6 جمادی الاول، سالروز شهادت جناب جعفر طيار(علیه السلام) در جنگ موته

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

در ۶ جمادی الاول سال هفتم هجرت جنگ موته به وقوع پیوست. تعداد مسلمین در این جنگ سه هزار نفر و تعداد کفار صد هزار نفر بود.
این جنگ از آنجا آغاز شد که حارث بن امیر ازدى که حامل نامه اى از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) به قیصر روم بود، در زمین هاى موته به دستور شرحبیل بن عمرو سردار لشکر روم دستگیر شد و دستهاى او را بستند و گردنش را زدند.
پیامبر (صلى الله علیه و آله) از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شدند و لشکرى به موته روانه فرمودند. در این جنگ پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) حضور نداشتند و آن حضرت سه امیر به ترتیب بر لشکر قرار دادند و فرمودند: هر یک شهید شدند دیگرى امیر لشکر باشد. جعفر بن ابى طالب، زید بن حارثه، عبد الله بن رواحه.

شهادت سه فرمانده:
هر سه این بزرگواران شهید شدند. اول جناب جعفر به میدان آمد و بعد از مبارزه دلیرانه اى دو دست آن حضرت را قطع کردند، و با اینکه جراحت هاى زیادى بر بدن جناب جعفر وارد شده بود، اما بواسطه هیبت و شجاعتهاى آن حضرت در میدان ، کسى جراءت جدا کردن سر آن حضرت را نمى کرد. لذا دشمن دفعه حمله کرد و بدن آن حضرت را با نیزه از زمین بلند کردند. در همان لحظه پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) در مدینه بر فراز منبر تشریف داشتند و ماجرا را براى مردم بیان فرمودند.حضرت بسیار غمگین شد تا آن جا که به روایت اسدالغابه جبرئیل به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«إِنَّ اللهَ قَدْ جَعَلَ لِجَعْفَرٍ جَناحَیْنِ مُضَرَّجَیْنِ بِالدَّمِ یَطِیرُ بِهِما مَعَ الْمَلائِکَهِ».
ای رسول خدا همانا خداوند برای جعفر دو بال آغشته به خون آفرید که با آن ها همراه فرشتگان در بهشت پرواز می کند.
این خبر موجب تسلّی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شد و از این جا بود که به «جعفر ذوالجناحین» و «جعفر طیار» معروف گردید. آن گاه به نقل یعقوبی به منزل جعفر آمد کودکانش را نوازش کرد و به اسماء بنت عمیس تسلیت گفت و فرمود: «عَلی مِثْلِ جَعْفَرٍ فَلْتَبْکِی الْبَواکِی».
زنان گریه کننده باید برای همچون جعفر بگریند.
آن گاه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود غذایی فراهم سازد و برای خانواده جعفر ببرد و این کار در بین بنی هاشم رسم شد. به روایت محاسن برقی و کلینی امام صادق (علیه السلام) فرمود: «از آن پس سنّت شد که برای خانواده داغدیده تا سه روز غذا فراهم سازند».
هنگامی که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) خواست علی (علیه السلام) را به خاطر مرگ جعفر در سرزمین مؤته  تسلیت گوید، به او فرمود: «إِنَّا لِلّه وَإِنَّا إِلَیه رَاجِعونَ» و خداوند در شأن آن این آیه را نازل فرمود: «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّه وَإِنَّا إِلَیه رَاجِعونَ* أُولَئِکَ عَلَیهمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ». سوره مبارکه بقره،آیات ۱۵۶ و ۱۵۷

فضایل و ویژگی های جناب جعفر (علیه السلام)
جعفر بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب مشهور به «جعفر طیار و ذوالجناحین»، سومین فرزند ابوطالب، پسرعموی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، برادر بزرگ ‌تر امیرالمؤمنین امام علی(علیه السّلام) و از صحابی رسول خدا(صلوات الله علیه) است.
جعفر(علیه السّلام) نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مقام و منزلت بسیاری داشت و رسول خدا(صلوات الله علیه) او را به سرپرستی کاروان مسلمانان در مهاجرت به حبشه برگزید. پیامبر(صلوات الله علیه) پس از بازگشت جعفر از حبشه به او نمازی آموخت که به <نماز جعفر طیار مشهور> است.
نقل شده که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در حق او دعا کرد که خداوند عزّوجل به تو دو بال عطا کند که با ملائکه در بهشت پرواز کنی.
در روایتی از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده که شبی را در بهشت وارد شدم، در حالی که جعفر با ملائکه پرواز می‌کرد.
و در روایتی دیگر از امام باقر(علیه السّلام) است که خداوند، چهار خصلت جعفر را در دوران جاهلیت ارج می‌نهد.
عدم شُرب خمر، دروغ ‌نگفتن، پرهیز از فحشا و نپرستیدن بت است.
بنابر آن چه در منابع و متون دینی آمده وی از مرتبت و منزلت والایی برخوردار است. روایت شده که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
مردم از درخت‌های مختلف خلق شده‌اند، اما من و جعفر مانند یک درخت هستیم و از یک گِل آفریده شدیم.
پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمود: برادرم علی افضل امّتم است. حمزه و جعفر، این دو افضل امت من بعد از علی و حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها) و دو پسر و نوه‌ام حسن و حسین و جانشینان از فرزندان این پسرم(علیهم السّلام) هستند.
در روایتی دیگر فرمودند: جعفر! تو در چهره و اخلاق شبیه من هستی. این شباهت به گونه‌ای بود که هر کس جعفر را می‌دید می‌گفت: «سلام بر تو یا رسول‌ الله» به گمان این که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است و جعفر در پاسخ می‌گفت: من رسول‌ الله نیستم و من جعفر هستم.
وی مورد علاقه شدید پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) بود. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از غنایم غزوه بدر به جعفر (علیه السّلام) بخشید با این که وی در جنگ حضور نداشت.
همچنین پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در بازگشت از غزوه پیروزمندانه خیبر علیه یهودیان، جعفر را که از حبشه بازگشته بود ملاقات کرد، او را در آغوش گرفت، میان دو چشم او را بوسید و فرمود: به خدا قسم نمی‌دانم برای کدام یک مسرور باشم، دیدار جعفر یا فتح خیبر؟
علاقمندی امیرمؤمنان(علیه السّلام) به او نیز تا آن جا بود که عبدالله بن جعفر می‌گوید: هر گاه درخواستی را از عمویم علی(علیه السّلام) داشتم و به حق پدرم  جعفر  او را قسم می‌دادم آن را می‌پذیرفت.

