اصحاب طب

(زمان خواندن: 13 - 25 دقیقه)

در نگاهى عميق به احاديث نبوى و ائمه اطهار(ع) درمى‏ يابيم كه دين مبين اسلام، آموزه ‏هاى فراوانى درباره انسان و زيست جسمى و روانى وى ارائه نموده است؛

به گونه ‏اى كه محدثان و ناقلان حديث را بر آن داشت كه به تأليفاتى مستقل با عنوان «كتاب الطب» و مباحث مربوط به آن بپردازند. بسيارى از رجال حديثى پس از آگاهى كامل از روايات معصومين(ع) دريافته بودند كه پيامبر(ص) و ائمه(ع)، امت خويش را به ‏طورى راهنمايى نموده ‏اند كه ضمن پيمودن راه سلامتى جسم و روح، شيوه ‏هاى طرد ناتوانى و بيمارى از خود را نيز بياموزند.
هنگامى كه در پيشينه نگارش احاديث طبى نظر مى‏ افكنيم، آنچه در نظر اول جلب توجه مى‏كند، وجود بخشى به عنوان «كتاب الطب» در صحاح ستّه و كتب حديثى اهل سنت مى‏باشد. از سوى ديگر، نگارش كتاب‏هاى متعدد «طب النبوى» در ميان دانشمندان اهل سنت، باعث گرديد كه در كتابنامه ‏هاى گوناگون، سابقه جمع آورى و تأليف احاديث طبى را در ميان خود بدانند؛ اما طى كنكاش وسيعى كه در كتاب‏ هاى تاريخ پزشكى و كتابنامه‏ هاى معتبر صورت گرفت، اين نكته مشخص گرديد كه اولين كتاب «طب ‏النبوى» را عبدالملك ‏بن حبيب اندلسى ابيرى، متوفاى سال 238 هـ. ق، تأليف كرده است؛1 در حالى كه به نظر مى‏رسد به علت نا آگاهى از منابع شيعه، عدم تدوين منسجم نگارش اين احاديث از لحاظ تاريخى در ميان شيعيان، برجسته نبودن اين بخش از احاديث در منابع حديثى شيعه و دلايل متعدد ديگر، زمينه پذيرش عمومى اين موضوع ايجاد شده است كه نگارش اين گونه كتاب‏ها در نزد اهل سنت داراى پيشينه بيشترى مى ‏باشد.
واقعيت تاريخى آن است كه برخى اصحاب ائمه(ع) داراى كتاب‏ هايى مستقل، با نام «كتاب الطب» بوده ‏اند؛ اما عنايت جدى و ويژه ‏اى از سوى شيعه به اين گونه گنجينه‏ ها صورت نگرفته است و بسيارى از افراد حوزوى نيز كمترين اطلاع را در اين زمينه دارند.2
آنچه در بين علماى شيعه به عنوان اولين كتاب مستقل در زمينه طب مشهور گشته است، رساله ذهبيه امام رضا(ع) مى‏ باشد.
مرحوم آقا بزرگ در الذريعة، طب ‏الرضا را اولين كتابى مى‏شمرد كه در طب اسلامى نوشته شده است.3 اگر اين موضوع را بپذيريم، مى‏توان به راحتى دريافت كه نگارش كتاب مستقل در زمينه احاديث طبى، در ميان شيعيان داراى پيشينه بيشترى مى‏باشد.
بر پايه آنچه گذشت نوشتار حاضر، نخست كتاب طب‏ الرضا و شرح‏هاى متعدد آن‏را بر مى‏رسد؛ آن‏گاه كتاب‏ هاى طب ‏النبوى در ميان اهل سنت را مقايسه مى‏ كند و در پايان برخى رجال حديث و علماى شيعه را كه به تدوين و نگارش كتاب الطب و احاديث طبى در ميان شيعيان پرداخته ‏اند، معرفى مى‏ نمايد.
