مکارم اخلاق حسنه علماء

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

 حکایت نقل شده که شیخ بهائی رحمةالله معاصر بود با میرداماد روزی شاه عباس صفوی باتفاق شیخ و میرداماد سواره راه می رفتند و اسب سید سرکشی می کرد و جلوتر از همه راه می رفت و سید هم نمی توانست اسب را آرام ببرد و اتفاقاً اسبی که شیخ بهاءالدین سوار بود کاملاً آرام که عقب تر و آهسته تر راه می رفت شاه عباس خواست ادعا فی الضمیر و نیت این دو عالم بزرگ و مجتهد وقت آگاه باشد اذا شاه عباس خود را به نزدیک شیخ بهائی نموده و اشاره کرد که سید چرا جلوتر راه می رود مثل اینکه فهماند سادات نوعاً سبک روح می باشند شیخ بهاءالدین از گفتار و اشاره شاه ناراحت شد و فرمود شاه باید ملتفت باشد که آن حیوان که سید او را سوار است که می داند که مرکب آن سید و ذریه رسول خدا و عالم و مجتهد است لذا وجد می کند از وجد و شوق آرام نمی تواند راه رود و شاه نباید اعتراض کند شاه پس از لحظه ای خود را به سید رسانید اشاره به شیخ بهائی کرد و گفت بین جماعت شیوخ و ملاها اصولاً تنبل می شوند اسبی را که سوار است نمی تواند راه ببرد به جمعیت برسد سید از کلام شاه عباس ناراحت شد و گفت شاه نباید بعلماء اعتراض کند شیخ بهاءالدین آن قدر دارای علوم و فنون است که اسب از حمل آن عاجز است. شاه از اسب پیاده شد و سجده شکر بجا آورد و گفت که از جمله نعمتهای زمان من موافقت علماء است.**برهان دانش صفحه 276. ***
نقل است از ابن عباس که خوش خلقی حضرت رسول صلی الله علیه و آله به مرتبه ای بود که روزی در مسجد تشریف داشتن اصحاب در دور دائره آن حضرت به خدمت کاری کمر خدمت، بسته اعرابی در مسجد در آمد شمشیری حمایل نموده، سوسماری در دامی گرفته: گفت یا محمد انک کاذب ساحر) اصحاب در صدد قتلش خواستند که در آیند آن حضرت منع فرمود. به اعرابی فرمود که ای برادر گرامی خواهم گفت محمد ساحر و کذاب را فرمود محمد منم و لیکن ساحر و کذاب نیستم رسول خدایم اعرابی گفت سوگند به لات و عزی که اگر نه به جهت وجاهت و جمال و حسنت بود من این شمشیر را از خونت سیراب می کردم و قسم به لات که ایمان به تو نیاورم مادامی که این سوسمار به تو ایمان نیاورد. سوسمار آنجا افکند. رسول صلی الله علیه و آله گفت ای سوسمار سوسمار گفت لبیک یا رسول الله اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله اعرابی گفت یا رسول الله از در مسجد در آمدم در همه عالم هیچ کس از من دشمن بدتر به شما نبود اکنون بیرون روم هیچ کس را نسبت به شما از خود دوستری نمی دانم.**مناهج الشارعین. ***
در خبر است که سید عالم صلی الله علیه و آله با یکی از صحابه در صحرای مدینه می گذشت مشاهده فرمود که زنی بر سر چاهی می خواست که آب بکشد و عاجز بود آن حضرت نزد آن تشریف فرموده گفت ای عجوزه من از برایت آب کشم (ان احسنتم احسنم لانفسکم) حضرت بر سر چاه تشریف آورده آب کشید و بر دوش مبارک خود گذارد فرمود به آن زن که پیش رو راه خانه خود به من نمای آن شخص که رفیق حضرت بود هر چند سعی نمود که از حضرت بستاند که خود به خانه برد حضرت قبول نفرموده گفت من اولی از امتم به تحمل مشقت پس آن عجوزه پیش می رفت حضرت آن عقب روان بود تا که به در خیمه رسید و مشک آب را در آنجا