عن عقیل الخزاعی ان امیرالمؤمنین (علیه السلام) کان اذا حضر الحرب یوصی المسلمین بکلمات، فیقول: تعاهدوا الصلاه، و حافظوا علیها، و استکثروا منها، و تقربوا بها، فانها کانت علی المؤمنین کتاباً موقوتاً، و قد علم ذلک الکفار حیث سألوا: ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین (1) و قد عرفها من طرقها، و اکرم بهاالمؤمنین الذین لایشغلهم عنها زین متاع و لاقره عین من مال ولا ولد؛ یقول الله عزوجل رجال لا تلهیهم تجاره ولابیع عن ذکر الله و اقام الصلاه (2) و کان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) منصباً لنفسه بعد البشری له بالجنه من ربه، فقال عزوجل: وامر اهلک بالصلاه و اصطبر علیها (3) فکان یامر بها اهله و یصبر علیها نفسه، ثم ان الزکاه جعلت مع الصلاه قربانا لاهل الاسلام علی اهل الاسلام، و لمن لم یعطها طیب النفس بها یرجوبها من الثمن ما هو افضل منها، فانه جاهل بالسنه، مغبون الاجر، ضال العمر، طویل الندم بترک امرالله عزوجل، و الرغبه عما علیه صالحو عبادالله، یقول الله عزوجل: و یتبع غیر سبیل المؤمنین نوله ما تولی (4) من الامانه فقد خسر من لیس من اهلها، و ضل عمله، عرضت علی السماوات المبنیه و الارض المهاد و الجبال المنصوبه، فلا اطول و لااعرض و لا اعلی و لااعظم لوا متنعن من طو لاو عرض او عظم و قوه او عزه امنتعن، ولکن اشفقن من العقوبه، ثم ان الجهاد اشرف الاعمال بعد الاسلام (الصلاه خ)، و هو قوام الدین، و الاجر فیه عظیم مع العزه و المنعه، و هو الکره فیه الحسنات، و البشری بالجنه بعد الشهاده، و بالرزق غداً عند الرب و الکرامه، یقول الله عزوجل و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله... (5)، ثم ان الراعب و الخوف من جهاد المستحق للجهاد و المتوارزین علی الضلال، ضلال فی الدین، و سلب للدنیا مع الذل و الصغار، و فیه استیجاب النار بالفرار من الزحف عند حضره القتال، یقول الله عزوجل: یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم الذین کفروا زحفاً فلا تولوهم الادبار (6) فحافظوا علی امرالله عزوجل فی هذه المواطن التی الصبر علیها کرم و سعاده، و نجاه فی الدنیا و الاخره من فظیع الهول و الخافه؛ فان الله عزوجل لایعبا بما العباد مقترفون فی لیلهم و نهارهم لطف به علماً، فکل ذلک فی کتاب لایضل ربی و لاینسی، فاصبروا و صابروا و اسألوا النصر، و ووسنوا انفسکم علی القتال، و اتقوا الله عزوجل ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون؛(7)(8)
عقیل خزاعی می گوید: همانا امیرمؤمنان علی (علیه السلام) هنگامی که جنگ پیش می آمد و آن حضرت حضور داشتند، توصیه می کرد مسلمانان را با کلماتی و می فرمود: به نماز تعهد داشته و آن را به عهده بگیرید از آن نگاهبانی نمایید، از آن زیادت کنید و فراوان نماز بخوانید و به وسیله آن تقرب بجویید، به درستی که نماز بر مؤمنان نوشته شده و دارای وقت های معین است. و کافران نیز این موضوع را فهمیده بودند، چرا که از آنها سؤال شد: چه چیز شما را در قعر جهنم انداخت، گفتند: از نمازگزاران نبودیم و شناخته بودند آن را از راه هایشان، و خداوند مؤمنان را به وسیله آن گرامی داشته، کسانی که زینت های متاع دنیا و چشم روشنی های مال و فرزندان، آنها را از نماز بازنداشته است، خداوند می فرماید: مردانی که تجارت و معامله، آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز باز ندارد و غافل نسازد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خویشتن را ملتزم به آن دانسته و آن را نصب العین خویش قرار داد بعد از آن که از ناحیه خدای بشارت بهشت به او داده شد، خداوند فرمود: خاندان خویش را به نماز دستور ده و بر آن شکیبا باش پس به درستی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این گونه بود که، اهل خویش را به نماز فرمان می داد و خویشتن بر آن استقامت می ورزید.
