در این قسمت از این کتاب شریف، از فرصت استفاده کرده و خاتمه ی آن را با ذکر برخی از مواعظ و نصایح نورانی حضرت امام حسنعليهالسلام مزین و معطر نموده و امیدواریم که خداوند متعال، به برکت این معارف نورانی حسنیعليهالسلام ، توفیق برداشتن گامهای بیشتر و بزرگتری را در جهت اصلاح رفتارهای فردی و جمعی، برای نیل به صلاح دنیوی و فلاح أخروی، برای نگارنده و خوانندگان گرامی، عنایت بفرماید، ان شاء الله تعالی.
۱-قیل للامام السبط التقی، ابی محمد الحسن بن علی علیهماالسلام: ما الزهد؟ قال عليهالسلام : « الرَّغْبَةُ فِي التَّقْوَى وَ الزَّهَادَةُ فِي الدُّنْيَا .»
یعنی: به حضرت امام حسن مجتبیعليهالسلام ، عرض شد: معنای زهد چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: علاقه مندی به تقوا و پارسایی در دنیا.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۲-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الْحِلْمُ ؟»
قَالَ عليهالسلام : «كَظْمُ الْغَيْظِ وَ مِلْكُ النَّفْسِ .»
به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای حلم چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: «خشم خود را فرو خوردن و خویشتن را نگاه داشتن.»
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۳-قِيلَ له عليهالسلام : «مَا السَّدَادُ ؟»
قَالَ عليهالسلام : «دَفْعُ الْمُنْكَرِ بِالْمَعْرُوفِ .»
به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای سداد چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: کار ناپسند را با کار پسندیده بر کنار کردن.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۴-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الشَّرَفُ؟ »
قَالَ عليهالسلام : «اصْطِنَاعُ الْعَشِيرَةِ وَ حَمْلُ الْجَرِيرَةِ .»
به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای شرف چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: خویشاوندان را در سایه ی خود نگاه داشتن و از خطایشان در گذشتن.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۵-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الْمَجْدُ؟ »
قَالَ عليهالسلام : « الذَّبُّ عَنِ الْجَارِ وَ الصَّبْرُ فِي الْمَوَاطِنِ- وَ الْإِقْدَامُ عِنْدَ الْكَرِيهَةِ .»
به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای نجده (و مردانگی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: دفاع از پناهنده، مقاومت در میدانها، و اقدام در ناملایمات.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۶-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الْمَجْدُ؟ »
قَالَ عليهالسلام : «أَنْ تُعْطِيَ فِي الْغُرْمِ وَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِ الْجُرْمِ .»
به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای مجد (و بزرگواری) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: پرداخت غرامت و گذشت از جرم.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۷-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الْمُرُوَّةُ؟ »
قَالَ عليهالسلام : «حِفْظُ الدِّينِ وَ إِعْزَازُ النَّفْسِ وَ لِينُ الْكَنَفِ وَ تَعَهُّدُ الصَّنِيعَةِ وَ أَدَاءُ الْحُقُوقِ وَ التَّحَبُّبُ إِلَى النَّاسِ .»
به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای مروت (و جوانمردی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: نگهداری دین، گرامی داشتن نفس، نرم خویی، احسان دایم، ادای حقوق (برادران) و دوستی با مردم.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۸-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الْكَرَمُ؟ »
قَالَ عليهالسلام : «الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِيَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ فِي الْمَحْلِ .»
به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای کرم چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: بخشش پیش از درخواست و غذا دادن در قحطی.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۹-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الدَّنِيئَةُ؟ »
قَالَ عليهالسلام : «النَّظَرُ فِي الْيَسِيرِ وَ مَنْعُ الْحَقِيرِ .»
به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای دنیئه (و فرومایگی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: خرده بینی و مضایقه در چیزهای بی ارزش.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۱۰-قِيلَ له عليهالسلام : «فما اللؤم؟ »
قَالَ عليهالسلام : «قِلَّةُ النَّدَى وَ أَنْ يُنْطَقَ بِالْخَنَا .»
به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای لؤم (و پستی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: خسیسی و بدزبانی.
۱۱-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا السَّمَاحُ؟ »
قَالَ عليهالسلام : «الْبَذْلُ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ .»