طب‏الرضا
در كتابنامه‏ هاى اهل سنت مانند هدية العارفين4 و كشف الظنون،5 كتابى در طب به امام رضا(ع) نسبت داده ‏اند كه احتمالاً همان رساله ذهبيه امام رضا(ع) مى‏باشد؛ زيرا نام ديگر اين رساله طب ‏الرضا است.6
توجه شمار زيادى از علماى شيعه به اين رساله، باعث نگارش شرح‏ هاى متعدد و ترجمه مناسب آن شد كه در اينجا به صورت گذرا به بيست مورد آن اشاره مى‏گردد:7
1. الترجمة العلوى للطب الرضوى، ضياءالدين ابوالرضا فضل ‏الله ‏بن على راوندى معروف به قطب راوندى، قديمى‏ترين شرح موجود بر رساله ذهبيه.8
2. شرح طب ‏الرضا، سيد عبدالله ‏بن محمد رضا شبّر حسينى، متوفاى 1342 هـ. ق.9
3. شرح طب ‏الرضا، محمد شريف‏بن محمد حسن مشهدى خاتون آبادى، متوفاى 1121 هـ. ق.10
4. شرح طب‏ الرضا، محمدبن محمد حسن مشهدى، متوفاى 1257 هـ. ق.11
5. شرح طب‏ الرضا، محمدبن يحيى لاهيجى.12
6. شرح طب ‏الرضا، ابومحمد هاشم طبيب.13
7. شرح طب ‏الرضا، نوروزعلى بسطامى.14
8. شرح طب ‏الرضا، شمس‏الدين محمدبن محمد بديع رضوى مشهدى، متوفاى 1135 هـ. ق.15
9. شرح طب‏ الرضا، ملامحمد مدرس مشهدى، متوفاى 1257 هـ. ق.16
10. شرح محموديه(شرح طب الرضا)، ميرزا كاظم زنجانى.17
11. شرح طب ‏الرضا، ميرزا محمد هادى شيرازى.18
12. شرح طب‏ الرضا، سيد صاحب زينى.19
13. شرح طب‏ الرضا، جواد فاضل.20
14. شرح طب ‏الرضا(به زبان اردو)، مولوى مقبول احمد هندى با نام الذهبية فى اسرار العلوم الطبية.21
15. شرح رساله ذهبية، ابوالحسن طباطبايى رضوى.22
16. كنزالذهب(ترجمه طب‏الرضا)، محمدبن يحيى لاهيجى.23
17. ترجمة الذهبية، محمدبن باقربن محمد تقى‏بن مقصود على مجلسى، متوفاى 1110 هـ. ق.24
18. ترجمة الذهبية، فيض ‏الله عصاره تسترى، متوفاى 1078 يا 1088 هـ. ق.25
19. ترجمه طب‏ الرضا، محمد نصير يزدى.26
20. طب ‏الرضوى، حسين‏ بن نصر الله ارومى موسوى، متوفاى 1332 هـ. ق.27
طب ‏النبوى
نگارش «كتاب الطب» در ضمن صحاح ستّه اهل سنت صورت گرفته است. به عنوان نمونه، صحيح بخارى داراى دو كتاب به نام «الطب» و «المرض» مى‏باشد كه در بردارنده 80 باب مى ‏باشد. در كتاب الطب حدود 120 حديث از پيامبر(ص) نقل شده است.28 در صحيح مسلم نيز حدود 8 حديث كمتر از صحيح بخارى آورده شده است.29 همچنين كتاب الطب به صورت مستقل از نسائى( 215 ـ 303 هـ. ق) چاپ شده است.30
از قرن سوم به بعد، نگارش احاديث طبى با عنوان «الطب ‏النبوى» به صورت مستقل درآمد31 كه به ترتيب تاريخى عبارتند از:
1. طب‏ النبوى، عبدالملك‏بن حبيب اندلسى ابيرى،(174 ـ 238 هـ. ق).32
2. الطب‏ النبوى يا الطب و الامراض، ابوبكر احمدبن عمروبن ابى‏ عاصم(قاضى اصفهان)، متوفاى 287 هـ. ق.33
3. الطب‏ النبوى، ابوبكر احمدبن محمدبن اسحاق ‏بن ابراهيم ‏بن اسباط دينورى، معروف به ابن سنى،( 284 ـ 364 هـ. ق)؛ نسخه خطى آن در 72 ورقه در كتابخانه فاتح تركيه موجود است.34
4. الطب‏ النبوى، ابونعيم احمدبن عبدالله‏بن محمدبن اسحاق اصفهانى،(336 ـ 430 يا432 هـ. ق).35
5. الطب ‏النبوى، ابوالعباس جعفربن محمد مستغفرى، متوفاى 432 هـ. ق.36
6. الطب ‏النبوى، ابوعبدالله محمدبن عبدالله‏ بن فتوح حميدى، متوفاى 488 هـ. ق.37
7. الطب ‏النبوى، عبدالحق اشبيلى، متوفاى 581 هـ. ق.38
8. الاربعين الطبية المستخرجة من سنن ابى ‏ماجة مع شرحها، موفق ‏الدين عبداللطيف‏بن يوسف بغدادى،( 577 ـ 629 هـ. ق).39
9. الطب من الكتاب و السنة، موفق ‏الدين عبداللطيف‏بن يوسف بغدادى،(577 ـ 629 هـ. ق).40
10. شرح حديث الاربعين فى الط ب‏النبوى، نجم‏الدين ابوالعباس احمدبن موفق ‏الدين ابى ‏الفضل اسعدبن حلوان‏بن منفاخ دمشقى، معروف به ابن عالمه،(593 ـ 652 هـ. ق).41
11. الطب‏ النبوى، ضياءالدين ابوعبدالله محمدبن عبدالواحدبن احمد مقدس حنبلى، (569 ـ 643 هـ. ق).42
12. الشفاء فى الطب المسند عن السيد المصطفى يا الشفاء فى الطب ‏النبوى يا الوافى فى الطب الشافى) ابوالعباس احمدبن يوسف‏بن احمدبن حمدون‏بن حجاج‏ بن ميمون ‏بن سليمان‏ بن سعد قيسى قفصى تيفاشى،( 580 ـ 652 هـ. ق).43
