شبانه، غریبانه هایم را بهانه میکنم و با نجوای «یا زهرا علیه السلام »، دل به غربت دیرینه بقیع میسپارم. ای دامن شب! ببین که دل خونم
دل خون از این فریادهای مانده در بیداد
ای دامن شب... دلم، این تنهاترین، مثل شبهای جبهه، عادت به گفتن «یا زهرا علیه السلام » دارد و من، ایّام فاطمیه که میرسد، به یاد مظلومیّت روزهایی میافتم که حتی آسمان، پیراهن مشکی خود را به تن کرده بود!
انگار تنها آسمان میفهمد، درد را.
تنها آسمان میفهمد، فاطمه علیه السلام را. تنها آسمان میداند که زخم دل تاریخ، با کدامین مرهم التیام خواهد یافت! شبانه، تنها بهانه غریبانه هایم، یا زهراست.
«یا زهرا»، وِرد معجزه سازی است که دوای تمام دردهاست، کلید تمام درهای بسته است و مشکل گشای تمام رنجها!
یا زهرا علیه السلام یعنی: ای آسمان! تو را گواه میگیرم که من به ولایت عشق میورزم و از غاصبان حق ولایت بیزارم!
یا زهرا علیه السلام یعنی: ای زمین! تو را گواه میگیرم که به حجت خداوند در زمین ایمان دارم و در سایه عنایتش و در آرزوی سپیده موعود، غرق در ندبه صبحگاهان جمعه میشوم! یا زهرا علیه السلام یعنی: ای بقیع! تو را گواه میگیرم که دلم سرشار از محبت فاطمه علیه السلام است؛ محبتی که از علی علیه السلام تا مهدی(عج)، از مدینه تا کربلا، از کربلا تا جمکران و از ازل تا ابد، در دلم ریشه کرده و هیچگاه از آن بیرون نخواهد رفت!
یا زهرا علیه السلام یعنی...
یا زهرا، ای آیینه دردمندی، ای مظلومه آل یس، ای اُمّ اَبیها، ای شرافت زن در قاموس هستی، ای عصمت محض، ای مفهوم زلالی و ای کوثر بیبدیل نجابت!
بگو! بگو چه کرد با تو، این عالَم خاک؟!
سید علی اصغر موسوی