سوره کوثر

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

 154. بسم الله الرحمن الرحیم
أنا أعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الأبتر
به نام خدای بخشاینده مهربان. ما کوثر را به تو عطا کردیم. پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن که بد خواه تو خود، ابتر (کسی که نسلش ادامه نیابد) است.
مفسران در تفسیر کوثر، اقوال مختلفی را بیان کرده اند؛ از جمله کوثر را به معنای خیر کثیر، نهری در بهشت، حوض پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در بهشت یا در محشر، فرزندانش، اصحاب و پیروان آن حضرت تا قیامت، عالمان امتش، قرآن و فضایل بسیار آن، نبوت، توحید، اسلام، علم و حکمت، فضایل رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، مقام محمود و نور دل پیامبر. برخی نیز تا 26 معنا برای آن ذکر کرده اند.(496)
ولی همان طور که علامه طباطبائی (قدس سره) در تفسیر گرانسنگ المیزان(497) آورده اند، آن چه مسلم است و قرینه سیاق نیز بر آن دلالت. می کند، مراد از کوثر، کثرت نسل و ذریه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و بدیهی است این موهبت، از طریق ازدواج دخت گرامی رسول خدا، حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) به پیامبر اعطا شده است. اگر حضرت علی (علیه السلام) نبود، هیچ کفوی نبود که فضیلت و لیاقت همسری با دخت گرامی پیامبر را داشته باشد. رسول خود در این باره فرمود:
لو لم یخلق الله علیاً ما کان لفاطمه کفو.(498)
اگر خدا علی را نمی آفرید، برای فاطمه کفو و همتایی وجود نداشت.
در میان معانی مختلفی که برای کوثر شده، آن چه علامه طباطبائی اختیار کرده اند، با شأن نزول آیه سازگارتر است. در سیره ابن هشام(499) آمده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دو فرزند پسر به نام عبدالله و قاسم داشت که در کودکی وفات کردند و به همان مقدار که پیغمبر و خدیجه از مرگ ناگوار آنان اندوهگین شدند، دشمنانشان شادمان گشتند و بدان وسیله، نسل محمد را منقرض شده می پنداشتند و گاهی آن حضرت را ابتر، یعنی بی فرزند، می خواندند. هنگامی که عبدالله وفات کرد، عاص بن وائل به جای آن که محمد را در مرگ فرزندش تسلیت گوید، در مجامع عمومی، آن حضرت را ابتر و بی فرزند می خواند و می گفت: بعد از آن که محمد بمیرد، اثری از او باقی نخواهد ماند و با زخم زبان، دل پیغمبر و خدیجه را مجروح می کرد.(500) در پی این زخم زبان زدن ها و شماتت ها، خداوند کوثر، یعنی وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) را به آنان ارزانی داشت که منشأ کثرت نسل و ذریه پیامبر گردید(501) و این، خود یکی از پیشگویی های قرآن کریم است که به رغم همه دشمنی ها و مرارت ها در طول تاریخ، هیچ نسلی به فزونی نسل پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست.(502)
فخر رازی، از عالمان اهل سنت نیز کوثر را به فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تفسیر کرده، می نویسد:
مقصود از کوثر، اولاد آن حضرت است؛ زیرا این سوره در پاسخ به کسی که پیامبر را به نداشتن اولاد شماتت می کرد، نازل شد.(503)
صاحب تفسیر البرهان(504) در تفسیر کریمه انا أعطیناک الکوثر(505) روایتی نقل می کند که می توان آن را در شمار فضایل امام علی (علیه السلام) به حساب آورد. حدیث طولانی است، بخشی از آن را مرحوم شیخ صدوق در خصال(506) آورده و ما در این جا ترجمه آن را نقل می کنیم:
ابن عباس گوید: از پیامبر شنیدم که می فرمود: خدای تبارک و تعالی پنج چیز به من عطا فرمود و پنج چیز به علی: گفتارهای پر مغز به من عطا فرمود و دانش پر مغز به علی؛ مرا پیغمبر قرار داد و او را جانشین؛ مرا کوثر داد و او را سلسبیل؛(507) به من وحی عنایت فرمود، به او الهام؛ مرا به عالم بالا برد و برای او درهای آسمان ها را گشود و حجاب ها را برداشت که هر چه من دیدم، او هم دید.

496) ر.ک: المیزان، ج 20، ص 370.
497) ر.ک: المیزان، ج 20، ص 370.
498) ینابیع الموده، ص 177 و 237 (به نقل از: اخلاق و خانواده از نگاه امام علی (علیه السلام)، ص 94).
499) سیره ابن هشام، ج 1، ص 202 (به نقل از: بانوی نمونه اسلام، ص 44).
500) بانوی نمونه اسلام، ص 44 - 45.
501) ر.ک: سیره ابن هشام، ج 2، ص 34؛ تفسیر جوامع الجامع، ذیل آیات (به نقل از: بانوی نمونه اسلام، ص 44 - 45).
502) المیزان، ج 20، ص 371.
503) تفسیر کبیر، ج 16، ص 118.
504) تفسیر برهان، ج 4، ص 512.
505) کوثر (108) آیه 1.
506) خصال، ص 324.
507) آب روان و گوارا (فرهنگ معین).