13. الطب‏ النبوى، شمس ‏الدين ابوعبدالله محمدبن ابى ‏فتح ‏بن ابى ‏فضل‏ بن ابى‏ على بعلى حنبلى دمشقى،(645ـ709 هـ. ق).44
14. الاحكام النبوية فى الصناعة الطبية، علاءالدين ابوالحسن على‏ بن عبدالكريم ‏بن طرخان‏ بن تقى حموى صفدى،(650ـ 720 هـ. ق).45
15. تذكرة فى الطب ‏النبوى، امام بدربن جُماعة، متوفاى 733 هـ. ق.46
16. الطب ‏النبوى، شمس ‏الدين ابوعبدالله محمدبن احمدبن عثمان‏ بن قايماز ذهبى فارقى شافعى،(673ـ748 هـ. ق).47
17. الطب ‏النبوى، شمس ‏الدين ابو عبدالله محمدبن ابى‏ بكربن ايوب‏ بن سعد زرعى، معروف به ابن قيم جوزية،(691ـ751 هـ. ق).48
18. الطب ‏النبوى، محمدبن احمدبن محمدبن ابراهيم محلى شافعى،(791ـ864 هـ. ق).49
19. السيرالقوى فى الطب‏ النبوى، شمس ‏الدين ابوالخير محمدبن عبدالرحمن‏ بن محمدبن ابى‏ بكربن عثمان سخاوى،(830ـ902 هـ. ق).50
20. الطب ‏النبوى يا المنهج ‏السوى و المنهل‏الروى فى الطب‏ النبوى، جلال ‏الدين ابوالفضل عبدالرحمن‏ بن‏ ابى‏ بكربن عثمان‏ بن محمدبن خضربن ايوب‏بن محمدبن همام الدين خضيرى طولونى مصرى شافعى،(849 ـ 911 هـ. ق). اين شخص همان جلال‏ الدين سيوطى مى‏باشد كه در برخى كتاب‏ها با نام ابن طولون آمده است. كتاب ديگر وى كه احاديث نبوى را جمع آورى كرده، النبات و الشجر است.51
21. السرالمصطفوى فى الطب‏ النبوى، نورالدين ابوالحسن على‏بن جزار حنفى مصرى، متوفاى 984 هـ. ق.52
22. المختار فى اختصار الطب‏ النبوى، ابوسعود محمدبن رضى‏الدين محمدبن محمدبن احمد مفرج عامرى غزى،(977ـ1061 هـ. ق).53
23. الطب ‏النبوى، ابو وزيربن احمد ابهرى، متوفاى 1070 هـ. ق.54
24. الطب ‏النبوى، حبيب نيسابورى، متوفاى 1138 هـ. ق.55
25. الطب ‏النبوى، محمدبن ابراهيم ‏بن مساعد انصارى.56
26. الطب ‏النبوى، محمد صفتى زينى.57
27. مختصر الطب ‏النبوى، احمدبن عبدالله قادرى روحى، متخلص به قدوسى، متوفاى 1265 هـ. ق.58
28. طب النبى، مصطفى افندى فهمى.59
29. الطب ‏النبوى و العلم الحديث، محمود ناظم نسيمى، متوفاى 1401 هـ. ق. نامبرده فقيه و طبيب اهل حلب بوده است.60
30. رسالة فى الطب‏ النبوى، ابراهيم ‏بن على‏ بن حسن سقا،(1212ـ1298 هـ. ق).61
31. الطب ‏النبوى، جمال‏ الدين ‏بن داود.62
32. الهدى‏ النبوى فى الطب، عبدالله‏ بن جار الله ‏بن ابراهيم آل جاراللّه، (1354ـ 1414 هـ. ق).63
33. الابداعات الطبية لرسول الانسانية، مختار سالم.64
34. معجم جامع الشفاء للتداوى بالقرآن و الطب ‏النبوى، على عبدالحميد بلطه ‏چى.65
35. فى رحاب الطب ‏النبوى، نجيب كيلانى(1350ـ1415 هـ. ق).66
36. الطب‏ النبوى و الصحة العامة و الاحصاء الحيوى، حسان احمد قميحة، محمد معتز معصرانى.67
37. الاحكام‏ النبوية فى الصناعة الطبية، عبدالسلام هاشم حافظ،(1347ـ1415 هـ. ق).68
38. الطب‏ النبوى فى علاج مرض الجهاز الهاضمى، على موءنس.69
39. الصيدلية‏المحمدية، احمد رجب محمد.70
40. العقاقيرالنبوية و العلم الحديث، محمد نابلسى.71
روند تدوين كتاب‏ هاى طبى بر مبناى احاديث ائمه(ع)
متأسفانه تاكنون براى آشنايى اوليه با تاريخ نگارش احاديث طبى، كتابى تدوين نشده است. به همين دليل، اطلاعات اوليه در اين زمينه بسيار اندك مى‏ باشد؛ در حالى كه به نظر مى‏رسد بسيارى از علماى شيعه به نگارش مستقل احاديث طبى عنايت خاص داشته‏ اند و به عنوان يك روند مستمر، تدوين كتاب‏ هاى طبى در زمينه احاديث از قرن دوم هجرى تاكنون ادامه داشته است. مرحوم سيد عبدالله شبر در مقدمه خود بر كتاب طب الائمة به روشنى ضرورت نگارش اين گونه احاديث و رد برخى شبهات پيرامون اين موضوع را بيان كرده است؛72 اما آنچه در نگاه اوليه به نظر مى‏آيد، آن است كه هر گونه اظهار نظر پيرامون احاديث طبى و تدوين كتاب‏هاى مربوط، منوط به تدوين اوليه پيشينه اين روند مى ‏باشد.