بر زمین گذارد و رجوع فرمود عجوزه در خیمه شد و با فرزندان تقریر نمود که جوانمردی زیباروئی، شیرین کلامی، خوشبوئی با من تلطف کرده این مشک را برداشت و در اینجا رسانید گفتند که به کجا رفت گفت این است که می رود ایشان در عقب حضرت روان شده بشناختند برگشته گفتند ای مادر این آیه کس است که به او ایمان آورده ایم و شب و روز مشتاق جمالشیم و پیوسته لاف محبتش می زنیم. عجوزه با فرزندان از خیمه بیرون دویدند و در دست و پای حضرت افتادند و پیرزن بسیار بگریست گفت یا رسول الله گستاخی نمودم و شما را نشناختم چگونه از عهده آن عذر در آیم آن حضرت او را تسلی فرموده و دعای خیر در حق ایشان نمود و به تلطف بازشان گردانید. پس جبرئیل این آیه را نازل فرمود که و انک خلق عظیم تو صاحب اخلاق عظیم و برجسته ای هستی.**مناهج الشارعین، ص 808. ***
سوره فرقان آیه 63 عباد الرحمن الذین یمشوک علی الارض هوناً و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً بندگان خاص خداوند رحمن آنها هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه می روند و هنگامی که جاهلان آن ها را مخاطب سازند به آنها سلام می گویند (با بی اعتنایی و بزرگواری می گذرند) در واقع نخستین توصیفی که از عبادالرحمن و بندگان خاص شده است نفی کبر و غرور و خودخواهی است که در تمام اعمال انسان و حتی در کیفیت راه رفتن او آشکار می شود زیرا ملکات اخلاقی همیشه خود را در لابلای اعمال و گفتار و حرکات انسان نشان می دهند تا آنجا که از چگونگی راه رفتن انسان می توان با دقت و موشکافی به قسمت توجهی از اخلاق او پی برد.**تفسیر نمونه، ج 15، ص 147. ***
در حدیثی جالب از پیامبر صلی الله علیه و آله می خوانیم که روزی از کوچه عبور می کردند جمعی از مردم را در یک نقطه مجتمع دیدند از علت آن سؤال کردند عرض کردند دیوانه ای است که اعمال جنون آمیز و خنده آورش مردم را متوجه خود ساخته. پیامبر صلی الله علیه آنها را به سوی خود فراخواند و فرمود می خواهید دیوانه واقعی را به شما معرفی کنم همه خاموش بودند و با تمام وجودشان گوش می دادند فرمود: المتبختر فی مشیه الناظر فی عطفیه المحرک جنبیه بمنکبیه الذی لایرجی خیره و لا یؤمن شرط فذلک المجنون و هذا مبتلی کسی که با تکبر و غرور راه می رود و پیوسته به دو طرف خود نگاه می کنند پهلوهای خود را با شانه خود حرکت می دهد (غیر از خود را نمی بیند و اندیشه اش از خود فراتر نمی رود) کسی که مردم بخیر او امید ندارند و از شر او در امان نیستند دیوانه واقعی او است اما این را که دیدید تنها یک بیمار است.**تفسیر نمونه، ج 15، ص 148. ***
دومین وصف بنده گان خاص حلم و بردباری است (واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً) هنگامی که آنها را مورد خطاب قرار می دهند و بجهل و جدال و سخنان زشت می پردازند در پاسخ آنها سلام می گویند سلامی که نشانه بی اعتنایی توأم با بزرگواری نه ناشی از ضعف نقل است که روزی سفیهی دشنام به عبد الله عباس داد چون سفاهت او را دانست گفت هیچ حاجتی داری که روا سازم و هیچ مهمی داری تا به قضای آن قیام و اقدام نمایم مرد سفیه چون آن ملایمت را دید شرمنده شد بعد از آن جز طریق خدمت سلوک ننمود.**مناهج الشارعین، ص 806. ***
