فُضَیل بن یَسار

(زمان خواندن: 8 - 16 دقیقه)

بعد از شهادت امیرمؤمنان علی علیه‏السلام و امام حسین علیه‏السلام دوره سلطه جنایت پیشگانِ بنی ‏امیّه در قلمرو جهان اسلام، آغاز شد.
یکی از آثار خطرناک و خسارت‏بارِ حاکمیّت این سلسله منحوس، مبارزه بی‏وقفه آنان با تشیّع و چهره ‏های شیعی و آرمان‏های انسان‏ساز این مکتب بود. آنها نگذاشتند حقایق و معارف دین، به وسیله مفسّران حقیقی، یعنی اهل‏بیت علیهم‏السلام در میان امت اسلامی بازتاب یابد.
این رویه ادامه داشت تا اینکه در آخر سده اوّل هجری، امام محمّدباقر علیه‏السلام توانست با بهره‏گیری از درایت و حکمت عمیق، اوّلین حوزه دینی شیعه را در سرزمین حجاز و مدینه، بنیان نهد. محدّثان و فقیهان بزرگی در محضر این امام همام پرورش یافتند که هریک از آنان به عنوان استوانه‏های مذهب شیعه، همواره مطرح‏اند.
یکی از چهره‏های برجسته حدیث و فقه، که در مکتب امام محمدباقر علیه‏السلام و سپس در محضر فرزند بزرگوارش امام صادق علیه‏السلام تربیت یافت، فُضَیل بن یسار بصری است.
نگاهی کوتاه
فضیل بن یسار آن گونه که زندگینامه نویسان بزرگ اسلامی، نگاشته‏اند، در اواخر نیمه دوم سده اوّل هجری، در شهر کوفه دیده به جهان گشود. او دوران خردسالی و نوجوانی‏اش را در این شهر سپری کرد. وی سپس به شهر بصره رفت و تا آخر عمر در این شهر زندگی کرد. و به همین دلیل به «بصری» معروف شد.1
چون فرزند ارشد او قاسم نام داشت، کنیه معروف فضیل، ابوالقاسم است. البته در برخی از نوشته‏ها، کنیه ابومسور نیز برایش گفته شده است.
لقب مشهور فضیل «نَهْدی» است. مدرّس خیابانی در اثر ارزشمند خویش، لقب جمعی از محدّثان را آورده که فضیل بن یسار نیز از جمله آنان است. خیابانی می‏گوید: نسبت آنان منتهی می‏شود به قبیله بنی نهد، که در سرزمین یمن زندگی می‏کردند و همه، فرزندان نهد بن لیث یمنی هستند.2
نام پدر فضیل، یسار است؛ که از تاریخ زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست.
در محضر حجّت خدا
این محدّث بزرگوار از سرچشمه زُلال دانش امام باقر علیه‏السلام سیراب شد و یکی از اصحاب پرآوازه آن بزرگوار گردید. وی پس از شهادت امام باقر علیه‏السلام در سال 114 ق. به محضر امام صادق علیه‏السلام شتافت و از دریای علم این پیشوای صادق بهره‏ها برد و در گروه شاگردان آن حضرت قرار گرفت و تا آخرین لحظه، پیوند عمیق خویش را با حجّت خدا حفظ کرد.