در اين بخش، به عنوان شمه‏ اى از روند مستمر نگارش و تدوين كتاب‏هاى طبى بر مبناى احاديث ائمه(ع)، به معرفى چهل نفر از علماى شيعه كه در اين زمينه همت گماشته ‏اند، اشاره مى‏گردد. اميد است در آينده نزديك بتوان كتاب مناسبى در اين زمينه در اختيار علاقه ‏مندان قرار داد.
1. ابومحمد حسن‏ بن على‏ بن فضال كوفى(حسن‏بن فضال)، متوفاى 224 هـ. ق.
نجاشى، شيخ طوسى و برقى او را از اصحاب امام رضا(ع) برشمرده‏ اند؛ ولى برخى مانند تفريشى او را از اصحاب امام رضا و امام جواد علیهما السلام دانسته‏ اند. شيخ طوسى براى او كتاب الطب ذكر كرده است.
2. ابومحمد حمادبن عيسى جهنى، متوفاى 208 يا 209 هـ. ق.
وى از اصحاب امام صادق(ع)، امام كاظم(ع) و امام رضا(ع) بوده و در زمان امام جواد(ع) در گذشته، ولى روايتى از امام رضا(ع) و امام جواد(ع) نقل نكرده است. شيخ مفيد گفته: وى حدود نود و چند سال زندگى كرده و در سال 209 هـ. ق فوت نموده است. نجاشى سال وفات وى را 208 هـ. ق ذكر كرده است. كتاب تنبيهات على منافع الاعضاء من الانسان و الحيوان را براى او ذكر كرده ‏اند.
3. ابوعبدالله محمدبن حسن‏بن جمهور عمّى(محمدبن جمهور).
برخى او را از اصحاب امام رضا(ع) دانسته‏اند؛ اما نجاشى مى‏گويد: وى از امام رضا(ع) نقل مى‏كرده است. شيخ طوسى، كتاب الرسالة المذهبة عن الرضا(ع) را براى او مى‏شمرد.
4. ابوعبدالله احمدبن محمدبن سيار كاتب بصرى(احمدبن محمد البصرى يا احمدبن محمد السيارى).
او را از اصحاب امام هادى(ع) و امام حسن عسكرى(ع) دانسته ‏اند. نجاشى گفته: وى از نويسندگان آل طاهر در زمان ابومحمد بوده است كه داراى كتاب الطب است؛ ولى تأسيس الشيعة او را نحوى، لغوى، شاعر و اديب مصرى و از علماى اماميه قرن سوم و زمان امام حسن عسكرى(ع) معرفى كرده است. ريحانة الادب به نقل از منهج المقال، نام برده را متوفاى 368 هـ. ق دانسته، ولى اين تاريخ درست نيست؛ زيرا وى در زمان امام عسكرى(ع) مى‏زيسته و متوفاى 260هـ. ق بوده است.
5. ابوجعفر محمدبن احمدبن محمدبن رجاء بجلى، متوفاى 266 هـ. ق.
نجاشى براى وى كتاب الطب را ذكر كرده است.
6. ابواحمد عبدالعزيزبن يحيى‏بن احمدبن عيسى جلودى ازدى بصرى، متوفاى 330 هـ.ق.
برخى او را از اصحاب امام جواد(ع) ذكر كرده‏اند؛ ولى طريحى او را از اصحاب امام باقر(ع) دانسته است. آيت اللّه خويى گفته: جدّ او ـ يعنى عيسى جلودى ـ ممكن است از اصحاب امام باقر(ع) باشد و مراد از ابى‏جعفر در كلام نجاشى اين است كه جدّ او از اصحاب امام جواد(ع) بوده است. موءيد اين موضوع، گفته ابن نديم در الفهرست است كه فوت عبدالعزيز را در سال 330 هـ. ق ذكر كرده است. نجاشى براى وى كتاب‏هاى متعددى ياد كرده كه برخى از آنها عبارتند از: كتاب الطب، كتاب‏ قوله فى الدعاء و العوذ و ذكر الخير و فضل ثواب الاعمال و الطب و النجوم، كتاب الطيب، كتاب اللباس، كتاب ما جاء فى‏الحمام و كتاب رياحين.
7. ابوجعفر احمدبن محمدبن خالدبن عبد الرحمان‏بن محمدبن على البرقى، متوفاى 274 يا 280 هـ. ق.
او را از اصحاب امام جواد(ع) و امام هادى(ع) شمرده ‏اند كه علاوه بر كتاب الطب داراى كتاب‏هاى الم‏آكل، المشارب، الطيب و الزينة نيز بوده است. على‏بن محمد ماجيلويه، وفات او را 280 هـ. ق ذكر كرده است، در حالى كه ساير مورخان، تاريخ وفات او را 274 هـ. ق بيان نموده‏اند.
8. ابوالعباس عبدالله ‏بن جعفربن حسن [حسين] بن مالك‏بن جامع حميرى قمى، متوفاى 274 هـ. ق.
شيخ طوسى وى را از اصحاب امام رضا(ع)، امام هادى(ع) و امام عسكرى(ع) ذكر كرده است. كشّى او را از اصحاب امام رضا(ع) دانسته؛ ولى آيت الله خويى اين را بعيد شمرده است. نام برده در سال دويست و نود و اندى وارد كوفه شده است. شيخ طوسى و نجاشى براى او كتاب الطب را ذكر كرده‏اند.
