اشتمال قرآن بر حقايق علمي

(زمان خواندن: 8 - 16 دقیقه)

 

ناهيد دامن پاك مقدم
عده اي معتقدند نظريه عرفي بودن زبان قرآن با اشتمال آن بر مطالب علمي ناسازگار است. زيرا براساس آياتي از قرآن 1همه علوم در قرآن است. چنانكه دانشمندي مانند ابن ابي الفضل المرسي و غزالي و ... سعي مي كردند همه علوم را از قرآن استخراج كنند.

زيرا بر اين باور بودند كه همه چيز در قرآن است.و لذا آياتي را كه ظاهر آنها با يك قانون علمي سازگار بود بيان مي كردند و هرگاه ظواهر قرآن كفايت نمي كرد دست به تأويل مي زدند و ظواهر آيات را به نظريات و علومي كه در نظر داشتند بر مي گرداندند. 2
بر طبق اين ديدگاه چنانچه قرآن را خالي از حقايق علمي فرض كنيم خطاب قرآن صرفاً در خور فهم عوام مي گردد. و زبان قرآن نيز در خور فهم عوام خواهد بود و زباني كه صرفاً در خور فهم عوام باشد راه را براي طرح كثيري از پرسش هاي علمي، كه در فضاي علمي عالمان مطرح است، خواهد بست. زيرا كسي كه معتقد باشد زبان كتاب و سنت در خور فهم عوام است، هيچگاه مضامين علمي را در آيينه الفاظ و آيات نخواهد ديد و گامي در طرح پرسش علمي پيش نخواهد نهاد. از آن روي كه زبان عوامانه دقت و موشكافي پرسش هاي عالمانه را بر نمي تابد.3
بنابر ابن، قرآن مسلماً حاوي مطالب و حقايق علمي است كه در صورت پذيرفتن زبان عرفي قرآن، بايد بگوييم مردم عصر نزول، آن ها رانمي فهميده اند و مردم معاصر با پيشرفت علم به آن حقايق پي برده اند. چنانكه برخي از نويسندگان اخير مصر گفته اند اعجاز قرآن براي اعراب به وسيله الفاظ و تركيب جالب و غير قابل تقليد آن اثبات مي شود و لذا قرآن تحدي كرده و گفته است« هركس مي تواند سوره اي مثل آن بياورد» و با گذشت چهارده قرن هيچ كس نتوانسته است سوره اي مثل قرآن بياورد»4. لكن براي ملت هاي غير عرب ، كه نمي توانند اعجاز ادبي قرآن را درك كنند ، لازم است كه تفسيرهاي علمي از قرآن صورت گيرد تا اعجاز قرآن آنها را قانع و به طرف اسلام جذب كند5. در اين صورت اگر كسي به زبان علمي قرآن آگاه نباشد اعجاز قرآن را درك نخواهد كرد.
براي مثال در آيه شريفه « هو الذي خلقكم من نفس واحدة و جعل منها زوجها »6 منظور از « نفس واحدة» پروتون و منظور از «زوج» الكترون معني شده است.7 به منظور توجه به همه جوانب شبه مذكور، ذكر مراتب ذيل در بررسي و پاسخ به آن، مناسب به نظر مي رسد:

الف) قرآن براي بيان علوم نازل شده است
بي شك قرآن براي بيان احكام و مسائل تعبدي و معارف و حقايق معنوي و آن چه مربوط به هدايت بشر است نازل شده است، پس براي بيان علوم نيامده است و آيات شريفه هم ظهور دارد. مانند« نزلنا عليك الكتاب تبياناً لكل شيء» و «ما فرطنا في الكتاب من شيء»8.
اكثر مفسران مي گويند ممكن است مراد از كتاب در آيات مذكور، قرآن 9يا لوح محفوظ4 يا علم خد10 يا امام 11 و حتي «أجل »12 باشد و اگر هم منظور قرآن باشد، اين آيات بر وجود تمام علوم در ظواهر قرآن دلالت ندارد بلكه مفهوم آيات اين است كه آنچه مربوط به هدايت و كمال انسان است، در قرآن به تفصيل يا به اجمال ذكر شده است.
