251- بشارت بر شهادت

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 جنگ احد، یکی از صحنه های بزرگ رویایی حق و باطل بود. سپاه اسلام برابر سپاه کفر می جنگیدند. جنگ پایان یافت. پیامبر (ص) و علی (ع) هر دو مجروح شدند. افرادی از برجستگان، مانند: حمزه سید شهیدان به شهادت رسیدند. علی (ع) غرق در خون، قهرمانی و جانبازی را به آخرین درجه اش رسانید و سپری به بلندای کوههای سر به فلک کشیده برای پیامبر(ص) و اسلام بود. در عین حال وقتی که پیکرهای شهیدانی همچون: حمزه، مصعب، حنظله و... را دید، شوق شهادت او را رنج داد. هیجان زده و دگرگون شد که چرا به مقام شهادت نایل نشده است؟
پیامبر(ص) این شور ملکوتی را در چهره علی (ع) مشاهده کرد و به علی (ع) فرمود:
ابشر فان الشهادة من ورائک .
به تو بشارت باد که سرانجام شهید شوی.
مدت ها از این ماجرا گذشت و یک روز علی (ع) همین بشارت را به پیامبر(ص) یادآوری کرد، پیامبر(ص) فرمود:
ان ذالک لکذالک فکیف صبرک اذا:
آری، قطعاً چنین خواهد شد، ولی بگو بدانم در این هنگام صبر و مقاومت تو چگونه است؟!
علی (ع) که به مقام رضا، یعنی به درجه بالاتر از صبر رسیده بود در پاسخ به سؤال پیامبر(ص) عرض کرد:
لیس هذا من مواطن الصبر، ولکن من مواطن البشری.
چنین موردی از موارد صبر نیست، بلکه از موارد بشارت (و خشنودی) است. (یعنی اینجا جای تبریک است نه تسلیت.) (301)

301) 1- اقتباس از خطبه 156 نهج البلاغه.
2- اصول اخلاقی امامان، ص 371 و 372.