حضرت صادق علیه‏السلام به سبب ولایت‏پذیری فضیل، در منزلت او سخنانی فرموده است.3
استادان
فضیل بن یسار بیشترین بهره را از محضر امام باقر و امام صادق علیهماالسلام برده است. در زندگینامه وی به دو استاد دیگر به نام‏های: زکریّا بن عبداللّه نقّاض و عبدالواحد مختار انصاری نیز اشاره شده است.4
زکریّا بن عبداللّه اهل کوفه و از راویان امام پنجم و امام ششم است.5
از روایاتی که از زکریّا یادگار مانده، آشکار می‏شود که او از رهروان با اخلاص امامان علیهم‏السلام بوده است. روایاتی از او نقل شده که بیانگر ولایت‏مداری اوست، مانند:
حضرت باقر علیه‏السلام فرمود: بعد از رحلت پیشوای اسلام، حضرت محمّد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم ، رفتار و عملکرد گروه زیادی از مردم بسان رفتار بنی‏اسرائیل با موسی و هارون و پیروان آنان و گوساله سامری و پیروان اوست.6 آن گونه که مردم بعد از رفتن موسی به کوه طور از جانشین او، هارون رو برتافتند و به دنبال گوساله سامری راه افتادند، اینان نیز از جانشین رسول اللّه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم که امیرمؤمنان علی علیه‏السلام باشد، رخ برتافتند و از نا اهلان پیروی نمودند.7
اما عبدالواحد مختار انصاری؛ نام او در گروه مشایخ حدیث در «مشیخه صدوق» ذکر شده است.8
شیخ طوسی او را در شمار یاران حضرت باقر و امام صادق علیهماالسلام آورده است.9 او اهل کوفه و استاد زراره و فضیل است و از پاره‏ای روایات آشکار می‏شود که وی محدّثی پرواپیشه بوده و حلال و حرام الهی را با تمام توان رعایت می‏کرده است. بدین سبب است که عالمان شیعه با دید مثبت و شایسته به او نگریسته ‏اند.10
شاگردان
فضیل بن یسار این راوی بزرگوار، از منظر دانش‏طلبی و کسب فیض، در اثر بهره‏مندی از محضر امامان علیهم‏السلام به چنان جایگاه رفیعی دست یازید که در حوزه علمی بصره به عنوان استاد نمونه، شناخته شد. دانش طلبان و حدیث‏جویان از جای جای قلمرو اسلام، نزدش می‏شتافتند و از خرمن دانش او خوشه‏ها می‏چیدند. شاگردان او بسیارند. بیشتر آنان از چهره‏های شاخص و برتر حدیثی شیعه هستند، که نام گروهی از آنان عبارتند از:
ـ ابان بن عثمان؛
ـ جمیل بن درّاج؛
ـ حسن بن محبوب؛
ـ حمّاد بن عثمان؛
ـ یونس بن عبدالرّحمن؛
ـ علی بن رئاب؛
ـ حریز بن عبداللّه سجستانی؛
ـ علاء بن رزین؛
ـ عبداللّه بن سنان؛
ـ جمیل بن صالح.11
پرواضح است که اینان ـ که جمعی از شاگردان مکتب روایتی این محدّث بزرگوارند ـ بیشترشان از «اصحاب اجماع» هستند که از دیرباز تا عصر ما، تمام دانشوران شیعی، به بزرگی، فضل، کمال و دانش آنان اتّفاق دارند.
گرایش حدیثی
اگر بخواهیم گرایش روایتی فضیل را به‏دست آوریم، فقط از رهگذر ژرف اندیشی و ملاحظه روایات اوست که به عنوان میراث گرانقدری از ذخائر ناب دینی به ما رسیده است. بعد از پژوهش در باب‏های گوناگون کتاب‏های حدیثی، می‏توان گفت: گرایش روایتی فضیل بیشتر، فقیهانه است؛ گرچه در میان اخبار او، در مسائل مربوط به حوزه توحید، ولایت اهل بیت عصمت علیهم‏السلام و اخلاق نیز روایاتی وجود دارد. اما بیشتر نگرش او، متمرکز در انتقال احکام الهی و گسترش آنهاست. از همین روست که یکی از القاب فضیل بن یسار، «فقیه شیعه» است.12
فضائل
برشمردن فضیلت‏های یک محدّث، بُعد الگوسازی دارد و دانسته می‏شود که کمال یک انسان دین‏باور، در پرتو پویش صراط مستقیم ـ که خطّ و مشی فکری، عملی و اخلاقی امامان معصوم شیعه است ـ به تحقّق می‏رسد. فضیل بن یسار از رهگذر ذوب شدن در ولایت، آراستگی اخلاقی و رفتارهای منطبق بر دیانت، به چنان موقعیتی رسید که از زبان حجّت خدا، بالاترین ستایش‏ها در حقّ او انجام یافت.