سپس زکات به همراه نماز وسیله تقرب اهل اسلام به همدیگر قرار داده شده است، و آن کس که طیب نفس در پرداخت زکات برایش ایجاد نمی شود و خواهان رسیدن به بهایی برتر از زکات باشد، به درستی که سنت، نادان و از حیث اجر و پاداش زیان کرده است و عمر خویش گم کرده و به هدر داده و با ترک دستور خدای - عزوحل - و روی گرداندن از آن چه بندگان شایسته خداوند انجام دهند و امکانی که بر عهده گرفته اند پشیمانی طولانی برای خویش ایجاد کرده است.
خداوند می فرماید: آن کس که روشی غیر از مؤمنان بجوید، او را ولی و دوست آن چه که دوست داشته و ولایتش را نپذیرفته قرار می دهیم پس به درستی که آن کس که اهل این امانت نیست، خسارت دیده و عملش گم و تباه گشته است، امانتی که بر آسمان ها برافراشته شده و زمین جنبان و گهواره گونه و کوه های قامت کشیده و استوار عرضه گشت و از تحمل آن امتناع ورزیدند (و اگر طول و عرض و بزرگی و قدرت و عظمت ملاک بود از آنها چیزی - طولانی تر و عریض تر و بزرگ تر و قدرتمندتر و با عزت و عظمت تر نبود) لکن به خاطر عقوبت و پاداش، از تحمل آن سرباز زده و شانه تهی کردند. سپس جهاد بعد از اسلام برترین اعمال است، قوام دین به آن است، اجر و پاداش همراه با عزت و بزرگی و عظمت در آن باشد، آن حمله و یورشی است که در آن نیکویی هاست، و بشارت به بهشت بعد از شهادت است و وعده زرق و روزی و کرامت و بزرگواری فردا نزد پروردگار است. خداوند - عزوجل - می فرماید: مپندارید آنان را که در راه خدای به شهادت رسیده اند، مردگانند....
پس به درستی که رعب و وحشت از جهاد کردن با کسانی مستحق جهادند و پشتیبان گمراهی اند، گمراهی در دین است و از دست دادن دنیاست همراه با ذلت و خواری و تحقیر شدن، و در آن، جلب نمودن آتش دوزخ است با فرار از حمله به هنگام جنگ و جهاد، خداوند - عزوجل - می فرماید: ای ایمان آورندگان، هنگامی که با کافران رو به رو شدید، به آن پشت نکنید پس مواظبت کنید بر فرمان خدای در این جایگاه ها که صبر و پایداری بر آنها کرامت و سعادت است و نجات از وحشت و ترس در دنیا و آخرت می باشد به درستی که خداوند - عزوجل - از روی لطف و بزرگواری با علم به آن چه بندگان شب و روز در آن غوطه ورند، اعتنا ننماید، همه اینها در کتابی - پروردگارم آن را گم و فراموش نکند، موجود است، شکیبا باشید و بر شکیبایی توصیه و سفارش کنید، پیروزی را بخواهید و جان خویش بر جنگیدن عادت دهید، از خدای بزرگ پروا کنید به درستی که خداوند با کسانی است، که تقوا پیشه کرده اند، و کسانی که نیکوکارند.
***********************************
1) مدثر آیات 42 - 43.
2) نور، آیه 37.
3) طه، آیه 132.
4) نساء، آیه 15.
5) آل عمران، آیه 169.
6) انفال، آیه 15.
7) نحل، آیه 128.
8) فروع کافی، ج 5، ص 36 - 38، ح 1.
برخی از آداب جنگ و جهاد
- بازدید: 503