صدوق در امالی از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که چون وفات سعد بن عباد به حضرت رسول صلی الله علیه و آله رسید حضرت برخاست با صحابه و به خانه سعد آمد و فرمود که او را غسل دهند و خود بر عضاده در ایستاد تا او را غسل دادند و حنوط و کفن کردند و برداشتند و آن حضرت از عقب جنازه او بی کفش و رداء به هیئت اصحاب مصیبت روان شد گاهی جانب راست جنازه را می گرفت و گاهی طرف چپ را تا او را به قبر رسانیدند پس حضرت خود داخل قبر او شد و به دست مبارک خود او را در لحد گذاشت و خشت بر او چید می فرمود که سنگ بدهید و خاک بدهید و گل بدهید و فرجه های (شکافها) ما بین خشتها را پر می کرد پس چون فارغ و خاک بر قبرش ریختند و قبرش را درست کردند حضرت فرمودند که من می دانم که بدن او می پوسد و از هم می پاشد و لیکن خدا دوست می دارد بنده را که چون کاری کند محکم بکند پس مادر سعد از کناری صدا زد که ای سعد گوارا باد ترا بهشت. حضرت فرمود که ای مادر سعد ساکت باش و جزم مکن بر پروردگار خود بدرستی که سعد را در قبر فشاری رسید پس آن حضرت با مؤمنان برگشتند پس از حضرت پرسیدند که سبب چه بود که در جنازه سعد کاری چند کردی که در جنازه های دیگر نمی کردی فرمودند اما بی کفش و رداء رفتن برای آن بود که دیدم ملائکه در جنازه او بی کفش و رداء می روند من نیز به ایشان تأسی کردم و اما آنکه گاهی جانب راست جنازه را می گرفتم و گاهی جانب چپ را پس دست من در دست جبرئیل بود هر جا که او می گرفت من می گرفتم. گفتند یا رسول الله تو بر او نماز کردی و به دست خود او را دفن کردی و بعد از آن فرمودی که به او فشاری رسید فرمود بلی زیرا که او با اهل خود کجخلقی و بد اخلاقی بود به سبب فشار قبر به او رسید.**نفایس الاخبار، ص 298. ***
در معراج السعادة روایت کرده که روزی به حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کردند که فلان زن روزها را روزه می گیرد و شبها را به عبادت به پا می دارد و لیکن بداخلاق است و از کج خلقی و بداخلاقی به همسایگان خود آزار و اذیت می رساند آن حضرت فرمود هیچ چیزی برای او نیست و او از اهل جهنم است و فرمودند بداخلاق و بدخلقی بنده را می رساند به اسفل درک جهنم. فرمودند که خدا منع کرده است قبول توبه بدخلق را عرض کردند چرا یا رسول الله فرمود بعلت اینکه هر وقت از گناهی توبه کرد در گناه بدتر می افتد و فرمود بداخلاقی و سوء خلق گناهی است که آمرزیده نمی شود.**نفایس الاخبار، ص 298. ***
و از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مرویست که حضرت رسول صلی الله علیه و آله نوشت به میان مهاجر و انصار و هرکه ملحق به ایشانست از اهل یثرب که همسایه آدمی مثل نفس اوست که باید ضرر به او نرساند و حرمت همسایه بر همسایه مثل حرمت مادر است.**معراج السعادة، ص 210. ***
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود که نیکوئی با همسایگان باعث عمران و آبادی دیار می گردد و فرمود که از ما نیست کسی که نیکوئی با همسایه نکند و فرمود حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده است که ایمان نیاورده است به من هر که سیر بخوابد و همسایه او گرسنه باشد.**همان مدرک. ***

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page