علاوه بر آن، خداوند با آدمي با شيوه اي سخن گفته است كه هم عوام و هم عالمان از آن بهره مي برند و به نوعي زبان عام و خاص را جمع كرده است. پس اينطور نيست كه عده اي آن را عوامانه و عده اي آن را در خور عالمان بدانند و به اين طريق با مسلم پنداشتن قوانين و نظريات علوم تجربي سعي كنند آياتي موافق آنها در قرآن بيابند و به نوعي آيات را برخلاف معاني ظاهري حمل نمايند.
بنابراين مي توان گفت : « تفسير علمي در حقيقت تفسير نيست، زيرا معني و مقصود آيات را روشن نمي كند بلكه نوعي تطبيق است»13 دكتر «ذهبي » در يكي از دلايلش در ردتفسير علمي مي گويد: «از نظر لغوي
تفسير علم معقول نيست؛ چه معناي الفاظ در طول قرون و اعصار تغيير مي كند و معاني لغوي و شرعي و اصطلاحي پديد مي آيد و بسياري از اين معاني جديد است كه در صد اسلام نبوده است. معهذا آيا مي تواند معقول باشد كه خداوند با همان الفاظ اين معاني را كه نسل ها بعد پيدا شده اراده كرده باشد، اين مطلب را كسي قبول نمي كند مگر آنكه عقل خود را انكار كند»14. زيرا معيار در فهم قرآن همانا استعمال لغات در نظر اعراب است. پس براي درك هر آيه اي لازم است به فهم عرب خالص (اعراب صد ر اسلام) اكتفا كرد و توسعه هاي بعدي را كه در لغات و اصطلاحات زبان عرب داده شده است در نظر نگرفت. و لكن در تفسير علمي ، خلاف اين معيار عمل مي شود؛ پس تفسير صحيحي نيست. براي مثال از« نفس واحده» معني « پروتون» را مي گيرند، در حالي كه عرب چنين استعمالي نكرده است. و علاوه بر آن موار مذكور در ارجاع لفاظ به معني خلاف ظاهر به علت نداشتن قرينه عقلي يا نقلي قطعي صحيح نيست.
از طرف ديگر اگر قرآن را يكپارچه مطالب علمي بدانيم كه در پس پرده الفاظ آن قرار دارد، بلاغت قرآن مخدوش مي شود. زيرا بلاغت عبارت است از «مطابقت كلام با مقتضي حال» در حالي كه در اين صورت خداوند، معاني از الفاظ قرآن اراده كرده كه اعراب به آن معاني جاعل بوده اند و اين موجب مي شود يكي از خصايص مهم قرآن را از آن سلب كنيم.15

ب) حقايق علمي در ساختار برقراري ارتباط
بي شك قرآن كريم در آيات بي شماري دعوت به دقت نظر و تأمل در آيات آفاقي و انفسي كرده، تا از اين رهگذر بشر خاكي به عظمت صنع و قدرت خالق كريم بپردازد:
« سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتي يتبين لهم انه الحق»16.
براساس آيه مذكور و نظير آن، قرآن كريم ژرف نگري در پديده هاي بزرگ و خرد جهان هستي را به انسان توصيه مي كند؛ گاه به تدبر در چگونگي آسمانها و كهكشهان ها و مدارات و حركات منظم آنها فرمان مي دهد و گاه به دقت در احوال كوهها و زمين و آنچه در دل زمين است امر مي فرمايد17
آفرينش مورچه زنبور عسل ، شتر، موجودات در اعماق درياها، گياهان و جزء اينها همگي رانشانه هايي معرفي مي كند كه خداوند تعالي دقت و چگونگي آنها را از بندگان خواسته است.
