شفا یافتن آقا محمد مهدی

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

و نیز محدث نوری می نویسد: شخصی به نام آقا محمد مهدی از اهالی بنادر ممالک هند در سال ۱۲۹۹ هجری وارد کاظمین شد. پدر او شیرازی بود اما در همان بنادر متولد شده بود و زندگی می کرد. سه سال قبل از آن ماجرا، به مرضی گرفتار آمد که وقتی عافیت یافت کر و لال شد. برای شفا یافتن کری و لالی متوسل به زیارت ائمه عراق شد. او در شهر کاظمین بستگانی داشت که از تجار معروف بودند.
پس، وارد منزل آنان شد و بیست روز در کاظمین توقف کرد. روزی که مصادف با حرکت کشتی دودی به سامراء بود او را به کشتی سوار کردند و به مسافران که نوعا اهل کربلا و بغداد بودند سپردند و توصیه شدید در مراقبتش نمودند، زیرا او از سخن گفتن عاجز بود. نیز به بعضی از اهل سامراء نامه نوشتند که او را در کارهایش یاری نمایند، تا اینکه کشتی وارد سامراء شد. او را به سرداب منور آوردند. این ورود به سرداب در روز جمعه دهم جمادی الاخر ۱۲۹۹ هجری بود. در سرداب مطهر جماعتی از مقدسان و افراد مورد اعتماد مشغول عبادت بودند تا اینکه او را در صفه مبارکه جای دادند.
او گریه و زاری و تضرع را آغاز کرد و به استغاثه خود ادامه می داد. پیش از آن حاجت خود را روی دیوار نوشت و از حضار درخواست دعا و شفاعت نمود. گریه و تضرع او پایان نیافت، مگر اینکه خداوند زبان او را باز کرد و این کار به اعجاز حضرت حجت (علیه السلام) بود. پس، از آنجا خارج شد در حالی که زبانش به خوبی به سخن باز شده بود. در روز شنبه فردای آن روز، او را در محضر درس سید فقها و استاد علما، رئیس شیعه و تاج شریعت میرزا محمد حسن شیرازی - که خدا مسلمین را با بقای او بهره کامل عنایت کند - حاضر کردند. او نزد میرزای شیرازی سوره فاتحه را تبرکا قرائت کرد و همه حضار به صحت و حسن قرائت او اعتراف کردند. داستان در آن روز در میان مردم شهرت یافت و مورد تمجید قرار گرفت(۲۶).
محراب ابروان بنما تا بهر گهی * * * دست دعا بر آرم و بر گردن آرمت
خونم بریز و از غم هجرم خلاص کن * * * منت پذیر قبضه خنجر گذارمت

پاورقی :
(۲۶) همان ماخذ:۲۶۵ ح ۳۲