محدّث بهشتی
کشّی از ابراهیم بن عبداللّه روایت می‏کند: هر زمان که امام صادق علیه‏السلام فضیل بن یسار را می‏دید، می‏فرمود: «به انسان‏های فروتن و خاشع مژده بده! هرکس دوست دارد مردی از اهل بهشت را ببیند، به این مرد نگاه کند.»13ـ14 اُنس زمین با فضیل
کشّی در جای دیگر از فضیل بن عثمان نقل می‏کند: حضرت امام صادق علیه‏السلام فرمود:
«زمین به فضیل بن یسار، آرامش و اُنس می‏گیرد.» یا می‏فرمود: «به به! مژده بده انسان‏های فروتن را! درود بر کسی که زمین به او اُنس می‏گیرد!»15ـ16
محبوب امام صادق علیه‏السلام
ابن ابی‏عمیر، از گروهی از محدّثان شیعی روایت می‏کند که: هرگاه حضرت صادق علیه‏السلام به فضیل می‏نگریست، می‏فرمود: «مژده بده انسان‏های خاشع را.» و بارها می‏فرمود: «فضیل از اصحاب پدرم امام باقر علیه‏السلام است و من دوست دارم انسان، یاران پدرش را دوست بدارد.»17ـ18
از اهل‏بیت است
بعد از اینکه فضیل از دنیا رفت، ربعی بن عبداللّه، داستانی را از کسی که بدن فضیل را پس از مرگ غسل می‏داد، نقل می‏کند که این داستان گویای طهارت روح اوست.
ربعی می‏گوید: من آن داستان را به حضرت امام صادق علیه‏السلام بازگو کردم، آنگاه این حجّت پروردگار فرمود: «خداوند رحمت کند فضیل را! او مردی از ما اهل‏بیت است.»19ـ20
این سخن بلند امام، جایگاه معنوی فضیل را در ردیف سلمان قرار می‏دهد که در شأن او فرمودند: «سلمان منّا اهل البیت.»21
مرجعیّت حدیث
شیخ طوسی از علی بن سعید بصری نقل می‏کند که به حضرت امام صادق علیه‏السلام عرض کردم: من در میان تیره «بنی عدیّ» زندگی می‏کنم. مؤذّن، امام جماعت و تمام مردمی که در آن مسجد نماز می‏خوانند، با شما اهل بیت دشمن و از مخالفان سرسخت شما و پیروان شما هستند. چه می‏فرمایید در نماز خواندن با چنین امام جماعتی با این ویژگی؟ حضرت در پاسخ فرمود: صَلِّ خَلْفَه؛ با او نماز بخوان و به همان نماز بسنده کن. سپس فرمود: اگر به بصره رفتی و فضیل بن یسار در این باره، از تو پرسش کرد و او را خبردادی به آنچه من برای تو گفتم، آنگاه فتوای فضیل را بگیر و فتوای مرا رها کن.
علی بن سعید می‏گوید: به بصره رفتم و آنچه را از امام شنیده بودم، برای فضیل گفتم. او گفت: مولای من به آنچه فرموده، آگاه‏تر است؛ ولی من از حضرت صادق علیه‏السلام و از پدرش حضرت باقر علیه‏السلام شنیدم که بارها می‏فرمودند: به آن نمازی که پشت سر ناصبی و دشمن اهل‏بیت علیهم‏السلام خواندی، اعتنا نکن. سعی کن به گونه‏ای آهسته، قرائت را بخوانی.22
باور ژرف به سخن معصوم
ابوغیلان می‏گوید: نزد فضیل بن یسار رفتم و به او گفتم که: محمد و ابراهیم، فرزندان عبداللّه بن حسن بر ضدّ حکومت ستمگر منصور، قیام کرده‏اند. فضیل به من گفت: قیام آنان به جایی نمی‏رسد و به هدفشان نمی‏رسند. ابوغیلان گفت: دوسه بار،این سخن را به فضیل گفتم و او هم، همان جواب اوّل را می‏داد. ابوغیلان که گویا از این پرسش و پاسخ خسته و ناراحت شده بود، گفت: خدا تو را رحمت کند! من بارها نزد تو آمدم و جریان قیام آنان را به تو گفتم. تو می‏گویی: قیام آنان نتیجه‏بخش نخواهد بود. آیا این پیش بینی از خود تو است؟ فضیل گفت: نه، به خدا قسم! من این را از پیشوایم حضرت امام صادق علیه‏السلام شنیدم که می‏فرمود: اگر آن دو، قیام کنند به شهادت خواهند رسید.23
دیدگاه فضیل شناسان
برای پی‏بردن به منزلت والای این دانشور فرزانه، ابعاد شخصیّت او را در آیینه زندگینامه نویسان بزرگ شیعه به نظاره می‏نشینیم.