از اين رو ، برخي زبان شناسان معتقدند بر اساس ساختار برقراري ارتباط كه از چهار عنصر پيام، فرستنده پيام، مخاطب و وسيله ارتباطي تشكيل مي يابد، شناخت جهان و انسان ضروري است. زيرا بعثت انبيا نيز يك ارتباط است كه در آن عنصر پيام ، قرآن است. و شناخت فرستنده پيام و مخاطب پيام در فهم پيام موثر است. لذا شناخت خداوند (به عنوان فرستنده پيام ) از طريق شناخت فعل او (جهان و مخلوقات او) ميسر است. پس براي فهم بيشتر پيام خداوند (كتاب) بايد جهان و انسان را بيشتر شناخت.«كتاب طبيعت و كتاب شريعت ، كاتب واحدي دارند و هر دو فعل باري اند و شناخت يكي قطعاً در شناخت يكي موثر است»18
حتي برخي بر يان باورند كه قرآن كريم در بيان برخي مطالب شيوه اي در پيش مي گيرد كه ايجاد شك كند تا به اين وسيله مخاطبان خود را به تعقل و تدبر وادارد.
در واقع از نظر آنان قرآن نه تنها به تفكر دعوت كرده، بلكه زمينه آنرا هم فراهم آورده است.19
لذا با توجه به دعوت قرآن از مخاطبان - اعم از خاص و عام - در تفركر و تدبر در
آيا انفقي و انفسي روشن است كه مسلماً قرآن از حقايق علمي سخن گفته است منتهي برخي از مصاديق آنرا مردم عصر نزول مي فهميدند و برخي از مصاديق ديگر را بشر معاصر با پيشرفت علم شناخته است. و به هر حال اين طور نيست كه مخاطبين تنها عوام باشند و زبان آن نيز تنها در خور آنان در نظر گرفته شده باشد.
چنانكه برخي معناي لغوي كلمه «كفاتاً»20 حركت زمين به دور آفتاب را فهميده اند. حال آنكه در زمان نزول قرآن مسلماً كشف نشده بود.

ج) تفكيك بين تطبيق و تفسير علمي
تطبيق در اين جا به معني اين است كه مفسر در ابتدا يك نظريه علمي را انخاب كند و سپس آيات موافق آنرا از قرآن بجويد و آيات مخالف را تأويل كند. اين عمل در نهايت منجر به تفسير به راي مي شود.
علامه طباطبايي ضمن رد روش تطبيق در تفسير آيات ، خود در موارد متعدد در تفسير آيات از علوم جديد كمك مي گيرد.21
نيز آية ... مصباح يزدي همين ديدگاه را پذيرفته و مي گويد: رعايت اين نكته بسيار مهم است كه واقعاً در صدد فهم آيه باشيم ، نه اين كه پيشاپيش چيزي را پذرفته باشيم و بعد بخواهيم همان را بر آيات تطبيق كنيم و معناي دلخواه خود را بر قرآن تحميل كنيم خواه آن پيش داوري ناشي از مفاهيم فلسفي باشد يا عرفي يا علوم تجربي يا جامعه شناسي يا غير آن. 22
بنابر اين ، در تفسير آيات چنان چه ظواهر قرآن با علوم تجربي قطعي موافق باشد مي توان در تفسير از آن مطلب علمي استفاده كرد، ولي اگر علوم ظني مثل نظريه هاي علمي باشد ، نمي توان از آنها در تفسير قرآن استفاده كرد. زيرا اين نظريات در معرض تغيير و تبديل هستند. و انطباق قرآن با آنها موجب مي شود كه پس از تغيير آن علوم ، مردم در حجيت و صدق قرآن شك كنند . آيت ا... مكارم شيرازي در اين مورد مي نويسد: «گاهي مشادهده مي شود كه علم به ميدان علم مي آيد و قرآن را تفسير مي كند وقتي مي گويم « علم » منظورم كشفيات ثابت شده و قطعي علمي است نه فرضيات . كه فرضيه ها با گذشت زمان ، دستخوش تغيير و دگرگوني مي شود و نمي توان ثابت و تغيير ناپذير را به فرضيات دگرگون شونده تطبيق داد.»23اما برخي از افراد در فهم قرآن ، آنچنان