9. ابوالحسن على ‏بن حسن‏ بن على‏ بن فضال ‏بن عمربن ايمن كوفى( على‏بن حسن‏بن فضال يا على ‏بن حسن تيملى يا على‏ بن حسن تيمى يا على ‏بن حسن ميثمى).
شيخ طوسى وى را از اصحاب امام هادى(ع) و امام عسكرى(ع) دانسته و برايش بيش از 30 كتاب ذكر كرده كه يكى از آنها كتاب الطب است. نجاشى علاوه بر كتاب الطب، كتاب ما روى فى الحمام را نيز براى او ذكر كرده و وى را فقيه كوفه دانسته است.
10. ابونضر محمدبن مسعودبن محمدبن عيّاش سلمى سمرقندى، متوفاى 320 هـ.ق.
او همان عياشى معروف و صاحب تفسير مى ‏باشد كه كتاب‏ هاى زيادى را تأليف نموده است. در فهرست كتاب‏ هايش كتاب الطب نيز به چشم مى‏خورد.
11. ابوعلى احمدبن محمدبن يعقوب‏ بن مسكويه رازى، متوفاى 321 هـ.ق.
در ميان كتاب‏ هاى وى، كتاب الاشربة و ما يتعلق بها من الاحكام الطبية و مقالة فى علاج الحزن ديده مى‏شود.
12. ابوالحسن على‏بن حسين‏ بن موسى‏ بن بابويه قمى، متوفاى 329 هـ. ق.
او پدر شيخ صدوق است و داراى كتاب الطب مى‏باشد. برخى وى را از اصحاب امام عسكرى(ع) ذكر كرده ‏اند.
13. ابوجعفر احمدبن محمدبن حسين‏ بن حسن عيسى اشعرى قمى، متوفاى 350 هـ.ق.
اكثر كتاب ‏هاى رجالى، در شرح حال وى كتاب الطب را از تأليف ‏هاى او دانسته ‏اند.
14. احمدبن محمدبن حسين‏ بن حسن ‏بن دوءل قمى، متوفاى 350 هـ.ق.
نجاشى وى را داراى 100 كتاب دانسته كه از ميان آنها مى‏توان به اين موارد اشاره نمود: كتاب الطب، كتاب الادوية، كتاب الزينة، كتاب الاغذية، كتاب الاشربة و كتاب التجمل.
15. ابوالقاسم جعفربن محمدبن جعفربن موسى‏ بن قولويه قمى، متوفاى 368 يا 369 هـ.ق.
نجاشى گفته: از ثقات اصحاب است كه در حديث و فقه از اجلا محسوب مى‏گردد و داراى كتاب مداوة الجسد است. شيخ طوسى نام كتاب وى را مداوة الجسد لحياة الابد ذكر كرده است.
16. ابوجعفر محمدبن على‏ بن حسين‏ بن موسى‏ بن بابويه قمى، متوفاى 381 هـ.ق.
نجاشى گفته: شيخ صدوق در سال 355 وارد بغداد شد. وى در زمينه طب داراى اين كتاب‏ها بوده است: كتاب نوادرالطب، كتاب السواك و كتاب اللباس.
17. ابوجعفر محمدبن احمدبن يحيى ‏بن عمران‏ بن عبدالله ‏بن سعدبن مالك اشعرى قمى.
وى از ثقات حديث است و شيخ طوسى و علامه حلى او را به بزرگى ياد كرده ‏اند. كتاب الطب از تأليف ‏هاى او است.
18. ابوالحسن ‏بن حسن ‏بن عامربن عمران‏ بن عبدالله ‏بن سعد اشعرى قمى (موسى بن عامر).
وى از ثقات حديث بوده و نجاشى با تعابير ثقه، عين و جليل از او ياد كرده و شمار كتاب‏هايش را 30 كتاب دانسته كه يكى از آنها كتاب الطب است.
19. ابوعبدالله محمدبن ابى ‏القاسم عبيدالله ‏بن عمران جنابى برقى( معروف به ماجيلويه)، متوفاى 376 هـ. ق.
وى، به ابن بندار نيز ملقب بوده و از قميين به شمار مى‏آمده است. او ثقه، فقيه و داماد احمدبن ابى ‏عبدالله برقى است و داراى كتاب الطب بوده است.
20. اسماعيل‏ بن شعيب عريشى.
شيخ طوسى او را فردى ثقه دانسته است. وى كم حديث است؛ ولى كتاب الطب دارد.
21. ابوعتاب عبدالله ‏بن بسطام ‏بن سابور زيّات.
نجاشى گفته: وى به همراه برادرش حسين‏ بن عتاب، كتابى را در طب جمع آورى نموده ‏اند كه كثير الفوائد و المنافع نام دارد.
22. ابومحمد زيدبن على‏ بن حسين حسينى.
وى فقيه و شاگرد شيخ طوسى بوده و كتابى با نام علم الطب عن اهل البيت عليهم السلام داشته است.
23. ضياءالدين ابوالرضا فضل‏ الله‏ بن على‏ بن عبيد الله حسنى راوندى(قطب راوندى).