اسلام جناب جعفر طیار (رحمه الله علیه)
جناب جعفر دومین مردی بود که بلافاصله پس از برادرش علی(علیه السّلام) به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان آورد و مسلمان شد.
جناب ابوطالب هنگامی که دید فرزندش علی(علیه السّلام) در کنار پیامبر(صلوات الله علیه) نماز می‌گذارد به جعفر گفت: در سمت چپ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نماز بگزار.
ابن سعد می‌گوید: جعفر بن ابی‌طالب(علیه السّلام) قبل از آن که رسول خدا(صلوات الله علیه) در بیت ارقم وارد شود، ایمان آورد.

مصداق آیات حضرت  قرآن
آن چه درباره مقام و منزلت جناب جعفر بن ابی‌طالب(علیه السّلام) آمده، همین بس که برخی آیات قرآن کریم در شأن او نازل شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
منَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ ۖ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا.(سوره مبارکه احزاب آیه ۲۳)
از مؤمنان مردانى هستند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند، پس برخى از آنها نذر خود را ادا كرده [به شهادت رسیدند] و برخى از آنها در [همین‌] انتظارند و هرگز پیمان خود را تغییر ندادند.
امام باقر (علیه السلام) ذیل آیه فوق، از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت می كنند كه فرمودند: من، عمویم حمزه، برادرم جعفر، پسر عمویم عبیدة بن حارث در مورد موضوعی با خداوند عزّوجلّ و رسول الله (صلی الله علیه و آله) عهد نمودیم و به آن در مورد خداوند و رسولش وفا نمودیم.
اصحاب من پیش تر از من به آن وفا نمودند و زودتر شربت شهادت نوشیدند و من پس از آنان، هرگاه كه خداوند عزّ و جلّ اراده كند، به آن عهد وفا خواهم كرد. خداوند عزّوجلّ در شأن ما این آیه را نازل فرمودند:
«مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَي نَحْبَهُ» يعني حمزه، جعفر و عبيده
«وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» منظور از كسی كه منتظر است و هیچ تغییری نداده است، من می باشم.(تأويل الآيات، ج ۲، ص ۴۴۹، ح ۸)

بسم الله الرحمن الرحیم
أذِنََ لِلَّذینَ یُقاتَلونَ بِأَنَّهُم ظُلِموا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلىٰ نَصرِهِم لَقَدیرٌ (سوره مبارکه حج آیه ۳۹)
به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته‌اند؛ و خدا بر یاری آنها تواناست.
امام باقر (عليه السلام) درباره آيه : «الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ اِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ» فرمودند:
این آیه در باره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و علی و جعفر و حمزه (علیهم السلام) نازل شده و در مورد امام حسین (علیه السلام) نیز جاری شده است.(كافي، ج ۸، ص ۳۳۷،  ح ۵۳۵)

سرپرست مهاجران به حبشه
در سال پنجم بعثت و به دنبال اذیت و آزار کفار به مسلمانان، گروهی از آنان به دستور پیامبر(صلّی الله علیه وآله) از مکّه به حبشه مهاجرت کردند که سرپرستی کاروان مهاجرین، بر عهده جعفربن ابی‌طالب(علیه السّلام) بود.
در حبشه هنگامى که عمرو عاص(لعنه الله علیه) و دیگران قصد داشتند نجاشى را راضى کنند که جعفر و همراهانش را تحویل دهد، او آیاتى از کتاب الهى تلاوت نمود که نجاشى و اطرافیانش گریستند. عمرو عاص(لعنه الله علیه) چندین بار خواست جعفر و مسلمانان را نزد نجاشى افرادى نادرست جلوه دهد ولى نتیجه بر عکس شد و احترام آنها نیز نزد نجاشى بیشتر شد، مخصوصا زمانى که آیات در رابطه با حضرت عیسى (علیه السلام) قرائت شد.
آخر الامر عمرو عاص(لعنه الله علیه) غذایى مسموم تهیه کرد و براى جعفر فرستاد که آن حضرت را شهید کند، ولى گربه اى آمد و از آن غذا مختصرى خورد و بقیه غذا ریخت و آن گربه هم مرد، و توطئه عمرو عاص ملعون فاش شد.

فرمانده سپاه اسلام
پس از فتح خیبر و مراجعت جناب جعفر از حبشه، رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) جعفر را به عنوان فرمانده اول سپاه به موته فرستاد تا با سپاهیان روم شرقی بجنگندند.جعفر در جنگ موته در جمادی الاولی سال هشتم هجری به شهادت رسید.

منابع:
مقاتل الطالبیین ص۱۰
بحارالانوار ج۲۲ ص۲۷۶
اعیان الشیعه، ج۴ ص۱۲۵
مناقب، ج ۲، ص ۱۲۰
تأویل الآیات، ج ۲، ص ۴۴۹، ح ۹

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page