رجال شناس سده چهارم هجری، شیخ کشّی می‏گوید:
تمام عالمان و فقیهان شیعه بر عدالت و وثاقت فضیل اتّفاق دارند و روایات او را صحیح می‏دانند و او را از فقیه ‏ترین اصحاب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام به شمار آورده‏اند.24
فقیه و محدّث مشهور، شیخ مفید، فضیل را در گروه فقیهان شیعه قرار داده؛ کسانی که شیعیان برای فراگرفتن احکام دین به آنان رجوع می‏کردند.25
در همین راستا، دقیق‏ترین زندگینامه‏نویس شیعه، نجّاشی، در فضل و بزرگی این محدّث چنین می‏نگارد:
فضیل بن یسار یک عرب خالص، اهل بصره و چهره موجّه است و از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام روایت می‏کند.26
علامه حلّی چنین نگاشته است:
محدّثی موجّه، برجسته و بسیار بزرگ است.
دیگر ترجمه شناسان هم به سخنان این بزرگان بسنده کرده‏اند. مؤلّف طبقات الفقهاء می‏نویسد:
«فضیل»، فقیه، محدّث و چهره نامور است که بی‏شک از ارکان و نخبگان و مردان بزرگ شیعه است.27
خاندان
فضیل بن یسار دارای دو فرزند به نام‏ های قاسم و علاء بوده که آنان نیز مانند پدرشان از محدّثان برجسته هستند.
نجّاشی در معرّفی قاسم می‏گوید: او نهدی و اهل بصره و کنیه‏اش ابومحمد است. وی از راویان موجّه بود و از محضر امام ششم علیه‏السلام کسب فیض نموده است. او صاحب کتابی در حدیث است و ابن ابی‏عمیر از او روایت می‏کند.28
قاسم بن فضیل نیز فرزندی به نام محمد داشت که بنا به گفته نجّاشی و دیگران: خود، پدر، عمو و جدّش، همگی از دانشوران موجّه شیعه هستند. محمدبن قاسم هم یکی از یاران حضرت امام رضا علیه‏السلام است.29
علاء فرزند دیگر فضیل نیز بسان برادرش، از گروه راویان با وجاهت و مؤلّف کتابی در حدیث اهل‏بیت علیهم‏السلام است.30
علاء بن فضیل نیز فرزندی به نام قاسم دارد که شیخ طوسی و علامه مامقانی به نامش اشاره کرده‏اند. او مانند پدرش، از راویان شیعه و خوشنام است.31
اثر فرهنگی
از فضیل بن یسار فقط یک کتاب به یادگار مانده است و جمع فراوانی از راویان بزرگ شیعه این کتاب را روایت نموده‏اند.32
روایاتی که از این دانشور بزرگ، به جای مانده بسیار است؛ به گونه‏ای که نوشته‏اند شماره آنها (حدّ اقل) به 254 روایت می‏رسد. این روایات به عنوان میراثی گرانقدر، مورد بهره‏مندی عالمان و مجتهدان شیعه در رهگذر زمان است.33
وفات
فضیل پس از عمری تلاش در راه نشر آموزه‏های دینی، قبل از فرا رسیدن نیمه دوم سده دوم هجری، جانش از این جهان خاکی به سوی بهشت جاودانه و جوار رحمت حقّ که پیشوای صادقش، برایش وعده داده بود پرکشید. او در زمان حیات امام صادق علیه‏السلام از دنیا رفت و آن بزرگوار برای این شاگرد با اخلاص خود، از خداوند طلب آمرزش نمود.34
مکان وفات این محدّث بزرگ شیعه مشخص نیست اما احتمال دارد که در شهر بصره از دنیا رفته باشد.
