روزی ابوحنیفه[1] برای ملاقات با امام صادق علیه السّلام به خانه امام آمد و اجازه ملاقات خواست، امام اجازه نداد.
ابوحنیفه گوید: جلو در، مقداری توقف كردم تا اینكه عدهای از مردم كوفه آمدند و اجازه ملاقات خواستند به آنها اجازه داد، من هم با آنها داخل خانه شدم. وقتی به حضورش رسیدم گفتم: شایسته است كه شما نمایندهای به كوفه بفرستید و مردم آن سامان را از ناسزا گفتن به اصحاب محمد نهی كنی بیش از ده هزارنفر در این شهر به یاران پیامبر ناسزا میگویند.
امام: مردم از من نمیپذیرند.
ابوحنیفه: چگونه ممكن است سخن شما را نپذیرند در صورتیكه شما فرزند پیامبر خدا هستید؟
امام: تو خودت یكی از همانهائی هستی كه گوش به حرف من نمیدهند، مگر بدون اجازه من داخل خانه نشدی، و بدون اینكه بگویم ننشستی، و بی اجازه شروع به سخن گفتن ننمودی؟ شنیدهام كه تو بر اساس قیاس[2] فتوا میدهی؟
ابوحنیفه: آری.
امام: وای بر تو كه، اولین كسی كه بر این اساس نظر داد شیطان بود، وقتی كه خداوند به او دستور داد كه به آدم سجده كند گفت: من سجده نمیكنم زیرا كه مرا از آتش و او را از خاك و آتش گرامی تر از خاك است.
سپس امام برای اثبات بطلان قیاس، مواردی از قوانین اسلام كه بر خلاف این اصل است را ذكر نموده و فرمود:
به نظر تو قتل ناحق (كشتن كسی به ناحق) مهمتر است، یا زنا كردن؟
ابوحنیفه: كشتن كسی بنا حق.
امام: بنابراین اگر عمل كردن به قیاس صحیح باشد، پس چرا برای اثبات قتل، دو شاهد كافی است، ولی برای ثابت نمودن زنا چهار گواه لازم است؟ آیا قانون اسلام با قیاس توافق دارد؟!
ابوحنیفه: نه.
امام: بول كثیف تر است یا منی؟
ابوحنیفه: بول.
امام: پس چرا خداوند در مورد اوّل، مردم را به وضو امر كرده، ولی درمورد دوّم، دستور داده غسل كنند، آیا این حكم با قیاس توافق دارد؟
ابوحنیفه: نه.
امام: نماز مهمتر است یا روزه؟
ابوحنیفه: نماز.
امام: پس چرا بر زن حائض، قضای روزه واجب است ولی قضای نماز واجب نیست؟ آیا این حكم با قیاس توافق دارد؟
ابوحنیفه: نه.
امام: شنیدهام كه این آیه را كه «در روز قیامت به طور حتم از نعمتها سؤال میشوید»[3] چنین تفسیر میكنی كه: خداوند مردم را از غذاهای لذیذ و آبهای خنك كه در فصل تابستان میخورند مؤاخذه میكند؟
ابوحنیفه: درست است، من این آیه را اینطور معنا كردهام.
امام: اگر مردی ترا به خانهاش دعوت كند و با غذای لذیذ و آب خنكی از تو پذیرائی كند و بعد برای این پذیرائی به تو منت گذارد، درباره چنین كسی چگونه قضاوت میكنی؟
ابوحنیفه: میگویم آدم بخیلی است.
امام: آیا خداوند بخیل است تا اینكه روز قیامت در مورد غذاهائی كه به ما داده، ما را مورد مؤاخذه قرار دهد؟!
ابوحنیفه: پس مقصود از نعمتهائیكه قرآن میگوید انسان مؤاخذه میشود، چیست؟
امام: مقصود، نعمت دوستی ما خاندان رسالت است.[4]
*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*
[1] . نامش نعمان بن ثابت است و یكی از ائمه چهارگانه اهل تسنن و مؤسس فرقه حنفی است، كه متولد سنه 80 و متوفی 150 هجری میباشد.
[2] . قیاس عبارت است از اینكه حكمی را خداوند برای موردی بیان نموده، بدون اینكه وجود علت آن حكم در مورد دیگری شناخته گردد، در مورد جاری كنیم.
[3] . ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم ( التكاثر 8).
[4] . بحار الانوار ج 10 ص 220
منبع: بحار الانوار ج 10 ص 220