در باز خواهد شد، تو صاحبخانه گر باشی *** کافی است تا نیت نمایم، در نظر باشی
میخواهم از آیینه هم آیینه تر باشم *** میخواهم امشب همنشینم تا سحر باشی
بگذار با تکرار تسبیح سرانگشتم *** تا صبح در انگشت هایم شعله ور باشی
هر لحظه می پیوندمت ای مادر بابا *** من با تو هستم با تو، تو با من اگر باشی
گفتم که یک دریا کویرم تشنه ام، تشنه *** گفتی که ـ اعطیناک کوثر ـ خوش خبر باشی
من از صدای ناله چرخیدن درها *** شک دارم ای بانو هنوزم پشت در باشی
رزیتا نعمتی
شعر « تشنه ام تشنه »
- بازدید: 3197