وى داراى كتاب ترجمة العلوى للطب الرضوى بوده است و برخى نيز براى او الطب الرضوى را نقل كرده ‏اند.
24. حسين ‏بن محيى‏ الدين‏ بن عبداللطيف ‏بن ابى‏ جامع عاملى.
شيخ حرّ عاملى در امل ال‏آمل گفته: وى داراى كتاب فى الطب مى‏باشد.
25. محمدبن حسن‏بن على‏ بن محمدبن حسين حرّ عاملى مشغرى( شيخ حرّ عاملى). مهم‏ترين كتاب وى در زمينه احاديث طبى را مى‏توان الفصول المهمة فى اصول الائمة دانست كه مشتمل بر احاديث فراوانى در اين زمينه است.
26. ضياءالدين نورالله‏ بن محمد شاه حسينى مرعشى شوشترى.
وى نيز داراى كتاب الطب مى‏باشد.
27. شبربن فخار موسوى.
وى داراى كتاب الاطعمة و الاشربة در بيان روايات مربوط و احكام خوراكى ‏ها و آشاميدنى‏ ها از ديدگاه اطبا است.
28. حسين‏بن شهاب الدين ‏بن حسين ‏بن محمدبن [حسين بن] حيدر جاندار بقاعى كركى عاملى،(1012ـ1076 هـ.ق).
شيخ حر در امل ال‏آمل گفته: وى ساكن اصفهان بود. سپس به حيدرآباد رفته و در آنجا فوت نموده است و داراى كتاب كبير فى الطب، مختصر فى الطب و رسائل فى الطب مى‏باشد.
29. شمس ‏الدين محمد حسينى احساوى، متوفاى 1089 هـ. ق.
او كتابى با عنوان كشف الاخطار فى طب الائمة الاطهار تنظيم نموده است.
30. ميرزا محمد شفيع‏ بن صاحب «ابواب الجنان» واعظ قزوينى، متوفاى 1089 هـ.ق.
وى كتابى با عنوان الفصول التسعين فى معالجات امراض اهل الدين باحاديث آل طه و ياسين تدوين نموده است.
31. محمد تقى دهخوارقانى، متوفاى 1093 هـ.ق.
شيخ حرّ عاملى در تذكرة المتبحرين گفته: گرچه وى متولد دِه خوارقان است، ولى در قزوين رشد يافته و در بسيارى از فنون، از جمله طب، ماهر بوده و از شاگردان خليل قزوينى و برادرش محمد باقر قزوينى است و داراى كتاب فى الطب مى‏باشد.
32. محمد شريف ‏بن محمد صادق خاتون آبادى، متوفاى 1121 هـ.ق.
وى داراى شرح‏ هاى مناسب بر طب الائمه، طب الرضا و طب النبى، مى‏باشد.
33. احمدبن صالح ‏بن حاجى‏ بن على‏بن عبدالحسين ‏بن شيبة درازى بحرانى، (1075ـ1124 هـ.ق).
او كتابى با عنوان طب الاحمدى دارد كه در اين كتاب، روايات اهل بيت(ع) درباره طب را جمع آورى نموده است.
34. ميرزا محمدبن ميرزا صادق ‏بن ميرزا باقربن ميرزا خليل رازى، متوفاى 1218 هـ.ق.
كتابى با عنوان طب الامام الصادق تأليف نموده است.
35. عبدالله‏ بن محمد رضا شبّر حسينى حلّى،( 1188 ـ 1242 هـ. ق).
دو كتاب الطب‏المروى و طب‏الائمة براى وى نقل شده است كه احتمال مى‏رود هر دو، نام يك كتاب باشد.
36. عبدالمطلب ‏بن غياث ‏الدين محمد، متوفاى 1298 هـ. ق.
وى كتابى را با عنوان تسهيل الدواء و الداء لتحصيل الشفاء و دفع المرض بالدعاء در 8 باب به زبان فارسى تنظيم نموده است.
37. حسين‏ بن نصرالله ارومى موسوى، متوفاى 1332 هـ. ق.
او كتاب الطب الرضوى را تدوين نموده است.
38. عارف‏بن سليم‏بن على قراغولى.
وى كتابى با عنوان الامام الصادق و الطب در سال 966 هـ. ق در نجف نوشته است.
39. محمودبن مهدى‏ بن اسدالله موسوى ده سرخى اصفهانى.
او كتاب مفاتيح ‏الصحة فى طب‏ النبى و الائمة را به عربى تدوين نموده است كه على‏ صحت، آن‏را به فارسى ترجمه كرده و آيين تندرستى ناميده است.
40. ابراهيم كفعمى.
كتابى با نام حافظ الابدان دارد كه احاديث مربوط به سلامتى بدن را شرح نموده است.
__________________________
1. اين كتاب، با شرح دكتر محمد على البار در انتشارات دارالقلم دمشق در سال 1993 ميلادى چاپ گرديده است.
