(انفاق)

(زمان خواندن: 10 - 20 دقیقه)

اسلام، حمایت از ضعفاء و سفارش آنان را به دیگران با تأکید بسیار و به عناوین و بیانات بی شمار کرده است. اسلام در راه حمایت از ضعفاء و مستمندان، گذشته از تشریع انفاقات واجبه، در مواردی تحت عناوین و شرایط ویژه به شرحی که در کتب فقهیه مذکور است، چون؛ زکوة مال و زکوة بدن، خمس، کفارات، اداء نذور، در سایر موارد نیز توصیه و ترغیب و تحریص شدیدی به احسانات و انفاقات و رفع نیازهای طبقه ضعیف و محتاج نموده است. و خود صاحبان شرع مقدس یعنی نبی اکرم و ائمه هداة (علیهم السلام) در این راه عملاً در حد کمال، پیشوا و پیشقدم بوده اند.
قرآن کریم :
(1) نیکویی آن نیست که روهای خود را در سمت مشرق و مغرب بگردانید (1)؛ بلکه نیکوکار (یا نیکویی سزاوار اهتمام، نیکویی) کسی است که به خدا و روز واپسین (قیامت) و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیغمبران ایمان آورد، و مال را با آنکه آن را دوست دارد (برای دوستی خدا) به خویشان و یتیمان و تهیدستان (آبرومند که سؤال نمی کنند) و مسافرین محتاج و بیچارگانی که درخواست و سؤال می کنند، و در راه آزادی بندگان بدهد و نماز را (درست و راست با شرایط آن) بر پا دارد و زکوة بدهد و چون عهد و پیمان بستند به عهدشان وفا کنند و در بأساء و ضرّاء (گرسنگی و رنجوری) و هنگام جنگ با دشمن، صابر و شکیبا باشند؛ آن گروه آنانند که (در پیروی از حق) راست گفته اند و آنانند که پرهیزکار و خود نگهدارند.
«لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمالَ عَلي‏ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبي‏ وَ الْيَتامي‏ وَ الْمَساکينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ».
(بقره، 177)
(2) کسانی که اموالشان را در شب و روز نهان و آشکارا (بر محتاجان) انفاق می کنند، اجر ایشان نزد پروردگارشان است و نه ترس و بیمی بر ایشان است و نه (در قیامت) اندوهگین می شوند.
«الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ».
(بقره، 274)
در کتاب کافی و تفسیر عیاشی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که در تفسیر این آیه فرموده اند: انها لیست من الزکوة (یعنی منظور از انفاق در این آیه، زکات واجب نیست بلکه منظور انفاقات مستحب است.)
(3) در وصف پرهیزکاران در اوایل بقره می فرماید: آنانکه به غیبت (به امور نادیده چون خدا، قیامت، قیام امام زمان (علیه السلام) ایمان آورند و نماز را (به شرایط آن) به پا دارند و از آنچه آنان را روزی داده ایم (چون علم، قدرت، جاه و ثروت، بر نیازمندان) انفاق می کنند و آنانکه به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو (بر سایر انبیاء) نازل شده می گروند و به آخرت یقین دارند، آنان از جانب پروردگارشان بر هدایتند و آنانند پیروزان و رستگاران.
«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُديً لِلْمُتَّقينَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ أُولئِکَ عَلي‏ هُديً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».
(بقره، 2 و 3 و 4 و 5)
(4) خدا را بپرستید و چیزی را به او شریک مگردانید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان و همسایه نزدیک و همسایه دور (یا همسایه خویش و همسایه بیگانه) و مصاحب در پهلو و مسافر محتاج و به آنچه دستهای شما مالک شده (بردگان) نیکی و احسان کنید که خدا، متکبر خودبین فخر فروش را دوست نمی دارد. (که همین تکبر و خودبینی و فخر فروشی مانع از احسان و اعتناء به دیگران می شود).
«وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبي‏ وَ الْيَتامي‏ وَ الْمَساکينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبي‏ وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما مَلَکَتْ أَيْمانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً الَّذينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ يَکْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرينَ عَذاباً مُهيناً».
(نساء، 36 و 37)
(5) بشتابید به سوی (موجبات) آمرزشی از جانب پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن به قدر آسمانها و زمین است که برای پرهیزگاران (از معاصی) آماده شده است؛ آنانکه در حال خوشی و توانایی و هنگام تنگدستی (هر چه می توانند به محتاجان) انفاق می کنند و فروبرندگان خشم و عفو کنندگان از مردمند و خدا نیکوکاران را دوست می دارد.