به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای سماح (و سخاوت) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: بخشش در رفاه و تنگدستی.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۱۲-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الشُّحُّ؟ »
قَالَ عليهالسلام : «أَنْ تَرَى مَا فِي يَدَيْكَ شَرَفاً وَ مَا أَنْفَقْتَهُ تَلَفاً .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای شح (و بخل) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: آنچه داری شرف پنداری و آنچه دادی، تلف!
۱۳-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الْإِخَاءُ؟ »
قَالَ عليهالسلام : «الْإِخَاءُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای اخاء (و برادری) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: مساعدت (و مساوات)، در سختی و گشایش.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۱۴-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الْجُبْنُ؟ »
قَالَ عليهالسلام : «الْجُرْأَةُ عَلَى الصَّدِيقِ وَ النُّكُولُ عَنِ الْعَدُوِّ .»
یعنی، به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای جبن (و ترس) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: دلیری با دوست و عقب نشینی از دشمن.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۱۵-قِيلَ له عليهالسلام : «فَمَا الْغِنَى؟ »
قَالَ عليهالسلام : «رِضَا النَّفْسِ بِمَا قُسِمَ لَهَا وَ إِنْ قَلَّ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای غنا (و بی نیازی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام ، فرمود: رضامندی به قسمت، گرچه اندک باشد.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵)
۱۶ -قِيلَ له عليهالسلام : فَمَا الْفَقْرُ؟
قَالَ عليهالسلام : «شَرَهُ النَّفْس إِلَى كُلِّ شَيْءٍ. »
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای فقر (و نیازمندی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: آزمندی و شیفتگی نفس، به هر چیز.
(تحفالعقول، ص ۲۲۵ و ۲۲۶)
۱۷-قِيلَ له: فَمَا الْجُودُ؟
قَالَ عليهالسلام : «بَذْلُ الْمَجْهُودِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای جود (و بخشندگی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: بذل، به قدر توانایی.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۱۸-قِيلَ له: فَمَا الْكَرَمُ؟
قَالَ عليهالسلام : «الْحِفَاظُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای کرم، چیست؟
آن حضرتعليهالسلام ، فرمود: نگهداری (قوم و قبیله)، در سختی و رفاه.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۱۹-قِيلَ له: فَمَا الْجُرْأَةُ؟
قَالَ عليهالسلام : «مُوَاقَفَةُ الْأَقْرَانِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای جرأت (و پردلی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: پیکار با هماوران و هم نبردان.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۲۰-قِيلَ له: فَمَا الْمَنَعَةُ؟
قَالَ عليهالسلام : «شِدَّةُ الْبَأْسِ وَ مُنَازَعَةُ أَعِزَّاءِ النَّاسِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای منعه (و دلاوری)، چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: رزم آوری و درگیری با نیرومندان.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۲۱-قِيلَ له: فَمَا الذُّلُّ؟
قَالَ عليهالسلام : «الْفَرَقُ عِنْدَ الْمَصْدُوقَةِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای ذلت (و خواری) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام ، فرمود: دلهره، به هنگام راستگوئی.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۲۲-قِيلَ له: فَمَا الْخُرْقُ؟
قَالَ عليهالسلام : «مُنَاوَأَتُكَ أَمِيرَكَ وَ مَنْ يَقْدِرُ عَلَى ضُرِّكَ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای خرق (و درشتخویی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: در افتادن با فرمانروا و آن که بر آزار تو توانا است.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۲۳-قِيلَ له: فَمَا السَّنَاءُ؟
قَالَ عليهالسلام : «إِتْيَانُ الْجَمِيلِ وَ تَرْكُ الْقَبِيحِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای سناء (و سربلندی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: انجام زیبایی ها و ترک زشتی ها.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۲۴-قِيلَ له: فَمَا الْحَزْمُ؟
قَالَ عليهالسلام : «طُولُ الْأَنَاةِ وَ الرِّفْقُ بِالْوُلَاةِ وَ الِاحْتِرَاسُ مِنْ جَمِيعِ النَّاسِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای حزم (و دور اندیشی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: بردباری فراوان، مدارا با حکمرانان و ملاحظه از همه ی مردم (یعنی: عدم اعتماد بر غالب آنها، در امور حساس و مسائل سری).