خودباخته دستاوردهاي پيوسته در حال تغيير دانش نوين شده اند كه براي رفع اتهام و واپسگرايي از دين و قرآن و دينداران با ناشيگري به توجيه قرآن و تأويل ذيغ گرايانه ، به تطبيق مندرجات قرآن با فرضيه هاي علمي دست زده اند و با اين اقدام نه تنها رفع اتهام پنداري خود و ديگران را نكرده اند، بلكه پندار خود را تبثيت هم مي كنند. آية ا... طالقاني ، اين خودباختگي و احساس حقارت در علوم جديد را سرزنش مي كند24 مثلاً در مورد تفسير طنطاوي نوشته اند. « متأسفانه طنطاوي در راهي كه براي بيان بسياري از حقايق دارد حتي به ظاهر عبارات و كلمات آيه پايبند نمي ماند و به نقل سخن خويش مي پردازد . او نمي كوشد تا در قالب معناي حقيقي يا مجازي كلمات و به استناد قرائن لفظي و غير لفظي متصل يا منفصل يا به استنا سياق سخنان خود را بازگويد . از اين رو تفسير او از آيه ها بي قاعده و دل به خواهي به نظر مي رسد.25
از اين رو مي توان از تفسير علمي دو تلقي جداگانه داشت: يكي تفسير علمي جايز، مثل اين كه در آيه «و خلق كل شيء فقدره تقديراَ »26با توجه به كشفيات علمي امروز در نظم دقيق و حساب شده اي كه در شكل زمين و فاصله آن از خورشيد و ماه است و ... است مدلول آيه توسعه مي يابد و باعث تعميق در تصور ما مي شود 27ديگر تفسير علمي غير جايز مثل آن كه آيه « و لقد خلقنا الانسان من سلاسه من طين»28حمل بر نظريه پيدايش تكامل موجودات گردد.
لذا با توجه به ملاحظات مذكور گاه تحميل و تحميق برخي نظريات علمي بر قرآن باعث ايجاد شبه تعارض بين آيات قرآن و علم شده و بر عرفي بودن زبان قرآن اشكال وارد مي سازد.
مثلاَ در مورد آيه« ثم استوي فسو اهنَّ سبع سموات»29
و آيات ديگري كه به هفت بودن آسمانها اشاره مي كند. مفسرآن و قرآن پژوهاني كه در صدد تطبيق آن با هيئت بطلميوسي برآمده اند ، به خاطر رفع تعارض موجود بين آن دو، به انحاء، مختلف دست به توجيه زده اند.
مثلاَ فخر رازي ضمن تطبيق « سموات سبع » با افلاك نه گانه بطلميوسي مي گويد: « نص قرآن كريم بر « آسمانهاي هفت گانه » دلالت بر آن ندارد كه ستارگان نمي توانند بيش از هفت باشند»30
طنطاوي نيز يراي رفع اين مشكل ناسازگاري آيه مذكور با علم مي نويسد: « عدد هفت مفهومي ندارد و مفيد حصر نيست و چه اين آسمانها هفت باشد يا هزار .... تمام آنها فعل خداوند هستند كه بر جمال و كمالش دلالت دارند»31در مقابل آيت ا... معرف ضمن رد توجيه آسمانهاي هفتگانه با هيئت بطلميوسي در اضافه نمودن عرش و كرسي معتقد است مقصود از «سماء» فلك نيست. و از اين رو بايد در مورد هر آيه كه اين تعبير بكار رفته، معنا و مصداق را يافت.32
اما به نظر مي رسد بيان قرآن در اين مورد صرفاً سخن گفتن با مردمان صدر اسلام بر مبناي اعتقادات خودشان است. نه اين كه در اينجا قرآن در صدد بيان واقع باشد. زيرا هنگامي كه اسلام آمد، مردم هنوز در باورهاي عمومي شان بر نظر صائبه باقي بودند؛ از جمله اين عقيده كه معبودهاي هفت گانه بر دنيا تسلط دارند از اين رو هم ستارگان هفت هستند، هم آسمانها هم روزها و همين طور تا پايان . پس در زماني كه قرآن بر اساس لحجه شناخته شده بين مردمان نازل گرديد، عدد هفت اهميت خاصي داشت . به