2. آيت اللّه سبحانى، در مقاله‏اى با عنوان پزشك و پزشكى در اسلام در مجموعه مقالات اخلاق پزشكى، جلد دوم، صفحه 41 به نكته مهمى اشاره نموده‏اند:
در عنايت اسلام به امر پزشكى همين بس كه مجموع سخنان معصومين(ع) در مورد پزشكى به صورت كتاب‏هايى درآمده و در طول تاريخ، كتاب‏هاى متعددى به نام طب النبى، طب الائمه، طب الصادق، طب الكاظم و طب الرضا نگارش يافته است. شكى نيست كه بخش عظيمى از اين سفارش‏ها از آن مقامات صادر گرديده است و اين خود مى‏رساند كه عنصر حاكم بر فضاى عصر رسالت و پيشوايان معصوم(ع) استقبال از مسائل بهداشت و درمان بوده است و اگر موضع اسلام در اين مورد منفى بود، هرگز چنين احاديثى از آنان نقل نمى‏شد و موءلفان دست به تأليف آنها نمى‏زدند.
3. الذريعة، ج 10، ص 46.
4. هدية العارفين، ج 1، ص 668.
5. كشف الظنون، ج 2، ص 876.
6. اين كتاب، در ميان اهل سنت از اعتبار خاصى برخوردار است و آنها شرح‏هاى متعددى بر آن نوشته‏اند. محمد على البار در سال 1992 م آخرين شرح را بر اين كتاب نوشت كه به الامام على الرضا و رسالته فى الطب النبوى؛ الرسالة الذهبية نام يافت. اين كتاب در انتشارات دار المناهل بيروت چاپ شده است.
7. شرح و توضيح گسترده پيرامون رساله ذهبيه يا طب‏الرضا و فهرست كامل ترجمه و شرح‏هاى متعدد اين كتاب در كتابنامه بزرگ طب‏اسلامى كه به زودى از سوى مركز تحقيقات طب اسلامى امام صادق(ع) منتشر خواهد گرديد، در اختيار علاقه‏مندان قرار خواهد گرفت.
8. الذريعة، ج 13، ص 364؛ معجم رجال الحديث، 9417.
9. الذريعة، ج13، ص 364.
10. همان؛ و ج 15، ص 138.
11. فوائد الرضويه، ص 485؛ الذريعة، ج 13، ص 364.
12. الذريعة، ج 13، ص 364.
13. فهرست خطى كتابخانه آيت اللّه گلپايگانى، ص 6(نوشته 1087 هـ. ق)؛ الذريعة، ج 13، ص 364.
14. الذريعة، ج 13، ص 364.
15. همان، ج 4، ص 103.
16. همان، ج 13، ص 364.
17. همان.
18. موجود در كتابخانه آيت اللّه مرعشى نجفى.
19. همان.
20. همان.
21. الذريعة، ج 10، ص 46.
22. موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى.
23. الذريعة، ج 18، ص 154.
24. همان، ج 4، ص 103.
25. همان.
26. فهرست خطى كتابخانه گلپايگانى، ص 162.
27. الذريعة، ج 15، ص 142.
28. اين بخش از صحيح بخارى با نام «الطب النبوى»، امام بخارى و با تحقيق عبدالغفار سليمان البنداوى در سال 1990 ميلادى در انتشارات دارالجيل بيروت چاپ گرديده است.
29. در اينكه طب ـ اولاً و بالذات ـ مقصود پيامبر(ص) بوده است يا نه، بين اهل سنت اختلاف نظر مى‏باشد. اكثر آنان معتقدند كه طب ـ اولاً و بالذات ـ مقصود پيامبر(ص) نبوده است؛ ولى ـ به صورت ثانوى و بالعرض ـ روايات متعددى از حضرت رسول(ص) درباره طب نقل شده است كه در كتب روايى اهل سنت موجود مى‏باشد. كتاب‏هاى فراوانى نيز پيرامون اين موضوع به نگارش درآمده است. مانند هل هناك طب نبوى؟ اثر محمد على البار، الدار السعودية للنشر و التوزيع، 1990. همچنين مركز «المنظمة الاسلامية للعلوم الطبية» كويت در چهارمين كنفرانس جهانى پيرامون طب اسلامى اين موضوع‏ها را بررسى كرد: مدى الاحتجاج بالاحاديث النبوية فى الشئون الطبية و العلاجية؛ احاديث الطب، خصائصها، تصنيفها و منهج جمعها.
30. عبدالرحمن احمدبن شعيب‏بن على‏بن بحر نسائى كه كتاب الطب وى با تصحيح ابوالفدا سامى تونى چاپ شده است.
31. دكتر كمال سامرائى در كتاب مختصر تاريخ الطب العربى، جلد اول، مى‏گويد: پيامبر(ص) حدود 300 روايت در زمينه طب دارد كه باعث گرديده كتاب‏هايى با عنوان «الطب النبوى» به نگارش درآيد.
32. كشف‏الظنون، ج 2، ص 1095.
33. فتح البارى، ج 10، ص 135؛ الرسالة المستطرفة، ص 263.
34. الاعلام، ج 1، ص 209.
35. كشف الظنون، ج 2، ص 1095 و 1435.
36. همان.
37. موجود در كتابخانه آيت اللّه مرعشى نجفى.
38. همان.
39. چاپ دار المعرفة، بيروت، 1414 هـ.ق.
40. همان.
41. مطرح الانظار، ج 1، ص 76؛ دائرة‏المعارف بزرگ اسلامى، ج 4، ص 174؛ هدية العارفين، ج 1، ص 95؛ معجم الموءلفين، ج 2، ص 285.