«وَ سارِعُوا إِلي‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقينَ الَّذينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمينَ الْغَيْظَ وَ الْعافينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ».
(آل عمران، 133 و 134)
(6) مثل آنانکه اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند؛ همچون دانه ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه صد دانه باشد و خدا برای هر که بخواند (ثواب عمل او را) چند برابر می افزاید و خدا واسع (پر بخشش) و داناست، کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند و آنچه را که انفاق نمودند از پی آن منت و اذیتی (به اشخاص مورد انفاق) نمی رسانند، اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر ایشان است و نه (در قیامت) اندوهگین می شوند. سخن نیکو (به محتاجان گفتن) و مغفرت و گذشت، از صدقه و انفاقی که در پی آن اذیت و آزار (به اشخاص مورد انفاق) در آید بهتر است و خدا بی نیاز و حلیم است.
«مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في‏ کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذيً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذيً وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَليمٌ».
(بقره، 261 و 262 و 263)
(7) جز این نیست که اشخاص با ایمان (کامل) کسانی هستند که چون نزدشان خدا یاد شود، دلهای آنان بیمناک گردد و چون آیات خدا بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگارشان توکل و اعتماد می کنند، هم ایشان کسانیند که نماز را (با شرایط آن) به پا می دارند و از آنچه ما آنان را روزی داده ایم (بر محتاجان) انفاق می کنند؛ آنان همان کسانند که به حقیقت اشخاص با ایمانند، برای ایشان نزد پروردگارشان درجاتی و آمرزشی و روزی فراوان و عالی است.
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً وَ عَلي‏ رَبِّهِمْ يَتَوَکَّلُونَ الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَريمٌ».
(انفال، 2 و 3 و 4)
(8) محققاً کسانی که کتاب خدا را می خوانند و نماز را (با حدود و شرایطش) به پا می دارند و از آنچه ما آنان را روزی داده ایم، در نهان و آشکار انفاق می کنند، تجارتی را امید دارند که هرگز کسادی نیابد تا خدا مزدهای ایشان را کامل بدهد و از فضل خود به آنان بیفزاید که خداوند آمرزنده و شکور (پاداش فراوان دهنده) است.
«إِنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ».
(فاطر، 29 و 30)
(9) محققاً پرهیزگاران (در آخرت) در باغها و در (کنار) چشمه ها هستند در حالی که آنچه را (از نعمتها) که پروردگارشان به آنان عنایت فرموده است می گیرند، بدین جهت که ایشان قبل از آن (یعنی در دنیا) نیکوکاران بوده اند؛ چون کم شبی را (بدون عبادت) می خوابیدند (یا کمی از شب را می خوابیدند) و در سحرها استغفار می نمودند و در اموالشان برای سائل و محروم، حق و نصیبی می دادند.
«إِنَّ الْمُتَّقينَ في‏ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ آخِذينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُحْسِنينَ کانُوا قَليلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ وَ في‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ».
(ذاریات، 15 تا 19)
(10) هر کس به آنچه کسب و عمل نموده در گرو است مگر اصحاب یمین که (به سبب انجام اعمال نیک، خود را از گرو بیرون آورده و در آخرت) در باغهای بهشت بوده از یکدیگر می پرسند از (حال) گناهکاران (و به گناهکاران که در دوزخند از همان دور می گویند:) چه چیز شما را به دوزخ کشاند و در آورد؟ گناهکاران می گویند: (سبب آوردنمان به دوزخ این که) ما از نماز گزاران نبودیم (در باطل و معاصی) داخل می شدیم و روز جزا را تکذیب می نمودیم تا این که یقین (مرگ) ما را آمد و به ما رسید.
«کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهينَةٌ إِلاَّ أَصْحابَ الْيَمينِ في‏ جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمينَ ما سَلَکَکُمْ في‏ سَقَرَ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکينَ وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ حَتَّي أَتانَا الْيَقينُ».
(مدثر، 38 تا 47)
(11) اما انسان هر گاه پروردگارش او را آزمایش کند پس گرامیش دارد و ره او نعمت و وسعت دهد (به خود مغرور می شود و خود را شایسته اکرام می پندارد) و می گویند: پروردگارم مرا اکرام نموده است. و اما چون آزمایشش کند به این که روزیش را بر او تنگ سازد (از خداوند ناراضی و شاکی شده) و می گوید بلکه (این وسعت و تنگی روزی برای آزمایش است که شما) یتیم را اکرام نمی کنید و یکدیگر را بر طعام و خوراک دادن مسکین ترغیب و تحریص نمی کنید و میراث را یک جا می خورید (حلال و حرام و نصیب خود و دیگران را با هم) و مال را فراوان دوست می دارید... (تا این که می فرماید چون قیامت بر پا شود) در آن روز آدمی متذکر و پشیمان می گردد؛ ولی آن تذکر و پشیمانی کجا برای او سود می دهد؟ می گوید: ای کاش که برای حیات و زندگیم (که حیات دائمی، اخروی است ذخیره ای از انفاقات و سایر اعمال حسنه) پیش فرستاده بودم.
«فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَکْرَمَنِ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ کَلاَّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْيَتيمَ وَ لا تَحَاضُّونَ عَلي‏ طَعامِ الْمِسْکينِ وَ تَأْکُلُونَ التُّراثَ أَکْلاً لَمًّا وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا کَلاَّ إِذا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا وَ جي‏ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّي لَهُ الذِّکْري‏ يَقُولُ يا لَيْتَني‏ قَدَّمْتُ لِحَياتي‏».
(فجر، 15 تا 24)
(12) آیا برای انسان دو چشم و زبان و دو لب قرار ندادیم؟ و او را به خیر و شر هدایت کردیم پس او عقبه(ی تکلیف و وظیفه) را داخل نشد و درنیامد (عقبه در لغت: گردنگاه و گذرگاه سخت در کوهها را گویند) و چه چیز تو را دانا گردانید که عقبه چیست؟ (عقبه و گردنگاه تکلیف) آزاد کردن بنده است (از قید بندگی) یا طعام و خوراک دادن است در روز گرسنگی یتیم صاحب قرابتی را یا مسکین خاک نشینی را، و آنگاه (آنکه بنده آزاد کند و یتیم و مسکین را طعام دهد) از جمله کسانی باشد که ایمان آوردند و به صبر و شکیبایی و نیز به مرحمت و مهربانی یکدیگر را وصیت و سفارش نمودند، آن گروه (در قیامت) اصحاب دست راستند.
«أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ فَکُّ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعامٌ في‏ يَوْمٍ ذي مَسْغَبَةٍ يَتيماً ذا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْکيناً ذا مَتْرَبَةٍ ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ».
(بلد، 8 تا 18)
(13) آیا دیدی (یا دانستی) آن کسانی را که به (روز) جزا تکذیب نموده و آن را دروغ می داند؟ پس او همان کسی است که یتیم را از پیش خود می راند و بر طعام مسکین تحریص و ترغیب نمی کند.
«أَرَأَيْتَ الَّذي يُکَذِّبُ بِالدِّينِ فَذلِکَ الَّذي يَدُعُّ الْيَتيمَ وَ لا يَحُضُّ عَلي‏ طَعامِ الْمِسْکينِ».
(ماعون، 1 و 2 و 3)
روایات :
(1) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): ایمان به من نیاورده است که شب سیر بگذراند و حال آنکه همسایه او گرسنه باشد، و هیچ قریه ای نیست که گرسنه ای در میان آنان شب بگذراند و خداوند در روز قیامت به سوی آنان نظر (رحمت) کند.
«ما آمن بی من بات شبعان و جاره جائع، و ما من اهل قریة یبیت فیهم جائع ینظر الله الیهم یوم القیمة».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 218)
(2) از امام صادق (علیه السلام): از محبوبترین اعمال نزد خداوند عزّوجلّ شادمان ساختن مؤمن است به سیر کردن او در حال گرسنگی و زدودن غم او یا پرداختن بدهی او.
«من احب الاعمال الی الله عزّوجلّ ادخال السرور علی المومن اشباع جوعته و تنفیس کربته او قضاء دینه».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 522)
(3) از امام باقر (علیه السلام): از حق مؤمن بر برادر مؤمنش این است که در گرسنگی او را سیر کند و در برهنگی او را بپوشاند و غم او را زائل نماید و بدهی او را بپردازد و هنگامی که بمیرد در میان اهل و اولادش جای او را (در کفالت و اداره امور آنان) بگیرد.
«من حق المؤمن علی اخیه المؤمن ان یشبع جوعته و یواری عورته و یفرج عنه کربته و یقضی دینه فاذا مات خلفه فی اهله و ولده».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 228)
(4) از امام صادق (علیه السلام): از حق مؤمن بر مؤمن، مودت و دوستی برای اوست در سینه اش، و کمک و غمخواری داشتن برای اوست در مالش، جانشین او شدن در میان اهلش، و یاوری کردن اوست بر کسی که ستم به او کرده است.
