در تاريخ آمده است كه يكى از صحابه حضرت رسول اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) كه در بيرون مدينه به كار چوپانى مشغول بود خدمت ايشان آمد و پرسيد كه در چه شب هايى به مدينه بيايم تا شب قدر را درك كنم؟ حضرت براى او شب هاى نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم را بر شمرد، ولى او اعلام كرد كه نمى تواند هر سه شب را به مدينه بيايد. بار ديگر پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) دو شب بيست و يكم و بيست و سوم را بر شمرد ولى آن شخص كه جُهَنی نام دارد گفت كه نمى تواند هر دو شب به مدينه بيايد. پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) به او گفت كه فقط شب بيست و سوم را به مدينه بيايد. از آن پس مردم مدينه با ديدن جُهَنی در شب بيست و سوم، مى دانستند كه اين شب بيش از هر شب ديگرى احتمال دارد كه شب قدر باشد.(1)
عبد اللَّه بن بکیر، از زراره، از امام باقر یا امام صادق (علیهما السلام) روایت می کند : از آن امام در باره شبهایى از ماه رمضان که غسل در آنها مستحب است، سؤال کردم، امام فرمود: شب نوزدهم، شب بیست و یکم و شب بیست و سوّم و فرمود: شب بیست و سوّم شب «جُهَنی» است، و حکایتش چنین است که فردی به نام جُهَنی به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) گفت که : منزل من از مدینه دور است، پس شبى را به من بفرماى تا به آنجا بیایم، پیامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) به او فرمود تا در شب بیست و سوّم به مدینه بیاید.شیخ صدوق(ره) میگوید: و نام جُهَنی ، عبداللَّه بن انیس انصارى است.(2)
متن عربی :
فِي رِوَايَةِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ( عليهما السلام ) قَالَ : سَأَلْتُهُ عَنِ اللَّيَالِي الَّتِي يُسْتَحَبُّ فِيهَا الْغُسْلُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ .
فَقَالَ : لَيْلَةُ تِسْعَ عَشْرَةَ ، وَ لَيْلَةُ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ ، وَ لَيْلَةُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ.
وَ قَالَ : لَيْلَةُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ هِيَ لَيْلَةُ الْجُهَنِيِّ .
وَ حَدِيثُهُ : أَنَّهُ قَالَ لِرَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه و آله ) : إِنَّ مَنْزِلِي نَاءٍ عَنِ الْمَدِينَةِ فَمُرْنِي بِلَيْلَةٍ أَدْخُلُ فِيهَا ؟
فَأَمَرَهُ بِلَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ.
منابع :
1- برگرفته از کتاب هدیه الزائرین حاج شیخ عباس قمی
2- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 161