگاه کسانی که خبر واحد را در احکام فقهی و فروع عملی حجت می دانند، ولی اگر خبر واحد در مورد تفسیر آیه ای از قرآن باشد که به حکمی از احکام عملی ارتباط نداشته باشد، آن را حجت نمی دانند، می گوید:
بنابر تحقیق فرقی نیست بین حجیت و اعتبار خبر واحد در آن جا که مربوط به احکام عملی باشد و یا آن جا که مربوط به تفسیر آیه ای که به احکام عملی مربوط نیست. [وی در ادامه این مطلب را توضیح داده که] مستند حجیت خبر واحد در هر حال یا بنای عقلاست - که مهم ترین مستند حجیت خبر واحد است و اکثر قریب به اتفاق کسانی که خبر واحد را حجیت می دانند مهم ترین مدرک حجیت آن را همین بنای عقلا ذکر کرده اند - و یا ادله شرعی تعبدی یعنی آیات و روایات [آن گاه می گوید:] در هر صورت ملاک و مستند حجیت هر کدام از بنای عقلا و یا ادله شرعی تعبدی باشد، راهی جز پذیرش حجیت خبر واحد به طور مطلق که شامل تفسیر هم بشود وجود ندارد، چون اگر مدرک حجیت را بنای عقلا گرفتیم، با ملاحظه این که عقلا اعتمادشان بر خبر واحد فقط در مواردی نبوده که بر آن اثر عملی مترتب می شده و بین این گونه موارد و جایی که اثر عملی نداشته فرق نمی نهاده اند و در همه موارد با آن همانند قطع عمل می نموده اند دیگر جایی برای منحصر ساختن حجیت خبر واحد در خصوص مواردی که دارای اثر عملی باشد باقی نمی ماند. و باید پذیرفت که روایات در باب تفسیر به طور مطلق یعنی بدون توجه به این که مربوط به آیات الاحکام باشند و یا غیر احکام، اعتبار و حجیت دارند و... اگر مستند و مدرک حجیت خبر واحد را ادله شرعی تعبدی (آیات و روایات) دانستیم باز می گوییم: ظاهر این ادله عدم اختصاص به مواردی است که اثر عملی داشته باشد، چرا که در هیچ یک از ادله عدم اختصاص به مواردی است که اثر علمی داشته باشد، چرا که در هیچ از ادله مورد نظر سخن از حجیت به میان نیامده تا با تفسیر آن به منجزیت و معذریت بتوانیم آن را به موارد تکیلف و عمل اختصاص دهیم.
و مفهوم آیه نبأ - بر فرض ثبوت مفهوم برای آن و دلالتش بر حجیت خبر واحد - این خواهد بود که اگر خبر دهنده عادل بود، استناد به او جایز است و تحقیق و تفحص برای پی بردن به صدق او لازم نیست و از این جهت فرقی نیست بین آن جا که خبر او مربوط به اعمال و تکالیف باشد و یا آن جا که اثری عملی بر آن مترتب نگردد.(1)
وی در پایان این بحث می گوید:
وبالجمله لامجال للاشکال فی حجیه خبر الواحد فی باب التفسیر مطلقاً.(2)
بنابراین، بدون هیچ اشکالی حجیت خبر واحد به طور مطلق در باب تفسیر مورد پذیرش است.
2 - 2. استاد جعفر سبحانی
استاد جعفر سبحانی در کتاب کلیات فی علم الرجال تحت عنوان: علم الرجال و الأحادیث غیر الفقهیه چنین آورده است:
مراجعه به علم رجال اختصاص به مورد روایات فقهی ندارد، بنابراین همان گونه که فقیه برای شناخت و تمیز دادن روایات صحیح از روایات غیر معتبر چاره ای جز مراجعه به علم رجال ندارد، محدث و مورخ اسلامی نیز واجب است که در قضایای تاریخی و حوادث دردناک و یا مسرت بخش به این علم مراجعه کند.(3)
از عبارات فوق استفاده می شود که وی نیز خبر واحد را در همه زمینه ها چه مربوط به فقه باشد و یا غیر آن حجت و معتبر می داند، چرا که می دانیم و جوب مراجعه به علم رجال در هر زمینه معنایش حجت دانستن روایات در آن باب است و الا وجوب مراجعه بی معنا و لغو می نماید.