42. معهد المخطوطات بجامعة الدول العربية، رقم 2183 كه در 13 ورقه است و دار الكتب المصرية در 25 ورقه(طب طلعت 536).
43. هدية العارفين، ج 1، ص 94؛ كشف الظنون، ج 2، ص 1055 و ج 2، ص 625؛ معجم الموءلفين، ج1، ص 326.
44. ايضاح المكنون، ج 2، ص 263؛ الاعلام، ج 4، ص 302؛ معجم الموءلفين، ج 2، ص 462.
45. همان.
46. ريحانة الادب، ج 2، ص 277؛ الاعلام، ج 5، ص 326؛ اكتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص 210؛ معجم المطبوعات العربية و المعربة، ج1، ص 909.
47. ريحانة الادب، ج 2، ص 277؛ معجم المطبوعات العربية و المعربة، ج 1، ص 909؛ مستدرك على تتمة الاعلام، ج 3، ص 192؛ دائرة‏المعارف بزرگ اسلامى، ج 4، ص 498؛ الاعلام، ج 5، ص 326؛ اكتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص 210.
48. الاعلام، ج 5، ص 333؛ مستدرك على تتمة الاعلام، ج 3، ص 192؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج8، ص 462.
49. الاعلام، ج 5، ص 333.
50. ايضاح المكنون، ج 2، ص 33؛ هدية العارفين، ج 2، ص 219.
51. كشف الظنون، ج 2، ص 1095؛ اكتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص 227؛ معجم المطبوعات العربية و المعربة، ج 1، ص 1073؛ هدية‏العارفين، ج 1، ص 540؛ معجم الموءلفين، ج 2، ص 85؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 8، ص 462.
52. ايضاح المكنون، ج 1، ص 265؛ معجم الموءلفين، ج 2، ص 414.
53. هدية العارفين، ج 2، ص 285.
54. موجود در كتابخانه آيت اللّه مرعشى نجفى.
55. كشف الظنون، ج 2، ص 1095.
56. نسخه خطى در دار الكتب المصرية(طب تيمور 2) در 60 ورقه است.
57. همان(طب تيمور 131) در 100 ورقه است.
58. هدية العارفين، ج 1، ص 186.
59. تتمة الاعلام، ج 2، ص 251.
60. موجود در كتابخانه آيت اللّه مرعشى نجفى؛ تتمة الاعلام، ج 2، ص 251.
61. معجم الموءلفين، ج 1، ص 46؛ مرآة العصر، ج 1، ص 133 و 234؛ حلية البشر، ج 1، ص 29 و 30؛ فهرست الخديوية، ج 2، ص 9 و 166.
62. موجود در كتابخانه آيت اللّه مرعشى نجفى.
63. تتمة الاعلام، ج 2، ص 285.
64. چاپ موءسسه المعارف، بيروت، 1416 هـ. ق.
65. چاپ دار الخير، بيروت، 1413 هـ. ق.
66. تتمة الاعلام، ج 1 ص، 294.
67. چاپ دار الفضيلة للنشر و التوزيع، قاهره، بى تا.
68. چاپ مكتبة الغزالى، دمشق، 1418 هـ. ق.
69. موجود در كتابخانه آيت اللّه مرعشى نجفى.
70. تتمة الاعلام، ج 1، ص 294.
71. چاپ العصر الحديث للنشر و التوزيع، بيروت، 1412 هـ. ق.
72. قد ورد عنهم ـ عليهم السلام ـ فى انواع المداواة، والمعالجات، و حفظ الصحة، و استدفاع البلايا والامراض والمضرات بالادوية والاغذية والاذكار و الادعية، اخبار متكاثرة و روايات متظافرة، اجلّ من ان تحصى و اوسع من ان تستقصى. و لكن فى زماننا هذا، و ما ضاهاه، قد اقبل الناس على المفضول و تركوا احاديث اهل بيت الرسول، و امسى علم الحديث فى زماننا مهجوراً و اصبح كأن لم يكن شيئاً مذكوراً. لرواج العلوم الباطلة بين الجهال المدّعين للفضل والكمال، مع اعتراضهم بان زلال العلم لاينفع الا اذا اخذ من ينابيع الوحى والالهام، و ان الحكمة لا تنجع اذا لم توءخذ من نواميس الدين، و معقل الانام كما فى النبوى: انا مدينة العلم و على بابها، انا مدينة الحكمة و على بابها، فمن اراد المدينة فليأتها من بابها. والعجب من اعتناء جمع من العلماء الاعلام، والفضلاء الكرام بالكتب الطبية، والرجوع اليها، والتعويل عليها، و عدم الاعتناء بما ورد عن ائمة الانام، عليهم الصلاة والسلام.
و ما خطر فى بعض اوهام الفاسدة و عرض لأرباب الافهام الكاسدة من ان الوارد عنهم ـ عليهم السلام ـ فى ذلك لو كان حقاً لما تخلّف، مع انه كثيراً ما يتخلّف، حتى اوّلوالاخبار فى ذلك بتأويلات بعيدة و حملوها على محامل غير سديدة، فهو جهل محض و محض جهل. لايخفى على من له ادنى فهم و عقل، كما اوضحناه فى جملة من كتبنا سيما مصابيح الانوار فى حل مشكلات الاخبار.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page