62- دشمنی دختران خلفاء با علی (ع)

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 چون علی (ع) در ذی قار فرود آمد عایشه نامه ای به حفضة، دختر عمر، نوشت که بدان علی به ذی قار آمده و چون خبر سپاهیان بسیار و جماعت انبوهی که با ما هستند بدو رسیده از ترس در همانجا توقف کرده و همانند اسب قرمز رنگی است که راه پیش و پس ندارد، اگر قدم به پیش نهد پی شود و اگر به عقب برگردد او را نحر کنند!
حفضه که این نامه را خواند، دستور داد زنان خواننده ای را نزد وی بیاورند و برایش آواز خوانی کرده و بنوازند و در وقت خوانندگی و دف زدن این شعر را بخوانند:
ما الخبر ما الخبر؟ - علی فی السفر!
کالفرس الاسقر! - ان تقدم عقر
و ان تأخر نحر!
این خبر به گوش زنان بنی امیه و بنات الطلقاء رسید و برای شنیدن آن به خانه حفصه آمده و در آنجا اجتماع می کردند و خوانندگان و نوازندگان نیز با همان اشعار به خوانندگی و دف زدن می پرداختند.
ام کلثوم دختر علی (ع) از جریان مطلع شد و جامه برتن کرده و به طور ناشناس و روبسته به خانه حفضه رفت و چون وارد شد روی خود را باز کرد و چون حفضه او را شناخت شرمنده شد و عذر خواهی کرد.
ام کلثوم بدو گفت: اگر شما دو نفر امروز با علی به مخالفت و دشمنی برخاسته اید پیش از این نیز به دشمنی با برادرش (رسول خدا) برخاستید تا آنکه خداوند درباره شما آن آیات را نازل فرمود!
حفضه شرمنده شد و از وی خواست تا از ادامه آن گفتار خودداری کند و نامه عایشه را طلبید و آن را پاره کرده و از خدا طلب آمرزش کرد.(66)

66) زندگانی امیرالمؤمنین (ع)، ص 386 و 387