3 - 2. آیت الله خوئی (رحمه الله)
آیه الله خوئی (رحمه الله) نیز از جمله کسانی است که حجیت خبر واحد در باب تفسیر را پذیرفته و بر شمول حجیت آن تأکید کرده است. وی پس از مطرح ساختن این بحث، نخست سخن کسانی را که در شمول حجیت خبر واحد نسبت به روایات تفسیری اشکال کرده اند تقریر نموده و در ادامه به آن پاسخ داده است. تمام کلام وی در این باب چنین است:
بدون شبهه خبر واحد موثق که شرایط حجیت و اعتبار را داراست در تفسیر قرآن نیز حجیت دارد و می توان قرآن را با این گونه اخبار و روایات تفسیر نمود. ولی برخی در این مورد اشکالی دارند که توضیح آن به این قرار است:
می گویند: معنای اعتبار و حجیتی که برای خبر واحد و یا دلایل ظنی دیگر ثابت شده، این است که در صورت عدم اطلاع از واقعیت می توان خبر واحد و یا دلایل ظنی را طریقی برای یافتن آن قرار داد و از آنها پیروی کرد؛ درست همان گونه که در صورت شاختن قطعی واقعیت، از آن پیروی می شود و این گونه پیروی نمودن از روایت ظنی در صورتی صحیح است که مفهوم و مدلول آن حکم شرعی باشد، و یا بر موضوعی دلالت کند که دارای اثر شرعی باشد، زیرا در احکام شرعی انسان در صورت عدم اطلاع از حکم واقعی، مکلف به ظاهر است و باید طبق آن چه از دلایل ظنی ظاهر می شود عمل کند. این است معنا و شرط حجیت و اعتبار روایات ظنی، ولی این شرط گاهی در روایاتی که از معصوم (علیه السلام) درباره تفسیر نقل گردیده وجود نداره، زیرا روایات تفسیری غالباً مربوط به غیر احکام شرعی است م مانند روایاتی که در تفسیر آیات قصص و سرگذشت ملت ها و اقوام گذشته و یا در تفسیر آیات اصول و عقاید و امثال آن آمده است. پس دلایل حجیت و اعتبار خبر واحد نمی تواند شامل تمام اخبار تفسیری گردد و اعتبار همه آنها را تثبیت کند.
ولی این اشکال، به نظر ما سست و مخالف تحقیق است، زیرا در مباحث علم اصول ثابت گردیده که معنای اعتبار علائم و امارات که به طور ظنی و احتمالی، واقع را نشان می دهد، این است که آن علائم شرعاً و طبق نظر شارع به جای دلایل علمی و یقین آور به کار می رود، ظن به واقع و واقع یابی احتمالی که از آنها استفاده می گردد جانشین قطع و یقین است که از دلایل علمی به دست می آید.
با این حساب، در هر موردی که از دلایل علمی پیروی می شود از این گونه علائم و دلایل ظنی نیز که شرعاً معتبر می باشند می توان تبعیت کرد، و خبر واحدی که معتبر است شرعاً در تمام موارد به جای یک دلیل علمی می توان از بهره برد، و از افراد آن است، منتها یک فرد تعبدی است و نه وجدانی.
دلیل ما بر آن چه گفتیم روش جاری و دائمی عقلا و خردمندان است، زیر خردمندان همیشه از نشانه ها و دلایل ظنی معتبر که امارات نامیده می شوند پیروی می کنند؛ همان طور که از دلایل علمی و یقین آور پیروی می شود و عاقلان در ترتیب اثر دادن به دلایل معتبر، فرقی میان ادله علمی و ظنی قائل نمی شوند.
مثلاً در تصرف داشتن چیزی که آن را به اصطلاح ید می نامند، به ظاهر ید نشانه مالکیت متصرف است بر آن چه در دست و در تصرف اوست، مردم با همان علامت و نشانه، او را رسماً مالکو صاحب آن چیز می شناسند و شارع هم مردم را از این روش همیشگی باز نداشته و آن را روش نادرستی معرفی نکرده است.(4)
4 - 2. آیت الله معرفت
از جمله موافقان حجیت روایات تفسیری باید از استاد بزرگوار حضرت آیه الله معرفت (قدس سره) نام برد. از آن جا که در میان موافقان کمتر کسی مثل وی به طور مبسوط و مستقل این بحث را منقح ساخته است و دیدگاه او از جهتی با سایر قائلان به حجیت نیز تفاوت دارد، بسیار به جاست که سخنانش را به اختصار گزارش کرده و سپس با یک جمع بندی و یادآوری نکاتی، نظر خویش را ارائه داده و این بخش را پایان بریم.