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۲۵-قِيلَ له: فَمَا الشَّرَفُ؟
قَالَ عليهالسلام : «مُوَافَقَةُ الْإِخْوَانِ وَ حِفْظُ الْجِيرَانِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای شرف، چیست؟
آن حضرتعليهالسلام ، فرمود: هماهنگی با برادران، و نگهداری همسایگان!
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۲۶-قِيلَ له: فَمَا الْحِرْمَانُ؟
قَالَ عليهالسلام : «تَرْكُكَ حَظَّكَ وَ قَدْ عَرَضَ عَلَيْكَ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای حرمان (و محرومیت) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: به اقبال روی آورده، پشت پا زدن.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۲۷-قِيلَ له: فَمَا السَّفَهُ؟
قَالَ عليهالسلام : «اتِّبَاعُ الدُّنَاةِ وَ مُصَاحَبَةُ الْغُوَاةِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای سفاهت (و بی خردی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: پیروی از دونان و همدمی با گمراهان.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۲۸-قِيلَ له: فَمَا الْعِيُّ؟
قَالَ عليهالسلام : «الْعَبَثُ بِاللِّحْيَةِ وَ كَثْرَةُ التَّنَحْنُحِ عِنْدَ الْمَنْطِقِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای عی (و درماندگی در سخن) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: به هنگام سخن، با ریش خود بازی کردن و مرتب سینه صاف کردن.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۲۹-قِيلَ له: فَمَا الشَّجَاعَةُ؟
قَالَ عليهالسلام : «مُوَافَقَةُ (مُوَاقَفَةُ) الْأَقْرَانِ وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الطِّعَانِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای شجاعت (و دلیری) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: نبرد با اقران و پایداری در میدان.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۳۰-قِيلَ له: فَمَا الْكُلْفَةُ؟
قَالَ عليهالسلام : «كَلَامُكَ فِيمَا لَا يَعْنِيكَ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای تکلف چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: بیهوده سخن گفتن.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۳۱-قِيلَ له: وَ مَا السَّفَاهُ؟
قَالَ عليهالسلام : «الْأَحْمَقُ فِي مَالِهِ الْمُتَهَاوِنُ بِعِرْضِهِ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای سفاه (و نا بخردی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: آنکه در مال خود، احمق و به آبروی خود، بی اعتنا باشد.
(تحفالعقول، ص ۲۲۶)
۳۲-قِيلَ له: فَمَا اَللُّؤْمُ؟
قَالَ عليهالسلام : «إِحْرَازُ اَلْمَرْءِ نَفْسَهُ وَ إِسْلاَمُهُ عِرْسَهُ .»
یعنی: به آن حضرتعليهالسلام عرض شد: معنای لئامت (و ناکسی) چیست؟
آن حضرتعليهالسلام فرمود: خود را نگه داشتن و همسر خود را واگذاشتن.
۳۳- «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنْ نَصَحَ لِلَّهِ وَ أَخَذَ قَوْلَهُ دَلِيلًا هُدِيَ لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ وَفَّقَهُ اللَّهُ لِلرَّشَادِ وَ سَدَّدَهُ لِلْحُسْنَى .»
یعنی: امام حسنعليهالسلام فرمود: ای مردم! همانا، کسی که بخاطر خدا، اندرز دهد و گفتار خدا را راهنمای خود نماید، به مستقیم ترین راه، هدایت شود و خداوند، به او توفیق رشد داده و او را به روشهای نیک، (هدایت و) استوارش نماید.
۳۴- «فَإِنَّ جَارَ اللَّهِ آمِنٌ مَحْفُوظٌ وَ عَدُوَّهُ خَائِفٌ مَخْذُولٌ فَاحْتَرِسُوا مِنَ اللَّهِ بِکَثْرَةِ الذِّکْر .»
یعنی: امام حسنعليهالسلام فرمود: بدون تردید، پناهنده ی به خدا در امان و دشمن خدا، بیمناک و بی پناه است. با ذکر فراوان، خود را از (عذاب) خدا، نگه دارید.