گزیده‏ای از روایات
دشمن اهل‏بیت علیهم‏السلام
فضیل می‏گوید: حضرت صادق علیه‏السلام به من فرمود: شیر زن یهودیه، یا نصرانیه، بهتر است از شیر زن ناصبی؛ دشمن اهل‏بیت علیهم‏السلام .35ـ36 جایگاه صبر از منظر دین
امام صادق علیه‏السلام فرمود: صبر و شکیبایی نسبت به ایمان، به منزله سر برای بدن انسان است؛ اگر سر از بدن جدا شود، جسم و بدن هم از بین خواهد رفت. همین گونه اگر صبر و شکیبایی در انسان مؤمن، از میان برود، ایمان او نابود خواهد شد.37ـ 38
برادری میان مؤمنان
امام محمدباقر علیه‏السلام فرمود: گروهی از مسلمانان در سفر راه را گم کردند. آنها بسیار تشنه شدند به طوری که به سر حدّ مرگ رسیدند. آن عدّه کفن پوشیدند و آماده مرگ شدند، و از شدّت عطش ریشه‏های درختان را می‏جویدند. در این هنگام، مرد سالخورده‏ای که لباس سفید بر تن داشت، نزد آنان آمد و گفت: بلند شوید! اندوهگین نباشید که این آب است. آنان بلند شدند و از آن آب نوشیدند و سیراب شدند. آنان که در شگفتی فرورفته بودند، به او گفتند:تو کیستی؟ خدا تو را رحمت کند! مرد سالخورده پاسخ داد: من از گروه جنّیانی هستم که با حضرت رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم بیعت کرده‏اند. من از رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم شنیدم که می‏فرمود: «المؤمن أخُ المؤمن، عَینُهُ و دلیله؛ مؤمن برادر مؤمن است، چشم و راهنمای اوست». شما نمی‏بایست در قلمرو زندگی ما، به هلاکت می‏رسیدید.39
حقوق متقابل مسلمانان
فضیل از امام ششم علیه‏السلام روایت می‏کند که فرمود: مسلمان برادر مسلمان است. به او ستم روا نمی‏دارد، او را فریب نمی‏دهد، او را خوار و بی‏آبرو نمی‏گرداند، غیبت او را نمی‏کند، خیانت به او نمی‏ورزد و او را از احسان و کمک خود محروم نمی‏نماید.40ـ41
سلامتی دین و بدن
امام محمدباقر علیه‏السلام فرمود: سلامتی در دین و تندرستی بدن، از ثروت بهتر است. ثروت، زینت و زیبایی زندگی دنیاست و یکی از حسنات است.42ـ43
مبتلاترین
حضرت باقر علیه‏السلام فرمود: «اشدّ النّاس بلاءً الانبیاء ثمّ الاوصیاء ثمّ الاماثل فالاماثل؛44 پربلاترین مردم جهان، اوّل پیامبران خدا، سپس جانشینان آنان و آنگاه خوبانی هستند که از منظر ایمان و رفتار، به آنان نزدیک‏ترند.»
هرکه در این بزم مقرّب‏تر است     جام بلا بیشترش می‏دهند.