استاد معرفت پس از تبیین و تقریر اصل بحث به نقل سخنان برخی از طرف داران عدم حجیت روایات تفسیری، از جمله علامه طباطبائی (رحمه الله) پرداخته و آن گاه می فرماید:
خلاصه استدلال علامه بر عدم اعتبار خبر واحد در کشف معانی قرآن، بر دو پایه استوار است:
1. اعتبار و حجیت خبر واحد، جنبه تعبدی دارد؛ یعنی دستور و قراردادی شرعی است، نه ذاتی، و این در مواردی امکان پذیر است که دارای اثر شرعی بوده باشند، از این رو در مورد عمل مکلفان قابل تصور است که تنها در باب فقه وجود دارد.
2. خبر واحد، کاشفیت قطعی از واقع ندارد، لذا نمی تواند نه کاشف بیان معصوم باشد و نه کاشف مراد واقعی آیه.
به علاوه، مستفاد از روایات عرض آن است که برای پی بردن به صحت مفاد خبر واحد، می توان از قرآن بهره گرفت. اکنون اگر برای بهره گرفتن از قرآن لازم باشد که از خبر واحد استفاده کنیم، هر آینه صورت دور پیدا می کند!
ولی این استدلال، به نظر ناتمام می نماید، زیرا:
اعتبار خبر واحد ثقه، جنبه تعبدی ندارد، بلکه از دیدگاه عقلا جنبه کاشفیت ذاتی دارد، که شرع نیز آن را پذیرفته است.
بنای انسان ها بر آن است که بر اخبار کسی که مورد ثقه است، ترتیب اثر می دهند و همچون واقع معلوم با آن رفتار می کنند و این نه قراردادی است و نه تعبد محض، بلکه همان جنبه کاشفیت آن است که این خاصیت را به آن می بخشد.
شارع مقدس - که خود سرآمد عقلاست - بر همین شیوه رفتار کرده خرده ای نگرفته، جز مواردی که خبر آورنده انسان فاقد تعهد باشد که قابل اطمینان نیست و بدو تحقیق نباید به گفته اثر داده شود ان جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا.(5)
لذا اعتبار خبر واحد ثقه، نه مخصوص فقه و احکام شرعی است و نه جنبه تعبدی دارد. بلکه اعتبار آن عام و در تمامی مواردی است که عقلا از جمله شرع (شارع)، کاربرد آن را پذیرفته اند.
از این رو، اخبار عدل ثقه از بیان معصوم، چه در مورد تفسیر قرآن و چه دیگر موارد، از اعتبار عقلایی مورد پذیرش شرع برخوردار بوده و کاشف و بیان کننده بیان معصوم می باشد و حجیت دارد و همانند آن است که شخصاً و مستقیماً از معصوم تلقی شده باشد.(6)
نقد
با دقت در سخنان گذشته که از حضرت استاد نقل شد یک نکته بسیار مهم و جدید جلب نظر می نماید و آن این که وی تنها کسی است که به صراحت برای خبر واحد جنبه کاشفیت ذاتی قائل است و تفاوتی که قبلاً اشاره کردیم میان دیدگاه ایشان و سایر طرف داران حجیت خبر واحد وجود دارد، نیز همین است و اتفاقاً تنها مورد مناقشه در کلام ایشان نیز همین جاست.
توضیح این که: به نظر ما اصل سخن حضرت استاد بسیار متین و استوار است و دفاع محکم وی از دیدگاه موافقان حجیت بسیار ستودنی است و ما نیز همین دیدگاه را صواب دانسته و آن را برگزیده ایم.
لیکن این سؤال را باید پاسخ دهد که حجیت ذاتی برای خبر واحد به چه معناست و چگونه قابل اثبات می باشد و آیا می توان پذیرفت که خبر واحد جنبه کاشفیت ذاتی داشته باشد، به همان معنایی که مثلاً قطع حجیت دارد یا این که از ذاتی دانستن حجیت برای خبر واحد معنای دیگری قصد کره است؟
در هر حال اگر جنبه کاشفیت ذاتی برای خبر واحد به همان معنای کاشفیت ذاتی قطع است، نیاز به دلیل دارد، و اگر معنای دیگری از ذاتی قصد کرده باید آن را روشن سازد و طبیعی است که در آن صورت مسئله به گونه ای دیگر بوده و از باب جعل اصطلاح خواهد بود.