همين دليل در آيات آمده «سبعاً شداداً» (هفت آسمان محكم) و «الله الذي خلق سبع السموات و من الارض مثلهنّ» روشن است كه بين قدما سرزمين ها هم هفت بودند . بر طبق اين ديدگاه قرآن هم در پايان دوره علم قديم آمده ، به مقتضاي آن سخن گفته است. طنطاوي نيز با مطرح كردن اين نظريه مي گويد: « قرآن با آوردن«و يخلق مالا تعلمون » در پي اين آيات در واقع به طور پنهاني اشاره مي كند كه اين طور نيست كه آسمانها هفت باشند، به اين مقدار كه مردم آن زمان مي دانستند، اشاره شده است و بقيه واگذار شده تا مردمان خود دريابند»33
شايان ذكر است عده اي از قرآن پژوهان ضمن پذيرفتن اين ديدگاه بر اين باورند كه قرآن در بيان مقاصد خود با عقايد باطل عقايد عهد عرب رسول خدا مماشات كرده است. حال آنكه بايد توجه داشت كه هيچ يك از اين الفاظ د رمعناي حقيقي شان كه باطل و خرافي است در قرآن به كار نرفته تا حمل بر مماشات با عقيده آنان گردد. 34

د) تمايز زبان قرآ از زبان علمي
همچنان كه گفته شد ، خداوند به منظور هدايت مردم از انواع شيوه هاي بياني در رساندن مقاصد خود در قرآن بهره گرفته است. لذا اشتمال قرآن بر برخي مطالب و حقايق علمي مسلم است. ولي اين بدان معني نيست كه زبان قرآن ، زبان علمي اس زيرا زبان علمي داراي ويژگيهايي است كه انطباق آن را با زبان قرآن ناسازگار مي نمايد:
1- در شيوه زبان علم غير از علوم رياضي، مطالب به طور احتمال و ترديد بيان مي شود و قابل صدق و كذبند. حال آنكه زبان قرآن در ارائه مطالب به طور قطع و يقيين و بدون ترديدو احتمال سخن گفته است. از طرف ديگر وجود چنين ويژگي در زبان قرآن با فلسفه نزول قرآن و ارسال رسل مغايرت دارد . زيرا انبياء براي هدايت و تذكر مردم مبعوث شده اند و اين معنا با ترديد و دودلي و احتمال سازگاري ندارد.1
2- زبان علمي زباني است دانشمندان در رشته هاي مختلف مطالبشان را با آن بيان مي كنند و هدفشان توصيف واقعيت نيست.
3- در هر علم، مطالب آن دانش را در قالب الفاظ و اصطلاحات خاص بيان مي كنند. و به آن اصطلاح مي نويسند. به طوري كه بيشتر كلمات در معناي اصلي استعمال نمي شود. حال كه بر طبق نظر اكثر دانشمندان علوم قرآني و مفسرين، قرآن قابل فهم همه است و اين مطلب با كتاب هدايت و تربيت بودن قرآن متناسب است.
4- در زبان علمي، مجاز كنايه و مبالغه تقريباً يافت نمي شود، زيرا مقصود تفهيم و تفهم آن مطالب علمي است و اين ويژگيهاي زباني در مفاهمه علمي خدشه وار مي سازد. لذا از مجاز گويي احتراز مي كنند و كلمات مشترك به كار نمي برند. حال آنكه قرآن از سبكهاي فوق استفاده نموده است. از اين رو، قرآن در مطالب علمي از زبان علمي بهره اي نگرفته است و عهده دار هيچ بار مثبت يا منفي براي حوزه هاي علوم طبيعي و زيستي نيست. در اين صورت تعارضي كه برخي ميان آيات و نظريات علمي قائل آند منتفي مي گردد
________________________________________
1- نحل: 99 و انعام: 38 و انعام: 59.
2- ر. ك: ابوحامد غزالي « جواهر القرآن»، ابن ابي الفضل المرسي، « التفسير و المفسرون» ، به نقل از بدر الدين زرگشي، پيشين، 2/182 و 181
3- سيد هدايت جليلي «روش شناسي تفاسير موضوعي قرآن» پيشين،ص 200.