شناخت امام
فضیل می‏گوید: از حضرت امام صادق علیه‏السلام از آیه «یوم ندعوا کلّ اُناسٍ بامامهم»45 پرسیدم. حضرت فرمود: ای فضیل! امام و پیشوای خویش را بشناس. اگر او را شناختی، این امر که ـ ظهور حجّت خدا ـ جلو افتد یا به تأخیر انجامد، به تو ضرری نخواهد رساند. کسی که امامش را بشناسد، سپس قبل از اینکه صاحب الامر علیه‏السلام قیام کند، از دنیا برود، بسان مجاهدی است که در لشکرگاه امام علیه‏السلام نشسته؛ بلکه مانند کسی است که زیر پرچم حجّت خداست.46
___________________________
1. رجال شیخ طوسی، ص 132، ش 1، ص 271؛ رجال نجاشی، ص 309، جامعه مدرّسین؛ رجال ابن داود، ص 152؛ نقدالرجال، تفرشی، ص 269.
2. ریحانة‏الادب، ج 6، ص 27.
3. رجال طوسی، ص 132 و 271؛ مجمع الرجال، ج 5، ص 58؛ رجال نجاشی، ص 309.
4.بهجة‏الآمال،ج6،ص57؛طبقات‏الفقهاء،ج2،ص450.
5. رجال طوسی، ص 123 و 199.
6. سمعتُ اباجعفر(ع) یقول: انّ الناس کانوا بعد رسول اللّه بمنزلة هارون و موسی و من اتبعه و العجل و من اتبعه.
7. تنقیح المقال، مامقانی، ج 1، ص 405، به نقل از روضه کافی.
8. من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 29، بخش مشیخه.
9. رجال طوسی، ص 128 و 238.
10. تنقیح المقال، ج 2، ص 223.
11 و 12. جامع الروات، ج 2، ص 11؛ معجم رجال الحدیث، ج 13، ص 335.
13. بشّرالمخبتین، مَن احبَّ اَن ینظُر رجلاً مِن اهل الجنّة فلینظُر الی هذا.
14. رجال کشی، ج 2، ص 473.
15. بخّ بخّ مرحباً بمَن تَأنِسُ به الارض.
16. همان، ص 473.
17. کان یقولُ انّ فضیلاً مِن اصحاب ابی و انّی لاُحِبُّ الرّجل اَن یُحبّ اصحاب ابیه.
18. همان، ص 470.
19. رحم‏اللّه فضیلاً و هو منّا اهل‏البیت.
20. همان، ص 473 و ج 1، ص 54.
21. تهذیب الاحکام، ج 3، ص 31.
22. وسائل الشیعه، ج 5، ص 389، چاپ اسلامیه.
23. رجال کشّی، ج 2، ص 474.
24. همان، ص 517.
25. معجم الرجال، ج 13، ص 335.
26. رجال نجّاشی، ص 309.
27. طبقات الفقهاء، ج 2، ص 450.
28. رجال نجّاشی، ص 222.
29. همان، ص 256؛من لایحضره الفقیه، ج 4، بخش مشیخه، ص 91.
30. رجال نجاشی، ص 211؛ رجال شیخ، ص 245.
31. تنقیح المقال، ج 2، ص 25.
32. رجال نجّاشی، ص 219.
33. معجم الرجال، ج 13، ص 336؛ طبقات الفقهاء، ج 2، ص 451.
34. رجال نجاشی، ص 309.
35. لبنُ الیهودیّة او النصرانیّة خیرٌ منِ رضاع الناصبیّة.
36. همان.
37. الصبر من الایمان بمنزلة الرأس من الجسد، فاذا ذهب الرأسُ ذهب البدن کذالک اذا ذهب الصبرُ ذهب الایمان.
38. اصول کافی، ج 2، ص 89.
39. همان، ص 167.
40. المسلم اخ المسلم لایظلمه و لایغشّه و لا یخذله و لایغتابه و لایخونه و لایحرمه.
41. همان.
42. سلامة الدین و البدن خیرٌ مِنَ المال والمال زینة الحیوة الدنیا.
43. همان، ص 216.
44. همان، ص 253.
45. اسرا / 71.
46. اصول کافی، ج 1، ص 371
.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page