جان نثار و مورد اعتماد پیامبر (صلي الله عليه وآله وسلم)

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

اسلام در یثرب (مدینه) شروع به گسترش کرد،شمار مسلمانان در آن جا به حدی زیاد شد که جرات یافتند تا پیامبر را برای آوردن نزد خود و هم قسم شدن بر حمایت از او مانند دفاع از زن و فرزند خود،دعوت کنند،و پیامبر دعوت آنان را بپذیرد.

قبایل مشرک از آن امر آگاه شدند،و زندگی پیامبر (ص) در معرض خطر قرار گرفت زیرا آنان معتقد بودند که کشتن محمد تنها وسیله ‏ای است که می‏تواند مانع گسترش اسلام بشود. خوانندگان تاریخ اسلام می‏دانند که چگونه سران بت‏ پرست در مکه انجمن کردند و در نهان طوری اتفاق کردند که یقین داشتند بزودی با آن به هدف خود خواهند رسید:از هر قبیله‏ ای جوانی چابک،و همگی در شبی معین با هم به پیامبر (ص) حمله کنند،تا همگی در قتل او شرکت کرده باشند.بدان وسیله مسؤولیت قتل پیامبر،بین همگی قبایل مکه که دشمن او بودند تقسیم می‏شد.در نتیجه قبیله هاشم نخواهد توانست ‏به خونخواهی او برخیزد،و به خون بها راضی خواهد شد.به وسیله وحی بر پیامبر از آن راز پرده برداشته شد و او مامور به خروج از مکه و هجرت به مدینه شد.اما خروج آن حضرت در حالی که آنان حرکات او را زیر نظر داشتند به معنی رویارویی با خطر بوده است.البته مشرکان شبانه روز آن حضرت را زیر نظر خود داشتند.خانه‏ های مکه به شکلی بود که کسی نمی‏توانست در آنها مخفی شود.پیامبر این انتظار را داشت که افراد همپیمان در آن شب خانه‏اش را محاصره کنند و هر گاه بستر را خالی از او ببینند خواهند دانست که او بیرون رفته است تا خود را نجات دهد وسر راه را بر او می‏گیرند.لازم است که بستر پیامبر پر باشد تا به ماندنش در خانه اطمینان کنند.اما کسی که در آن شب بستر پیامبر را پر می‏کند،باید آماده مرگ باشد زیرا هجوم بر او قطعی خواهد بود چه کسی در شب هلاکت،در بستر پیامبر (ص) خواهد خوابید،بجز کسی که وعده یاری داده است؟
پیامبر علی بن ابی طالب را از آن تصمیم آگاه ساخت و او را مامور کرد تا در بسترش بخوابد علی (ع) نه تنها عذری نیاورد،و لحظه‏ای تردید نکرد،بلکه هیچ فکری نسبت‏به سرانجام آن کار به خود راه نداد.بلکه او تنها درباره یک چیز اندیشید:سرانجام پیامبر (ص) .پس،گفت آیا شما سالم می‏مانید یا رسول خدا؟و موقعی که پیامبر خدا جواب مثبت‏ به او داد،به حال سجده روی زمین افتاد در حالی که خدا را برای سلامتی پیامبرش شکر می‏گزارد.پیامبر خدا او را به کار مهم دیگری نیز مامور ساخت،و آن ادای امانت هایی بود که مردم مکه نزد پیامبر (ص) گذارده بودند.