ضمناً باید مشخص کند که اگر خبر واحد کاشفیت ذاتی دارد، چرا عده ای حجیت آن را نمی پذیرند؟ مگر نه این است که حجیت ذاتی قابل جعل نیست نه نفیاً و نه اثباتاً؟ آیا همین اختلاف آرا در حجیت خبر واحد ما را به غیر ذاتی بودن حجیت آن و تعبدی و قرار دادی بودنش رهنمون نمی سازد؟
نتیجه گیری
به دلیل استواری سخن موافقان حجیت روایات تفسیری ما نیز این نظر را بر می گزینیم و معتقدیم: با تکیه بر مهم ترین دلیل حجیت خبر واحد یعنی سیره و روش عقلا بدون هیچ تردیدی روایات تفسیری حجیت داشته و معتبر می باشند، چرا که می دانیم عقلا بدون در همه امور خویش بدون توجه به این که داری اثر عملی باشد یا نباشد. عملاً به خبر واحد با دیده اعتبار می نگریسته اند، بنابر این همه کسانی که دلیل اعتبار خبر واحد را سره عقلا می دانند، باید حجیت عام و گسترده آن را در همه موارد نیز بپذیرند و اگر کسانی برای اثبات حجیت خبر واحد نه به سیره عقلا بلکه به آیات و روایات تمسک کنند، باز هم می گوییم بدون تردید آیات و روایات، اعتبار این گونه احادیث را امضا کرده اند و فرقی میان آن جا اثر شرعی بر آن متربت باشد یا نباشد نگذاشته اند. حال می گوییم، حتی اگر قدری تنزل کرده و بپذیریم که در حجیت خبر واحد، داشتن اثر شرعی شرط شده است باز هم با توسعه قائل شدن برای اثر، می توان حجیت این گونه احادیث را ثابت کرد، چون معتبر دانستن این احادیث دارای اثر است؛ یعنی استناد این روایات به معصوم قابل اثبات می باشد؛ به تعبیر دیگر همین که ما با قائل شدن به حجیت روایات تفسیری می توانیم، مفاد آنها را به معصوم (علیه السلام) نسبت داده و بگوییم: برداشت و تفسیر وبیان امام (علیه السلام) درباره این آیه چنین و چنان است، خود این یک اثر معتنابه و مهم است، چون ما از این طریق برداشت و فهم امام را در مورد آیات قرآن کشف می کنیم. پس بدون هیچ شبهه ای، روایات تفسیری حجیت داشته و از این جهت فرقی میان آنها و سایر روایات وجود ندارد. در نتیجه با قائل شدن به حجیت این گونه احادیث، مجموعه ای عظیم از معارف قرآنی به روی ما گشوده شده و از بیانات راه گشای معصومان درباره آیات قرآنی بهره مند می شویم.
آخرین نکته در این بخش این است که گر چه جمعی در مقام بحث و ارائه نظر قائل به عدم اعتبار این گونه احادیثند، اما عملاً همان ها نیز از این روایات بهره برده و در مقام تفسیر آیات نتوانسته اند احادیث تفسیری را کنار بگذارند. این نیز دلیل دیگری بر استحکام و استواری دیدگاه موافقان حجیت و قابل اغماض نبودن آن است، زیرا اگر اخبار عدل ثقه را در باب تفسیر فاقد اعتبار بدانیم محرومیت همیشگی از بیانات معصومان (علیه السلام) و اصحاب بزرگوار آنها را به دنبال داشته و فایده بهره مند شدن از بیانات آنان منحصر به دوران حضور آنان می گردد و این، زیانی است که به راحتی نمی توان به آن تن داد و آن را پذیرفت.
*****************************
1) مدخل التفسیر، ص 174 - 175.
2) همان، ص 174 - 176.
3) کلیات فی علم الرجال، ص 490.
4) البیان فی تفسیر القرآن، ص 398؛ مصباح الاصول، تقریرات بحث آیت الله خوئی، ص 180 - 181 و 239.
5) حجرات، آیه 6.
6) کاربرد حدیث در تفسیر (مقاله چاپ شده در مجله تخصصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، سال اول، شماره اول، ص 142 - 146.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page