4- بقره: 23.
5- عبد الرزاق نوفل«القرآن و العلم الحديث» ، بيروت، دارالكتاب العربي ، سال 1973 م ، ص 26
6- اعراف : 189 .
7- همان، ص 156.
8- نحل: 89.
9- انعام:38.
10- فضل بن حسن طبرسي، پيشين،4/289 و 6/38. زمخشري، پيشين، 2/628 . و محمد حسين طباطبايي ، الميزان، پيشين 4/325.
11- فضل بن حسن طبرسي، همان، 4/289 ، زمخشري، پيشين2/21 و 31 ، و طنطاري جوهري« الجواهر في تفسير القرآن الكريم»، جلد چهارم ، چاپ چهارم، بيروت، دار احياء التراث العربي، سال 1412 هـ. ق، ص 37
12- زمخشزي، پيشين،2/31.
13- سيد هاشم بحراني، پيشين، 1/528 .
14- فضب بن حسن طبرسي، پيشين 4/298.
15- ر.ك: كلام محمد حسين طباطبايي ، الميزان، پيشين، 1/6 و 8.
16- محمد حسين ذهبي، پيشين ، 2/294-491.
17- همان، ص 494 .
18- فصلت: 53.
19- آيات: يونس: 101 و ذاريات: 20و21 . جهت اطلاعات بيشتر ر.ك: عبد الكريم سروش « قبض و بسط تئوريك شريعت» پيشين، ص 202 الي 204 ( فهم بهتر سخن باري به فهم وقعيت بي نهايت متكي است).
20- سيدهدايت جليلي ، روش شناسي تفاسير موضوعي قرآن ، پيشين، ص 239.
21- الجواهر، 5/6 به نقل از زهرا نفيسي«عقل و علم در تفسير الجواهر » بيّنات ، شماره 6 ، دوره دوم ، سال 74 ، ص 153- 136.
22- مرسلات: 25«الم نجعل الارض كفاتاً» (كفات و كفت به معني جمع كردن و ضميمه كردن چيزي به يكديگر است و به پرواز سريع پرندگان نيز «كفات » گفته مي شود زيرا به هنگام پرواز سريع بالها را جمع مي كنند تا تا با سرعت بيشتري به پيش رود ر.ك: ناصر مكارم شيرازي ، تفسير نمونه ، پيشين، 25/411.
23- ر.ك: محمد حسين طباطبايي«الميزان» پيشين، 8/1و 7و 18/382 و 14/279.
24- محمد تقي مصباح يزدي ، معارف قرآن، پيشين ص 229
25- مكارم شيرازي ، « مجله پيام قرآن» پيش شماره ، قم ، انتشارات دارالقرآن كريم، ذيل آيه مربوطه.
26- سيد محمد مهدي جعفري ، « شيوه تفسيري پرتوي از قرآن» پيشين، ص 107 و 106
27- زهرا نفيسي، پيشين، ص 152
28- فرقان: 2
29- و2- سيد قطب «تفسير في ضلال القرآن» چاپ بيست و چهارم ، بيروت، دارالشرق، سال 1415 هـ.. ق ذيل آيه مربوطه .
30- 2- مومنون: 12.
31- 3- بقره: 29.
32- 4- فخر رازي، « التفسير الكبير »جلد اول ، چاپ دوم ، بيروت ، دارالحياء التراث العربي ، سال 1417 هـ. ق. ذيل آيه مربوطه.
33- 5- ر.ك: طنطاوي جوهري ، پيشين، 1/صص 47.
34- محمد هادي معرفت، زبا قرآن ، پيشين ، ص 24و 25.
35- نباء: 12.
36- طلاق: 12.
37- طنطاوي ، پيشين ،4/62.
38- جعفر نكونام ، پيشين، ص 44 .
39- آية ا... موسوي اردبيلي ، پيشين، ص15
40- ر.ك: ابراهيم كلانتري ، پيشين، ص 83

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page