«من حق المؤمن علی المؤمن المودة له فی صدره و المواساة له فی ماله و الخلف له فی اهله و النصرة له علی من ظلمه».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 228)
(5) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): هیچ چیز اسلام را مانند شح (بخل توأم با حرص) از بین نمی برد.
«ما محق الاسلام محق الشح شیئی».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 5)
(6) از امام صادق (علیه السلام): هر مؤمنی که مؤمن دیگر را از مال خویش منع کند و حال آنکه او به آن محتاج باشد، خداوند از طعام بهشت او را نمی چشاند و از رحیق مختوم نیاشامد. (رحیق مختوم: شراب بهشتی است که در ظروفی سر بسته به مشگ می باشد).
«ایما مؤمن حبس مؤمنا عن ماله و هو محتاج الیه لم یذقه الله من طعام الجنة و لایشرب من الرحیق المختوم».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 521)
(7) از امام صادق (علیه السلام): کسی که برای او مسکنی (زائد) باشد و مؤمنی به سکنای آن محتاج شود؛ پس او را از آن مسکن منع کند (و به اجاره یا عاریه مثلاً به او ندهد) خداوند عزّوجلّ گوید: ملائکه من! بخل ورزید بنده من بر بنده من به سکنای دنیا؟ قسم به عزتم که بهشتهای مرا هیچگاه ساکن نشود.
«من کانت له دار فاحتاج مؤمن الی سکناها فمنعه ایاها، قال الله عزّوجلّ: ملائکتی ابخل عبدی علی عبدی بسکنی الدنیا، و عزتی و لایسکن جنانی ابداً».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 527)
(8) از امام صادق (علیه السلام): جز این نیست که خداوند این اموال زائد از احتیاج را به شما عطا نموده تا این که آنها را روآور کنید و سوق دهید به هر آنجا که خداوند آنها را سوق داده (یعنی هر آنجا که خداوند به شما دستور انفاق و صرف آن را داده است) و این اموال زائد را به شما عطاء نکرده تا این که آنها را ذخیره و گنجی کنید.
«انما اعطاکم الله هذه الفضول من الاموال لتوجهوها حیث وجهها الله و لم یعطکموها لتکنزوها».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 515)
(9) از امام صادق (علیه السلام): محققاً بقاء مسلمین و بقاء اسلام از جمله در این است که اموال نزد کسی آید که او در آنها حق را بشناسد و با آنها معروف انجام دهد، و محققاً فناء اسلام و فناء مسلمین از جمله در این است که اموال به دست کسی افتد که در آنها حق را نشناسد و با آنها معروف انجام ندهد.
«ان من بقاء المسلمین و بقاء الاسلام ان تصیر الاموال عند من یعرف فیها الحق و یصنع المعروف، و ان من فناء الاسلام و فناء المسلمین ان تصیر الاموال فی ایدی من لایعرف فیها الحق و لایصنع فیها المعروف».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 513)
(10) از امام صادق (علیه السلام): معروف چیزی است سوای زکوة، پس به سوی خداوند عزّوجلّ به بّر و نیکی و صله رحم تقرب جویید.
«المعروف شی ء سوی الزکوة فتقربوا الی الله عزّوجلّ بالبر و صلة الرحم».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 513)
(11) از امام صادق (علیه السلام): کسی که بخواهد خدا او را در رحمتش داخل و در بهشتش ساکن کند خلقش را باید نیکو کند، و از نفسش به دیگری باید انصاف دهد، و یتیم را باید رحم کند، و ضعیف را باید کمک کند، و برای خداوندی که او را خلق نموده باید تواضع کند.
«من اراد ان یدخله الله فی رحمته و یسکنه جنته فلیحسن خلقه و لیعط النصف من نفسه و لیرحم الیتیم و لیعن الضعیف و لیتواضع لله الذی خلقه».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 221)
(12) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): کسی که از مالش فقیر را مواسات کند و از نفسش مردم را انصاف دهد؛ او به حقیقت مؤمن است.
«من واسی الفقیر من ماله و انصف الناس من نفسه فذلک المؤمن حقاً».
(وسائل الشیعه، ج 2، ص 458)

پاورقی :
1) نقل شده است که پس از تغییر قبله به سوی کعبه، یهود و نصاری می گفتند: نیکویی روآوردن به سوی قبله ماست؛ نصاری به سمت مشرق و یهود به سمت مغرب، مردم را دعوت به قبله خود می نمودند؛ پس این آیه نازل شد: لیس البر ان تولوا وجوهکم... الآیة.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page