۳۵- «واخشوا الله بالتقوی و تقربوا الی الله بالطاعة، فانه قریب مجیب .»
یعنی: امام حسنعليهالسلام فرمود: با پرهیزکاری، از خدا بترسید! با اطاعت (خدا)، به سوی خدا، تقرب جویید! زیرا که او نزدیک و خواهش پذیر است!
۳۶- لا ینبغی لمن عرف عظمة الله، أن یتعاظم، فان رفعة الذین یعلمون عظمة الله أن یتواضعوا، و عز الذین یعرفون ما جلال الله، أن یتذللوا له، و سلامة الذین یعلمون ما قدرة الله، أن یستسلموا له، و ل ینکروا أنفسهم بعد المعرفة، و لا یضلوا بعد الهدی.
یعنی: حضرت امام حسنعليهالسلام فرمود: آن کس که عظمت خدا را دریابد، سزاوار نیست که بزرگی (و گردنکشی) کند! سربلندی آنها که بزرگی خدا را بشناسند، در فروتنی است! عزت آنان که جلال خدا را درک کنند، به افتادگی
در برابر اوست! سلامت آن کسانی که قدرت خدا را بشناسند، در این است که در پیشگاه او، تسلیم شوند! و نفس های خود را پس از شناخت، انکار نکرده و پس از هدایت، گمراه نشوند.
۳۷- «اَلتَّقْوَى بَابُ كُلِّ تَوْبَةٍ، وَ رَأْسُ كُلِّ حِكْمَةٍ، وَ شَرَفُ كُلِّ عَمَلٍ .»
یعنی: حضرت امام حسنعليهالسلام فرمود: تقوا، دروازه ی هر توبه، سرآمد هر حکمت و شرف هر کاری است.
۳۸- «فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ وَ يُسَدِّدْهُ فِي أَمْرِهِ وَ يُهَيِّئْ لَهُ رُشْدَهُ وَ يُفْلِجْهُ بِحُجَّتِهِ وَ يُبَيِّضْ وَجْهَهُ وَ يُعْطِهِ رَغْبَتَهُ- مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً .»
یعنی: حضرت امام حسنعليهالسلام فرمود: ای بندگان خدا! تقوای الهی را رعایت کنید! و این را بدانید، کسی که تقوای الهی را رعایت کند، خدا راهی برای بیرون رفتن از فتنه ها به رویش می گشاید.
کارش را، به صلاح و سداد، می رساند! وسیله ی هدایتش را برای او، مهیا نماید با حجت و برهانش او را پیروز می گرداند. روی او را سفید می کند. خواسته اش را عطا فرماید او، با آنها که خدا، نعمتشان بخشیده است؛ یعنی: پیامبران، صدیقان (راستی پیشگان)، شهیدان (یا گواهان) و شایستگان (همنشین) خواهد بود و آنها، چه رفیقان نیکویی هستند!
۳۹- «اَلْخَيْرُ الَذّي لا شَرَّفيهِ ألشُّكْرُ مَعَ النِّعْمَةِ وَ الصّبْرُ عَلَي النّازِلَةِ .»
یعنی: حضرت امام حسنعليهالسلام فرمود: آن خیر (خالصی) که (هیچ) شری در آن نیست، یکی شکر و سپاسگزاری به هنگام برخورداری از نعمت و دیگری، صبر و شکیبایی، در هنگام گرفتاری به مصیبت است.
۴۰- «قَطَعَ اَلْعِلْمُ عُذْرَ اَلْمُتَعَلِّمِينَ. مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ اَلسَّفَرِ اِعْتَدَّ »(۱۰۹) .
یعنی: امام حسنعليهالسلام فرمود: علم و دانش، عذر دانش آموزان را برطرف نموده است.
کسی که دوری سفر (آخرت) را به یاد خود آورد، (برای آن) خود را آماده نماید.
و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين
صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَيِّدِنا مُحَمَّد وَ آله الطَّاهِرِینَ.
جمعه شب، ۱۷ آذر، ۱۳۸۵ هجری شمسی
قم المقدسة
علی اصغری همدانی
حسن ختام نصایح و مواعظ حضرت امام حسن مجتبی عليهالسلام
- بازدید: 1251